مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

بازی با نور

211398.jpg
بازی با نور به اشکال مختلف می تواند در نمای ظاهری فضا تاثیرگذار باشد. حقه های بعدی مختلف که تنها با ایجاد تغییرات در نورپردازی یک فضا ممکن است می توانند ابعاد آن را نیز کوچک تر یا بزرگتر از آنچه هست نشان دهند. در اینجا به بعضی از این حقه های بصری اشاره می کنیم:
برای بلندتر جلوه دادن ارتفاع یک اتاق از چراغ های پایه دار که روی زمین قرار می گیرند یا چراغ های دیواری که نور را به سقف می تابانند استفاده کنید. روشن کردن سقف آن را بلندتر از آنچه هست نشان می دهد.
برای کوتاه تر جلوه دادن ارتفاع اتاق و صمیمانه تر کردن آن نور را از سقف دور نگاه دارید و برای روشن کردن فضا از چراغ های دیواری که نور را به پایین می تابانند و آباژورهایی با کلاه های سر بسته استفاده کنید. همچنین جلب توجه بیننده به تابلوها و عناصر دکوراتیوی که در ارتفاع کم روی دیوارها نصب شده باشند می تواند تاثیر بسزایی در کوتاه تر نمایاندن ارتفاع اتاق داشته باشد. چیدن مجموعه هایی از وسایل تزئینی روی سطوح پایین یا بر روی زمین و روشن کردن آنها با نوری متمرکز از بالا هم همین اثر را دارد.
به منظور وسیع تر نشان دادن فضایی باریک و بلند کانون توجه را دیوار انتهایی فضا قرار دهید. برای این کار مثلا پنجره ای که روی این دیوار است را چشمگیر سازید یا با قرار دادن یک اثر هنری بر روی آن و روشن کردن آن با یک نور نقطه ای متمرکز چشم را به آن جلب کنید. در مقابل سایر دیوارهای اتاق را با نور کمتر و یکدستی روشن سازید.
اگر می خواهید یک فضا بزرگتر به نظر برسد دو دیوار روبه رو به هم را با تاباندن نور کاملا روشن کنید به این ترتیب فاصله آنها بیشتر به نظر می رسد. همچنین در صورت امکان از آینه در فضای اتاق استفاده کنید تا با ترکیب انعکاس فضا در آینه و نحوه نورپردازی چرخش نور در فضا بهبود یافته و در نتیجه اتاق بزرگتر به نظر برسد. از چراغ هایی که بر روی بازوهای قابل تنظیم نصب می شوند استفاده کنید و آنها را به آینه بتابانید.
برای کنترل نور در اتاق های بسیار روشن و آفتابی از سطوح مات به منظور جذب نور و پیشگیری از انعکاس ناخواسته آن بهره بگیرید. به خاطر داشته باشید سطوح صیقلی مثل شیشه، فلز، کاشی و رنگ های روغنی نور را منعکس می کنند و در نتیجه بر شدت نور فضا می افزایند و ارتفاع را بلندتر جلوه می دهند. در مقابل سطوح مات و بافت دار بیشتر نور را جذب می کنند. همچنین هرچه سطوح تیره تر باشند مقدار بیشتری از نور را جذب می کنند.
برای اینکه فضایی را گرم و صمیمی جلوه دهید از چراغ های رومیزی متعدد استفاده کنید. توجه داشته باشید از کلاهک هایی با رنگ های گرم برای این چراغ ها بهره بگیرید تا فضا را با نوری گرم و جذاب روشن کنند به عنوان مثال به جای کلاهک سفید از کلاهک های عاجی یا نباتی استفاده کنید.
پرده ای که به پنجره یک اتاق نصب می کنید تاثیر زیادی بر نما و حالت حکمفرما به آن خواهد داشت. زیرا پرده ها می توانند میزان نور طبیعی که به یک اتاق وارد می شود را کنترل کنند و همچنین پرده های شفاف همچون فیلتری نور را متاثر از رنگ خود عبور می دهند. بنابراین انتخاب پرده باید با توجه و دقت در این قابلیت ها صورت بگیرد.
چنان چه از منابع نور متعدد در یک اتاق استفاده می کنید، اما از نور کلی اتاق راضی نیستید قدرت لامپ بعضی از آنها را تغییر دهید یا با تغییر دادن حباب چراغ ها که زیادی شفاف یا کدر باشند یا به رنگ مورد پسند شما نباشند و همچنین کلاهک آباژورها، رنگ و میزان نور کلی اتاق را برای خود دلپذیر کنید.
برای رنگین کردن یک فضا با نور می توانید حالت های مختلفی به آن ببخشید. یکی از دیوارهای سفید را با نوری که از فیلتر رنگی دلخواهتان عبور می کند روشن کنید. پیش از انتخاب فیلتر تاثیر آن و روانشناسی رنگ ها را مطالعه کنید. نوری که از یک فیلتر زرد عبور می کند احساس بشاشیت و شادابی را ایجاد می کند. نور آبی تاثیری آرام بخش دارد که اعصاب را آرامش می دهد و احساس تمایل به خواب را در شما زنده می کند. نور قرمز محرک و پرانرژی است و فعالیت و تحرک را تشویق می کند. سبز شادابی و طراوت به فضا می بخشد و ما را به یاد طبیعت و زمین می اندازد. نور بنفش رنگ اما می تواند هم آرامش بخش و هم مهیج باشد، بسته به اینکه بیشتر به رنگ قرمز متمایل باشد یا به آبی تمایل داشته باشد.
روزنامه شرق

طراحی شهرهای سال 2300 میلادی

میراث فرهنگی
ازسوی یک معمار ایرانی و همکارانش صورت می‌گیرد
طراحی شهرهای سال 2300 میلادی
سیاوش تیموری، آرشیتکت و شاگرد "لوکور بوزیه"، از معدود اعضای گروه بین‌الملکی آرشیتکت‌های پیشرو و مبدع استخرهای سرپوشیده با پوسته نازک بتونی در دنیا، اعلام کرد که در فرانسه با گروهی معمار مشغول طراحی شهرهای جهان برای سال 2300 میلادی به بعد هستند.

به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری(CHTN)، دکتر "سیاوش تیموری" در مراسم سالگرد نخستین انجمن معماران مهر پارسه در موزه ملی فرش گفت: متأسفانه معماری ایران، درحال‌حاضر هیچ حرفی برای گفتن ندارد، به کپی‌کاری اکتفا کرده‌ایم و هر آنچه که در جملات خارجی چاپ می‌شود حجت می‌دانیم.

وی افزود: در فرانسه با گروهی معمار تراز اول در حال طراحی شهرهای جهانی برای سال 2300 میلادی به بعد هستیم، در این شهرها هیچ خبری از ستون و آهن و پایه نیست. من به شما معماران جوان می‌گویم "فاستر" و امثال او هر نسخه‌ای پیچیدند برای جغرافیا و وطن خود آنها بوده و ایران نیازمند معمار، متخصص و طراحی خاص خود است.

این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به وضعیت نابهنجار معماری بافت شهری تهران گفت: متأسفانه درحال‌حاضر شهرسازی و معماری به راه‌حلی برای رفع ترافیک تبدیل شده و تمام کوهپایه‌های تهران که حکم شش‌های تنفسی این شهر را دارند با برج‌های ناهنجار خفه شده‌اند.

تیموری در ادامه افزود: الان نزدیک به یک‌سوم جمعیت ایران در تهران زندگی می‌کند و بهتر است بگوییم مملکت تهران و ولایت ایران!!! مسجد علی که جزء بهترین معماری‌های معاصر ما بود به‌دلیل طراحی و تقسیم‌بندی نامنظم تهران یک‌دفعه وسط یک خیابان سر درمی‌آورد. حال بگویید باید چه کرد؟!

وی با اشاره به فضای مناسب انسان‌ها در معماری افزود: معمار باید انسانی جامع‌العلوم باشد.معمار دقیقاً حکم رهبر اکستر را دارد شما اگر می‌خواهید کاری کنید به اندیشه و تفکر خود تکیه کنید نه کپی‌برداری از دیگران زیرا جغرافیای ما متفاوت با آنهاست.اگر ما در گذشته معماری با شکوه داشتیم به این دلیل بود که معماران ما تفکر و اندیشمند بودند.

وی در پایان گفت: نوار ساحلی خزر به عده‌ای که 4 درصد جمعیت ایران را هم تشکیل نمی‌دهند، فروخته شده کجای دنیا چنین است که ساحل دریا را عده‌ای به تملک خویش درآورند و مابقی مردم حسرت دیدن آن را داشته باشند.

خانه‌ای برای آفتاب نیمه شب...!

هدف از معرفی نمونه خانه‌های ساخته شده، آشنایی با مفاهیم و روند طی‌شده در پس پرده و نحوه گذر معمار از روند طراحی تا ساخت آن است؛ مشکلات زیادی در طی طریق روند از ذهنیت تا عینیت وجود دارد و تنها با تلاش می‌توان طعم خوش‌آیند نتیجه را چشید! بدیهی است آشنایی با مراحل طی طریق شده توسط دیگران و دستیابی به راه حل آنها گامی فراتر پیش رویمان می نهد....
بنظر می‌رسد طراحی، تلفیق و هماهنگی با محیط زیست کار چندان دشواری نبوده، شاید تنها برپایه آگاهی و تکنولوژی روز استوار باشد. بنای مورد بحث در کشور فنلاند قرار گرفته که به لحاظ ملاحظات اقلیمی دارای آب و هوای سرد و دارای اختصاصات ویژه خود است.

