همیشه هستند کسانی که نمی خواهند مثل بقیه به نظر برسند. این علاقه شدید به خاص بودن به غیر از خصوصیات اخلاقی شما از آن جا می آید که کلیشه ها حوصله سر برند. منظور همین اصول مرسوم است که اکثریت را درگیر خود کرده اند و قرار هم نیست به این راحتی ها کنار بروند؛ مگر این که خود شما برای کنار زدن آن ها آستین بالا بزنید. اگر این همان چیزی است که می خواهید، دکوراسیون داخلی آوانگارد برای شماست پس با ما همراه شوید.
آوانگارد (Avant-garde) چیست؟
آوانگارد (Avant-garde) مثل بیشتر مفاهیم هنر که از فرانسه وارد ایران شده ، یک کلمه فرانسوی به معنی پیشرو است. هنرمند آوانگارد به کسی گفته میشه که در کارهای هنری خودش از روش ها و مفهوم هایی استفاده کنه که از زمان خودش جلوتر باشه و هنجارهای هنری متداول جامعه رو به چالش بکشه. هنرمندان آوانگارد به دلیل نوآوری هایی که دارن، معمولا پایه گذار جنبش های هنری جدید هستند.
چیزی که در جنبش آوانگارد معرفی میشود، ساختار شکنی است. ساختار شکنی، پدیدهای است که به زمان وابسته خواهد بود. یعنی چیزی که در حال حاضر، آوانگارد محسوب میشود، سال بعد شاید آوانگارد نباشد. چرا که وقتی چیزی ساختار شکنی محسوب میشود، ممکن است با گذشت زمان دیگر ساختار شکنی نباشد. یعنی با گذشت زمان، عادی شده باشد. به عنوان مثال، شاید استفاده از تخت خواب گرد، یک زمان خیلی خاص و متفاوت باشد. اما با گذشت زمان به یک عنصر عادی تبدیل شود و دیگر خاص و متفاوت نباشد. یا مثلا استفاده از تی شرت در کنار کت و شلوار، در ابتدا گزینهی جدیدی باشد. اما در حال حاضر یک انتخاب عادیتر جلوه کند.
در دکوراسیون داخلی آوانگارد، شما خیلی آزاد خواهید بود. این آزادی باعث میشود تا چیدمان در این سبک برایتان جذاب و خلاقانه باشد. انتخاب اشکال و رنگها در هر گوشه از فضا میتواند کاملاً آزادانه صورت بگیرد. شما در دکوراسیون این سبک میتوانید فضایی را خلق کنید که واقعا سلیقهی شماست. چرا که شما درگیر هیچ چارچوبی نخواهید شد. در ادامه، با ویژگیهای بیشتری از این سبک آشنا خواهید شد.
شیت های معماری میتوانند با نرم افزارهای مرتبط با معماری ارائه شوند.
نرم افزار هایی مانند اتوکد،آرشیکد،اسکچ آپ،فتوشاپ و یا تری دی استودیو مکس و پاور پوینت (این نرم افزار ها متداولترین ها هستند و نرم افزار هایی رویت یا راینو و ... نرم افزارهای دیگیری هستند که میتوان برای تهیه و ارائه شیت های معماری از آنها استفاده کرد)
معمولا روند به این ترتیب است که ابتدا نقشه ها با نرم افزار هایی مانند اتوکد یا آرشیکد یا رویت (Revit)بصورت دوبعدی رسم میشوند و سپس با کمک تری دی مکس یا اسکچ آپ حجم نیز طراحی و ایجاد میشود ( البته اتوکد و آرشیکد و ریت هم خود قابلیت سه بعدی سازی دارند )از همه نرم افزارها نقشه ها را خروجی Jpeg یا JPG میگیرند و سپس در فتوشاپ شیت نهایی طراحی میشود و روی مقوا پلات گرفته میشود.
در این شیوه کلیه نقشه های آماده برای ارائه ، روی مقوای ارائه مجددا ترسیم میشوند (قبل از ترسیم باید برای نحوه چیدمان شیت تصمیم گیری شود !) و سپس با استفاده از تکنیک های مختلف راندو ، آنها را راندو میکنیم.
توجه به نکات زیر بسیار ضروریست:
*میتوان شیت را سیاه و سفید یا رنگی راندو کرد.
*برای ترسیم نقشه ها روی مقوا میتوان از روان نویس های نوک نمدی استفاده نمود.و سپس به راندو پرداخت.
*گاهی
برای جلوه دادن به شیت در پلان های ترسیم شده درون ضخامت دیوار را با
هاشور سیاه میکنیم و همینطور از هاشورهای کفسازی در اطراف پلان ها استفاده
میکنیم.
*برخی ابزارهای رایج راندو عبارتند از : ماژیک، آبرنگ، مداد رنگی، آب مرکب یا رنگهای اکولین که هرکدام با تکنیک خاص خود اجرا میشوند
* میتوان از رنگهای مختلف مقوا استفاده نمود و برای ارائه نقشه ها روی رنگهای تیره از روان نویس یا کاربن سفید استفاده کرد.
*حتما در ارائه پلانها و نماها و پرسپکتیو از سایه استفاده کنیم.
*
در اطراف پرسپکتیو بنا حتما تا حدودی محیط اطراف ولو در حد نشان دادن
کفسازی ترسیم شود و به ترسیم بنا(حجم)بدون کف بسنده نکنیم.بهتر است از
پرسناژ برای درک بهتر مقیاس و همچنین درختان و بافت گیاهی استفاده کنیم.
*حتما با فونت های خوانا هرکدام از نقشه های درون شیت معرفی شوند.
دکتر نفیسی نخستین دانشگاهی ایرانی است که تاریخ سینمای ایران را ژرف و بدون تعارف و قلمبه گویی در چهار جلد به زبان انگلیسی به چاپ رسانیده است. کاری که تاکنون انجام نشده بود به همت دکتر نفیسی به ثمر نشست.
برای مطالعه متن کامل این نوشته زیبا بر روی لینک زیر کلیک نمائید
گزارش دو رویداد هنری سینمای ایران، در سیدنی استرالیا
هر جامعه ای با اتکا بر مفاهیم معینی برای شهر ایده آل خود طراحی می کند. پی ریزی شهرها بخشی از روندشهرنشینی است که اوج آن در اروپای مرکزی و حدود 1200 میلادی،و پس از آن ابتدا در آغاز صنعتی سازی شکل گرفت. یک شهرنشینی مدرن با دلایل سیاسی در اروپای شمالی به ویژه در سوئد در قرن 17 و آغاز قرن 18 میلادی اتفاق افتاد که موجب فشرده شدن شبکه وسیع شهری،مدرنیزاسیون جامعه و توسعه ی قدرت نظامی گردید.
محیط خانه تاثیر زیادی بر سلامت و کیفیت زندگی ما و افراد خانوادهمان دارد. خانمهای خانهدار چون مسوولیت بیشتری در خانه به عهده دارند، کارهایی مانند آشپزی و سرو سامان دادن به کارهای خانه را انجام میدهند و مشارکت سایر افراد خانه در کارهای خانه هم معمولا با اطلاع و نظر خانم خانه انجام میشود، نقش مهم و حیاتی در تامین سلامت و ایمنی افراد خانه دارند…
روی صحبت ما هم این هفته با خانمهای خانهدار است؛ خانمهایی که با توجه به نکاتی ساده اما مهم میتوانند سلامت و ایمنی را در محیط خانه به همه اعضای خانه هدیه کنند؛ نمونهاش همین ۵ نکته زیر:
۱) سلامت خانه از ایمنی شروع میشود
یک خانه سالم خانهای است که نکات ایمنی در آن رعایت شود. کارشناسان ایمنی معتقدند سلامت خانه از ایمنی آن شروع میشود. طبق مطالعات انجام شده در موسسه ایمنی خانه آمریکا، سقوط و مسمومیتهای تصادفی دو علت اصلی حوادث خانگی هستند. بنابراین توصیه میشود خانه را از نظر وجود این خطرات مورد بررسی قرار داده و شرایط ایجاد این حوادث را به حداقل برسانید.
در بررسی ایمنی خانه و از بین بردن نقاط خطر دقت و توجه کنید و به یاد داشته باشید داروها، وسایل کمکهای اولیه و ویتامینها هم در صورت استفاده نادرست میتوانند خطرآفرین باشند. خطر برقگرفتگی را هم فراموش نکنید و تمام وسایل و لوازم خانگی برقی را از نظر ایمنی بررسی کنید. در مورد خطر افتادن و سقوط هم مراقب سرامیکهای کف حمام و آشپزخانه باشید. پس از شستشو آنها را سریع خشک کنید و با دمپایی ابری روی آن راه نروید.
۲) هوای خانه را تازه کنید
اجازه دهید هوای تازه و تمیز وارد خانه شود. به علت آشپزی و بخار شدن حلالها، شویندهها و مواد شیمیایی گاهی هوای داخل خانه ممکن است آلودهتر از هوای بیرون باشد. تا جایی که میتوانید آلودگی هوای داخل خانه را کاهش دهید. در و پنجرهها را باز کنید و اجازه دهید هوای تمیز در خانه جریان پیدا کند و آلودگی و رطوبت را از بین ببرد. هنگام آشپزی هود را روشن کنید و با تعبیه سیستم تهویه مناسب از آلوده شدن هوای داخل خانه پیشگیری کنید.
۳) خانه را میکروبزدایی کنید
میکروبها میهمانهای ناخواندهای هستند که در هر خانهای سر و کلهشان پیدا میشود. برای پیشگیری از ایجاد بیماری و داشتن خانهای سالم باید از انتشار میکروبها و آلودگیها پیشگیری کنید. شستن مرتب دستها یکی از راههای پیشگیری از انتشار آلودگی در خانه است. اگر هنگام تهیه غذا و تماس دست با گوشت خام در یخچال را باز و بسته کنید، میکروبها و آلودگیها به افراد دیگری که در یخچال را باز میکنند، منتقل میشود. بنابراین بهتر است پس از دست زدن به گوشت خام حتما دستهایتان را بشویید. طبق توصیه کارشناسان بهداشت، بهتر است دستانتان را با آب گرم و صابون و حداقل به مدت ۱۵ ثانیه بشویید.
۴) هوای قلب خانه را داشته باشید
میگویند آشپزخانه قلب خانه است. برای داشتن خانهای سالم و بهداشتی لازم است آشپزخانه را تمیز نگه دارید. توجه به بهداشت و سلامت مواد غذایی و تهیه و طبخ و نگهداری مناسب مواد غذایی به پیشگیری از بیماریها و مسمومیتهای غذایی کمک میکند. گوشت را در دمای مناسب بپزید و مطمئن شوید که قسمتهای داخلی گوشت به خوبی حرارت دیده است. مراقب باشید خونابه گوشت خام به سایر مواد غذایی به ویژه مواد غذایی که به طور خام مصرف میشوند (نان، میوهها و سبزیها) منتقل نشود. دمای یخچال را زیر ۴ درجه سانتیگراد تنظیم کنید.
