معماری زلزله

---

معماری زلزله

 

مهندس سید علیرضا قهاری :

زلزله ای شب قبل در منطقه کرمان ، کهنوج اتفاق افتاد و این زلزله هشداری بود که مرتب تکرار می شود ، زیرا کشور ما بر روی یک گهواره قرار گرفته است . یعنی گهواره ای که کمترین حرکت آن 2 ریشتر است . بنا بر این ما مدام در حال حرکت هستیم اما گاهی اوقات که این حرکت شدید می شود و تلفات ایجاد می کند ، ما متوجه می شویم که باید در این رابطه اقدامی انجام دهیم .
تاریخ تمدن ما نیز این امر را نشان می دهد ، از منطقه آلپ تا هیمالیا در دوره آخر زمین شناسی قرار گرفته است . یعنی باید حرکت داشته باشد . سرزمین هایی هستند که دوره های اول ، دوم تا سوم زمین شناسی را گذرانده اند ، مانند : شمال اروپا و آنها دیگر از حرکت باز ایستاده اند . البته این گفته ها مربوط به میلیونها سال است و حرکاتی هستند که در طول عمر زمین اتفاق می افتند . به هر حال کشور ما روی پهنه زلزله قرار گرفته است .
90 درصد سرزمین ما آمادگی زلزله را داراست . پس وظیفه متخصصین و دانشوران این حوزه بسیار سنگین است . یعنی شاید زمانی مانند 100 یا 200 سال قبل وقتی زلزله ای رخ می داد شخصی نبود که به دنبال راه حلی برای پیشگیری آن باشد و آنرا به عنوان بلایایی می شناختند که ناگزیر نازل می شود . ولی دانش امروز قطعا این نظریات را مردود دانسته و در مقابل آن به ما راه حل نیز نشان داده است . یعنی معتقد است که لزومی ندارد که انسانها تسلیم حوادث طبیعی گردند .
ما از متخصصین چه توقعی برای ساختن خانه های امن خواهیم داشت ؟ و یا به عبارت دیگر خانه امن به چه خانه ای اطلاق می شود ؟ ما باید زلزله را بپذیریم و بدانیم که کشور ما جزء 10 کشوری است که بالاترین بلایای طبیعی در آن اتفاق می افتد . ما از متخصصین متوقع دانش تجهیز هستیم . باید از دانشجویان معماری ، عمران ، شهرسازی و ... درخواست شود تا در این موارد دانش کافی کسب کنند . به عنوان مثال شاید در کشوری مانند سوئد احتیاجی نیست به این امر بیندیشند ولی در کشور ما برای این موارد باید چاره اندیشی گردد .

دکتر حمید رضا وثوقی فر :