 
بر دلتای رودخانه اولو واقع در فنلاند، محیط طبیعی عامل تاثیرگذاری در روند معماری است. در نواحی شمالی این کشور سردسیر، بهایی که برای استفاده از آفتاب نیمه شب تابستان در زمستان های سرد پرداخته می‌شود گزاف است؛ این امر باعث می‌شود که استفاده از سطوح بزرگ شیشه‌ای در نمای ساختمان موردی غیرعملی بوده و در مقابل، استفاده از دیوارهای ضخیم و دژگون سرمایه‌گذاری عاقلانه‌ای بنظر رسد.
به این ترتیب طراحی خانه‌ای شیشه‌ای و خلاف عرف، طرحی خلاقانه بشمار می‌رود! به اعتقاد متی هایکلا، بنیانگذار شرکت آواریو، در شهرک دانشگاهی کنار رودخانه اولو، که بطور گسترده به تکنولوژی صنعتی روز مجهز شده و به ثروت دست یافته‌است، مالکان را برآن داشته تا برای خانه‌های مسکونی خود هزینه بیشتری بپردازند و بسیاری از آنها برای این امر به زیبایی معمارانه بها می‌دهند.
خانه‌های اجراشده در این محدوده عمدتا از مصالح پیش ساخته با ساختار چوبی و نماهای حایل بام استفاده شده، ولی خانه ای که قصد معرفی آن را داریم برای 4 خانوار ساخته شده و از اجزا نامبرده خبری نیست.
هایکلا امتیازاتی برای اقلیم آب و هوایی قائل شده‌است؛ بدین ترتیب که وی از دیوارهای عایق دوجداره آجری و پنجره‌های چندجداره که فاصله میانی آنها با گاز آرگون پرشده، بهره برد. طرح وی مغرور به آنچه در نمای جلویی ساختمان دیده می شود، است: نمایی نرم و خودمانی با ریتمی تصادفی از میان ستون‌های ورودی اندود شده به رنگ سفید، شکل و مکان جایگیری آجرها مشهود است، اما تاثیر آن چنان است که گویی بیننده ناظر بر یک ستون منفرد است و در کنار آن، تراس طراحی شده در کنج جبهه جلویی، نقش دعوت کنندگی ایفا می‌کند.
معمار تلاش زیادی در تطابق روشنایی طبیعی و مصنوع، در داخل و خارج ساختمان بکار برده‌است؛ پنجره های مشبک آلومینیومی به رنگ خاکستری تیره، حاشیه بالایی تراس را می‌پوشانند و لایه محافظ پنجره‌ها نیز از همان جنس است.
درب اصلی به رنگ قرمز که شیشه های باریک نصب شده بر روی آن خودنمایی می‌کند؛ هاله‌ای از نور توسط دو ردیف بلوک شیشه‌ای مات، قسمتی از سطح پایینی دیوار را روشن می‌سازد. طره طبقه دوم محدودکننده ارتفاع ورودی است. مسیر تعریف کننده ورودی و لوپ جلو درب ورودی خانه جنسی شبیه سنگ کات کبود دارد ولی درواقع بتن خاکستری رنگ است.
اندر سنت فنلاندی...!
خطوط ساده نمای بیرون در هماهنگی کامل با پوشاننده‌های داخلی است؛ پارکت های سفید کمرنگ از جنس افرا که برای پوشش کف بکار رفته، در هماهنگی با پوشش آبی- خاکستری کمرنگ دیوار است. در آشپزخانه سطوح نهایی شامل استفاده از پوشش گرانیت سیاه فنلاندی در رویه‌ها و آلومینیوم آنودیزه شده در دستگیره ها بوده، به استثنا اجاق‌ که بنا به درخواست کارفرما دارای جنسی متفاوت است.
کار استادانه حتی در فضاهای پرت و حمام نیز مشهود است؛ شیشه مواج، سنگ و کاشی موزائیک مرمری جکوزی را دربرگرفته و پانل های توسکای فنلاندی برای پوشش سقف بکار رفته‌اند. طبقه پایین شامل یک اتاق خواب، ورودی اصلی و فضاهای مفید بوده و در کنار آنها حمام سونا (حمام بخار فنلاندی) با ظرفیت 5 نفر وجود دارد. دیوارها و صندلی از جنس درخت توسکای فنلاندی و توسط سیستم فیبرنوری و پروژکتور هالوژنی روشن می‌شوند. این فضا به حمامی بزرگ و روشن و یک رختکن مرتبط است.
طبقه بالا جایی است که اکثر اوقات خانواده در آن سپری می‌شود؛ اتاق‌های نشیمن، غذاخوری و آشپزخانه در این بخش از خانه قرارداشته و در جوار آنها سه اتاق خواب و حمام دوش سکنی گزیده‌است.
اتاق‌های همگانی بزرگ و مرتفع، در بهار و پائیز، نور دل‌انگیزی از پنجره‌های بزرگ جبهه جنوبی دریافت می‌کنند و در تابستان شبکه‌های روی پنجره و تراس جلوی آن از ورود گرما به داخل ممانعت می‌کند. دسترسی به این بالکن‌ها از طریق اتاق نشیمن میسر است. پوشش سقف از تایل آکوستیکی گچی است که دارای منافذ کوچک و طرحی زیبا بوده، علاوه بر المان و نقش دکوراتیو کاهنده پژواک صدا در محدوده‌های نشیمن و غذاخوری است.

شیب غیرمعمول
هایکلا بخصوص بخاطر شیب ملایم طراحی شده در بام و حذف طره های متداول در بناها به خود مباهات می ورزد. "طره ها معضل اصلی معماران فنلاندی است؛ همه مهندسان و سازندگان بنا به استفاده بیشترین مقدار ممکن از طره ها تاکید دارند چراکه طره ها دیوارهای خارجی را در برابر عوامل بیرونی محافظت می کنند و در مقابل، به لحاظ معماری منظر سنگینی به بنا می بخشند".
بام های تخت بدون طره ها و گاتر مخفی آب باران در فنلاند، عمدتا در ساختمان های عمومی همچون کارخانه ها و نه در بناهای مسکونی، متداولند. هایکلا به یکی از روش های استفاده از بام کم شیب و طره های کوتاه دست یافت و به طریق آن، تمامی لوله های زشت آب باران و تجهیزات مربوط به آن را در پشت نمای ساختمان مخفی نمود.
کارفرما بر مراحل مختلف طراحی نظارت داشت چراکه می خواست مالک زیباترین بنا در سایت 2/0 هکتاری باشد: آفتابگیر و دارای دیدهای مناسبی که نشات گرفته از شیب ملایم به سمت جنوب بود.
هایکلا عنوان می دارد: "من نظاره گر ایده های متضاد و نامفهوم بسیاری از جانب کارفرمایان هستم". بهرصورت، مالکان این بنا مجموعه ای از جزئیات فضاهای داخلی، فضای آشپزخانه و غیره جمع آوری نموده بودند که بنظر معمار جالب، و کلکسیون ایده های آنها با هم هماهنگ می نمود و "بنابراین نقطه آغاز طراحی آسان تر از همیشه بود".
در این منطقه مساحت معمول خانه ها 150 مترمربع است و این تنها بنایی است که حدود 200 مترمربع مساحت دارد. کار فشرده 10 ماهه تا اتمام ساخت پروژه کار چندان غیرمعمولی نیست ولی دیوار خارجی دوجداره آجری مورد استفاده در بنا در این محدوده غیرمعمول بود. این سیستم ساخت اغلب بخاطر قیمت و مشکلات ناشی از فصل کاری کوتاه ساخت و کمبود مهارت بنایان و آجرچینان اجرا نمی شود. هایکلا عنوان می دارد: "با گچکاری بالای آن، این ساختمان دارای یکی از گرانترین نماها در منطقه است".

امتیازات اقیلمی
معماران فنلاندی بخاطر ملاحظات و معیارهای اقلیمی تا حدودی محدودیت دارند. در مقررات ساختمان سازی عنوان گردیده که می بایست حدود 18 سانتی متر پشم معدنی یا عایق نظیر آن در دیوارهای بیرونی استفاده شود. ضخامت پشم معدنی مورد استفاده بعنوان عایق سقف نیز بالغ بر 30 تا 40 سانتی متر است.
همچنین، دورنمای وسیع و محوی که در اقلیم گرم متداول است در اینجا بندرت دیده می شود. دمای هوا تا 35- درجه سانتیگراد پائین می آید و اکثرا برف سنگینی سطح منطقه را می پوشاند. پنجره ها می بایست همیشه سه جداره بوده و لایه عایق میان آنها گاز آرگون یا دیگر گازهای مشابه باشد. این امر باعث می گردد که"حتی با طراحی دقیق و صرف هزینه هنگفت" ابعاد و دتایل بازشوها زمخت تر بوده و کمتر سطح و دیواری همتراز هم باشند.
برخلاف اظهارات بیان شده توسط هایکلا در باب معماری سنتی فنلاندی، گنجایش ظرفیت سونا در داخل کشور اختیاری است که پایگاه معرفی درمان بخار/تعریق به اروپا بوده است. در زمینی که تقریبا 70% آن را جنگل پوشانده است، یافتن چوب کاران خوب کار چندان سختی نیست. از آنجاکه اغلب به اشتراک گذاری سونا با دیگران یک رویداد اجتماعی است، صاحبان خانه علاقمند به سرمایه گذاری و صرف هزینه بمنظور داشتن سونایی زیبا و متمایز از بقیه هستند.
اولو میراث دار معماری شهری خوبی است: آلوار آلتو، قهرمان معماری فنلاند طرحی برای شهرک کنار رودخانه دلتا ترسیم نمود. مجموعه صنعتی Typpi Oy نیز از جمله طرح های آلوار آلتو، و شامل ویلاها و سوناهایی برای مدیران کارخانه بود. هایکلا از اولو بعنوان "مدرسه معماری" یاد می کند که در دهه 1980 پاسخ پست مدرنیستی به "مدرسه" بی روح و مینی مالیستی "هلسینکی" بود.
علی رغم تحسینی که هایکلا نسبت به این پروژه های بزرگ در مقیاس شهری دارد، خود را تنها معماری بناهای مسکونی می داند. وی معتقد است که طراحی خانه به وی امکان گسترش تفکرات معماری و مشاهده ساخت طرح ها را می دهد تا اینکه در انبوهی از طرح های کلی مدفون گردد که اغلب در مسابقات بزرگ معماری متداول است. این خانه مثالی است بر اینکه چطور یک بدعت می تواند احترام به سنن معماری فنلاندی را تداوم بخشد.