۵) خانه را بهشت کنید
خانه برای خیلیها امنترین جای دنیاست و جایی است که میتوانند طعم شیرین آسایش و امنیت را تجربه کنند. محیط خانه را تمیز و مرتب نگهدارید. اسباب و وسایلی را که آزارتان میدهد، بردارید. قرار دادن گل و گیاهان در خانه را فراموش نکنید و با استفاده از رنگهای آرامبخش خانهتان را طوری طراحی کنید که موجب آسایش و آرامش افراد خانه شود.
اکثر معماران برای پیدا کردن آمار خام به سایت هواشناسی ایران مراجعه کردهاند. ( وجود ساختمان های پایدار فراوان و توجه بسیار به صرفه جویی انرژی در ایران شاهد این امر است.) اگر حتی در طراحی هم از این آمار استفاده نشود، بخش اقلیم و هواشناسی جز اصلی و بخش اول تمام گزارش مطالعاتی معماری است. به هر حال اگر به دنبال چیزی جذاب تر از آمار خام سازمان هواشناسی هستید و یا کپی از کتاب پهنه بندی اقلیمی خسته شده اید، نرم افزار مشاور اقلیمی 4Climate consultant برای شما کارساز خواهد بود.
پس از دانلود و نصب برنامه آمار اقلیمی را دانلود کنید. متاسفانه در این لیست تنها آمار ایستگاه هواشناسی مهر آباد وجود دارد. اگر بانک های اطلاعاتی دیگر، ورود اطلاعات ایستگاه جدید به روش دستی یا خروجی از آمار سازمان هواشناسی ایران به نرم افزار را پیدا کردید، لطفاً در بخش نظرات اعلام کنید تا سایر دوستان نیز استفاده کنند. البته من به نویسندگان برنامه نامه نوشتهام، در صورتیکه پاسخ دادند به این مطلب اضافه خواهم کرد.
نرم افزار اقلیمی Climate consultant تمام آمار هواشناسی یک ایستگاه را به صورت 17 نمودار گرافیکی نمایش می دهد و در انتها نمودار آسایش اقلیمی جیوانی را ترسیم کرده و استراتژی های مورد نیاز برای هر ماه را پیشنهاد می دهد.
در قسمت نمودار 3 بعدی (D Charts3) دمای سالانه جهت درک بهتر بر روی نموداری 3 بعدی با زوایای مختلف تصویر شده است، با کشیدن موس بر روی تصویر می توانید نمودار را از زوایای مختلف مشاهده کنید. آخرین صفحه به گلباد اختصاص دارد، البته گلباد با سایر آمار اقلیمی دما و رطوبت نسبی تلفیق شده و تصویری کامل در یک نگاه از مشخصات اقلیمی برای بیننده فراهم می کند. نرم افزار قابل تنظیم برای آمار ماهانه، روزانه و حتی ساعتی است. در قسمت انیمیشن این صفحه، گلباد برای فواصل زمانی داده شده، به صورت متوالی نمایش داده میشود. نمودار آسایش اقلیمی جیوانی مفید ترین نمودار این نرم افزار است.
مشکل اصلی نرم افزار کیفیت پایین خروجی نمودار ها است، نرم افزار قابلیت چاپ ندارد و باید از دکمه print screen استفاده کنید.
نرم افزار Climate consultant توسط گروه طراحی انرژی یو سی ال آ UCLA Energy Design Group طراحی شده و تحت کپی رایت دانشگاه کالیفرنیا است.
منبع : معماری منظر ایران
بزرگترین کتابخانه الکترونیکی کشور با همکاری نهاد فرهنگی و معماری انجمن مفاخر معماری ایران، بنیاد میرمیران، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران و شورای فناوری معماری و ساخت در زمینه معماری و شهرسازی ایجاد می شود.
سیدعلیرضا قهاری رئیس انجمن مفاخر معماری ایران گفت: صبح امروز نهم تیر در نشستی که با حضور چهار نهاد فرهنگی و معماری انجمن مفاخر معماری ایران، بنیاد میرمیران، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران و شورای فناوری معماری و ساخت در محل انجمن مفاخر معماری ایران برگزار شد، تصمیم به ایجاد بزرگترین کتابخانه الکترونیکی در کشور در زمینه معماری و شهرسازی گرفته شد.
وی افزود: این کتابخانه الکترونیکی با مخزن بیش از چهار هزار کتاب راه اندازی می شود و جدیدترین کتاب ها در زمینه معماری و شهرسازی از سال 2000 تا 2009 در این مخزن قرار می گیرد.
قهاری تصریح کرد: راه اندازی کتابخانه الکترونیکی برای دانشجویان و استادان معماری و شهرسازی این امکان را فراهم می کند تا از جدیدترین کتاب های منتشر شده در این حوزه بدون پرداخت هزینه ای استفاده کنند با توجه به آنکه قیمت کتاب های معماری و شهرسازی گران است.
رئیس انجمن مفاخر معماری ایران گفت: دوست داران حوزه معماری و شهرسازی این امکانات را به صورت وقف در اختیار این نهادها قرار دادند و این کتابخانه الکترونیکی را به حوزه معماری و شهرسازی کشور اهدا می کنند.
وی افزود: هنوز محل راه اندازی کتابخانه الکترونیکی مشخص نشده و چنانچه نهادهای عمومی مثل شهرداری و میراث فرهنگی برای در اختیار قرار دادن محل مناسب همکاری کنند این کتابخانه می تواند هرچه زودتر آغاز به کار کند.
گفتنی است، افتتاح بزرگترین کتابخانه الکترونیکی در زمینه معماری و شهرسازی چهارم آذر مصادف با سالروز تولد محمدامین میرفندرسکی خواهد بود.
منبع: انجمن مفاخر معماری ایران
سیاوش تیموری - لزوم شناخت فرهنگ
فرهنگ، خصوصیات فرهیخته جوامع انسانی، از پیدایش بشر تا عصر حاضر است و مجموعه شناختها و معارف اکتسابی بشر، به پدیدههای محیطی، جهت بهتر زیستن و پیشرفت از آغاز حیات، انسان مهاجر بدون سرپناه و استمرار آن تا امروز، تعریف ساختار تمدن میباشد. فرهنگ و تمدن ایرانی سرشار از ارزشهاست و تاریخ سرزمین ما گواه آن است و این شامل معماری گذشته، که تجلی و زبان گویای فضا زیست جوامع کهن در پهنة کشور ما بوده، نیز میشود. معماری ایران دارای سبک و هویت بوده است، به بافت عرصه عمومی و عرصههای خصوصی و موجودیتشان در کالبد شهرکاشان و یزد و... توجه کرده و دلبسپاریم. تجلیات ذوق و سلیقه، زیبایی و لطافت، عشق و محبت و روابط مردمی و سایر ظرافتهای انسانی عجین شده با تار و پود شهر، که برگهای زرین و زنده و گویای تاریخ اجتماعی و شهرسازی گذاشتهاند، طی نیم قرن اخیر، به دست متولی نمایان ناگاه تخریب شده میرود تا برای همیشه از میان برود.
در آموزش آکادمیکی حرفة معماری، چنانچه تأکید به این ارزشها شود، معمار جوان فارغالتحصیل از مراکز آموزشی کشور با تکیه به این ارزشها در صحنة کار، طرح و ساخت ظاهر خواهد شد و اگر دانشجویان را مقلد تربیت کنیم که (فعلاً بدین گونه است) دربازار کار با گروهی غیرمتعهد به ارزشها روبهرو خواهیم بود که مستقیماً به تقلید از اشکال و عناصر کهن و یا جدید اقدام میکنند، که هر از گاه در جای جای شهر چهره مینمایند.
معماران از این دست، به تولد این فضاها که متأثر از روش زندگی مردم یک جامعه، بافت اجتماعی اقوام، موقعیت جغرافیایی طبیعی و سیاسی، زمان و مکان، توان اقتصادی، قدرت تکنولوژی ساخت و... و فرهنگ مردم یک سرزمین است نمیاندیشند و با حوزه محدود دید و معرفت خود به آنچه باید بدانند و نمیدانند فقط شکل ظاهری فضاها و عناصر متشکله آن را در طرحها خود لحاظ میکنند و با بهبه و چهچه عوام غیرمطلع استقبال شده و سلامت عمل خود را باور میدارندکه جای تأسف است.
در گستره شهر گردش کنیم، آیا فضایی قابل بحث که بتواند بیان معماری معاصر باشد خواهیم یافت؟ آیا مرجعی برای کنترل کیفیت آثاری که ساخته میشود هست؟
به هر تقدیر به عدم اهلیت حرفه معماری و شهرسازی همه دستگاهها، ارگانها، وزارتخانهها و سازمانهای عریض و طویل وابسته، شهرداریها و دستاندرکاران تأکید داشته و آنان را کموبیش مسئول این نابسامانی میدانم. اینان اگر در اجرای قوانین دست و پاگیر تجدید نظر کرده و یا حداقل درمورد کسانی که معماریشان صاحب سبک و سیاق است کوتاه بیایند و به ایشان اعتماد کنند و دستشان را در طراحی نبندند، در آینده در سطح شهر به آثاری که چیزی تازه برای گفتن دارند، بر خواهیم خورد. منتهی چه کسانی و چه ارگانی و با چه معیارهایی، معماران صاحب سبک را شناسایی و بر آثارشان صحه خواهند گذاشت و آنها را معرفی خواهند کرد؟ نتیجه معلوم است، نورچشمیها همیشه در صحنه، صاحب سبک و سیاق شناخته میشوند و در آشفتهبازار معماری، دکان دیگری باز خواهند کرد.
بزرگانی چون فرانک لویدرایت، آنتونیو گائودی، لوکربوزیه، گروپیوس، میسوندروه, آلوارآلتو، میکلوچی، کنزو تانگه، لویی کان و... چه در سرزمین خود و چه در ماورای مرزهای کشورشان آثاری را طرح و خلق کردند که هرگز دستخوش تغییرات چهره، ناشی از قوانین خشک محلی و جاری برای عموم نشدند و بهعنوان یک اثر هنری و شیئی موزهای در فضای مردمی پا گرفتند، که امروزه جزء مفاخر هنر معماری قرن بیستم و جاذبههای توریستی به ثبت رسیده و از آنها شدیداً مراقبت میشود و مورد بازدید شیفتگان هنر معماری قرار دارند.
