مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

نور در فضاهای داخلی

اگر از نور کامل و طبیعی خورشید که گستردگی و کیفیت آن قابل مقایسه با نورهای دیگر نیست صرف نظر کنیم، استفاده از نور آبی مصنوعی و چراغ های روشنایی، به نیازی ضروری و همیشگی تبدیل شده است.
به خصوص نقش نورپردازی در معماری داخلی بسیار مهم و جذاب می نماید. با افزایش کارآیی های صنعت برق و امکانات تکنولوژیک مربوط به آن، استفاده از محصولات وابسته به آن نیز رشد چشمگیری داشته است؛ چنانکه باید اذعان داشت روشنایی، راه را برای یک تحول در شناخت و طراحی معماری باز کرده است. این محصولات که مشتمل بر انواع چراغ ها و سیستم های روشنایی هستند، ابزار اصلی نورپردازی را تشکیل می دهند. با تنوع این ابزار، طراحان با مسئله ای مواجه می شوند و آن انتخاب صحیح وسیله نوری و تعیین محل مناسب برای آن است. چنین مشکلی پیچیده تر از تامین کمی نور است. اگر چه لامپ های عریان قادرند نیازهای کمی نور را به آسانی مرتفع کنند، واضح است که جنبه های دقیق تامین آسایش و نکات ظریف زیبایی شناسی از عهده این وسایل ساده برنمی آید. در حقیقت گره کار در تهیه و تامین نور نیست بلکه تنظیم منابع نوری برای خلق محیط مناسب بصری، مسئله اصلی است.
در بررسی های انجام شده پیرامون استفاده افراد از نور و چگونگی نورپردازی منازل مسکونی خود، اطلاعاتی راه گشا به دست آمده است که راه را برای راهنمایی تولیدکنندگان، طراحان و نهایتاً استفاده کنندگان باز می کند یا باعث سوق دادن آنان به سمت استفاده از منابع نوری مطلوب و راهنمایی عموم به استفاده درست از منابع در اختیار می شود. ابتدا این نکات را مرورکرده و در ادامه، نکاتی را درباره روشنایی عمومی از نظر می گذرانیم. افراد مورد مطالعه در این مبحث در پاسخ به سؤالی در زمینه استفاده از نور عمومی و موضعی در محل زندگی خود اکثراً اذعان دارند که نور عمومی را بیشتر از نور موضعی در محل زندگی خود استفاده می کنند. 75% افراد، نور عمومی و 25% نیز نور موضعی را مورد استفاده قرار می دهند. در مورد استفاده از انواع مختلف چراغ های روشنایی، بازار خرید و استفاده به ترتیب با 50% و 35% و۱۰% در اختیار چراغ های سقفی، دیواری و پایه دار زمینی قرار می گیرد که این خود می تواند موید استفاده بیشتر مردم از نورهای عمومی در محل زندگی خود باشد. رنگ غالب نورهای مورد استفاده نیز حکایت از این دارد که نورهای با رنگ سرد، بیشتر از رنگ های گرم در بین مردم طرفدار دارد. اکثر مصرف کنندگان و خریداران چراغ های روشنایی هنگام خرید محصول مورد نظر، اولویت هایی را برای آن مدنظر دارند که زیبایی منبع نوردهنده، کیفیت نوردهی آن، قیمت و نصب و نگهداری آن، به ترتیب از عوامل دخیل در خرید و جذب مشتریان به محصولات است.
در اینجا به بررسی عواملی می پردازیم که عوامل اصلی در روشنایی محیط هستند. قابلیت دید در ناحیه تامین روشنایی، مهمترین نیاز استفاده کننده در محیط است. این قابلیت به عواملی بستگی دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
شدت روشنایی: برای هر ناحیه تامین روشنایی خاص باید میزان منابعی از شدت روشنایی ایجاد شود. شدت روشنایی در سراسر ناحیه ای که تامین روشنایی آن مدنظر است باید به طور معقولی یکنواخت باشد. این بدان معنی است که سر تا سر اتاق باید به میزان مناسبی روشن شود. این امر به منظور اجتناب از ایجاد نواحی تاریک با وسعت زیاد است که ممکن است در حالتی که شخص بایستی از ناحیه تامین روشنایی مربوط به خود به اطراف نگاه کند بر تطابق چشم اثر بگذارد.