هندسه فرکتالی

هندسه فرکتالی وسیله و مفهومی نوین است که امکان توصیف اشکل طبیعی را میسر کرده است. اشکال هندسی طبیعی نظیر کرات سماوی و درخت کاج را به آسانی می توان با کره و مخروط توصیف کرد ولی بسیاری دیگر از اشکال طبیعی بقدری پیچیده هستند که حتی با ترکیبی از اشکال اقلیدسی قابل توصیف دقیق نیستند. شکل گل‌کلم، توپوگرافی کوهها، سطح یک فلز در مقیاس های میکروسکوپی نمونه‌هایی از شکل‌های طبیعی هستند که توصیف آنها تنها توسط هندسه فرکتالی ممکن است.

کشف مفاهیم فرکتالی ابزاری قدرتمند در اختیار دانشمندان جهت مقایسه پدیده‌های پیچیده طبیعی قرار داد. بعنوان مثال با استفاده از مفاهیم فرکتالی می‌توان شکل رودخانه‌های سلسله جبال البرز را با شکل رودخانه‌های کوه‌های زاگرس مقایسه کرد و یا می‌توان تغییرات فعالیت‌های لکه‌های خورشیدی در زمان را توصیف و با تغییرات درجه حرارت ‌اتمسفری زمین مقایسه نمود. مسلماً مقایسه طول رودخانه‌های البرز با طول رودخانه‌های زاگرس توصیف دقیقی نخواهد بود زیرا فقط یک جنبه از هندسه پیچیده رودخانه‌های مذکور را مورد مقایسه قرار می‌دهد. مقایسه همخوانی فرکانس‌های سازنده تغییرات تعداد لکه‌های خورشیدی در زمان با تغییرات درجه‌حرارت اتمسفر در زمان میتواند ارتباط این دو پدیده مذکور را تا حدی معین کند ولی نمی‌تواند معیاری واحد که ارتباط بین فرکانس‌های سازنده این دو پدیده را معیین می‌کند ارائه دهد

خانم جین جیکبز؛ طلایه‌دار نقد معماری مدرن

آرا و نظرات "جین جیکبز" در انتقاد از نظام برنامه‌ریزی شهری اتومبیل‌محور مدرنیسم و تحسین نظام برنامه‌ریزی شهری بافت‌های تاریخی سرزنده مبتنی بر نیازهای عابر پیاده نقش مهمی در جلوگیری از تخریب بی‌رویه محله های قدیمی داشت
تهران _ 7 تیر 1385
پایگاه اطلاع رسانی شهسازی و معماری،کمال یوسف‌پور :آرا "جین جیکبز" نخستین نقد جدی و مؤثر درباره شهرسازی اواسط قرن بیستم به شمار می‌رفت و خیلی زود به یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌های تاریخ برنامه‌ریزی شهری بدل شد. وی با استناد به نمونه‌های واقعی، به انتقاد از نظام برنامه‌ریزی شهری اتومبیل‌محور مدرنیسم و تحسین نظام برنامه‌ریزی شهری بافت‌های تاریخی سرزنده که مبتنی بر نیازهای عابر پیاده بود، پرداخت و بدین‌ترتیب نقش مهمی در جلوگیری از تخریب بی‌رویه محلات قدیمی که آن سال‌ها به بهانه نوسازی شهری به امری متداول در شهرهای آمریکا تبدیل شده بود، ایفا کرد.
در طول سه دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم و به ویژه از از اواخر دهه 1960 که نقد و ارزیابی نظریات پیشینیان به گفتمان غالب فرهنگ و ادبیات معماری جهان تبدیل شده بود، بسیاری از معماران و طراحان شهری مجرب، به بحث درباره بحران نظری مدرنیسم پرداختند.
همین امر لزوم پژوهش در مبانی نظریه‌ها و برنامه‌های مدرنیسم در معماری و شهرسازی را آشکار ساخت و منجر به فروریختن انگاره‌هایی گشت که عموماً، بدون هیچ پرسشی، پیشتر مورد پذیرش قرار گرفته بودند. نتیجه این تحول فکری معماران، ظهور شخصیتهایی در جهان معماری بود که زندگی حرفه‌ای خود را به نقد اختصاص دادند؛ پدیده‌ای نو که مورد توجه بسیاری از معماران قرار گرفت و تفکر و اندیشه معمارانه را بطور اساسی دگرگون ساخت.
بی‌تردید یکی از نخستین مخالفت‌های عمده‌ای که پس از سال‌ها با معماری مدرن صورت گرفت، از جانب جین جیکبز (Jane Jacobs) بود که در کتاب او با نام «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا» (The Death and Life of Great American Cities) که در سال 1961 انتشار یافت، ابراز شد. خانم جیکبز در این کتاب که تقریباً نخستین نقد جدی و مؤثر پیرامون شهرسازی اواسط قرن بیستم به شمار می‌رفت و خیلی زود به یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌های تاریخ برنامه‌ریزی شهری بدل شد، با استناد به نمونه‌های واقعی، به انتقاد از نظام برنامه‌ریزی شهری اتومبیل‌محور مدرنیسم و تحسین نظام برنامه‌ریزی شهری بافت‌های تاریخی سرزنده که مبتنی بر نیازهای عابر پیاده بود، پرداخت و بدین‌ترتیب نقش مهمی در جلوگیری از تخریب بی‌رویه محلات قدیمی که آن سال‌ها به بهانه نوسازی شهری به امری متداول در شهرهای آمریکا تبدیل شده بود، ایفا کرد.

چکیده نظریات او در این کتاب آن بود که شهرهای بزرگ آمریکا به سبب طرح‌های ناروای نظریه‌پردازان شهرسازی که بیشتر آنان معماران مدرن بودند یا به معماری مدرن گرایش داشتند، زندگی واقعی و طبیعی خود را از دست داده‌اند. همچنین او در این کتاب مدارس معماری و شهرسازی را به باد ملامت ‌گرفت، چرا که بر این باور بود که آنها از مسائل واقعی شهرها غافلند و خود را با نظریات غیرعملی و بیگانه با زندگی طبیعی شهرها خوش کرده‌اند.
جین جیکبز، نویسنده و متفکر کانادایی است که 4 مه 1916 در Scranton، پنسیلوانیا، آمریکا به دنیا آمد و 25 آوریل 2006، در سن 89 سالگی، در بیمارستانی در تورنتو درگذشت. او با آنکه فاقد تحصیلات آکادمیک در معماری یا برنامه‌ریزی شهری بود، اما یکی از نظریه‌پردازان مطرح شهرسازی به شمار می‌آمد و بخاطر آنکه ایده‌هایش را بجای تکیه بر نظریات انتزاعی، بر مبنای تجربه و مشاهده پایه‌گذاری می‌کرد، از سوی اغلب منتقدان ستایش و تحسین می‌شد. علاقه جین جیکبز و موضوعات مورد توجه او طیف وسیعی را در بر می‌گرفتند، به طوری‌که او در دیگر کتاب‌هایش به موضوعات متنوعی همچون برنامه‌ریزی شهری، سیاست، جامعه‌شناسی، اقتصاد و اخلاق پرداخته است. این کتاب‌ها عبارتند از:
ـ اقتصاد شهرها (1969)
(The Economy of Cities)
ـ مسأله جداسازی: ایالت کبک و مناقشه بر سر جداسازی (1980)
(The Question of Separatism: Quebec and the Struggle over Separation)
ـ شهرها و ثروت ملت‌ها (1984)
(Cities and the Wealth of Nations)
نظام‌های بقاء: گفت‌وگویی درباره بنیادهای اخلاقی تجارت و سیاست (1992)
(Systems of Survival: A Dialogue on the Moral Foundations of Commerce and Politics)
ـ ماهیت اقتصادها (2000)
(The Nature of Economies)
ـ عصر تاریک پیش رو (2004)
(Dark Age Ahead)
یکی از نکات جالب و قابل توجه زندگی جیکبز این است که او و شوهر معمارش، Robert Hyde Jacobs، در اواخر دهه1960، بخاطر اعتراض به جنگ ویتنام، به تورنتو کانادا مهاجرت کردند و در آنجا اقامت گزیدند. خانواده "جین جیکبز" در بیانیه‌ای که به مناسبت مرگ او منتشر کرده‌اند، آورده‌اند: «با آنکه جین مرده و اکنون در میان ما نیست، اما او که با کار و زندگی‌اش، روش تفکر ما را تحت تأثیر قرار داد، تا ابد زنده خواهد بود. لطفاً او را با خواندن کتاب‌هایش و عملی‌ساختن نظریاتش همواره به یاد داشته باشید.»

طراحی داخلی

جذابیت پنهان یک معماری ساده

نگاهی به طرح رستوران (Fast Food) وندا در تبریز

طراحان: نیما دیبازر، اشکان منصوری

 

Discreet Charm of the Simple Architecture

Tabriz Vanda Fast Food

Architects: Nima Dibazar, Ashkan Mansouri

 

جعفر بزاز

 

ایده اولیه طراحی این پروژه، ترکیب دو رینگ افقی و عمودی رنگی بود تا علاوه بر خوانایی و جذابیت طرح، با توجه به مساحت کم مغازه (کمتر از 30 مترمربع)، بیشترین بهره از فضای آن برای استفاده مفید انجام گیرد.