تکیه بر ارزشهای گذشته
معماری گذشته ما از فرهنگ غنی برخوردار است که معماری امروز ما میتواند به آن تکیه داشته باشد. بریدن از ریشهها و هویتهای ملی تحول نیست، بلکه از بین بردن شناسنامه است. ارباب هنر در سراسر دنیا هرچه خلق کردند به ریشههای فرهنگی قومی گذشتگان آن سرزمین، تأکید داشتند. یوهان وان اسپرکلسن در طراحی طاق دفانس (که در شهر پاریس بهمنظور گردهمایی آزادانه انسانها در آینده ساخته شده) دیدگاهی بسیار قوی به چند محور قابل و غنی در شهر پاریس دارد. وی از داخل بنای بسیار جالب مکعبی که دل آن خالی است حجمی به اندازه کلیسای نتردام را دربر میگیرد و از سادگی به صلابت اهرام مصر میماند، به دورنمای شهر پاریس مینگرد و نشان میدهد، میتوان طرحی بسیار متحول عرضه کرد، اما به سایر ارزشهایی که زبان گویای فرهنگ معماری ملت فرانسه و شهر پاریس است، احترام گذاشت و خلاصه به تشدید اثر علایم در موازات این فرهنگ پرداخت و نه تخریب آن.
هنگامی که مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو، در پاریس در محلة Les Halls به کنکور گذاشته شد، رژه و پیانو طراحانی که جایزه اول کنکور را از آن خود ساختند و طرحشان پا گرفت و به اجرا درآمد، ویژگی ایدهشان این بود که در بدنههای کریستال مانند و شفاف طرح، مجموعهای از تصاویر معماری قرون گذشته (که بیان تاریخ جوامع پیشین در شهر پاریس است و در جبهههای جانبی خیابانهای اطراف استقرار دارند) منعکس گردیده و رؤیت میشد. این طرح در زمان خود جنجالی به پا کرد و یکی از موفقترینها بود. اینان سعی در تقلید از گذشتهها نکردند اما به ارزشهای والای فرهنگ پیشینیان بسیار تکیه داشتند و آن را در آینة زمان حال به رخ بیننده کشیده بودند، ضمن آنکه از نیازهای انسان معاصر و تکنولوژی ساخت، غافل نبوده از سیستم استخوانبندی مدرن سه بعدی با لولههای فولادی ضد زنگ که شرکت کروپ آلمان آن را ساخت، استفاده نمودند و به بهترین وجه در پاسخگویی به این مهم توفیق داشتند. این نمونهها میتواند اندرزی برای دستاندرکاران حرفه معماری، بهویژه طراحان جوان باشد.
منبع : انجمن مفاخر معماری ایران
منصور فلامکی
مقدمه: نگاهی به حرفه معماری
نارساییها و سردرگمیهایی که در طول این سه، چهار دهة اخیر در فضای معماری ایران به دست دادهایم همانند سایر پدیدههای اجتماعی اقتصادیای که تجربه میکنیم، دارای ریشهها و مؤلفههای زاینده این بحران، از دیدگاهی صرفاً معمارانه بنگریم تا مگر، آنچه خود ما معماران موجب و سببایم را، کاستی و کوتاهیهای عام قلمداد نکنیم.
معماری معاصر ایران، که پرتلاش است و خواهان نوآوری- هر روز نقل تازهای مییابد و به شوقی چندان معصوم که کودکانه آن در فضایی که میآفریند نقل میکند. این معماری نیاز به اندیشیدن دارد. اندیشیدن برای سنجیده ساختن و پیداست که ابزارهای اندیشه و چگونگی اندیشیدن، در جهانی که هر روز گلی تازه میرویاند تا یادآور توانهای گوناگون فرهنگهای محلی شد و هرچند صباحی نسیمی نو در پهنهاش میوزد گستردگی و پرشماری سمتها را یادآور شود، نه به آسانی دست میآیند و نه به سادگی ابداع میشوند پس راه درنگ کردن در مبناهای تدوین و سنجش پدیدهها و خاستگاه همه است و ژرفنگری در ارزیابی فراوردههای معماری.
در این فشرده، با تکیه به آنچه بهصورت نوشتار در دسترس داریم به مقوله تدوین شکل در معماری معاصر ایران میپردازیم.
2- مقولة سبک و سبک در معماری در دو گستره، ایران و جهان معاصر
از بررسی کلی آنچه ما در ایران در باب معماری نوشتهایم چنین بهنظر میرسد که گسستگیهای خاصی میان نقد و پژوهشهای هنری (از یکسو) و نقد و بررسی معماری (از سوی دیگر)، بحران زیانآوری بهوجود آمدهاند. هم در جهان آکادمیک، هم در جهان حرفهمندان معمار و هم در اذهان بیداری که، بهظاهر، برون از این دو میزیند. به این نکته با دقت بیشتری مینگریم.
بستر ادب و فرهنگ و هنر نزد ایرانیانی که بازوی نظری انقلاب مشروطیت ایران بهشماراند، دربرگیرنده و پرورشدهندة ابزارهای فکریاند نمایانگر شناختی گسترده در زمینة شیوهها و روش پژوهش و تدبیر در مقولة هنر.
کتاب سبکشناسی زندهیاد ملکالشعرا بهار، در دهة 1330 به چاپ رسیده، در حالیکه محتوای آن میتواند نمایانگر سالهای متمادی غور و تفحص نویسنده آن دانسته شود. آنچه نزد بهار در باب سبک میخوانیم دارای این ویژگیها است. گستردگی بینش، انسجام در ساختار تعریف ارائه شده و تحلیلی بودن آن به اتکا عناصر و متغیرهایی که، بهنظم و به ترتیبی معین، عنوان میشوند.
سبک به معنی عام خود، از دیدگاه بهار، عبارتست از تحقق ادبی یک نوع ادراک در جهان که خصایص اصلی خویش را مشخص میسازد. وابسته به گستره ادب بودن ادراک و تعلق به جهان داشتن آن، نکات برجستهای به شمار میآیند که راه را برای بیرون رفتن از فضای محدود فردی تصورات و پشت سر گذاردن نظریه مطلقاً شخصی دانستن سبک هموار میکنند.
کلید اصلی نظریه بهار در تعریف سبک، از دیدگاه ما، در دو نکته اساسی دریافت میشود. اول، آنجا که وابسته به جهان بودن سبک »هم فکر و هم جنبه ممتاز آن و هم طرز تعبیر را درنظر میگیرد« که ذات فراخ داشتن اندیشه و نبودن الزام برای هنرمند در بهکارگیری شیوههای مرسوم تعبیر را یادآور است. دوم، آنجا که در شرح ارائه شده زندهیاد بهار میخوانیم که»سبک شامل دو موضوع است، فکر با معنی صورت یا شکل، (یاد آور دوباره تقابل جهان درون و جهان برون است و تذکر این مهم که آفرینش شکل، تنها طریقی است که برای راه یافتن به فکر میتوان پیمود. چنان، که در باب هنر شعر و نثر، بهار میگوید که (فکر قالب جمل مستتر است).
برای کوتاه کردن نوشتار در این نقطه بازگو کردن این سخن بهار را بهجا و پرثمر میدانیم »سبک از توجه به جهان بیرون فکری در ما تولید میشود و آن نمونهای است که از تأثیر محیط در فرد و ما آن فکر را با سوابق ذهنی خود منطبق و موافق میسازیم و با همان جنبة فکری خویش برای شنوندگان تعبیر میکنیم و این نمونهای است از تأثیر فرد در محیط.«
آن چه از محیط درک میکنیم و به عشق و در پاسخگویی به نیاز به تفاهم معنوی آن را به صورت یا شکلی خاص تعبیر میکنیم، میان ما و محیط ما میان جهان درون و جهان برون ما، وابستگی و پیوستگی روزمره بهوجود میآورد، ما را به ابعاد جهانی زنده نگه میدارد و راه سنجش را برای ما و مخاطبان ما باز میگذارد. نگاهی به ادبیات هنری، معماری امروزی جهان بهمنظور بازشناخت آنچه در معنای سبک گفته میشود، لازم بهنظر میرسد، زیرا چنانکه خواهیم دید نمایان میکند که معماران میتوانستهاند براساس شناخت آنچه ازمحیط فرهنگی، ادبی خودشان زاده بود به تعمق بپردازند. چنانکه دیدیم، تکیه تعریف بهار برای سبک به طرز تعبیر هنرمند است. شخصی که بدون دسترسی به زبان و بیانی خاص خود نمیتواند به فراورده خود تشخیص بخشد.
برای مدت زمانی طولانی، از گذشتههای دور اروپاییان تا فرار رسیدن دوران »مانیه ریسم« یا بهتر، »مانیه ریست«های سده هفدهم، »مجموعهای هماهنگ از اصول کلی، قواعد زبانشناختی مربوط به شکلها، تناسبات و شیوههای فنی بهعنوان سبک شناخته میشده« و تقریباً همه جا »پایه استفاده مستمر و معمول و سنت قانونمند میگشته« و در دورهای محدود دربرگیرنده محتوایی نمادین و معین میشده« سبک دانسته یا تعریف میشده است. در نهاد این تعریف، سکون به معنای پایبندی به استمرار و سنت، عنصری تعیینکننده است. بسیار نزدیک به آنچه در دورانهای رکود و نبود تحرک اجتماعی، در گستره هنرها و معماری دیده میشود. مانیهریستها این تعریف را در هم شکستند راه »تعبیر« و »ابداع« را خارج از سنت و در گستره آنچه در شیوههای نوآور شخصیتهای برجستهتر وجود داشت نمایاندند.
در حقیقت امر، پیوسته و وابسته دانستن آفرینشهای هنری تازه و مقبول به گذشته آنگاه که به ارزشهایی نیز مینگرد که همه روزه در جهان برونی شخص هنرمندزاده میشوند، از یکسو مفهوم »مدرنیته« را بهخاطر میآورد و از سوی دیگر ذهن پژوهشگران را متوجه به معادلهای میکند که میان دیروز با امروز یا میان قاعدهها و سنتهای رایج با خواستهها و ارزشهای روز، به دست هنرمندان، بسته میشود. این معادله از دیرباز تا آیندهای فراخ و متناسب با آزادی انسانها هر روز به شکلی نو بسته شده و برجامعه انسانی اثرگذاری داشته، روزی سبکی نو به اتکاء سبکی که بیشتر بوده زاده شده و روی بعد، انسان چندان برای ارزشهای نو ارج قایل شده که شالودههای فکری، شکلی از ریشه نوپردازی را بهوجود آورده.