بحث من تقابل میان معماری و سازه است . یعنی اینکه چگونه معماری و سازه می توانند در ساخت ساختمانهای مقاوم در مقابل زلزله به ما کمک کنند ؟ این تقابل وجود داشته است و عموما این تقابل منجر به تنش شده است . در معمارها مسائل صنفی و سازه ها نیز باعث می گردد آنها به عنوان دو گروه علم و دو گروه متخصص مجزا تلقی شوند . ولی در واقع آنها گروه واحدی هستند که می توانند با تعامل با یکدیگر فرصتی مناسب برای ساخت ساختمانهای مقاوم ایجاد نمایند .
به نظر من بهتر است از واژه ساختمانهای ضد زلزله استفاده ننماییم . زیرا ما نباید با زلزله مقابله کنیم . زلزله اتفاقی است که می افتد و از بسیاری از دیدگاهها یک موهبت الهی است . زمان وقوع زلزله سطح آب زیر زمینی افزایش پیدا می کند . هر زلزله ای که روی می دهد مسئولیت ما را به عنوان کسانی که تقدیر مردم به دست مااست بالاتر می برد . بنابراین باید سعی کنیم با نگرش عمیق به موضوعات و انجام مطالعات گسترده بتوانیم سیستم هایی را پیشنهاد دهیم که از نظر معماری و سازه بتوانند سلایق هموطنان ما را در بر گیرند و در مرحله بعدی جان پناه مطمئنی نیز برای هموطنانمان باشند .
فاجعه بم بسیار عظیم بود ، از سال 1995 به بعد به اکثر جاهایی که زلزله رخ داده بود سفر کرده بودم ولی زلزله بم فاجعه بزرگی بود . در 20 سال اخیر شاهد دو زلزله مشهور بودیم ، اولی زلزله رودبار ، منجیل بود که در سال 1990 اتفاق افتاد ، ولی این زلزله نتوانست جامعه مهندسین ما را به تلاش وادارد ، زیرا تا 2 سال پیش از آن مردم کشور گرفتار جنگ بودند و بحرانهای شدیدی را تجربه کرده بودند و این زلزله برای آنها امری طبیعی تر بود .
ولی در هنگام وقوع زلزله بم جو جامعه آرام بود و باعث به وجود آمدن بسیاری از نگرش ها و به زیر سئوال رفتن جامعه مهندسین شد . مگر می شد که با زلزله ای معادل 4/6 ریشتر 42000 نفر از عزیزان جان خود را از دست دهند . به همین دلیل بعد از آن یکسری از فعالیتها شروع شدند . اما می توان گفت که این فعالیتها به اندازه کافی نیستند و باید مستمر گردند.
می توان حدس زد هنوز در کشور ما دانش مهندسی در مرحله پایینی قرار دارد . ما به عنوان افرادی که باید کارهای ایمن طراحی کنیم نباید صرفا به بحران زلزله بپردازیم ، بحث دیگری نیز با عنوان سیل وجود دارد ، سال پیش در قم این اتفاق افتاد و این سیل ، سیلی است که که قمرود هر 70 سال یکبار با آن مواجه است . ما می توانیم با سازه های خود به راحتی حتی کاری کنیم که آب عبور کند و از وقوع سیل پیشگیری کنیم . اگر شما سی و سه پل اصفهان را در نظر گیرید متوجه می شوید که آب به چه راحتی از آنجا عبور می کند .
ولی این نشان می دهد علیرغم تمام پیشرفتهایی که کرده ایم هنوز نقص فلسفی بزرگی داریم و آن اینست که هنوز فلسفه حرکت سازه را تشخیص نمی دهیم . معماران قدیمی ما از این علم برخوردار بودند ولی متاسفانه امروزه ما آن را از دست داده ایم.
بحث ما فقط زلزله و سیل نیست ، بحث ما بحران است که مختص تمام کشورهای دنیا است . زلزله نیرویی بسیار عظیم است که ما نمی توانیم در مقابل آن بایستیم بلکه فقط می توانیم معماری سازه خود را بالا برده و با آن کنار بیاییم . ما می توانیم در سازه های خود مصالح جدیدی به کار بریم که باعث گرفتن انرژی زلزله گردد. یکی دیگر از تمهیدات گذاردن درز و فاصله میان ساختمانهاست و دیگری وجود نظم در ارتفاع و پلان است . هر چه ما در ارتفاع ساختمان را سبک تر سازیم عملکرد بهتری در زمان وقوع زلزله خواهد داشت و مثال بارز آن تخت جمشید است.
یرانیان قدیم به این فکر رسیده بودند که از سقفهای سبک استفاده کنند و بدین منظور از لبنان الوارهایی را وارد کرده بودند وقتی دیدند یک مهاجم می تواند چوبی را به این راحتی از بین ببرد مبحث گنبد را در ایران مطرح کردند . گنبد نمونه بارزی از سبک سازی در ساختمان است . اگر ساختمانی را طوری طراحی کنیم که مکانهای سنگین آن مانند طبقات تجاری ، آزمایشگاه و غیره در طبقات پایین آن قرار گیرد ، با رعایت فقط چند اصول ساختمان ، تا 90 درصد ایمن خواهد بود.