شدت روشنایی باید با استانداردهای مربوطه انتخاب شود.
سطوح مجاور: از تفاوت زیاد در شدت روشنایی سطوح مجاور باید اجتناب شود. تفاوت بین شدت روشنایی سطوح مجاور نباید از نسبت ده به یک تجاوز کند. از این رو درخشندگی اطراف ناحیه تامین روشنایی باید کمتر از درخشندگی خود ناحیه تامین روشنایی باشد؛ در غیر این صورت، قابلیت دید در این ناحیه، مختل می شود.
همچنین ممکن است باعث خستگی چشم شود، زیرا در این حال باید خود را دو برابر شرایط جدید تطبیق دهد. ( مثل هر بار که چشم از صفحه تلویزیون به اطراف منحرف می شود و دوباره به صفحه بر می گردد).
در صورت تداوم این کار، چشم خسته شده و منجر به ناراحتی هایی از قبیل سردرد، خستگی مفرد و غیره می شود.
حفظ شدت روشنایی: به منظور اطمینان از اینکه شدت روشنایی مورد نظر همواره تامین می شود، باید تدابیری برای حفظ شدت روشنایی، تعمیر و نگهداری و تمیزکردن چراغ ها اتخاذ شود.
شدت روشنایی نباید هرگز به کمتر از 80 درصد مقدار توصیه شده افت کند. در طراحی های خوب روشنایی، برای جبران تقلیل نوردهی در نتیجه کهنگی لامپ و تجمع آلودگی روی چراغ ها، شدت روشنایی اولیه، بیشتر از مقدار لازم در نظر گرفته می شود.
کنترل خیرگی چشم: به منظور پیشگیری از ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم ناشی از منابع نوری، درخشندگی آنها در زاویه های دید معمولی باید محدود شود.
لامپ های بدون پوشش، باعث ایجاد خیرگی ناراحت کننده چشم می شوند زیرا درخشندگی آنها معمولاً خیلی زیاد است. این امر در مورد لامپ های فلورسنت بدون پوشش در حالتی که کار مداوم در زیر نور این لامپ ها مورد نیاز است نیز صادق است.
چراغ هایی همانند لامپ فلورسنت از نوع بلند با پایه های باریک، بدون استفاده از وسایل کنترل چشم از قبیل پخش کننده های منشوری یا شبکه ای به کار می روند. با این حال، در حالی که مدت زمان قرارگیری در زیر نور لامپ های فلورسنت بدون پوشش برای مثال در راهروهای اتاق استراحت و غیره کم باشد، استفاده از آنها قابل قبول است.
انعکاسات ناخواسته: برخی از انعکاسات ممکن است در کارایی یا راحتی اشخاص، اختلال ایجاد کنند؛ مثلا انعکاس نور از روی سطوح براقی که روی آنها مطالبی نوشته شده است. معمولاً این امر خارج از کنترل طراح روشنایی است؛ زیرا به وضعیت قرارگیری در ناحیه تامین روشنایی نسبت به منبع نوری بستگی دارد. توزیع روشنی سطوح داخلی اصلی: علاوه بر کنترل درخشندگی منابع نوری، روشنی سطوح داخلی اصلی از قبیل دیوارها، سقف ها و غیره از طرق زیر حاصل می شود:
۱ - درنظرگرفتن ضرایب انعکاسی مناسب برای سطوح
۲ -تامین روشنایی مناسب برای سطوح
هدف از اتخاذ این تدابیر، اجتناب از تفاوت های بیش از حد روشنی سطوح وسیع است که در میدان دید قرار دارند. تفاوت های خیلی زیاد در روشنی سطوح همانند و درخشندگی بیش از حد منابع نوری باعث خستگی مفرط چشم ها می شود. از طرفی در صورتی که روشنی، خیلی یکنواخت باشد، تاثیر آن ایجاد محیط خسته کننده یا افسرده کننده است. با اینکه توزیع روشنایی عمومی عامل اصلی است ولی شدت سایه ها نیز در محیط تاثیر می گذارد. شدت سایه ها به وسیله نوع توزیع نور تعیین می شود. مثلاً نوردهی با زاویه بسته باعث ایجاد سایه هایی با شدت زیاد می شود؛ در حالیکه لامپ های فلورسنت سایه هایی ملایم ایجاد می کنند. سایه های با شدت زیاد، معمولاً مناسب نیستند؛ به جز مواردی که هدف، ایجاد جلوه های ویژه باشد.