بهمنظور روشن نگهداشتن زمینة اصلی گفتوگویمان در زمینة سبک و معماری (مقولهای که برای جامعه امروزی ایران سوای سوء تعبیر و سطحینگری به با ر نیاورده) به این یادداشت از »اوتو واگنر« که در سالهای گذر از سدة نوزدهم به سدة بیستم آورده، توجه میکنیم »هرگونه سبکی نو، به شکلی تدریجی از سبک قبلی بهوجود آمده است زیرا ساختمانهای نو، مواد و مصالح جدید، وظایفی نو برای انسان و مفهومهایی نو، خواستار دگرگونیها و تطبیقهایی متفاوت نسبت به آنچه از پیش بوده، میشوند.« چنانکه اشاره کردیم معادله ویژهای، هر بار به شکلی متفاوت، به دست آفرینندة هنر تدوین یا بسته میشود و در این معادله است که دگرگونیها و تطبیقهای جدید موردنظر »واگنر« جای درست خود را پیدا میکنند. اما آنچه یک صد سال پیش از این پژوهشگر معمار شنیدهایم، دارای دو ویژگی مهم است که باید مورد توجهمان قرار گیرند. اول، اینکه به وجه غالب احتمالی یافتن دگرگونیها و تطبیقها دقت نمیشود تا مگر اصلی پیوستگی با گذشته زیر سؤال برده نشود. دوم، اینکه طی نیم قرن اخیر (و براساس پژوهشهایی از همان دهههای پایانی سده نوزدهم در اروپا آغاز شدند)، سرفصلهایی نو و بینشهایی گسترده به میدان معماری راه یافتهاند که افقهای پژوهشی و ابزارهای اندیشه جدیدی را مطرح میکنند. این افقها و بازارها، به همراه آزادیهایی که در زبان و در بیان معمارانه رواج مییابند، فراوردههای معمارانهای را میآفرینند که هر روز بیشتر جهانی میشوند. یا دست کم با این توقع یا ادعا زاده میشوند.
تعریفی امروزی برای سبک اینگونه عنوان میشود، »عنصر متمایزکننده طرح (دیزاین)، که بیانی است ملموس و عنصری است متمایزکننده ویژگی زبان شناختی اندیشه معمارانه.«
در این اعلام، همه چیز به شخصی باز میگردد که اندیشهمعمارانه خود را به زبانی خاص بیان میکند، شخصی که شکلی خاص و متمایز را برای فضای معمارانه میآفریند و به این معنی، پیوند با گذشته (چه در زمینه مفهوم) امری اختیاری دانسته میشود. که این اختیار معماریهای پست، مدرنیسم را بیافریند و رونق دهد یا کمک کند تا معماران پیرو »دیکانسترایشن« پشت سر گذاشته شوند، نکتهای است ثانوی.
به این بخش از یادداشت، با قیاسی که دشوار مینماید پایان میدهیم. نظریه بهار را با آخرین تعریفی که برای سبک داشتی میسنجیم.
از بهار میشنویم، »سبک همان طرز فهمیدن حقایق و زیبایی آنها است.« و در تعریف مدرن، میخوانیم که »سبک با بیانی ملموس« ویژگی زبانشناختی اندیشة معمارانه را متمایز میکند« نزد بهار هر موضوع و فکری شکل و قالبی را برای تعبیر لازم دارد و امروز میخوانیم که برای دستیابی به تمایزهایی که در طراحی معین ایجاد تشخیص میکنند زبانشناسی اندیشهای که میخواهد عنوان شود لازم است. بهار »فکر را در قالب جمل مستتر« میداند و امروز دانسته شده است که زبانشناسی برای هر یک از دانشها و پدیدههای تجربی، انسانی، پیش از گزینش بیانی خاص برای ابراز اندیشه و سلیقه، گسترهای فاقد رنگ و سمت و جلوهای خاص است و از راه جای دادن یا فرو نشانیدن دادههای سمانتیک خاص در موجودیت ارگانیک معماری است صرفاً از دادههای سمانتیک پوشش میشود و نه اتکاء صرف به ارزشها و ایدههای کاربردی میتواند به معماری هویت هنری بخشد.
اگر کلید راه یافتن به حقیقت تلاشی که معماران برای دستیابی به سبک معینی میکنند را یگانگی میان فکر و شکل بدانیم چنان که نزد بهار میخوانیم و سر بارز زیباییشناختی شکل را بیان زیبای ابزارها و قاعدههای زبان معماری بدانیم (چنانکه از یادداشتهای نقد مدرن معماری میتونیم دریابیم...) در کلیات و منهای وجوه پیشرفتهتر تحلیلهایی فنی و علمی در مقولة معماری که در دوران بهار در ایران شناخته نشده بودند، توازی و تقارنی بسیار ارزشمند میان دو مأخذ اصلیای که برگزیدهایم مییابیم.
در بابت نتیجهگیری از یادداشتهای پیشین، عنوان میداریم که نقد و نظریهپردازی هنری در ادبیات نوشتاری حدود نیم قرن پیش کشورمان زمینهای بسیار پیشرفته برای تفحص و تدبیر هنرمندان ایرانی فراهم آورده بوده است و این مهم که، برخلاف هنرهای نمایشی و نقاشی و موسیقی و سینمای معاصر که از این زمینه بهره گرفتهاند و معماران از این منبع اندیشه مدرن تحلیل و استنباط به دور ماندهاند، نکتهای قابل تأمل است.
3- در زمینة تعبیر و بیان در معماری
در آفرینش معماری (همانند سایر رشتههای هنری) سازنده دو مقولة اصلی و سااسی روبهرو است. اول مجموعه امکاناتی که محیط (در ابعاد مدنی، حرفهای، فنی) در دسترساش میگذارد. دوم، توانی که خود وی برای آنچه در جهان درون اندوخته و به بار نشانیده است دارد.
در مقوله اول، راه و روالهای مرسوم یا رایج برای پاسخگویی به نیازهای کاربردی روزمره، از راه به کار بردن ابزارها یا عناصر شکلدهنده به پیکره کالبدی، کاربردی، روی میز کار معمار قرار میگیرند و در مقوله دوم، چگونگیهای تدبیر در ترکیب آن ابزارها یا عناصر معمارانه مسئله اصلی معمار میشوند.
اشاره به ابعاد مدنی، حرفهای، فنی آنچه ابزار کار معمار به شمار میآید لازم است زیرا تنها در پی بازشناسی آنها است که میتوان به الزامهای روزمره آفرینش معماری در لحظه معینی از تاریخ پی برد. حرفة معماری، از یک سو به مجموعه رابطههای مدنی رایج میان مردمان و به رفتارهای محیطی، پیوندهای شغلی و خانوادگی قراردادی ضمنی و یا مکتوب به سنتهای اجتماعی و فرهنگی، مینگرد و بی آنها نمیزید (حتی هنگامی که در تقابل یا تکامل آنها، خود به ابداع یا اختراع ابزارهایی نو میپردازد) و از سوی دیگر، نمیتواند بیشناخت و بیبهرهگیری از آنچه مشخصههای فنی، ساختاری، اقتصادی، کاربردی و شکلی، زیباشناختی همان ابزارها یا عناصر به شمار میآیند، برای محیطی که درون آن میزید، به تولید معماری بپردازد (حتی هنگامی که، در تقابل یا تکامل آنها اقدام میکند) به سخنی دیگر، سقفها و ستونها، درها و پنجرهها، پلهها و دیوارها، ناودانها، پیها و بامها، همانند طاقنماها و رفها... که معمولاً به شکلهایی معین و به گونهگونی محدود از سوی بازار به معمار عرصه میشوند. (و به شیوههای خاص نیز با یکدیگر ترکیب میشوند تا ساختمانی بهوجود آید)، پیش از آنکه به تدبیر معمار به کار گرفته شوند، نمایانگر زبان رایج معماریاند. زبانی که چنانکه گفتیم معمار بیشناخت آن نمیتواند به اثر خود هویت زمانی، مکانی ببخشد. به میان آوردن ابزارهایی نو و شیوههای جدید برای ترکیب اینها امری است که جهان برونی معماران زایندة تحول بهشمار میآید و گاه به آسانی از سوی جامعه مورد پذیرش قرار میگیرد و گاه به دشواری با تأخیر و یا به شکل موقتی.
اما در مقابل این مهم، یعنی سخن گفتن به زبان رایج، معمار با مقولة دومی روبهرو است که بیقاعده و بیسنت رایج بیمبنای فکری شناخته شده و اظهار شده و بی قیدها و بیمنظورها و خواستههای متعالیای که جز از جهان درون و از جهانبینی وی از جایی دیگر ندارد. مطرح میشود، جایی که بیان وی به میان است، یعنی توان وی در انتقال اندیشهها و نظریههای متعالی برخواسته، از آنچه معمولاً ذهنیات آن دانسته میشود.
زبان معماری رایج در فضای مدنی، حرفهای، فنی، همیشه و الزاماً در کلیت پیکره اصلی شاخهبندیهای معطوف به ابزارها و به قاعدههایش، متعلق به جهان برون معمار است و بیان وی، که از جهان درون و در پی انگیزههایی که انسانی، الهیاند و متعالی زاده میشود، متعلق به جهان درون او است. در تقابل و تعادل میان ایندو است که معمار، در آفریدن هر اثری نو، به تعبیر مینشیند و چنانکه بهار میگوید، سبک معینی را بهوجود میآورد. در این نقطه از یادداشتی که در دست داریم یادآوری چند نکتة بیجا نمینماید: الف- شکل دادن به اثر دکسر، برای معماری که دستاندرکار با هر دو مقوله پیشگفته میزید، آفرینیشی است نو. ب- معماری که جهان درون خود را با نور معنا و شکلی روشن میدارد که پیوسته از جهان برون وی میتابد نمیتواند بیانی همیشه یکسان داشته باشد. پ- قابل بودن معمار به فراخی جهان اندیشه و باور وی به فعال بودن ذهن انسانها، موجب آفرینشی پیوسته نو میشود و آنچه آمد، چه در بهکار گرفتن زیان رایج میان جمع، به هر گستردگیای که رابط اصلی است میان مفهومها و انسانهای دریافتکننده پرتویی از فروغ آنها خواهند بود، هنگامی تحقق پیدا میکند که معماری را هنر بدانیم و بخواهیم و معمار را تحقق بخشنده به تعبیرهای نو.
4- سبک و مکان آفرینشهای معمارانه
چنانکه دیدیم، هر اثر فرهیخته معماری نشانه یگانهای است زاده از تلاشی که از آغاز تا پایان روند شکلگیریاش از سوی معمار، برای هماهنگ کردن اندیشهها، سلیقهها، شکلها و علامتهای نمادین ملحوظ در آن میشود. تلاشی که جهان درون و جهان برون معمار را، به قصد دستیابی به فراوردههای متعالی در دو زمینة اصلی کاربری روزمره (محسوس و ملموس و قراردادی) و کاربری مفهومی (برانگیختنهایی معنوی و ایهامها و استعارههایی دارای خاستگاه ادبی، فرهنگی و هنری) یگانگی میبخشد.
درحقیقت امر، پیوند دادن به قصد یگانگی بخشیدن به دو مقوله کاربری (وجه منطقی و مکانیکیای که اشاره کردیم) و مفهومی (متوجه به دنیای معنوی تصور و خیال) مهمترین و ظریفترین گام آفرینشیای است که معماران برمیدارند و در این راه است که به میزان برتر داشتن مقوله دوم و البته به قید پاسخگویی درست و کامل به نیازهایی که در مقولة نخست به میان میآیند، بار هنری اثر معماری افزایش مییابد و آن را ماندگار میکند. از معبد چغازنبیل تا معبد »پارنتون«، از کلیسای »رونشا« تا مسجد شیخلطفالله، از مجموعة مذهبی »القرائوبین« در فارس تا مجموعه مذهبی شاه زنده در سمرقند و از خانههای مسکونی قدیمی یزد و زواره ماسوله تا خانههایی که معماران نهضت مدرن در محلة »وایسهوف« در اشتوتگارت ساختهاند... نمونههایی از معماری فرهیخته به شمار میآیند که در آنها خواستههای کاربردی از صافی هنر گذر داده شدهاند.