یکی دیگر از مسائلی که در معماری و سازه ما به آن خیلی وابسته هستیم مرکز جرم ساختمان است ، زلزله ابتدا وارد مرکز جرم شده و سپس به مرکز سختی وارد می شود . اگر سازه ای مرکز جرم و سختی آن بر هم منطبق نباشد سازه با خود پیچیدگی به همراه دارد که هنگام زلزله فوق العاده به ما صدمه وارد می کند. و اما مسئله دیگر چگونگی چیدمان عناصر مقاوم در مقابل زلزله است . مبحث دیگر نیز ، بحث طبقه نرم است ، یعنی جایی که میزان سختی ساختمان کم است ولی ما مجبوریم ارتفاع ساختمان را زیاد کنیم.
در زلزله بم مجموعه ای از بدی طرح ، اجرا و کیفیت پایین بتون را شاهد بودیم . اگر به آثاری که بعد از زلزله بر روحیه جوانان گذارده شد بخواهیم بپردازیم ، بسیار غم انگیز است.
ولی به اعتقاد من زلزله موهبت الهی است . زلزله باعث می شود که معادن از زیر زمین بیرون می آیند ، چون انسان با تکنولوژیهای امروز حداکثر می تواند به سختی فقط به یک کیلومتر به زیر زمین برسند . ولی زلزله زرند کرمان که سال 1384 اتفاق افتاد یکسری معادن کوک را به روی زمین آورده بود که به راحتی می شد از آنها بهره برداری کرد. این ما هستیم که به خاطر بی تدبیری و خانه هایی که برای خودمان می سازیم زلزله را تبدیل به یک بحران می کنیم.
سازه ها را باید طوری بسازیم که نیاز به مقاوم سازی نداشته باشند. به نظر من مهمترین برتری غرب نسبت به ما در این زمینه ،مبحث نظارت است. ما باید از معماریهای گذشته ای که در اختیار ما قرار دارد درس گیریم.
سطح آب زیرزمینی در مناطق جنوبی و مرکزی تهران بالا است و وقتی زلزله اتفاق می افتد ساختمان در خاک فرو می رود و این مناطق زلزله خیز هستند. بسیاری از ساختمانهای تهران روی گسل زلزله قرار گرفته اند که باعث خرابی آنها می شود.
ما دو امواج در زلزله داریم : 1- امواج اولیه 2- امواج قائم زلزله.امواج اولیه امواجی هستند که وارد بالکن یا به عنوان مثال دهانه های بالای 15 متر می شوند . پس تا جایی که امکان پذیر است باید از استفاده از بالکن در مناطق زلزله خیز خودداری کنیم . چند ماه پیش زلزله ای در درود با شدت 3/5 ریشتر اتفاق افتاد که باعث شد تمام خر پشته ها به خیابان منتقل شوند و اما زلزله کرمان که واقعا لطف خدا شامل شد و در منطقه کوهستانی اتفاق افتاد و در آن مناطق به دلیل کم بودن تجمع جمعیتی تعداد کشته ها کمتر بود.
گر ما ساختمانی را به صورت مقعر بسازیم هنگام وقوع زلزله آسیب زیادی به آن وارد می شود و باید تمهیداتی همچون ایجاد درز ، انتقال تکیه گاهی و ساختن ساختمانهای منظم درارتفاع را برای آن در نظر گیریم.
پیشرفته ترین بحث طراحی که تا کنون مطرح شده است این است که ما باید تشخیص دهیم به ترتیب اگر کدام قسمتهای ساختمان شروع به تخریب کنند ، کم خطرتر است و سپس مصالح را بر مبنای آن طرح ریزی کنیم . یا به عبارتی دیگر قسمتهایی از ساختمان را به عنوان پیش مرگ در نظر گیریم.
سالانه کشور عربستان 5/2 سانتی متر بزرگتر و ایران 5/2 سانتی متر کوچک تر می شود و یکی از دلایل به وجود آمدن رشته کوههای زاگرس وجود این فشارها می باشد و این فشارها خود نیز باعث به وجود آمدن زلزله می گردند . بیشتر زلزله ها در سرزمینهایی اتفاق می افتند که چهار فصل را دارا هستند.
فشار گسل عربی بر روی گسل اوراسیا باعث به وجود آمدن زلزله بم گشت . این گسل جوان ، و این منطقه زلزله خیز است . این گسلی است که باعث زلزله ای در صد سال پیش شد و آن نیز باعث به وجود آمدن دریاچه گر گشت . دریاچه گر نیز یکی از جاذبه های بسیار بکر طبیعت در ایران است که در (درود) واقع شده است.
قطعاتی زیر ساختمان نسب می شوند که برای ساخت سازه های مقاوم در مقابل زلزله تعبیه و یا حتی در سازه موجود نیز نسب می شود. پس بهتر است با استفاده از این تکنولوژیها با فرآیند زلزله حرکت کنیم و در مقابل آن نایستیم.