انتخاب مستقیم روشنایی: سیستم های روشنایی باید به گونه ای انتخاب شوند که توزیع روشنی مورد نیاز را ایجاد کنند. این بدین معنی است که در مورد آویز یا چراغ هایی که روی سطوح نصب می شوند، در دفاتر کار و اماکن، حداقل 30 درصد نور منتشره باید به طرف بدن باشد. در این صورت می توان از کافی بودن روشنی سقف اطمینان حاصل کرد.
روشنایی غیرمستقیم: نحوه عمل این نوع روشنایی به صورت توکار است. در این روش همه نورها به طرف سقف هدایت می شود و سایر سطوح در اتاق به وسیله انعکاس متقابل روشن می شود. نتیجه این امر، خسته کننده است؛ زیرا توزیع روشنی بیش از حد یکنواخت است. همچنین این نوع روشنایی کارایی خوبی ندارد و فقط در موارد خاص باید از آن استفاده کرد. محل قرارگیری چراغ ها: ترتیب قرارگیری چراغ ها به منظور نیل به توزیع روشنی دلخواه لازم است به گونه ای باشد که نورکافی به قسمت های بالایی دیوارها و سقف برسد.
این امر عموماً نیاز به یک طرح قرارگیری چراغ ها در فواصل یکنواخت دارد تا بدین ترتیب شدت روشنایی مورد نیاز در صفحه مربوط به ناحیه تامین روشنایی حاصل شود. در حالی که ترتیب قرارگیری به صورتی است که فواصل بین چراغ ها از مقدار حداکثر نسبت به فاصله به ارتفاع نصب تجاوز نمی کند و فاصله از دیوارها نصف این فاصله است.
در مورد توزیع با زاویه بسته: به منظور حصول اطمینان از اینکه روشنی دیوار کافی است چراغ ها را لازم است حتی نزدیک تر به دیوارها قرار داد. در مورد چراغ های با نوردهی به طرف بالا لازم است آنها را در فاصله حداقل 150 سانتی متر از نصف و حتی بیشتر از آن قرار داد؛ به طوری که نور به طرف بالا به خوبی روی سقف توزیع شود.
رنگ و ترتیب رنگ ها: علاوه بر انعکاسات مناسب، سطوح باید دارای رنگ های مناسبی باشند. به طور کلی رنگ ها نباید قوی یا خیلی ضعیف باشند. رنگ های قوی می توانند باعث خستگی مفرط چشم شوند. مخروط های چشم در اثر خسته شدن باعث دیگرگونی تاثیر رنگ ها می شوند. رنگ های ضعیف نیز به همین صورت باعث خستگی چشم می شوند.
ترتیب رنگ ها در قسمت اصلی داخل اماکن بایستی ساده و غیر مزاحم باشد. به کمک مراکز آسودن بصری به شکل صفحات آویزان از دیوار مثل تقویم و ... محیطی که از نظر بصری رضایت بخش است، ایجاد می شود. از پنجره ها نیز برای این منظور استفاده می شود.
رنگ های گرم عبارتند از: قرمز، زرد، کرم، قهوه ای و... .
رنگ های سرد عبارتند از: آبی ها و سبزها و... .
انتخاب رنگ به محیط احساسی که تمایل به ایجاد آن است، بستگی دارد. رنگ های گرم از لحاظ بصری مهیج هستند؛ در حالی که رنگ های سرد، آرامبخش و متعادل هستند. تاثیر دیگر رنگ های گرم یا سرد روی اندازه های ظاهری اتاق است که کوچک تر و بزرگ تر از مقدار واقعی به نظر برسند. رنگ های گرم باعث کوچک تر به نظر رسیدن اتاق می شوند؛ در حالی که رنگ های سرد، اتاق را بزرگ تر نشان می دهند.