 

 

 

 

 

 

هر چند طرح اجرا شده، با ایده اولیه طراحان تفاوت­هایی جزیی دارد، اما در کل می­توان دقت در انتخاب رنگ و نوع مصالح را از نقاط قوت طرح دانسته و تفاوت­های موجود را ناشی از زمان کم طراحی و اجرا (کمتر از دو ماه) بشمار آورد.

 

نورپردازی در آشپزخانه، حمام و هال ورودی

در آشپزخانه های قدیم که مانند امروز دارای کابینت های ثابت و جاسازی شده و محل مشخصی برای اجاق گاز، یخچال و دیگر وسایل آشپزخانه نبودند ، نورپردازی اغلب به وسیله یک چراغ آویز سقفی که در مرکز سقف آشپزخانه نصب می شد انجام می گرفت. چرا که اغلب فعالیت های داخل آشپزخانه ( مانند آماده سازی مواد غذایی ) بر روی میز وسط آشپزخانه انجام می شد. اما آشپزخانه های امروزی با ردیفی از کابینت ها ، اجاق و یخچال جاسازی شده به موازات و در کنار دیوارهای آشپزخانه نیازمند شیوه دیگری از نورپردازی هستند. در آشپزخانه های امروزی قسمت اعظم کار در آشپزخانه بر روی سطح کابینت ها در کنار اجاق گاز و یا شیر آب و سینک ظرفشویی انجام می شود که در اغلب آشپزخانه ها همگی در کنار دیوار قرار دارند اما هنوز چراغ های سقفی از وسط سقف آشپزخانه آویزان هستند ، در نتیجه افراد اغلب پشت به منبع نور و در زیر سایه خود مشغول به کار هستند و هنگام کار از نور کافی برخوردار نیستند. با توجه به تغییرات ساختار آشپزخانه های امروزی نسبت به گذشته ، ما در بخش هایی از آشپزخانه که اغلب محل انجام کار محسوب می شود به نور کافی نیاز داریم. مانند سطح روی اجاق گاز، سینک ظرفشویی و سطوح روی کابینت ها که برای آماده سازی وسایل آشپزی و مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرند. علاوه بر نیاز به روشنایی در این اماکن، فضای کلی آشپزخانه نیز باید از نور کافی برخوردار باشد. همچنین در بسیاری از آشپزخانه ها بعضی از کابینت ها با درهای شیشه ای و به صورت ویترین ساخته شده اند تا از آنها برای به نمایش گذاشتن ظروف زیبا و تزئینی استفاده شود. این کابینت ها نیز نیاز به نورپردازی داخلی دارند. به این ترتیب ما نیاز به یک مجموعه منابع نوری داریم که هریک به صورت جداگانه قابل کنترل باشند.

نور کافی برای سطح روی اجاق گاز در آشپزخانه هایی که دارای یک هواکش یا هود در بالای اجاق گاز هستند به راحتی توسط چراغ هواکش تأمین می شود. اگر بالای اجاق گاز، هواکش مجهز به چراغ وجود ندارد باید یک چراغ قابل تنظیم در بالای اجاق گاز نصب شود. همچنین بالای سینک ظرفشویی نیز به یک چراغ نیاز تا شب هنگام نور کافی برای شست و شوی ظروف و مواد غذایی را برای ما فراهم کند. ترجیحاً هر یک از این چراغ ها باید دارای کلید کنترل مجزا باشند تا فقط در مواقع لزوم مورد استفاده قرار گیرند.

برای تأمین نور کافی در سطح روی کابینت ها از آنجا که اغلب این سطوح در زیر کابینت های دیواری قرار دارند به راحتی می توان از چراغ های مهتابی که در زیر کابینت ها نصب می شوند بهره گرفت. به این ترتیب چراغ های نصب شده در زیر کابینت های دیواری بی آنکه دیده شوند و یا موجب آزار چشم باشند نور کافی را بر سطح روی کابینت ها می تابانند. چنانچه کابینت های زمینی عمیق باشند و نور محیط به اندازه کافی درون آنها را روشن نکند برای دسترسی راحت به وسایل داخل این نوع کابینت ها می توان چراغ های کوچکی در آنها نصب کرد که با کلیدهای اتوماتیک کنترل شوند و با باز و بسته شدن در کابینت ها روشن و خاموش شوند.

اگر آشپزخانه شما محل صرف غذا نیز هست استفاده از چراغ های سقفی که ارتفاعشان قابل تنظیم است درست در بالای میز غذاخوری ایده خوبی است. این چراغ ها می توانند هنگام صرف غذا روی میز را به خوبی روشن کنند و در مواقعی که از میز استفاده نمی شود فضای کلی آشپزخانه را روشنایی ببخشند.

نورپردازی در فضای حمام و دستشویی از اهمیت کمتری برخوردار است و به سادگی با نصب چراغ های سقفی قابل اجرا است. در حمام و دستشویی علاوه بر چراغ های سقفی که برای تأمین روشنایی محیط مورد استفاده قرار می گیرند نصب یک چراغ دیواری در بالای آینه نیز ضروری است اما توجه داشته باشید که برای این منظور از چراغ های فلوئورسنت استفاده نکنید زیرا نور این چراغ ها موجب تغییر برخی از رنگ ها شده و تصویر شما را با رنگ های غیرواقعی در آینه منعکس می کنند.

نورپردازی قسمت های مختلف خانه ، هال ورودی، راهروها و راه پله ها را نیز فراموش نکنید. این اماکن در هر خانه ای باید از نور فراوان برخوردار باشند به خصوص راه پله ها که در حفظ ایمنی و سلامتی خانواده و میهمانان اهمیت به سزایی دارد. در اینجا ایمنی مهم تر از زیبایی است و بهترین روش نورپردازی روشن کردن مسیر حرکت و سطح روی پلکان با چراغ هایی است که به دیوار نصب می شوند و نور را به طرف پایین می تابانند. استفاده از چراغ های دیواری کار تعویض لامپ را نیز ساده تر می کند.

آنچه تاکنون بیان شد در جهت تأمین نور کافی و روشنایی لازم برای انجام فعالیت های گوناگون در هر یک از اتاق ها بود ؛ اما نورپردازی می تواند در جهت زیباسازی و جلب توجه بیننده به سوی اشیای تزئینی و ویژگی های زیبای یک اتاق نیز باشد. برای این منظور بهترین انتخاب چراغ های قابل تنظیمی هستند که به صورت تک، دوتایی و سه تایی در بازار موجودند و پس از نصب در یک نقطه از دیوار می توان هر یک از آنها را به سمت دلخواه تنظیم کرد به صورتی که محل مورد نظر ما را روشن کند. نور این چراغ ها را می توان به راحتی بر روی یک دیوار، یک تابلو و یا یک مجسمه دلخواه تنظیم کرد و یا حتی بخشی خاص از اتاق ( مانند محل قرارگیری شومینه و یا یک آرک در سقف ) را به وسیله آنها روشن کرد.

طبقات داخل کابینت های در شیشه ای را نیز می توان با استفاده از روش های گوناگون روشنایی بخشید. اما یکی از بهترین راه ها نصب چراغ های کوچک در زیر هر یک از طبقات ، و یا در مواقعی که طبقات شیشه ای هستند نصب یک لامپ در قسمت بالا و یا پایین کابینت است.