مهندس انوشه منصوری :

چرا ما باید تا این حد نسبت به خودمان ، انسانیت ، اخلاق حرفه ای ، دانش بشری و غیره بی توجه هستیم ؟ صحبت از زلزله های بسیاری شد آیا شما بعد از آنها شاهد ساختمانهایی بودید که این اصول را در آنها رعایت کنند ؟ من به دلیل اینکه یکی از دوستانم مهندس ناظر ساختمان بود ، شاهد ساختمانی بودم که میلگردها را گذاشته ، بتون ریزی می کردند ولی قبل از اینکه بتون ها خود را بگیرد ، از داخل آنها میلگردهای عمودی را برداشته بودند.
آیا ما خودمان زیر آن سقفها زندگی نمی کنیم؟ آیا پیشینیان ما چنین رفتار غم انگیزی را با نسلهای بعد از خود می کردند؟ ما به جوانها چه آموزشی می دهیم؟ سرشار از دانش و گذشته مملو از دانش و فن هستیم. هزاران سال پیش فناوریهای نوینی را در ساختمان سازیهایمان داشتیم که موفق به اثبات آنها در تمام دنیا شدیم. از روی گنبدهای ما گنبد ساختند و ... .
7 سال از زلزله بم می گذرد، ما تصمیم گرفته بودیم سالهای 82 تا 92 را به بحث مقاوم سازی، کیفیت ساختمان، ایمنی و غیره در ساختمان اختصاص دهیم. اما 7 سال از زمان را از دست داده ایم.
افرادی که زلزله را تجربه می کنند اگر پس از آن تحت درمان روان قرار نگیرند نمی توانند به زندگی عادی خود باز گردند. اگر زلزله دیروز در شهر بابک اتفاق می افتاد کشته های بسیاری بر جای می گذارد. متاسفانه بسیاری از ساختمانهایی که در زلزله اخیر از بین رفته اند در همین 7 سال اخیر ساخته شده اند.
درست بعد از واقعه 5 دی ماه جمعیتی با نام باشگاه فناوریهای نوین و ساختمان تشکیل دادیم. این باشگاه هیچ محل فیزیکی ندارد و فضایی مجازیست. اما جمعیتی مدافع مقاوم سازی، سبک سازی، معماری و ساخت با فناوریها و سیستم های جدید است و هر چه به تعداد افراد این باشگاه افزوده شود با قدرت بیشتری می تواند اعلام نظر نماید. این باشگاه باید دیده بان استفاده درست از فناوریهای نوین باشد.

دکتر بیژن علی آبادی :