انتخاب رنگ نور منبع نور به عوامل زیر بستگی دارد:
۱ -کاری که در ناحیه تامین روشنایی انجام می شود.
۲ - شرایط داخل اماکن
۳ - سازگاری با سایر منابع نوری موجود مثل لامپ های نور زرد
برخی از کارهایی که در ناحیه تامین روشنایی انجام می گیرند، نیاز به منابع نوری با بازده رنگ بسیار خوب دارند. مشخصه های منابع نوری در هر دو مورد بازده رنگ و دمای رنگ برای این کاربردها معمولاً در استانداردهای مربوطه تعیین می شوند.
انتخاب دمای رنگ به شدت روشنایی بستگی دارد. در شدت روشنایی کم، نیاز به دمای رنگ پایین است و در شدت روشنایی زیاد، نیاز به دمای رنگ بالا . این انتخاب احتمالاً پیرو این مسئله است که نور روز معادل دمای رنگ بالا با شدت روشنایی زیاد پنداشته می شود، در حالی که دمای رنگ پایین که بشر هنگام شب در اطراف آن می نشست، برابر با شدت روشنایی کم تصور می گردید. انتخاب صحیح منابع نوری و ترتیب رنگ ها یک امر تجربی است، زیرا در مورد اینکه رنگ های مختلف در زیر نور منابع نوری مختلف و در محیط های مختلف چگونه به نظر خواهند رسید جز با تجربه شخصی نمی توان نظر داد.
رنگ نور آن تاثیر حسی است که به وسیله مجموعه طول موج های مختلفی که توسط چشم دریافت می شود، ایجاد می گردد. رنگ نور را نباید به عنوان یک مشخصه سطوح منعکس کننده نور تلقی کرد. رنگ نورهای منعکس شده از سطوح، به انتخاب نوع منبع نوری بستگی دارد. نهایتاً اینکه تصمیم گیری در مورد اینکه یک سطح رنگی در زیر نور یک منبع نور خاص چه رنگ به نظر خواهد رسید با استفاده از تجربیات عملی ممکن می گردد.
مبلمان و نمادهای زندگی امروز
مازیار قاسمی نژاد- نمادهای زندگی امروز چیست؟ آیا طرح باید در خدمت این نمادهای نوین قرار گیرد و پاسخ این سئوال چگونه باید عملی شود؟ شاید برخی از مردم به خاطر نفرت از زندگی ماشینی، بیشتر به اشکال کلاسیک علاقه مند باشند، اما آیا این فرم ها (در ذات خود) آرمش لازم را برای کاربر فراهم می کنند؟ فرم های نمادین نوین چه ماخذ تاریخی دارند و آیا باید لزوما دارای چنین منابعی باشند؟ راههای خلاقیت با نمادهای نوین چیست؟ معیارهای نقد این گونه آثار چه باید باشد؟ ذهنیت فرد ایرانی نسبت به زندگی مدرن چیست؟ آیا مدرن همان ماشینی است؟ موضع ما در قبال تاریخ مان چیست و آیا وظیفه ای در باب آن داریم؟ آیا باید به روش های دستی و تولید خرد مقیاس روی آوریم؟ و سئوال های فراوانی که باید به بحث و آزمایش گذاشته شوند تا فلسفه لازم برای تفکر در این زمینه یافته شود.
در تولید صنعتی، طراحی مبلمان وظیفه متخصصان و هنرمندان طراحی صنعتی است. در طراحی مبلمان گاهی مهارت طراح به صرف یک ایده خلاقانه با ساختمانی بی عیب به رخ کشیده می شود. گاه نمادهای صنعتی، ماشینی یا ریاضی چنان در طرح یک مبلمان تاثیر می گذارند که بعید به نظر می رسد بتوانند آرامش طولانی مدت را ایجاد کنند. گاه طرح ها اشاره یا کنایه ای از یک مفهوم (مثل پرواز) هستند، شاید بتوان به تعبیری دیگر آنها را نیز در آثار سمبلیک طبقه بندی کرد.