معماری زنانه

برگرفته از : http://ninashahrokhi.persianblog.com
وقتی به هیات داوران جایزه امسال پریتزکر نگاه می کنیم، چه بسا حضور «آدا لوئیس هاکس تیبل» را بسیار موثر می بینیم؛ بانویی با سابقه در زمینه نقد معماری که جایزه ای در حد نوبل را به بانویی دیگر بدون سابقه ای آنچنانی در زمینه طراحی معماری اعطا کرد. «زاحا حدید» جوان ترین برنده پریتزکر است!
از پولیتزر تا پریتزکر:
آدا لوئیس هاکس تیبل کیست؟ هاکس تیبل متولد سال ۱۹۲۱ و یک منتقد معماری آمریکایی و متولد نیویورک است. هاکس تیبل در خلال سال های ۱۹۶۳ تا ۱۹۸۲ به عنوان منتقد معماری در نیویورک تایمز فعالیت می کرد و این قضیه وی را یک متخصص در زمینه روزنامه نگاری معماری معاصر ساخت؛ هاکس تیبل در سال ۱۹۷۰ (در آغاز موج جدیدی از رشد فعالیت های فمینیستی) اولین جایزه پولیتزر را به خاطر نقدی متمایز در عرصه معماری از آن خود کرد.
و البته «حدید» یک زن است!
حدید ۵۳ ساله اولین زنی است که در تاریخ ۲۶ ساله مفتخر به کسب جایزه «پریتزکر» شده است.
انتخاب حدید برای دریافت این جایزه از این جهت که آبرومندانه ترین جایزه معماری توجه خود را بر خودنمایی زنان متمرکز می کند، در حرفه ای که از گذشته در قبضه مردان بوده است، بسیار قابل تامل است.
آیا سرانجام زنان نام خود را در دنیای معماری مطرح می کنند...؟
بیش از ۲۰ سال از دست یافتن زنان به حقوق برابر در برنامه ریزی دانشکده های معماری می گذرد، اما بر اساس آمار منتشر شده هنوز زنان معمار به تعداد چندان زیادی در رتبه بندی حرفه ای قرار نمی گیرند و در شرکت ها نقش رهبری گروه های طراحی را بر عهده ندارند، اما وضعیت نسبت به گذشته پیشرفت چشم گیری دارد...
طبق بررسی انجام شده توسط انجمن معماران آمریکا AIA درصد معماران زن دارای پروانه اشتغال از ۷/۱۳ درصد در سال ۱۹۹۹ به ۹/۱۹درصد در سال ۲۰۰۲ افزایش یافته است و آنهایی که خود شرکت دارند و یا از اعضای اصلی شرکتی هستند از ۲/۱۱ درصددر ۱۹۹۹ به ۷/۲۰درصددر ۲۰۰۲ افزایش داشته اند.
با وجود موفقیت زنانی همانند «زاحا حدید»، برخی زنان هنوز احساس بازنده بودن در سطوح بالای کار حرفه ای دارند! «زاحا حدید» در این مورد می گوید : «بسیار غریب است که در ۶ معمار برگزیده برای طراحی مرکز تجارت جهانی هیچ زنی وجود ندارد...».
در سالهای اخیر حداقل «حدید» می تواند ببیند که دیدگاه های جاه طلبانه اش از روی کاغذ (حال به هر دلیل!) به واقعیت های عینی تبدیل شده اند.
بن بست از نوع زنانه...
هندسه تکه پاره «حدید» و تحرک سیالش بیشتر از خلق یک زیبایی، انتزاعی تاثیر گذار است؛ این تجسمی از کار است که به گمان «معمار»، جهانی را که ما درون آن زندگی می کنیم را کنکاش و بیان می کند. باید پذیرفت که کارهای حدید یک معماری افراطی (Extreme architecture) است؛ یک معماری که به تبع جنسیت معمار دوست دارد در کرانه های نهایی سیر کند، یک معماری دوپینگی به معنای واقعی کلمه، معادلی معمارانه از سقوط تدریجی که تحققی از مفهوم زنانه «افراط» است!
هر چند این مساله در حال جا افتادن است که اگر ما کارهای «حدید» را نپذیریم، جنبش خلاق را در حوزه معماری رد کرده ایم، فراموش نشود که این پذیرش نباید راه را برای پذیرش باخت بازی زندگی در برابر این چنین جنبش های فصلی هموار سازد.

سهم‌ ایران‌ در تمدن‌ بشری‌ (کاربرد صنایع‌ دستی‌)

بناهایی‌ که‌ به‌ دست‌ انسان‌ ساخته‌ می‌شود، جلوه‌هایی‌ از نگرش‌ او به‌ جهان‌ هستی‌ است‌ که‌ مبین‌ قوّة‌ فکری‌ و ساختار فرهنگی‌ ـ اجتماعی‌ افراد آن‌ جامعه‌ است‌. این‌ برداشت‌ که‌ معماری‌ می‌تواند دیدگاهی‌ طبیعی‌ یا مافوق‌ طبیعی‌ داشته‌ باشد در هر حال‌ خارج‌ از تأثیر محیط‌ اطراف‌ و اقلیم‌ جغرافیایی‌ انسان‌ نیست‌، لذا در بررسی‌ معماری‌ یک‌ بنا، ابتدا باید جهان‌ و جهان‌ بینی‌ سازنده‌ آن‌ بنا را مورد کنکاش‌ قرار داد تا بتوان‌ افکار و عقاید او را در حجمی‌ از آرایش‌ فضا مشاهده‌ کرد .

معماری‌ سنتی‌ ایران‌ ،تجلی‌ نمادین‌ جهانی‌ ابدی‌ و ازلی‌ است‌ که‌ این‌ جهان‌ را محلی‌ گذرا و واسطه‌ای‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ مرتبه‌ای‌ والاتر به‌ منظور وصول‌ به‌ آرامش‌ درونی‌ می‌داند ؛ معماری‌ ایران‌ که‌ به‌ صورت‌های‌ گوناگون‌ در بناهای‌ مختلف‌ متجلی‌ گشته‌، جایگاه‌ خاصی‌ را داراست‌ که‌ در آن‌ ،عقاید و رسوم‌ و آیین‌ها در شرایط‌ جغرافیایی‌ و اقلیمی‌ نمود بارزی‌ دارد و حاصل‌ دسترنج‌ هنرمندانی‌ است‌ که‌ برای‌ اعتلای‌ این‌ هنر با تکیه‌ بر ایمان‌ خویش‌ ،از جانِ خود مایه‌ گذاشته‌ و در این‌ راه‌ از هیچ‌ کوششی‌ دریغ‌ نورزیده‌اند. همراه‌ با اساتید معماری‌، استادان‌ صنایع‌ دستی‌ نیز با همان‌ تفکر فوق‌ اما تجلی‌ یافته‌ در هنرِ خاص‌ خویش‌، تکامل‌ بخش‌ و اثرگذار بر معماری‌ سنتی‌ ایرانی‌ بوده‌اند .
تزیین‌ و آرایش‌ ساختمان‌ که‌ جزء لاینفک‌ معماری‌ محسوب‌ می‌شود در آجرکاری‌، کاشی‌ کاری‌، گچبری‌ و آینه‌ کاری‌ در کنار قالی‌ بافی‌، گلیم‌ بافی‌، قلمکاری‌ ، سفالگری‌، منّبت‌ کاری‌، کنده‌ کاری‌ چوب‌، گره‌ چینی‌ و همچنین‌ سایر دست‌ آوردهای‌ صنایع‌ دستی‌ نمود یافته‌ و پیوندی‌ یگانه‌ ایجاد نموده‌ که‌ فضای‌ معماری‌ ایران‌ را آکنده‌ از زیبایی‌ معنوی‌ می‌سازد و این‌ خود زیبایی‌ ظاهری‌ را نیز به‌ همراه‌ دارد

معماری‌ با سایر هنرهای‌ ایرانی‌ ،تارهای‌ به‌ هم‌ تنیدة‌ یکپارچه‌ای‌ است‌ که‌ از یکدیگر تأثیر پذیرفته‌اند ؛ به‌ ویژه‌ صنایع‌ دستی‌ که‌ علاوه‌ بر تزیینی‌ بودن‌ و جنبه‌های‌ زیبایی‌ شناسانه‌، نقش‌ کاربردی‌ در زندگی‌ روزمره‌ افراد جامعه‌ دارد. صنایع‌ دستی‌ به‌ دلیل‌ عدم‌ نیاز به‌ سرمایه‌گذاری‌ بسیار و وجود مواد اولیة‌ محلی‌ برای‌ تولید و وجود زمینه‌های‌ توسعه‌ در مناطق‌ مختلف‌ و ایجاد ارزش‌ افزودة‌ بالا، بخش‌ عظیمی‌ از نیروی‌ انسانی‌ و اقتصادی‌ ایران‌ را به‌ خود مشغول‌ کرده‌ است‌ و این‌ امر در معماری‌ سنتی‌ نقش‌ ِ بارزی‌ دارد. صنایع‌ دستی‌ و معماری‌ همواره‌ مکمل‌ یکدیگر بوده‌اند و دارای‌ ویژگی‌های‌ مشترک‌ می‌باشند .

بناهای‌ ایرانی‌ مانند مسجد، مناره‌، خانه‌، باغ‌، پل‌، قلعه‌، آب‌ انبارها و... هر کدام‌ به‌ نوعِ خاصی‌ از صنایع‌ دستی‌ نیاز دارد که‌ برخی‌ از انواع‌ آن‌ کاشی‌ کاری‌، مشبّک‌ کاری‌، نقاشی‌ دیواری‌، منّبت‌ کاری‌ و غیره‌ است‌. تنوع‌ اقلیم‌ آب‌ و هوایی‌ در ایران‌ موجب‌ گوناگونی‌ بسیار در معماری‌ و تزیین‌ آن‌ گردیده‌ است‌ و در نتیجه‌ انواع‌ و اقسام‌ صنایع‌ دستی‌ در تزیین‌ معماری‌، نقشِ عمده‌ای‌ دارند .

صنایع‌ دستی‌ در رشته‌های‌ گوناگون‌ همچون‌: قالی‌بافی‌ ،گلیم‌بافی‌، سفالگری‌ ،آبگینه‌ سازیِ محصولاتِ فلزی‌ ، سنگ‌تراشی‌، چوب‌ تراشی‌ ، حصیربافی‌ ، کاشی‌ کاری‌ تا رودوزی‌ها ارتباط‌ مستقیم‌ با معماری‌ دارد به‌ طوری‌ که‌ ساخت‌ شکل‌ آنها بستگی‌ به‌ فضای‌ معماری‌ سنتی‌ ایرانی‌ دارد و همین‌ طور بعضی‌ از اجزاء و فضاهای‌ معماری‌، متناسب‌ با کالاهای‌ صنایع‌ دستی‌ ساخته‌ می‌شود . معماری‌ سنتی‌ ایران‌ در ایجاد صورت‌های‌ مختلف‌ صنایع‌ دستی‌ نیز نقشِ عمده‌ای‌ را به‌ عهده‌ داشته‌ است‌ ؛ به‌ طور مثال‌ بافنده‌، اندازه‌ قالی‌ را براساس‌ وسعت‌ اتاق‌ها می‌بافد و سفالگر براساس‌ جایگاه‌ سفال‌ در فضای‌ ساختمان‌ شکل‌ و حجم‌ مورد نظر را می‌سازد . هماهنگی‌ صنایع‌ دستی‌ با معماری‌ نه‌ تنها از نظر فرم‌ و رنگ‌ بلکه‌ از نظر محتوایی‌ نیز هم‌ خوانی‌ دارد و هنرمند سعی‌ نموده‌، ارتباط‌ خویش‌ با طبیعت‌ و دیدگاه‌ معنوی‌ خویش‌ نسبت‌ به‌ هستی‌ را متجلی‌ سازد .