در این نقطه از گزارش بهتر میتوانیم این پرسش را به میان بیاوریم که تعریف سبک چگونه با مقولة آفرینش معماری هم داستان میشود؟
اگر هر آفرینش، فرهیخته و متعالی و بروز شده، در برگیرنده و پاسخگو به نیازهای این جهانی و خاستگاههای آن جهانی چندان به لحظهای از زندگی چند بعدی معمار وابسته است که سوای کلیات در تشابه با سایر آفرینشهای وی نمیتواند به دست دهد، چگونه میسر خواهد بود که از مجموعه آثارش، سبکی خاص زاده شود؟
در اینجا با این پرسش نیز روبرو میشویم، چگونه، یک اثر معمارانه فرهیخته و متعالی و به روز شده از معماری معین در کنار آثار دیگر معمارانی قرار تواند گرفت که، تنها بر مبنای کلیاتی متعلق به اقلیم فرهنگی و سازنده سبکی خاص شود؟
اتکا بر کلیاتی که در توصیف اقلیم فرهنگی آدمیان و در دورانی خاص از زندگی آنان میتوان به میان آورد، تنها به کار هموار کردن راه برای کلی نگری و مخاطره دور ماندن از جهان غور و ابداع و تعالی فردی میآید و این، نه آن است که در نکتههای پیشین دیدیم.
5- معماری، میان حقیقت و واقعیت
دستیابی به زیبایی در آفرینش معماری کاری بس دشوار مینماید مگر آنکه زیبایی را مشخصهای قراردادی بدانیم و قبول کنیم که از راه تولید شکلهایی تعریف شده میتوانیم به آن برسیم. از آنجا که نمیخواهیم این »مکان عمومی« را تکرار کنیم که »زیبایی مفهومی است نسبی« زیرا علاقه داریم به بیشترین میزانی که در این یادداشت فرصت هست به عناصر تحلیلی و ترکیب شدنی توجه دهیم که معماری را »زیبا« توانند کرد...، موضوع را دنبال میکنیم.
ماواقعیتها را به کمک حواسمان درمییابیم، موجودیتهایی از فضای کالبدی (در معماری)، فضای صوتی (در موسیقی) فضای تغزل و خیال (در شعر) و فضای حرکت و توازن پیوسته (در رقص)، آنگاه که »متعالیاند« جلوههایی از حقیقت دانسته میشوند که بر واقعیتهای سایه میافکنند و به آنها تشخص معنوی میدهند. این جلوهها به »عالم مثال« متعلقاند. »صور مثالیه« اند و »حد فاصل میان جسمانیت و روحانیت محضند« و هر یک مثالیاند از زیبایی که به عالم خیال و تصور درآمده. »هگل« بهوجود رابطهای معین میان »مثال« و »زیبایی« توجه میدهد. آنجا که مثال را »تابش مطلق« میداند که از پس جهان محسوسات، زیبایی نام میگیرد. او عنوان میدارد که زیبایی هنگامی که ذهن پرتو فروغ مثال را ببیند برای انسان قابل درک تواند بود. در پی نکاتی که گفتیم و آوردیم، نقل این یادداشت از هگل به جا میماند.
حقیقت و زیبایی از یکدگیر متمایزند... زیبایی مثالی است که بهصورت حسی در هنر یا در طبیعت به رؤیت و ادراک حواس درآید و حقیقت مثالی است که بدانگونه که در خویشتن هست، یعنی بهصورت اندیشة محض، دریافته شود و در این حال انسان، نه به دستیاری حواس بلکه به مدد اندیشه خالص یعنی فلسفه بر آن آگاه شود.
دستیابی به حقیقت، به زیبایی مطلق و به زیبایی از طریق آفرینش صورت مثالیه طریقی است که معماران پی میگیرند آنگاه که از تمامی ابزارهایی که هنر و حرفه آنان در اختیارشان گذارده بهره میبرند. به میان مردمان آوردن ترکیبهایی از رنگ و شکل از سوی معماران، سادهترین بار معنوی را به هنگام جای دادن یا ادغام شکلهای نمادین و یا شکلهای برخوردار از معنایی خاص و شناخته شده در پیکرههای ساختمانی، بهدست میدهد. جایی که مثالها بهعنوان نمادها و یا آیکونها به میدان احساس، برای ادراک، باز آورده میشوند و دشواری را آفرینش جلوههایی از حقیقت آنگاه فزونی مییابد که معمار، صورت خیالیای که در راه دستیابی به حقیقت در ذهن خود زنده نگه داشته است را، از وجه »ذاتی« و »عرفی« آنها بیرون برد و نه متکی بر صورت محسوسشان، به جهان روزمره عرضه بدارد.
یادآوریهایی که در زمینة وابسته بودن جهان ادراک به جهان احساس و دومی بودن ادارک به حسهای شناخته شدة انسان در دستاند، از یادداشتهایی هرسل تا شمالی پیشنهادی او کلی، حکایت از آن دارند که راهیافتن و برانگیختن ادارک دیگران از طریق اثرگذاری بر حسهای (پنجگانه) آنان، نمیتواند تنها بر مبنای منطق و استدلال و استنباط تحقق پذیرد. زیرا پس از دریافت هرگونه انگیزهای از طریق حواس، فضای ادراک فردی بهکارمیآید و چنانکه فارابی مینمایاند، عقل فعال نیز نقشآفرینی آغاز میکند و بر مجموعة دریافتها و برداشتهایی که به مناسبت هر مورد خاص، انسان به آنها دست یافته، دریافتها و برداشتهای مشابه و متشابهی را نیز، به همراه بار تصویری یا شکلی کم یا بیش پر رنگ و زنده مربوط به اینها، به ذهن میآورد.
چنانکه پیداست، طی طریق، از حقیقتی که در عالم تصور و خیال معمار به نقشی انتزاعی آمده، به جلوهای معین از آن، به موجودیتی که بر ابزارهای شکلی متکی است. راهی هر بار دگر است و از این بیش نمیتوان به یاد نیاورد که آنچه عالم تصورت و خیال معمار جستوجو کنندة حقیقت را منقوش میکند و آنچه صور مثالیه مطلوب برای وی بهشمار تواند آمد، الزاماً با برداشتهایی احساسی و ادراکی انسانهای دیگر انطباق پیدا نمیکند، خواه بر مبنای منطقی و استدلالی نبودن روندی که طی میشود (برای معمار و برای بهرهوریکننده معماری) و خواه بهدلیل وابستگیهای تجربی که به لحظه بهرهوری وابسته میشوند و بار ذهنی شخصی انسان را به میان میآورند.
6- معنای سبک و زمینههای شکلگیری معماری امروزی ایران
از دیدگاه ما، تفحص در گذشته پدیدههای سرزمینی، که معماری یکی از مهمترین آنها به شمار است. میتواند پیگیر هدفهایی متفاوت و یا متضاد باشد و این، بهدلیل تجربی بودن و وابستگی تنگاتنگ داشتن اینگونه پدیدهها به زمان است. زمان بهعنوان پر رمز و رازترین مفهومی که انسانها تاکنون توانستهاند، بازشناسند. در باب معماری ایرانی و تفحصهایی که در زمینة آن طی دهههای اخیر صورت گرفتهاند، جای گفتوشنود فراخ است و نیاز به محفلی جداگانه دارد. اینجا اما، تنها به نقشی اشاره میکنیم که واژه سبکدار شده است.
ادبیات نوشتاری معماری ایرانی، از غنای چشمگیری برخوردار نیست ضمن اینکه، سرفصلهایی پرشمار را پیش روی خود باز گذارده زیرا، عاشقان و علاقهمندان و پژوهشگراناش، به هر مناسبتی که مقبول بوده، به کلیات آن پرداخته و مقولهها و مبحثهایی در همین سطح را برای شناخت مطرح کردهاند. از آنچه کلیات دانسته میشود و نه پژوهشی علمی، سرفصلی نیز به میان آورده شده که میخواهد به سبکها در معماری ایرانی بنگرد. این مهم چنانکه نزد ما به میان آمده و بیشتر بهنحوههای طراحی میپرداخته و به این دلیل که از آغاز به معانی نمیپرداخته و ژرفا را نمیخواسته، در محفلهایی خاص اقبال یافته است، به نکتههایی در این زمینه نگاه میکنیم.
الف- عطف به گذشتهای غنی، هنگامی رونق پیدا میکند و راهی مطلوب جلوه میکند که دو پدیده اصلی روبهروی یکدیگر قرار میگیرند، عشق آمیخته به احترام در یکسو و نیاز به تولید پرشمار و پرشتاب در سوی دیگر. آنچه در ایران طی سه دهة اخیر و در هر دو نیمهاش، در زمینه تولید معماری رخ کرده در طریقی نمایان است که این دو برای یک جا شدن پیمودهاند.
ب- راهی که عاشقان پرشتاب برای رسیدن به پرثمری پیمودهاند، نه آنجا که با تقلید و بازآفرینیهای صوری عناصر معمارانه متعلق به گذشتههای دور و نزدیک طی شده، بلکه به مناسبت به میدان آمدن گونههایی نو از معماری میبایست ابداعی در آن رخ میداده، گذشتهها را نادیده میگرفته و به تولید آنچه منطق کاربردی حکم میکرده، به قید سادهنگری و عدم غور در باب پیآوردهای اقدامهای ساختمانی، عمل کرده است.
پ- طی طریق باری تولید معماری در ایران معاصر، سوای نارساییهایی که در زمینه گسترههای مهارتهای حرفهای و تخصصی داشته و دارد، بسیار ساده صورت گرفته است. از میان سه سرفصل اصلیای که، براساس آمیزش به کمال با یکدیگر، به معماریهای فرهیخته جایجای منطقههای اقلیمی ایران تشخیص میدهند، تنها به یکی توجه شده، فضای درونی منفصل از فضای میانی و فضای برونی ساختمان، بار کاربردی خاص خود را پاسخ میدهد و به فضای میان، که در حد پوسته ظاهری یا خارجی ساختمان فهم میشود. بیشترین نقش تفویض میشود، سرنوشت فضای برونی با معنای چگونگیهای پلان و لوستر یک بنا، تا آنجا مورد توجه قرار میگیرد که روی نمای ساختمان بازتاب پیدا میکند.