می خواهیم معماری را از زلزله تفکیک کنیم. آیا معماری با زلزله خراب می شود و یا زلزله با معماری خراب می شود؟ گاهی برخی از ساختمانهایی که می سازیم دارای روح معماری و گاهی فقط ساخت و ساز صرف است.
ما راجع به معماری صحبت می کنیم از نظر من ساختمانها به دو گروه تقسیم می شوند : 1- ساختمانهای ارزشمند ناپایدار، 2- ساختمانهای ارزشمند پایدار اگر این دو را به دو گروه زمانی تقسیم کنیم، یعنی از حال به آینده و از حال به قبل، در مورد آینده پروسه ای که می توان ارائه داد این است که آموزش معماران با تکنولوژی جدید و بکارگیری آن، که فرصتهای بسیاری به معماران جوان ما خواهد داد.
البته نکته بسیار مهم در اینجا این است که معماری را نمی شود تعریف کرد زیرا معماری در یک بعد هنر و در بعد دیگر تکنیک است که این دو در جهات مخالف یکدیگر قرار گرفته اند. به نظر من اگر ما با مطالعه و سعی بیشتر تکنیکمان را امن تر و همگراتر با معماری نماییم زیباتر است.
در حال حاضر ما در اکثر طرحها به سمت یک ساختمان قوطی شکل مقاوم در مقابل زلزله می رویم، اما در اینجا معماری ما به کجا می رود؟ ما در زلزله در وهله اول به این نگاه نمی کنیم که بر سر ساختمان چه می آید و توجه ما فقط به تلفات است. سعی می کنیم در ساختمان تمهیداتی را بکار بریم که حداقل ضایعات انسانی وارد شود، زیرا ما قادر به بازسازی انسان نیستیم ولی می توانیم ساختمان را بازسازی کنیم .

دکتر حمید رضا وثوقی فر :

همانطور که فرمودید گاهی اوقات معماری به زلزله کمک می کند و مقاومت سازه را بالاتر می برد. بدین معنا که به اعتقاد من بیشتر سازه های قدیمی که در کشور ما هستند، این بحث معماری بوده است که به آنها کمک کرده است. به عنوان مثال معماری قوس یکی از معماریهایی است که بسیار در مقابل زلزله مقاوم است. در مورد مطلبی که فرمودید معماری زلزله را خراب می کند یا زلزله معماری را از بین می برد؟ ما باید توجه داشته باشیم هر ساختگاهی بعد از مدتی توانایی خود را از دست می دهد و رو به میانسالی و کهنسالی می رود، مصالح نیز مانند همین هستند. سازه نیاز به بازسازی دارد. پس معماری کمک بسیاری به زلزله می کند ولی بعداز مدتی باید مقاوم سازی و مرمت گردد.

مهندس سید علیرضا قهاری :

ارگ بم مثال بارزی است. این ارگ 30 سال با مصالح سنتی بازسازی می شده است. اما در مورد آن به هیج وجه پیش بینی زلزله نشده بود. حدود 2000 سال بود که در آن منطقه زلزله ای رخ نداده بود. این مرمت پیش از انقلاب شروع شده بود ولی هیچ زمان به مقاوم سازی نیندیشیده بودند و فقط به مرمت صرف می پرداختند.

دکتر حمید رضا وثوقی فر :

در سال 1972 مریام آمریکایی طبق گزارشی گسل بم را تشخیص و اعلام کرد که این گسل در 30 تا 40 سال آینده باعث به وجود آمدن زلزله مهیبی در این منطقه خواهد شد و بسیار برای مقاوم سازی ارگ بم توصیه شد. امروزه با اطلاعات ماهواره ای پیش بینی زلزله بسیار آسانتر شده است. ولی در آن زمان این پیش بینی ها به تخصص ویژه ای نیاز داشت. گزارش مذکور در غالب یک کتاب چاپ شده توسط آقای مریام موجود است.

مهندس خوبچهر کشاورزی :

شاید وظیفه ما در دنیا جلوگیری از نابودی آن باشد. ما احساس می کنیم که تکنولوژی آرامش است اما یکسری از تکنولوژیها جنون تکنولوژی محسوب می شوند. بنابراین میان تکنولوژی ای که با خود آسایش را به همراه دارد و جنون تکنولوژی باید تفاوت قائل شد و آن را به جوانان نیز القاء کرد زیرا در این صورت است که توانسته ایم امری فرهنگی را به ثمر رسانیم.
و اما زلزله بم یکی از خاص ترین زلزله هایی بوده است که در دنیا اتفاق افتاده است. زیرا مرکز زلزله بسیار به پوسته نزدیک بوده و باعث برش ساختمانها شده است. آیا ما می توانیم زلزله های استثنایی را شناسایی کنیم یا باید بعد از وقوع آنها را تجزیه و تحلیل کنیم؟ به دلیل تقابل متخصصین معمار و سازه دستاوردی که بر جای می ماند چه از نظر معماری و چه از نظر سازه از امتیاز کافی برخوردار نیست زیرا معماری به زیبایی و سازه به امنیت می پردازد.