در تولید انبوه، زبان و گویش یک طرح به واسطه جزییات و مصالح آن از ذهن طراح به ذهن مصرف کننده منتقل می شود و واژگان آن چیزهایی از قبیل بازاریابی، مواد اولیه و سیستم های تولید، مونتاژ، حمل ونقل، و انبار است. اما از زاویه دیگری نیز می توان به طراحی مبلمان نگاه کرد؛ تولید دستی. در این سیستم، نمادهای تاریخی کاربرد گسترده تری دارند زیرا با نوعی از خلاقیت در طرح و اجرا به طور همزمان سر و کار دارند.
سازنده (اغلب، نجار) همان طراح است و با کارفرمای (مخاطب، مشتری) خود به طور مستقیم ارتباط دارد پس گاهی مجبور می شود برای جلب توجه وی و گاه برای دل خود یا اثبات مهارت هایش به همکاران، فرم هایی را به تجربه بگذارد که در سوزن دوزی یا گچبری کاربردهای بیشتری دارند، یا متعلق به سبک خاصی در طراحی معماری هستند.
مرتضی فاتحی ادامه مطلب ...

چرا از رنگ می ترسیم ؟

اکثر افراد با تغییرات ظاهری حاصل از تغییر رنگ آشنا هستند، اما چه تعداد از افراد به تغییرات به وجود آمده در فضا توجه می کنند؟ گاهی ما با فضاهای خاصی روبه رو می شویم که نیازمند راه حل هستند.
به عنوان مثال یک اتاق باریک با سقف مرتفع بدون تناسب به نظر می رسد. در این مورد شاید نصب یک سقف کاذب یا استفاده از رنگ تیره در سقف، مناسب باشد.
گذشته نمونه هایی از تقسیم بندی فضایی را نشان می دهد که ممکن است برای روشی که ما امروزه زندگی می کنیم مناسب نباشد. در دهه های 1960 و 1970 پلاستیک و قطعات فلزی به وفور در محیط های داخلی به کار گرفته می شدند. امروزه، با توجه به اینکه اصل کلی همان است، روش برخورد با استفاده از پانلهای سبک، آجرهای شیشه ای، صفحات حصیری تاشو در رنگ بندی های خاص، تغییر کرده است.
رنگ، یکی از اثرگذارترین عناصر فضایی بر ذهن انسان است. نمود رنگ قرمز به عنوان القا کننده حرارت، آبی القا کننده سردی، سبز القا کننده سرزندگی و ... نشان دهنده تأثیر بارز رنگ بر احساس و ذهنیت انسان است. روانشناسی رنگ و اینکه چگونه رنگ، رفتار انسان را تحت تأثیر قرار می دهد، امروزه به عنوان یک مبحث مهم موضوع مطالعه و تحقیق در دانشگاهها است. اتاق های بیمارستان، کلاس ها، رستوران ها و ادارات به گونه ای رنگ می شوند که رفتار و حالات روانی کاربران این محیط ها را تحت تأثیر قرار دهند.
همانطور که محصولات داخل قفسه های یک سوپر مارکت در رنگ هایی بسته بندی می شوند که توجه خریدار را جلب کرده و او را تشویق به خرید کنند. بنابراین چرا افراد در مورد استفاده از رنگ در محیط خانه مردد هستند؟ چرا فضای بی رنگ و خنثی برای عموم مردم ایده آل شده است؟ چرا ما از رنگ می ترسیم؟
اولین گام برای کنار گذاشتن ترس در استفاده از رنگ، فهمیدن تأثیرات روانشناختی آن بر روی انسان است. رنگ قرمز به عنوان تحریک کننده اشتها شناخته شده، بنابراین یک رنگ عالی برای اتاق غذاخوری است. آبی و سبز، هر دو تازه و آرامش بخش هستند و رنگ هایی از طبیعت هستند که می توانند بهترین انتخاب ها برای اتاق خواب باشند.
زرد و نارنجی مثل خورشید پرانرژی هستند بنابراین می توانند انتخاب های خوبی برای فضاهایی که انسان نیاز به فعالیت و صرف انرژی دارد، مثل آشپزخانه باشند.