و اینجا برای به پایان بردن یادداشت فشردهای که عرضه میداریم، دو نکته را باید خاطر نشان کنیم، اول اینکه سطحینگریها و تقلیدهایی که در هر سه مقیاس پیش گفته دیدیم، از گفتارها و نوشتارهای نشأت میگیرند که سطحیاند و بهجای تأمل در معانی و مفاهیم نزد معماران گذشته، برنحوة اجرا و چگونگیهای ظاهری برخی از عناصر معمارانه که آسانتر فهم میشدهاند تکیه کردهاند. دوم اینکه هر آینه معماران ایرانی معاصر رأی بر پژوهش و بر غور دادهاند و خواستهاند تا به جامعیتی نو در معماری دستیابند برخوردار از اندیشههای گذشته، در این راه به هزینة وقت و انرژی تن در دادهاند. در دست همان فراوردههایی را به مردمان عرضه کردهاند که با جامعترین مفهوم »مدرنیته« همسویی دارند و غنای معنوی گذشته را، به زبان و بیانی نو و به دور از کاربرد مستقیم عناصر صوری رواج یافته اما به قید بهرهگیری از ابهامهایی راهگشایی عالم مثال، برای حال و آینده، آفریدهاند
منبع : انجمن مفاخر معماری ایران
ضوابط و معیارهای طراحی فرهنگسرا
بخش های مختلف فرهنگسرا(بعضی الزامی و بعضی وابسته به نظر طراح دارد).
1-لابی وزیر مجموعه های آن شامل:
فضای انتظار و نشیمن
فروش اغذیه
محل نگهداری کودکان
عناصر خدمات عمومی مانند باجه های تلفن و اینترنت
عناصر دسترسی عمودی مانند رمپ،پله وآسانسور
2-غرفه های فروش محصولات فرهنگی و هنری
3-سایت اداری شامل:
اتاق کنفرانس
اتاق ریاست
دفاتر کار
بایگانی
آبدار خانه
سرویس های بهداشتی
محل انتظار ارباب رجوع و منشی
4-آمفی تئاتر و سینما
5-کتابخانه
6-گالری نمایش آثار هنری
7-کلاس ها و آتلیه های آموزشی شامل:
نقاشی
معماری
طراحی
عکاسی
مجسمه سازی
خوشنویسی
لابراتوار زبان و ...
8-واحد سمعی بصری و سایت رایانه
9-رستوران یا کافی شاپ
کتابخانه:
میزان فضاهای کتابخانه:
عوامل موثر بر تخصیص میزان فضاهای کتابخانه عبارتند از حجم مواد و متون و بخصوص کتابها،میزان سطح که در کتابخانه اشغال م کنند و میزان جمعیت کتابخانه که از طریق میزان گردش کتابها در سال تعیین می گردد.
فضای مورد نیاز برای محاسبه ی زیر بنای یک کتابخانه طبق فرمولی بنام VSCاستانداردIFLAبه دست می آید.
(110/تعداد کتابها)+(مقدار محلهای نشستن+72/3)+(430/گردش کتابها)
مثلا برای جا دادن 110کتاب،یک متر مربع در نظر گرفته می شود.محل نشستن یک خواننده 72/3متر است.
ابعاد و استاندارد های پیشخوان و برگه دان:
حداکثر ارتفاع قفسه های فهرست معمولا به اندازه ی ارتفاع شش کشو است و در هر کشو نیز در حدود صد کارت جای می گیرد.فهرست معمولا در ارتباط مستقیم با میز امانت و میز اطلاعات مرجع قرار دارند و اغلب در مجاورت آنها مجموعه ای از کتابهای مرجع عمومی یا موارد استفاده ی همگانی نیز قرار می گیرند.از این رو محل قرار گیری فهرستها معمولا فضایی باز است که در نزدیک ورودی قرار دارد و بوسیله ی ردیفهایی از قفسه های فهرستها و پیشخوان بررسی و جستجو کشوها تشکیل شده است.وسعت چنین محلی برای چهار ردیف قفسه های دو طرفه در حدود 12 متر مربع برآورد می شود.
استانداردابعاد قفسه ها و عمق قفسه ها:
در اغلب کتابخانه ها حداقل90%کتابها دارای عرضی کمتر از 230 میلیمتر هستند و عملا می توان قفسه های با عمق200-230میلیمتر را استاندارد فرض کرد.در صورت بکارگیری قفسه های دو طرفه با عمق 450میلیمتر حتی صرفه جویی بیشتری در فضا به عمل می آید.
چنانچه نگهداری کتابهایی با ابعاد کمی بزرگتر مرد نظر باشد عمق 490میلیمترجوابگوست.طبق یک قاعده تجربی در یک کتابخانه 80%قفسه ها 200میلیمتری،15%آنها 250 میلیمتری و 5% آنها 300 میلیمتری هستند.
طول قفسه ها:
طول استاندارد،سالها برابر1940میلیمتر بوده است.زیرا که پذیرفته شده بود که چشم خواننده توانایی در بر گرفتن بیش از این اندازه را در یک نگاه ندارد.مطالعات بعدی اندازه بزرگتر تا 2220 میلیمتر را نیز تایید کرد.
ارتفاع قفسه ها:
ارتفاع کتابها بر فاصله ی میان طبقات و در نتیجه تعداد طبقات تاثیر می گذارد.در اکثر کتابخانه ها حداقل90% کتابها را می توان در طبقات مرکز تا مرکز 280 میلیمتر جای داد.به این ترتیب 7 طبقه و یک پا خور 150 میلیمتری مجموعا ارتفاع 2120 میلیمتر را برای قفسه ها بوجود می آورند که بالاترین قفسه در ارتفاع 1830 میلیمتری با دسترسی آسان قرار می گیرد.در مورد معلولین ارتفاع مناسب و دسترسی 1370 میلیمتر برای زنان و 1500 میلیمتر برای مردان می باشد.پایین ترین طبقه در ارتفاع 300 میلیمتری است و چهار طبقه 280 میلیمتری (300 میلیمتری)به روی آن می باشد.
استاندارد میزها:
میز ها از جمله مهم ترین وسائل فضاهای مطالعه هستند.
استاندارد میز ها برای میز های مختلف به شرح زیر است:
میز های 1 نفره:
رقم قابل قبول برای این میزها 600×900 میلیمتر می باشد.این رقم گاهی برای راحتی بیشتر خواننده تا یک متر نیز افزایش می یابد.اگر چه جذابیت بیشتری دارند ولی جای زیادی اشغال می کنند.
میزهای 2 نفره:
میزهای 2 نفره ای که از هم جدا نشده اند ظاهرا برای خوانندگانی که روبروی هم قرار می گیرند جذابیت چندانی ندارند ولی در صورت قرار گیری در یک سمت ابعاد پیشنهادی 1200×900 میلیمتر می باشد.
میزهای طولانی:
میز های طولانی قابلیت جای دادن 4 تا 12 نفر را دارند.میزهای 4 نفره از بروز شلوغی جلو گیری کرده و در عین حال نحوه ی قرار گیری آنها جذاب و انعطاف پذیر است.عرض آنها نباید از 1200 میلیمتر کمتر باشد.فضای جانبی میان خوانندگان نیز لازم است حداقل 900 میلیمتر باشد.بین میزهای موازی باید حداقل 1800 میلیمتر فاصله پیش بینی شود.در عین حال نباید در انتهای این میزها محلی را برای نشستن در نظر گرفت.
نور پردازی:
نور پردازی باید فضایی راحت برای مطالعه را بوجود آورد.موجب خستگی وخیرگی نشود،میزان گرما را افزایش ندهد وبه جلوه ی ساختمان بیفزاید.جهت بر آوردن موارد ذکر شده دو نوع نور وجود دارد:
1-نور مصنوعی 2-نور طبیعی.
برای نور پروژه هم از نور طبیعی و هم از نور مصنوعی سقفی استفاده می شود.
روشنایی توصیه شده:
اتاق ها مطالعه(روزنامه و مجلات)200
میزهای مطالعه(کتابخانه های امانی)400
میزهای مطالعه(کتابخانه های مرجع)600
پیشخوان ها 600
مخزن بسته 100
صحافی 600
فهرست بندی،طبقه بندی و اتاق های مخزن400
آکوستیک:
هیچ استاندارد مشخصی در مورد آکوستیک کتابخانه وجود ندارد،اما اغلب حد تراز صداهای داخلی را 50 دسیبل(Db) تعیین می کنند.
تهویه ی مطبوع:
به منظور ایجاد بهترین شرایط برای نگهداری مواد و فنون،فضا باید عاری از هر گونه گرد وغبار اعم از گاز،مایع و اسید باشد ودما و رطوبت تحت کنترل باشد،چنین شرایطی تنها با نصب دستگاه کامل تهویه مطبوع امکان پذیر است.
گالری ها:
ساختار عمومی گالری ها:
فضای نمایشگاه بخش مهمی در این مجموعه به شمار می رود که خصوصیات آن بر مجموعه تاثیر می گذارد.تجربه فرد از فضای سه بعدی نمایشگاه نتیجه ی یک ادراک سریع است.این ادراک در محیطی با ساختار روشن،آسان تر و با خستگی کمتر به دست می آید تا در فضائی که ترکیب ضعیف و نا خوانایی دارد.نمایشگاه نوع خاصی از فضا است که در آن علاوه بر رابطه ی انسان،فضا یک رابطه ی پیچیده بین فضا و شئ وجود دارد.در قسمتهایی از نمایشگاه که دارای مجموعه های نمایشی ثابت است.معماری را می توان تا حد امکان با اشیاء تطبیق داد،ولی در قسمتهای قابل انعطاف،این امر فقط از طریق تزئینات و تمهیدات عملی است.
ترتیب قرار گیری اشیاء:
ترتیب اشیاء نمایشی به بازدیدکنندگان و خصوصیات اشیاء نمایش بستگی دارد.
رابطه ی بازدید کننده و شئ نمایشی به شرح زیر است:
1-هر چه نسبت بازدید کنندگان به اشیاء نمایشی کمتر باشد، امکان تمرکز واینکه هر بازدیدکننده بتواند آزادانه با شئ نمایشی ارتباط برقرار کند،بیشتر می شود.
2-در یک بازدید گروهی تماس نزدیک با شئ نمایشی بدون ایجاد مزاحمت برای سایر اعضاء گروه ممکن نیست. بازدیدکنندگان باید به ترتیبی گرداگرد شئ نمایشی قرار بگیرند که همگی فاصله شان تا آن مساوی باشد.
نورپردازی گالری ها:
الف)نور پردازی طبیعی(نور روز):
به دلایل اقتصادی،فیزیولوژیکی و تنوع،این نور پردازی هنوز بهترین وسیله ی روشنایی است و اگر مسائل حفاظتی اشیاء اجازه دهد ارجحیت،نور روز است.جهت نور ممکن است از بالا (عمودی)یا از پهلو(افقی)باشد.مدت هاست که ارزش نور پردازی از بالا در طراحی موزه ها استفاده می شود که امتیازات آن عبارتند از:
الف)نور پردازی از بالا روشی است راحت تر و ثابت تر در نور پردازی و کمتر در معرض موانع جنبی در داخل و خارج از بنا مانند ساختمانهای دیگر و درختان قرار می گیرد.