مهندس فریبرز جبارنیا :

مشکل اساسی ، مشکل شهرها و بافتهای موجود است. درهر زلزله ای که اتفاق می افتد مانند زلزله طبس ، بم و ... مگر چند تا از بناها، بناهایی بوده است که در آنها کم کاری شده بود و از بین رفتند و باعث کشته شدن افراد گشتند؟ بیشتر بافتهایی که باعث از بین رفتن مردم می شدند بافتهای فرسوده بودند. ما باید راهکاری برای بافتهای فرسوده بیابیم. زیرا هویت ما در آنهاست. همانطور که بم از بین رفت اگر این زلزله در اصفهان نیز رخ دهد نقش جهان نیز از بین می رود.

مهندس یزدان هوشور :

وقتی که زلزله می آید چند مرحله را بعد از خود به همراه دارد: 1- مرحله امداد 2- مسائل اسکان موقت چند روزه 3- مسائل اسکان نیمه موقت 4- مسائل اسکان دائم.
متاسفانه مساله اسکان نیمه موقت فراموش می شود و مساله اسکان دائم مطرح می شود . به عنوان مثال در زلزله سال 1347 مساله اسکان دائم بسیار فوری و بدون فکر مطرح شد . شهرسازی نیاز به زمان ، مطالعه و تحقیق دارد. و دیگر اینکه وظیفه دانشگاه است که بحث معماری و شهرسازی را به یکدیگر نزدیک و بحث زلزله را نیز برای دانشجویان مطرح کنند.

دکتر جلیل اولیا :

مشکل کشور ما ساختمانهای قدیمی ساخته شده در کشور است. این ساختمانها چقدر می توانند در مقابل زلزله مقاومت کنند؟ هر جا هم که سیستم جدیدی وارد می شود سیستم ایرانیزه و از کیفیت خارج می شود. به نظر می رسد باید آیین نامه هایی برای ما تدوین شود که چه ساختمانهای جدید و چه ساختمانهای سنتی ساز باید طبق آن آیین نامه ها اجرا شوند.

دکتر سیروس بلورچی :

زلزله بوئین زهرا فاجعه عظیمی بود که روستاها را به طرز فجیعی از بین برده بود. ولی نکته جالب این بود که هیچ کدام از ساختمانهای مذهبی خراب نشده بودند. قضیه ساده بود. برای این ساختمانها خوب هزینه کرده بودند و از معماران مجرب کمک گرفته بودند. فرم ساختمانها نیز همان فرمهای قوسی شکل و دایره ای بود که طبیعتا در حفظ ساختمان کمک بسزایی کرده است. مشکل ما این است که ما برای ساختمانها هزینه نمی کنیم و ناظران ما نیز عملکرد درستی ندارند.

دکتر حمید رضا وثوقی فر :