صنایع‌ دستی‌ به‌ علت‌ تنوع‌ و وسعت‌ در رشته‌های‌ گوناگون‌، کاربردهای‌ زیادی‌ در تزیین‌ معماری‌ دارد که‌ شامل‌ چهار بخش‌ می‌شود :تزیین‌ نمای‌ بیرونی‌ ؛ تزیین‌ فضاهای‌ ورودی‌ ؛ تزیین‌ درونِ بنا ؛ تزیین‌ فضای‌ اتصالِ درون‌ و بیرون‌ بنا .

تزیینات‌ بیرونی‌ ساختمان‌ باید به‌ نحوی‌ باشد که‌ در برابر تغییرات‌ آب‌ و هوا و نور خورشید مقاوم‌ باشد و کیفیت‌ خود را از دست‌ ندهد. این‌ تزیینات‌ بیش‌تر شامل‌ کاشی‌ کاری‌ به‌ صورت‌ معرّق‌ یا هفت‌ رنگ‌ می‌باشد که‌ علاوه‌ بر تزیین‌ بنا با نقوش‌ و رنگ‌های‌ گوناگون‌، عایقی‌ در برابر برف‌ و باران‌ و گرما و سرما است‌. کاشی‌ کاری‌ در معماری‌ ایران‌ در واقع‌ شناسنامه‌ بنا می‌باشد و تاریخ‌ مشخص‌ و سیرِ تحولی‌ منظمی‌ را دارا است‌.

با آغاز دوره‌ اسلامی‌، کاشی‌ کاری‌ در اماکنِ مذهبی‌ تجلی‌ خاصی‌ می‌یابد، محراب‌ و گنبدِ مسجد شیخ‌ لطف‌ ـ الله‌ و گنبدِ مزار شاه‌ نعمت‌ اللّه‌ ولی‌ در ماهانِ کرمان‌، مسجد کبود تبریز و گنبد مسجد چهار باغ‌ اصفهان‌، نمونه‌ بارز این‌ هنر می‌باشد .

کاشی‌ کاری‌، مهمترین‌ ویژگی‌ تزیین‌ معماری‌ سنتی‌ ایران‌ است‌ که‌ ادامة‌ همان‌ آجرکاری‌ است‌.

نکته‌ حائز اهمیت‌ در کاشی‌ کاری‌ ایران‌ رنگ‌ لعاب‌ است‌، رنگ‌ کاشی‌های‌ ایرانی‌ اکثراً فیروزه‌ای‌ و لاجوردی‌ بوده‌ و رنگ‌های‌ سفید و سبز و طلایی‌ نیز در درجه‌ دوم‌ می‌باشد و این‌ رنگ‌ها در بین‌ هنرهای‌ سنتی‌ ایران‌ مشترک‌ می‌باشند .

فضاهای‌ ورودی‌ بنا در معماری‌ ایرانی‌ و خصوصاً بناهای‌ مسکونی‌ و مذهبی‌ بخشِ مهمی‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌ که‌ با پوششی‌ به‌ صورت‌ سایه‌بان‌ با طاق‌ کمانی‌ همراه‌ بوده‌ است‌ .تزیین‌ این‌ قسمت‌ از بنا عموماً کاشی‌ کاری‌ است‌، در ضمن‌ نمونه‌های‌ آینه‌کاری‌ و مشبک‌ کاری‌ آجری‌ نیز وجود دارد .

آینه‌ کاری‌ از هنرهای‌ ظریفی‌ است‌ که‌ در نماسازی‌ داخلی‌ بناها، در بالای‌ ازاره‌ها ، زیردورها ، طاق‌ها، رواق‌ها ، شبستان‌ها، سرسراها و موارد دیگر به‌ کار می‌رود .

مقرنس‌ کاری‌ و گچ‌ بری‌ نیز از تزیینات‌ معماری‌ محسوب‌ می‌گردد. مقرنس‌ کاری‌ که‌ تداوم‌ آجر چینی‌ است‌ توازنی‌ را القا می‌نماید که‌ گویی‌ وظیفه‌ انتقال‌ سقف‌ یا گنبد بر پایه‌ها را داراست‌ و همانند نسبت‌ آسمان‌ به‌ زمین‌ است‌ .

تزیینات‌ داخلی‌ یک‌ بنا نسبت‌ به‌ نوع‌ آن‌ تفاوت‌های‌ گوناگونی‌ دارد و این‌ تفاوت‌ در دوره‌های‌ گوناگون‌، تنوع‌ بیش‌تری‌ به‌ خود می‌گیرد ولی‌ در همة‌ آنها وجوه‌ مشترکی‌ نیز وجود دارد و از آن‌ جمله‌ ایجاد فضایی‌ است‌ که‌ انسان‌های‌ استفاده‌ کننده‌ از آن‌ بنا، آمالشان‌ در آن‌ تحقق‌ می‌یابد و آرامش‌ می‌یابند. در تزیین‌ داخلی‌ یک‌ بنا از تنوع‌ هنر صنایع‌ دستی‌ استفاده‌ بیش‌تری‌ می‌توان‌ نمود. قالی‌ علاوه‌ بر زیرانداز بودن‌ یکی‌ از اجزای‌ مهم‌ در تزیین‌ فضای‌ داخلی‌ بناهای‌ ایرانی‌ می‌باشد. زیرا کف‌ بنا را که‌ انسان‌ها بر آن‌ می‌نشینند و می‌خوابند، می‌پوشاند و گاه‌ نیز به‌ عنوان‌ تزیینی‌ زیبا بر دیوار کوبیده‌ می‌شود و گاهی‌ نیز از قالی‌های‌ دو طرفه‌ به‌ عنوان‌ سطحی‌ جدا کننده‌ بین‌ دو فضا استفاده‌ می‌شود. نزدیکی‌ طرح‌ و نقشِ قالی‌ با نقوشِ کاشی‌، نزدیکی‌ و انسجامِ هنرهای‌ ایرانی‌ را بیان‌ می‌دارد .

زیر اندازهای‌ دیگری‌ چون‌ گلیم‌ ،جاجیم‌ و منسوجات‌ سنتی‌ و پرده‌های‌ قلمکار با کاربردهای‌ گوناگون‌ و وسایل‌ تزیین‌ شده‌ با خاتم‌ و منّبت‌ و معرق‌ چوب‌، انواع‌ رودوزی‌ها و اشیای‌ فلزی‌ ، همه‌ و همه‌ ،آرایش‌ دهنده‌ محل‌ زندگی‌ ایرانی‌ می‌باشند. صنایع‌ دستی‌ در معماری‌ ایران‌ تنها نقشِ مزّین‌ کنندة‌ فضا را ندارند بلکه‌ هر کدام‌ در جایگاه‌ خود کاربردهای‌ گوناگونی‌ دارد .

تزیین‌ بین‌ فضای‌ داخلی‌ و خارجی‌ شامل‌ درها و پنجره‌هاست‌. «درِ» بناها که‌ در گذشته‌ از چوب‌ ساخته‌ می‌شد مأوایِ سرپنجه‌ هنرمندانِ منّبت‌ کار و فلز کار بود. «در»های‌ کنده‌ کاری‌ شده‌ و منبت‌ کاری‌ همراه‌ با کلون‌های‌ بسیار زیبای‌ فلزی‌ ،جایگاه‌ و اهمیت‌ بنا را روشن‌ می‌ساخت‌. نقوشِ ایجاد شده‌ بر روی‌ درها هم‌ چون‌ نقوشِ نمادین‌، در هنرها جلوه‌گاهِ تفکر و فرهنگِ ایرانی‌ است‌. نقش‌ «خورشید» که‌ مهم‌ترین‌ نقشِ موجود بر روی‌ درها می‌باشد، علامتی‌ برای‌ روشنی‌، برکت‌ و سلامتی‌ برای‌ صاحبخانه‌ است‌ .

پنجره‌ نیز که‌ اشاعه‌ دهنده‌ نور و روشنی‌ به‌ فضای‌ داخلی‌ می‌باشد اکثراً با چوب‌، گره‌ چینی‌ می‌شود .و گاه‌ با شیشه‌های‌ رنگین‌ ،رنگین‌ کمانی‌ از نور را در فضای‌ داخلی‌ ایجاد می‌نماید .