ب)نوری که از بالا به تصاویر یا سایر اشیاء به نمایش گذارده می تابد،قابل تنظیم است و تامین نور کافی و یکنواخت آن دیدی بسیار مناسب با حداقل بازتاب یا انحراف بوجود می آورد.
ج)امکان به نمایش گذاشتن اشیاء بیشتری را در فضای نمایشگاه امکان پذیر می سازد.
د)با توجه به حذف پنجره ها و کاهش راههای ارتباطی،فضای نمایشگاه از امنیت بیشتری برخوردار شده و تمهیدات امنیتی نیز کاهش می یابد.
ب)نور پردازی جانبی(افقی):
اینگونه نور پردازی از طریق پنجره ها و نور گیر های معمولی به اشکال و ابعاد مختلف و در مکانهای مناسب در دیوارها انجام می شود.پنجره ها و نورگیر ها معمولا یا در ارتفاعی که بازدید کننده قادر به دیدن محوطه ی بیرون باشد و یا در ارتفاعی بالاتر نصب می شود.
دیوارهایی که پنجره ها با ارتفاع معمولی بر روی آنها نصب شده،غالبا بدون استفاده هستند و علاوه بر آن اشیاء نمایشی که بر روی دیوار مقابل این پنجره ها نصب شده اند نیز به خاطر وجود نور از مقابل دارای انعکاس هستند که مانع دید کامل وروشن می گزدد.با این وجود،اینگونه پنجره ها برای اشیایی که روی دیگر دیوار ها و در زاویه ای درست نسبت به منبع نور قرار دارند،نور مناسب و دلپذیر به وجود می آورند.
ج)نور پردازی مصنوعی:
ملاحظات تکنیکی و مشکلات نگهداری مربوط به استفاده از نور مصنوعی از جمله عوامل موثر بر کاهش کاربرد نور مصنوعی در فضاهای نمایشگاهی بوده است.نور مصنوعی از منابع نقطه ای یا خطی تامین می گردد و از این رو چون سطوح تعدیل کننده شدت آن با نور فضا قابل مقایسه نیست،لذا دستیابی به شرایط مشابه نور روز نیز تا میزان محدودی امکان پذیر است.
حرکت و دسترسی گالری ها:
حرکت و دسترسی قسمتی از امر ارائه و نمایش اشیاء وعامل مهمی در سازماندهی فضائی نمایشگاه است.زیرا بطور نظری هیچ فضایی در منطقه ی نمایش اشیاء منحصرا به رفت و آمد اختصاص نداشته و هیج راهرو یا راه پله ای نباید حرکت سیال در این منطقه را محدود کند.دستیابی به این شرایط با اجتناب از مسائل روز امکان پذیر است.
الف)اجتناب از محدودیتهای با وقفه
ب)اجتناب از اختلاف سطوح زیاد
تنظیم شرایط محیطی:
رطوبت،دما و نور باعث فرسایش اشیاءمی گردند،دمای15درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 60%برای اکثر نمایشگاهها مناسب می باشد.رطوبت نسبی نباید کم و زیاد گردد و این مساله با اشیاء نمایشی ارتباط مستقیم دارد،ولی در کل رطوبت نسبی 50% تا 6% توصیه می گردد.
تهویه ی مطبوع:
پیشرفت های علمی در امر خلق یک محیط مصنوعی،اکنون به مرحله ای رسیده است که امکان تامین مصنوعی شرایط جوی را به طور کامل فراهم ساخته است.در این شرایط ثابت،انعطاف پذیری و نظم را می توان در چهار چوب فضایی نمایشگاه تامین نمود.از جمله دیوارهای خارجی می توانند کاملا بسته بوده و به خوبی عایق شوند و در صورت وجود اشعه های نا مطلوب نوررر،می توان آنها را دقیق تر از نور روز بررسی و درمان کرد.
آکوستیک:
کنترل وطراحی آکوستیک باید هماهنگ با سایر جنبه های طراحی ساختمان نمایشگاه انجام شود.برای به حداقل رساندن نو فه ای که ناشی از نواحی و وسایل پر سر و صدا و شلوغ است،موقعیت ساختمان را باید در محلی ساکت و آرام پیش بینی نمود.در صورتی که یک منبع نوفه ی جهت دار در نزدیکی ساختمان قرار گرفته باشد ،می توان از عملکرد های مقاوم تر به عنوان مانع استفاده کرد و عملکردهای حساس تر را در فاصله ی بیشتری از منبع نوفه قرار داد.هماهنگی اصول آکوستیکی با خصوصیات معماری از یک سو مربوط به سبک معماری و سازماندهی فضایی آن می باشد و از سوی دیگر نیازمند توجه به خصوصیات مربوط به طراحی فنی ساختمان نمایشگاه قرار می گیرد.
حریق:
مقابله با حریق شامل مسئولیت حفظ متعلقات و حفاظت از بازدید کنندگان می باشد.بدیهی است نخستین اقدامات مقابله با آتش باید با شناخت محل،خصوصیات مصالح ساختمانی،مراقبت های لازم در بناهای مجاور،انتخاب مصالح ساختمانی مقاوم و پیشگشری لازم انجام پذیرد.بهتر است از به کار بردن هر گونه ماده قابل اشتعال به منظور تزئین و پوشاندن دیوارها خودداری شود.دقت بسیار باید به کار برد تا از اتصالات برق در سیستمهای الکتریکی خودداری شود.
ساختار عمومی فضاهای نمایشی:
ساختار عمومی فضاهای نمایشی می باید بر اساس سلسله مراتبی از فضاهای عمومی(مانند کارگاههای تولید نمایش و فضای کارمندان)استوار گردد و نحوه ی دسترسی به مجموعه فضای نمایشی و تردد در فضاهای داخلی آن با توجه به حریم محدوده فضایی بخشهای مختلف آن انجام گیرد.ساختار فضایی اینگونه ساختمانها را با توجه به اصول هدایت کننده می توان به دو عرصه بیرونی و درونی تقسیم نمود:
الف)عرصه ی بیرونی فضای نمایشی:این عرصه به طور کلی ارتباط مستقیم با تماشاگران است.
ب)عرصه ی درونی فضای نمایشی:این عرصه شامل کلیه ی فضاهایی است که مربوط به امور نمایشی و اداری می شوند و از این رو با کارکنان و بازیگران ارتباط مستقیم دارند.
شکل و انواع مختلف صحنه ی نمایش:
الف)تئاتر های دارای صحنه ی ایوانی که اینگونه تئاتر ها امکان نمایش فیلم را دارند.
ب)0تئاتر های دارای صحنه ی میدانی که صحنه از هر سو با تماشاچیان احاطه شده در اینگونه تئاتر ها حداکثر عمق میدان تماشاگران 6تا7 ردیف است و در صورتی که جایگاه در یک سطح باشد،حداکثر تماشاگر از 300الی 400 نفر بیشتر نخواهد بود.
ج)تئاتر های دارای صحنه ی هلالی یا صحنه ی آزادجلو آمده.در این تئاتر ها صحنه به قلب جایگاه تماشاگران کشیده شده و ورودیها معمولا در پشت صحنه و یا در داخل جایگاه تماشاگران قرار دارند.
د)نوع دیگر از تئاتر که ترکیبی از موارد بالاست در دوران ماصر مورد توجه طراحان بوده است.این نوع تئاتر با برخورداری از یک صحنه ی انعطاف پذیر برای تبدیل به شکلهای مختلف از خصوصیتی مستقل برخوردار است.صحنه در اینگونه از تئاتر ها می تواند با جابجایی صندلی ها و قسمتهایی از کف به صورت ایوانی-میدانی و هلالی ظاهر شود.به اینگونه صحنه ها چند شکلی می گویند.
شیب سالن نمایش:
در نمایشات تئاتری زنده معمولا از فاصله ی 12 متری ،حالتهای احساسی صورت بازیگران قابل روئیت نیست و حرکت آنها نیز از فاصله ی بیشتر از 20 متر نیز به خوبی دیده نمی شود.برای تامین دید بهتر تماشاگران لازم است تا کف جایگاه شیب ملایمی داشته باشد و یا به صورت پله ای طراحی شود.میزان شیب در طبقه ی همکف جایگاه برای حفظ امنیت تماشاگران و سهولت رفت و آمد افراد معلول که با صندلی چرخ دار حرکت می کنند،حداکثر 10% است و شیب های بیشتر به صورت پله ای باید طراحی شوند که حداکثر آن 35% است.
صندلی تماشاگران:
ابعاد صندلی تماشاگران طبق استاندارد ها حداقل عرض 45 سانتیمتر را باید داشته باشد و فاصله ی پشت تا پشت صندلی ها حداقل 90 سانتیمتر باشد و تا 1/1 متر نیز می تواند باشد.
حداکثر فاصله ی هر صندلی از در خروجی نباید از 15 متر بیشتر باشد و حداکثر فاصله ی هر صندلی از راهرو جانبی 450 سانتیمتر باشد و تعداد مجاز صندلی ها در هر ردیف به ازای هر راهرو 7 صندلی می باشد.بهترین چیدمان صندلی ها به صورت قوسی و اختصاص ندادن بهترین نقاط دید(مرکز)به راهرو می باشد.
اتاق رختکن(تنفس بازیگران):
این اتاق محل استراحت،رختکن و گریم بازیگران می باشد.در فضاهای نمایش کوچک یک اتاق 20 متر مربعی برای این منظور کافی است.ولی در فضاهای نمایش بزرگتر یک سالن غذاخوری یا آشپز خانه و محل استراحت جداگانه ای نیاز است.از این مکان یک اتاق پر و لباس،سرویس بهداشتی و آینه قدی،کمد وسایل و میز گریم برای گریم بازیگران قرار دارد.
اتاق سخنرانی:
در هنگام برگزاری جلسات سخنرانی در سالن نیاز به یک اتاق جهت میهمانان سخنران وجود دارد که قبل و بعد وبین سخنرانی از سخنران پذیرایی گردد.در این فضا که مساحت آن 30 متر مربع است ،سرویس های زنانه و مردانه ،محل نشستن و استراحت و سایر وسایل مانند کمد ،رختکن و ... وجود دارد.
نور پردازی صحنه:
نحوه ی تابیدن منابع نورانی در بالای صحنه و پلهای صحنه و پلهای روشنایی در بالای جایگاه تماشاگران قرار دارند،معمولا تحت زاویه ای بین 55 درجه تا 40 درجه است.به طوریکه تمام صحنه را از جلو تا عقب آن توسط یکی از عناصر نورانی و یا سایر آنها،پوشش داده شود.با افزایش ارتفاع منابع نور می توان دامنه ی پوشش آنها را نیز افزایش داد.