در هنگام وقوع زلزله ما دو امواج داریم امواج اولیه و امواج ثانویه، امواج اولیه طولی هستند و خصوصیت زلزله بم این بود که امواج اولیه بسیار قوی تر از امواج ثانویه بم بود. ولی در زلزله ایی مانند بوئین زهرا و طبس امواج ثانویه قوی تر بودند.
در حقیقت اگر بخواهیم انرژی واقعی آزاد شده در بم را از بعد افقی و عمودی بررسی کنیم معادل 5/7 ریشتر است و این تفاوت زلزله بم با دیگر زلزله هاست. امواج اولیه باعث تکان شخص به سمت بالا شده و در آن لحظه مشخص مشاهیر خود را از دست می دهد و نیز باعث خرابی بالکن ها نیز می گردد. اما کاری که ما می کنیم بیشتر ساختمانها را بر مبنای امواج ثانویه طراحی می کنیم.
و اما در مورد خانه هایی که بعد از زلزله در بم ساخته شد، وقتی ما می خواهیم ساختمانی را در منطقه طراحی کنیم باید به تناسب سلیقه افراد آن منطقه باشد. مردم بم سلیقه خانه باغی دارند، یعنی دوست دارند باغها و احشام آنها در کنار خانه ها یشان قرار داشته باشد، ولی این خانه هایی که بعد از زلزله برای آنها ساخته شد مردم اصلی بم حاضر نیستند در آن ساکن شوند زیرا بم پیش از زلزله 80 هزار نفر جمعیت داشت و وقتی زلزله اتفاق افتاد 42000 نفر از بین رفتند ولی دو ماه بعد خیلی از افراد به عنوان مثال از سیستان و بلوچستان افراد بسیاری به آنجا گسیل شدند که بتوانند از آن امکانات استفاده کنند، و جمعیت بم 6 ماه پس از زلزله به 110 هزار نفر رسیده بود. آن جمعیتی که وارد شدند در این سیستم جدید سکنی گزیدند ولی افراد بمی که سلایق خانه باغی داشتند هیچ کدامشان داخل این خانه ها ساکن نشدند.
اما منشاء اصلی زلزله یعنی مسائل اصلی که در زلزله بم موثر بود :1-انرژیهای حراراتی زمین 2- اثر ماه 3- اثر کهکشانها 4- اثر رطوبت هوا.
بهترین راه شناسایی زلزله در حال حاضر استفاده از ابرهای مغناطیسی و عکس العمل حیوانات پیش از زلزله است. یعنی چین در سال 1376 با جمعیتی بالغ بر دو میلیون و هفتصد هزار نفر نا آرامی را در حیوانات می بینند. به عنوان مثال مار از خواب زمستانی بیدار شده و خود را می گزیده است ، موشها در سطح شهر پخش شده بودند، ماهیها به صورت نیمه جان به سطح آب آمده بودند که در سد سفید رود و منجیل هم این اتفاق افتاده بود، تمام حیوانات از سطح شهر فرار می کردند.زلزله اندونزی که اتفاق افتاد یک حیوان هم از بین نرفت.
بررسی ها نشان داده است از زمانی که زلزله می خواهد به وقوع پیوندد به دلیل برخورد گرانیت ها یکسری امواج مغناطیسی در محیط ساطع می شود(انسان حس برتر ندارد)اما حس برتر در حیوانات وجود دارد . مثلا سگ بویایی قوی ای دارد. حس بویایی او به آن سیستم وارد می شود و بوی گرانیتها را حس می کند. اسب نیز برای رهایی از امواج درب طویله را از جای درآورده و برای خلاصی از امواج وارد محیط باز می شود. این امواج مغناطیسی فقط توسط حیوانات تشخیص داده می شود ولی بهترین راه در کالیفرنیا اجرا شده است و آن احداث 800 ایستگاه حیوانات در انجاست که به محض دیدن ناآرامی در حیوانات به مردم اطلاع رسانی می کنند. به خصوص مار که 7 ساعت قبل از زلزله عکس العمل نشان می دهد و بره که شروع به لرزیدن می کند.
زلزله بم از طریق ابر مغناطیسی توسط آقای چو (چینی) یک هفته پیش از وقوع پیش بینی شده بود. اما نسل جدید ما گذشته را فراموش و فقط به آینده می پردازد. در مورد بافتهای سنتی موجود، برای افرادی که در آن بافتها ساکن هستند واقعا کوچه ها و خیابان ها معنای خاص خود را دارد و نمی توان به راحتی آنها را از آنجا دور کرد.
و اما در ارتباط با مسائل روحی و روانی برای افراد بازمانده از زلزله باید گفت که بسیار قابل توجه است و اگر به آن نپردازند، امکان اینکه بسیاری از افراد در آینده هنجارهای اجتماعی را زیر پای گذارند وجود دارد.

بازگشت به صفحه اخبار

---

---