حمد علی‌ محراب‌ بیگی‌

http://www.iranartnews.com/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=68

برای زیباتر کردن دکوراسیون منزل از چه رنگهایی استفاده کنیم؟

رنگ یکی از جالب ترین جنبه های دکوراسیون است. طراحان دکوراسیون امروزی تقریباً همه قوانین سابق در ارتباط با استفاده از رنگ های گوناگون و ترکیب آنها با یکدیگر را در هم شکسته اند و امروز هر رنگی را می توان در دکوراسیون منزل به کار برد. دیگر مرزها و محدویت های گذشته در کاربرد رنگ ها در دکوراسیون رعایت نمی شوند و شاید به همین دلیل انتخاب مجموعه رنگی دلخواه برای دکوراسیون یک خانه مشکل تر شده باشد. اما هنوز راه هایی برای تشخیص مجموعه رنگی مناسب برای هر خانواده وجود دارد. امروزه بیش از هر چیز به سلیقه و روحیات ساکنین خانه توجه می شود. هر یک از ما احتمالاً ایده هایی درباره رنگ های مورد علاقه خود داریم و انتخاب و سلیقه ما اغلب بهترین راهنما برای انتخاب مجموعه رنگی مناسب برای محل زندگی و منزلمان است. اگر به یک پارچه کنفی رنگ پریده، یک رومیزی بنفش پررنگ و یا لباس هایی به رنگ های زنده و درخشان تمایل دارید اینها می توانند راهنمای شما در انتخاب مجموعه رنگی مناسب برای منزلتان باشند. در قدم اول کلیه لوازمی که در منزل دارید و آنها را به خاطر رنگشان دوست می دارید در یک جا جمع کنید. این وسایل ممکن است عبارت باشند از یک روسری، یک سرویس بشقاب، صابون یا کارت تبریک و یا هر آنچه به واسطه رنگش مورد پسند شما است. کتاب ها و مجله هایی که در رابطه با ترکیب رنگ هستند، تهیه کنید و با مطالعه آنها اطلاعات کافی در رابطه با ایجاد ارتباط میان رنگ های گوناگون کسب کنید.
رنگ هایی که شما می پسندید، ترکیب آنها با یکدیگر در یک مجموعه واحد ، و تأثیر نور موجود در فضا بر آنها عواملی هستند که نتیجه کار را تحت تأثیر قرار می دهند.
هنگامی که رنگ های مورد پسندتان را انتخاب کردید با استفاده از مداد رنگی، مداد شمعی، آبرنگ و یا هر وسیله رنگ آمیزی دیگری که در اختیار دارید آنها را در کنار هم بر روی یک قطعه کاغذ سفید آزمایش کنید. اندازه سطوح رنگی مختلف را تغییر دهید و به آنها کمی سفید برای روشن تر شدن اضافه کنید. به چرخه رنگ مراجعه کنید و با استفاده از آن رنگ مورد نظرتان را یافته در کنار آن امتحان کنید. به خاطر داشته باشید که رنگ های منتخب شما وقتی بر روی سطح دیوارهای اتاق اجرا شوند تاثیری بسیار قوی تر از نمای آنها بر روی یک قطعه کاغذ خواهند داشت. وقتی به یک ترکیب رنگی رضایت بخش رسیدید توجه داشته باشید که تأثیر نور موجود در محیط و شرایط منزل خود را نیز در نظر بگیرید . به عنوان مثال دیوارهای زرد درخشان برای یک خانه آفتاب گیر در منطقه ای با آب و هوای گرم و آفتابی ، بسیار زیبا به نظر می رسند؛ اما همین رنگ بر روی دیوارهای یک اتاق شمالی که از نور طبیعی کمی بهره مند است نازیبا و کسل کننده خواهد بود. در چنین اتاقی استفاده از رنگ زرد خردلی نتیجه ای بسیار مناسب تر خواهد داشت. نور چه از نوع طبیعی و چه مصنوعی باشد تأثیرات مختلفی بر رنگ خواهد داشت و آگاهی از این امر هنگام طراحی رنگ یک فضا ضروری است. دقت کنید که در چه زمانی از روز و به چه میزان نور طبیعی به هر یک از اتاق های شما می تابد و رنگ مورد نظرتان برای هر یک از اتاق ها را در نور همان اتاق بیازمایید.
انتخاب رنگِ مناسب برای پوشش دیوارها اولین قدم در طراحی رنگی برای دکوراسیون هر اتاق است ؛ اما شاید یافتن رنگ های متناسب با آن برای دیگر اجزای دکوراسیون کمی مشکل تر به نظر برسد. استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود. استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود.
در این جا به برخی از اصطلاحات متداول طراحان دکوراسیون در ارتباط با رنگ اشاره می کنیم:
رنگ های آکسان: رنگ های تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است.
رنگ زمینه: رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه ، اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد.
رنگ های متضاد: این رنگ ها در کنار هم تاثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تاثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند.
رنگ های سرد: این رنگ ها حاوی مقدار زیادی رنگ آبی هستند، به عنوان مثال خاکستری هایی که شامل مقداری رنگ آبی باشند احساس سردی و سرما را در شما ایجاد می کنند در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز حس گرما را در بیننده القا می کنند و ویژگی دیگری خواهند داشت.
رنگ های مکمل: این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. به عنوان مثال می توان چند کوسن نارنجی تند را در زمینه ای از رنگ آبی نمونه بارزی از این ترکیب در نظر گرفت.
رنگ های غالب: رنگ غالب همیشه رنگی که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در مجموعه ای به کار رفته ، نیست بلکه رنگی است که بیش از بقیه رنگ ها نظر را به خود جلب می کند.
یک خانواده رنگی: شامل مجموعه ای از رنگ ها می شود که به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند برای مثال خانواده آبی شامل مجموعه ای از رنگ های آبی است که از یک سو با آبی سبزها شروع می شود و از سوی دیگر به رنگ های آبی بنفش ختم می شود. خانواده قهوه ای از رنگ قهوه ای و قهوه ای خاکستری تا پرده های نارنجی و قرمز را شامل می شود.
رنگ های گرم: این رنگ ها محتوی مقدار قابل ملاحظه ای قرمز هستند. حتی برخی از آبی ها نیز ممکن است به واسطه وجود مقداری قرمز در آنها در این مجموعه جای بگیرند.
رنگ های هم پرده: اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ ، این رنگ ها لزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند.

طراحی اتاق کودک

فرآیند رشد انسان ها، در کودکی، تاثیر بسزایی در شخصیت آنان دارد. عقیده بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت بر این است که شخصیت هر انسان در 7 سال اول زندگی او شکل می گیرد، فرآیند رشد کودک در سال های اولیه زندگی متاثر از عوامل بسیاری است. فعالیت، به عنوان عامل اصلی رشد و یادگیری کودک فرآیندی است که در ارتباط با فضا و محیط کودک، رشد همه جانبه او را موجب می گردد. فضاهای مرتبط با فعالیت کودکان باید دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنان باشد. تحقق این امر از طریق بکارگیری عناصر طراحی معماری که منطبق با شرایط جسمی و روانی کودک باشد، امکان پذیر است.
طراحی اتاق کودک می بایست با روحیه کودکان در تطبیق باشد و باید طوری طراحی شود که تا مدرسه رفتن کودک مورد استفاده قرار گیرد، از این رو در طراحی فضاهای کودکان، شناخت کودک اهمیتی خاص می یابد و از آنجایی که کودکان دنیای تخیلی خاص خویش را دارند، بسیاری از آنان در سنین زیر 7 سال، دنیا را آنطور که باید باشد مجسم می کنند، نه آنگونه که هست و همین امر باعث می شود محیط کودکان آن فضایی نباشد که معمار بدون شناخت، آن را طراحی می کند. چنان که وقتی معماری بر نمودهای سنتی زندگی از طریق تفاوت های مفهومی تاثیر می گذارد، برخوردهایی مطرح می شود که قبل از آن به طور کامل پنهان بودند و این چنین است که آشکار و هویدا می شوند.
شکل کلی فضای معماری کودکان از عناصری منحصر به فرد، برجسته و آنچه بر انگیزنده احساسات وی است، سرچشمه می گیرد. اشکال خالص هندسی رفتار ادراکی کودک را مورد توجه قرار می دهند و اجازه نمی دهند تا مفاهیم گوناگون در جزییات تصوری کودکانه مدفون بماند. نقاشی های کودکان نشان می دهد که کودکان در تصوراتشان، فضا را چگونه می بینند. آنها بطور دقیق و کامل (به عنوان کاربر ) فضا را قبول کرده و آن را با جزییات در ترسیماتشان بیان می کنند که خود مایه تعجب است.
کودکان معمولاًً دوست دارند در مورد اینکه اتاقشان چگونه دیده می شود، بحث کنند. آنها اظهارات مهمی می نمایند و نظراتی درباره رنگ اتاق و دیوارها و مبلمان مناسب خود را بیان می کنند و می خواهند در مورد آنها تصمیم پذیری شود. بدین گونه کودکان فرضیه طراحان را قطعی خواهند کرد. این فرضیه اساس طراحی خواهد بود که تصور کودکانه، اشکال معماری و شاخص مخصوص به خود را بر می انگیزد، مثل آنچه که اینگونه توسط کودک بیان می شود: شبیه به ماهی است، سر و چشم دارد، مثل قایق است اما بدون پارو.
اتاق کودک قلمرویی مخصوص به آنان است. آنجا برای آنان همچون جهان بزرگ تصور می شود. آنان در آنجا به موسیقی گوش فرا می دهند، بازی می کنند، در رویاهای خود فرو می روند، کتاب می خوانند و.... از این رو کودک همواره در حال جنبش و جنبیدن است و دوست دارد کنجکاوی و کاوش را همراه با بازی در دنیای خود انجام دهد، بنابراین محیط اطرافش باید مطابق با فعل و انفعال درون کودک باشد و حواس و حس کنجکاوی او را بر انگیزد. از این رو بهترین فضاها جهت کودکان می بایست، رنگارنگ، جذاب، پر مشغله و منظم، پر نشاط ولی با این حال آرامش بخش و در عین حال بی خطر باشد. نائل گشتن بدان ها تنها بوسیله برنامه ریزی دقیق میسر خواهد بود. از این رو با مد نظر گرفتن عناصر زیر خواهیم توانست در ایجاد محیطی مناسب و متناسب با حال و هوای آنان و هر آنچه در رشد و تعالی آنان تاثیرگذار است، فائق گردیم.
۱.مشورت: با کودک خود صبحت کنید؛ فعالیت های مورد علاقه او را بیابید و توجه نمایید او از چه چیزهایی لذت می برد. از صفات منحصر به فرد او به دقت مطلع شوید و بیابید که دوست دارد محیطش چگونه آراسته شود. کودکان باید کمک کنند تا محیط خود را بیافرینند، بدین گونه آنها یاد می گیرند، مسئولیت پذیر بوده و برای به ثمر رساندن کیفیت استعداد وجودی خود کوشش نمایند.
۲.مقیاس و مبلمان: طراحی فضای منطبق با شرایط کودکان به طور قطع بستگی به شناخت کافی از ویژگی های رشد آنان دارد. خصوصیات جسمی و روانی کودکان در مراحل مختلف رشد، اساس برنامه ریزی فضا و طراحی برای آنان است. اندازه میز و صندلی، کمدهای اسباب بازی و نیز ارتفاع مناسب دستگیره درها، دستشویی ها، شیرها و... ضروری است. اگر فضا و عناصر آن متناسب با اندازه های کودکان باشد، آنها به سادگی می توانند از فضاها و وسایل مربوط به خود استفاده کنند. قطعات متنوع مبلمان، نیمکت، میز و صندلی، تابلوها، قفسه ها و ... که با مقیاس و در حد و اندازه آنان ساخته می شود، اغلب برای هر بازی شکل ویژه ای به خود می گیرند.
۳.تقسیمات فضا: اتاق کودک باید به طریقی چند منظوره طراحی شود و از آنجایی که کودکان از اتاقشان برای بسیاری از فعالیت ها در کنار استراحت و خواب استفاده می کنند، تقسیمات و قلمروهای خاص و مشخص خود را طلب می کند. از قبیل فضایی برای مطالعه و بازی های مهیج و همچنین فضایی برای سرگرمی. فضای بازی باید در کنار فضای خواب و استراحت کودک و در ارتباط مناسب با آن طراحی شود. تجهیزات مورد نیاز در فضای بازی شامل: قفسه و صندلی، پارک کودک و... است.
۴.محدودیت ها: کودک در این مرحله کنجکاو و بی باک است؛ تا آنجایی که آنها هیچ گونه اطلاعی از خطر ندارند. از این رو با ایجاد قفسه ها نه تنها اشیایی مانند بطری و دارو در ارتفاعی مناسب و به دور از دست کودک در امان است، بلکه محیط نیز نظمی دوچندان می یابد.
۵.رنگ: رنگ های روشن به چشم بچه ها با شکوه هستند. برای دیوارها از کاغذ دیواری رنگی و یا رنگ شاد استفاده کنید و رنگ و بافت را به آنها اضافه نمایید. می توانیم حریم ها و همچنین لبه های دیوار را مشخص و برجسته نماییم و ابرها و ستارگان را بر سقف اضافه نماییم. کودکان رنگ های تابناک و درخشنده را دوست دارند؛ اما شما می توانید با به کار بردن رنگ های شاد و تابناک در روی هر دیوار محدوه ای رنگی را نیز معین کنید. رنگ های شاد و شفاف و آزاد، تصور کودکانه را بر می انگیزند و آنان را به آفرینش و خلاقیت تشویق می کنند. همچنین پیدایش یا ظهور دیوارهای روشن از قبیل استفاده از کارکترهای کارتونی و مانند آن در دیوارهای اتاق های کوچک می تواند بسیار مفید باشد.
۶.روشنایی: فضاهایی با نور طبیعی و شفاف اثر مثبت بر کودکان دارند. به عبارت دیگر اتاق های تاریک با نور مصنوعی و نامناسب اثر منفی در پی خواهند داشت. از این رو گزیدن نحوه و میزان روشنایی در اتاق کودک اهمیتی بس مهم را ایفا می نماید و تاثیر مهمی در خواندن و نوشتن و ایجاد آرامش و تمرکز آنان دارد. نور مناسب فضا را جهت محیطی آرام و مناسب برای مطالعه آماده می نماید. بررسی تاثیر میزان نور در شب نیز در روحیه آنان حائز اهمیت است.
۷.پنجره ها: پنجره و جهت آن در اتاق کودک اهمیتی ویژه دارد. از طریق آن نور شمالی به داخل می تابد و شادابی و سحرخیزی را به بار می آورد. کودکان پنجره هایی را که در تقابل و مرتبه چشمانشان است بیشتر دوست می دارند، بطوری که ایشان مجبور نیستند برای نگاه کردن به خارج قد بکشند. از سوی دیگر کودکان از میان پنجره ها حرکت خورشید را دنبال می کنند تا زمانی که به محل مشخصی برسد و غروب کند، فعالیت های خود را خاتمه می دهند.
در گرداگرد این عناصر کودکان بازی می کنند و از این طریق از تصوراتشان بهره می برند تا دنیای خودشان را بیافرینند. از این رو با ایجاد کنش و واکنش و ایجاد کنجکاوی خواهیم توانست کودک خود را به فکر فرو بریم. ایجاد کنش دنیای جدیدی را روی کودک خواهد گشود و او را در شناخت هر چه بیشتر پیرامون و دنیای پر رمز و راز خود تشویق خواهد نمود. چنان که معماری و عناصرش برانگیزنده نیروی حرکتی و تشویقی خواهند بود؛ آن هنگام دیگر پایانی بر این باور نخواهد بود.