آکوستیک:
اکوستیک در هر فضای نمایشی قادر است تا انواع برنامه های نمایشی را تحت تاثیر قرار دهد و از ان جا که ایجاد تغییرات اساسی در وضعیت اکوستیک سالن های نمایش بسیار دشوار است، از این رو لازم است تا از ابتا تصمیمات لازم درباره ی خصوصیات اکوستیکی سالن های نمایشی گرفته شود .فضا های نمایشی باید در برابر کلیه نوفه های خارجی ناشی از صدای هواپیما ، ترافیک وهمهمه افراد در سالن انتظار عایق باشند و دستگاه های مکانیکی به گو.نه ای طراحی شده باشند که سطح نوفه ای که در داخل سالن نمایش ایجاد می شود از یک حد خاص تجاوز نکند . برای برنامه های نمایشی زنده در صورتی که حد اکثر تعداد تماشا گران 200 نفر باشند لزومی به استفاده از دستگاه های تقویت صدا نیست ودر صورت کاهش فاصله متوسط بین تماشاگران وبازیگران استفاده از تمهیدات اکوستیکی برای نمایشنامه های معمولی رضایت بخش می باشد . میزان شیب جایگاه همان قدر که برای شنیدن هم مهم است زیرا صدا در هنگام عبور از جایگاه به علت خاصیت جاذب بودن بدن تماشاگران ضعیف می شود ،از این رو با استفاده از باز تابنده های سقفی ،باید حد اقل شیب لازم را که مانع دیدتماشاگران نشود برای جایگاه در نظر گرفت.
ایمنی از حریق:
بروز نمایش در فضا های نمایشی وخسارات وتلفات ناشی از ان اغب از عدم دقت در انتخاب وساخت موارد به کار رفته در ساختمان وتجهیزات ان ورعایت سایر پیش بینی های لازم برای جلو گیری از تو سعه ی اتش وبه خصوص ایجاد دود می باشد . به طور کلی باید در اسکلت ساختمان حد اقل دو ساعت در مقابل اتش مقاومت داشته باشد واز مواد قابل اشتعال در ساخت دکور ها وبرای پوشاندن دیوار ها وسقف استفاده نشود و مواد جاذب صدا وسایر تجهیزات اکوستیکی نیز تا حد مطلوبی در مقابل اتش مقاومت داشته باشد . درتئاترها معمولا صحنه ی نمایش مهم ترین عامل ایجاد اتشودود است . برای مقابله با حریق بر روی صحنه می بایست اتش را درون چهار دیوار برج صحنه محبوس کرد وبا استفاده از جریان قوی هوا به سمت بالا که توسط دودکش اتوماتیک در بالای برج صحنه ایجاد می شود ،حرارت ودود را از تماشا گران دور نگاه داشت . نقشه وتجهیزات مربوط به پشت صحنه نیز باید به گونه ای طراحی شده باشد که از اتش سوزی جلو گیری کند ودر صورت بروز حریق در صحنه مانع گسترش ان به پشت صحنه شود . تجهیزات اطفا حریق در فضا های نمایشی شامل کشف کننده های دود وحرارت ،شلنگ های قرقره ای ،کپسول های کربنیک و کپسول های پودری هستند. صحنه ی تئاتر هم در عین حال باید به سیستم اب پاش در بالای صحنه و بالای پرده ایمنی نیز مجهز بوده ودر ان شیر اب و سطل شن نیز پیش بینی شود . اغلب لوازم اطفا حریق در راهرو ها قرار می گیرند و اگر وجود شان در این از قبل در نظر گرفته نشده باشد ،می توانند به موانع خطر ناکی تبدیل شوند واز این رو باید محل های خاصی را برای ان ها پیش بینی نمود .
استاندارد ها و ضوابط طراحی سینما:
سالن انتظار سینما:
طبق استانداردها و ضوابط طراحی سینما مصوب سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور حداقل میزان سطح اشتغال سالن انتظار سینما به ازای هر نفر 35 سانتیمتر مربع و حداقل حجم سرانه سالنهای سینما 5/1متر مربع می باشد.تعداد صندلیهای سالن به ازای هر 100 نفر 10 صندلی می باشد.در صورت داشتن اختلاف سطح سالن با بیرون حداکثر شیب راهرو ورودی 8% و عرض آن حداقل 2/1 متر می باشد.حداقل عرض ورودی سالن انتظار به ازای هر 100 نفر 56 سانتیمتر می باشد.
ورودی سینما:
به دلیل کار کردن سینما به مجتمع فرهنگی ، ورودی با ورودی مجتمع یکی است و فقط یک در برای ورود به سالن انتظار منظور می گردد.
گیشه بلیط فروشی:
گیشه در سینما باید در مکانی باشد که دید کافی بر فضای خارج سینما داشته باشد و در جایی باشد که صف مربوط به آن فراهم گردد و مردم در معبر عمومی و همچنین مانع ورود و خروج مردم از سینما نباشد.در گیشه بهتر است به درون سالن انتظار باز گردد ، ولی این در طوری نباشد که با باز شدن آن درون گیشه مشخص گردد و سطح آن به ازای هر نفر حداقل 3 متر مربع می باشد.
راهروهای سالن نمایش:
عرض راهروهای سالن را بر حسب تعداد جمعیت که از آن تخلیه می شوند محاسبه می شود.ولی نه یه این صورت که این عرض متغیر باشد.و اینگونه در نظر می گیریم که از تعداد جمعیت هر ردیف که در دو طرف آن راهرو می باشد، 60% آن از هر راهرو تخلیه می گردند.اگر عرض در خروجی سالن نمایش از عرض راهرو منتهی به آن بیشتر باشد باید حداقل فضایی برابر عرض خروجی جلوی در ورودی داشته باشد.حداکثر شیب مجاز در راهرو های سالن نمایش 8% می باشد و اگر شیب بیشتر باشد باید از پله در راهرو استفاده گردد که ارتفاع و عمق موثر پله باید طبق استاندارد ها باشد.پله ها ویا نقطه ی شروع شیب راهرو های سالن نمایش برای آگاهی تماشاگران باید با چراغ مخصوص روشن گردند.مصالح کف راهروها باید از مصالح غیر لغزنده و غیر اشتعال باشد.
صندلی تماشاگران:
استاندارد های صندلی تماشاگران در جداول ضمیمه آورده شده است . جنس و مصالح به کار رفته در صندلیهای سالن نمایش باید مقاوم ،قابل شست وشو ،غیر قابل اشتعال باشد و از نظر آکوستیکی،مقدار صدائی که آن ها جذب می کنند نباید به وجود ویا عدم وجود تماشاچی در آن ها وابسته باشد . چیدن صندلیها ی سالن نمایش مانند چیدمان صندلیهای آمفی تئاتر می باشد .
ورودی ها و خروجی های سالن سینما:
ورودی ها و خروجی های سالن نمایش سینما باید به گونه ای باشند که در معرض دید باشند و از ورود سر وصدا به داخل وخارج سالن جلو گیری کنند . حد اقل تعداد در خروجی سالن نمایش 2 عدد می باشد و فقط در موارد خاص مانند گنجایش سالن کمتر از 100 می تواند 1 عدد باشد . لازم به ذکر است که برای خروج از سالن نمایش بهتر از که در های سالن نمایش به طرف بیرون باز گردند . حد اقت فاصله دو در خروجی5 متر می باشد ونباید از در های یک لنگه استفاده نمود وباید از در های دو لنگه استفاده گردد . درهای سالن نمایش نباید قفل داشته باشند وبهتر است دارای ثابت کننده های فشاری باشند که با یک فشار روی آن ها،در ثابت گردد.
سرویس های بهداشتی سینما :
طراحی و اجرای ساختمانی قسمت های مختلف داخل سرویس های بهداشتی باید به گونه ای باشد که شست وشو وگندز دائی مستمر تمامی دیوارها و کف های سرویس میس گردد .
اتاق پروژکتور و ملحقات آن:
اتاق پروژ کتور شامل حد اقل 2 عدد پروژ کتور به ابعاد 100×60 سانتیمتر ،میز های بر گردان و باز بینی فیلم به ابعاد 80×120 سانتیمتر واتاق تقویت کننده های صدا می باشد . دستگاه هایی مانند رکتی نایر ،تابلوی اصلی برق اتاق پروژکتور ،ومسیر های نور سالن و قفسه های فلزی مخصوص نگهداری فیلم در فضاهای مستقل قرار دارند.اتاقک کوچکی جهت نگهداری باطریهای مخصوص روشنایی ایمنی سینما و سرویس بهداشتی در جنب اتاق پروژکتور قرار دارند.
ابعاد اتاق پروژکتور با توجه به ابعاد پروژکتور ها ، فواصل آنها از هم و از دیوارهای جانبی ،و میز های برگردان و بازبینی فیلم و دستگاههای تقویت صدا در نظر گرفته می شود.دیوارها و کف اتاق پروژکتور باید قابلیت 2 ساعت مقاومت در مقابل آتش سوزی را داشته باشند.مصالح به کار رفته در اتاق پروژکتور جهت نازک کاری و آکو ستیک نباید قابل احتراق باشند کف اتاق پروژکتور برای انتقال کابلهای برق وصدا باید دو جداره بوده و کفپوش آن در مقابل برق عایق باشد . وجود شیر یا کبسول آتش نشانی در نزدیک اتاق پروژکتور نیز توصیه می گردد.
پرده نمایش فیلم:
نوع پرده سینما با توجه به ابعاد سالن ،قدرت پروژکتور ، بهره روشنایی پرده و میزان روشنایی مطلوب پرده انتخاب می شود . اندازه پرده با توجه به عرض سالن نمایش در قسمت جلوی آن ،ارتفاع سالن ، عمق سالن ودر نظر گرفتن فضائی در دو طرف پرده برای رفت وآمد به پشت پرده و جمع شدن پرده محافظ تعیین می شود . پرده نمایش بهتر است دارای انحناء باشد :به خصوص در سالن های عریض، این انحناء کمانی از دایره به طول فاصله لنز پروژکتور از مرکز پرده می باشد . اسکلت نصب پرده ی نمایش باید بزرگتر از پرده باشد (30 سانتیمتر) تا نصب پرده آسان تر گردد واسکلت از دیوارپشت پرده باید به اندازه ای که برای نصب بلند گو ها مورد نیاز است (90 سانتیمتر) فاصله داشته باشد . وباید اشاره نمود که بهتر است دریچه های هواکش وخروجی هوا یا حتی ورود هوا ،پشت پرده تعبیه نگردد و اصولا سیستم های تاسیساتی وتهویه ی هوا به گونه ای باشند که هوا در پشت پرده چرخش نداشته باشد.
نویسنده:محمود وجودی بستان آباد
با تشکر از دوستان نویسنده : مهندس رضا سلطانپور و مهندس جمشید ریاحی که ایشان را در تهیه ی این مطالب یاری فرمودند.
www.mahmoodfarhangsara.persianblog.ir