محمرضا کاشانی

منابع:
معماری برای کودکان نوشته والتر کرونر- ترجمه احمد خوشنویس

متروی بیلبائو

متروی بیلبائو در تاریخ 11 نوامبر 1995 با هدف بهبود وضعیت حمل و نقل شهری که بطور خلاصه در زیر بیان شده در بیلبائو راه اندازی شد:
-- کاهش حجم ترافیک شهری در مناطق مرکزی شهر
-- افزایش ضریب استاندارد خدمات حمل و نقل در کلان شهر بیلبائو
-- عملکرد مترو بعنوان محور اصلی حمل و نقل منطقه
-- کمک به احیای وضعیت شهر نشینی و اقتصادی
ساخت متروی جدید بیلبائو در بهبود روند بازسازی شهری
منطقه کلانشهر بیلبائو نزدیک به یک میلیون جمعیت دارد که این میزان جمعیت حدود 78% جمعیت بیزکایا و 43% جعیت نهایی ناحیه باسک (ناحیه ای در شمال اسپانیا) را تشکیل می دهد.
خود بیلبائو به تنهایی در حدود نیم میلیون جمعیت را در خود جای داده است. این مکان جایی است که تمام خدمات شهری و استانی در آن متمرکز شده است و دو سوم از مسافرت های درون استانی این منطقه به این مکان ختم می شود.
زمانی که این مترو راه اندازی شد میزان ترافیک شهری در حدود 1150000 مورد در هر روز گزارش شد در صورتی که فقط نیم میلیون از این میزان شامل حمل و نقل عمومی بود.
به طور خلاصه این مسائل شامل مواردی بود که طراحان شهری و مدیران پروژه های شهری در ساخت مترو لحاظ کردند.
ساخت مترو بهترین راه حل
در نهایت بهترین راه حل برای حل این مشکل ساخت مترو بود مترو دقیاْهمان چیزی بود که مشکل ترافیکی شهر را حل می کرد. بدین ترتیب طرح ها و موارد عینی یک سیستم حمل و نقل جمعی که راحت، مطمئن، بی خطر و مستقل از دیگر وسائط حمل و نقل _چرا که مکان عبور و مرور مترو با دیگر وسائط نقلیه متفاوت است_ باشد مد نظر قرار گرفت.
علاوه بر این با ساخت مترو این وسیله حمل و نقل به کانون سیستم حمل و نقل شهری تبدیل می شد که با توجه به در بر گیری دیگر شیوه های حمل و نقل می بایست از هماهنگی خاصی در کل سیستم حمل و نقل بهره می برد.
مستدلاْ باید گفت پروژه مترو در واقع محتمل ترین راه در امکان استفاده از سیستم حمل و نقل شهری می باشد. بنابرین مترو باید از مرکز شهر ،جایی که بیشترین ازدحام جمعیت و به تبع آن بیشترین حجم ترافیکی در آنجاست، عبور کند و همچنین با صرف کمترین هزینه سرویس دهی با کیفیت مطلوب صورت گیرد.
کار اجرایی ساخت مترو
از ابتدای شروع پروژه همه نگاه ها متوجه طراحی و معماری ایستگاههای مترو بود. این موارد فقط بر روی مسائل زیبا شناختی مکان متمرکز نمی شد بلکه تمامی ابعاد کاربردی، سهولت رفت و برگشت مترو و راحتی استفاده از آن لحاظ شد.
معماری با نام نورمن فاستر و گروهش مسوول ساخت ایستگاه های زیر زمینی مترو در نواحی مرکزی شهر شدند.
علاوه بر آن در راستای تحقق اهداف فاستر که شامل ابتکار، سادگی و کارآیی طرح بود سازمان متروی بیلبائو یک هسته مرکزی که نتیجه ادغام مفاهیم معماری و مهندسی بود را بمنظور فراهم آوردن خطوط ارتباطی روان و سریع و ساخت فضایی با ویژگی های خاص تشکیل داد.
خصوصیات برجسته پروژه فاستر به قرار زیر است:
-- درونی: طرز ساخت ایستگاه های داخلی تونل
-- مدخل ورودی: سربالایی اتصال مدخل ورودی، پلکان ها و راههای عبوری
-- بیرونی: طرح و قالب چشم انداز شهری و آنچه در سطوح خیابان ها قابل رویت می باشد

سه عامل بالا در رابطه با ساختار ایستگاه ها می باشد: تونلی بسیار عظیم با اندازه 160 متر مربع که در آن مسیر عبور و مرور مترو، سکو ها و پلکان ها بنا شده است.
مدخل ورودی مخصوص عابرین پیاده باراهرویی که به پلکان ها و نهایتاْ به سکو ها و خیابان منتهی می شود طراحی شده است. راهرو و ردیف های اول پلکان به سقف متصل شده که همه این عوامل به زیبایی و کار آیی این مترو منجر گردیده است.
وسعت و پهنای بسیار زیاد تونل ها موجب شده که مسافران احساس خفگی نکرده و هر چه نیاز دارند در دسترسشان باشد.

ادامه مطلب ...