نارنجی در حالت کم رنگ برای یک اداره مناسب است و همان تأثیر پرانرژی قرمز و نارنجی را دارد، اما بدون جلب توجه است.
تکنولوژی معاصر از جمله تصاویر، مانیتورها، پوستر ها و... امتیاز استفاده از ترکیب بندی شدید رنگ ها را بوجود آورده است، به عنوان مثال بنفش با سبز مغز پسته ای، فیروزه ای با نارنجی و... اما باید در انتخاب و ترکیب رنگ ها با هم بسیار دقت کرد.
رنگ بنفش و سبز مغز پسته ای با هم همخوانی دارند، زیرا رنگ مکمل می باشند و در دایره رنگ در مقابل هم قرار دارند. رنگ فیروزه ای و نارنجی هم به همین ترتیب هستند. شاید تصور کنید که نارنجی و سرخ متضاد هستند در حالی که در دایره رنگ کنار هم قرار می گیرند و دارای هارمونی هستند. خریدن یک دایره رنگ، که در آن نحوه ارتباط رنگ ها و چیدمان آنها و رنگ های مکمل مشخص شده است و در اکثر فروشگاه های لوازم هنری وجود دارد، با ارزش است تا قبل از خریدن زرد گریپ فوروتی و سبز زیتونی برای رنگ کردن اتاق خواب، نگاهی به آن بیندازید.
این به این معنا نیست که رنگ های دراماتیک و ملایم هیچ جایگاهی در ترکیب رنگ ما ندارند. تا کنون خانه های بسیاری به رنگ بژ و کرمی و تنالیته های آن رنگ آمیزی شده اند و رنگ استاندارد معمول برای خانه های جدید مگنولیایی است. دیوار هایی به رنگ های ملایم و نامحسوس مثل استخوانی، برای زندگی کردن بسیار مناسب هستند اما ایجاد کنتراست در آنها با انتخاب رنگ های خاص در لوازم جانبی منزل و روکش ها و رومبلی ها باعث روح بخشی به فضا می شود. قالیچه های چند رنگ،سرامیک ها یا شیشه های رنگی، نقاشی های رنگی و پر نشاط، کوسن های نرم با رنگ های درخشان و... باعث روح بخشی و عدم یکنواختی فضا می شوند. این ترکیب بندی ها علاوه بر تغییر محیط نشاندهنده خصوصیات شخصی شما هستند.
رنگ های قوی و شدید بهترین انتخاب ها برای فضاهایی هستند که کاربری کمتری دارند و شخص مدت زمان کمتری را در طول روز در آن می گذراند. راهرو ها و رختکن ها برای این مورد مناسب هستند و هیچ کس زمان زیادی را در این فضا ها نمی گذراند. صرفا به خاطر اینکه این فضا ها ممکن است کوچک یا باریک باشند، از استفاده از رنگ های تند نترسید. یک رختکن کوچک، یک رختکن کوچک است و رنگ سفید هیچ تغییری در آن به وجود نمی آورد، پس چرا از رنگ شرابی یا سرمه ای برای رنگ کردن آن استفاده نکنیم؟ یک رنگ صورتی با یک آبی کبود شیک به همراه مقدار کمی یشمی ممکن است بهترین انتخاب برای اتاق شما باشد. مهمترین چیز توجه به کمیت است. ابتدا رنگ اصلی خود را مشخص کنید و سپس مقدار رنگ های بعدی را تعیین کنید.
به بافت و زمینه رنگ مورد استفاده خود توجه کنید. یک اتاق غذاخوری به رنگ قرمز روشن می تواند با استفاده از لعاب های مختلف متعادل تر شود و از حرارت آن کاسته شود. به این ترتیب رنگ اصلی حفظ می شود و درجه روشنی آن تغییر می کند. همچنین رنگ ها می توانند برای القای تأثیرات غیرواقعی استفاده شوند. مثلاً یک مبلمان قدیمی ارزان قیمت، با تغییر رنگ روکش آن می تواند گرانقیمت به نظر برسد.
زمانی که در جستجوی ایده برای تصمیم در مورد رنگ اتاق خود هستید، به مبلمان و اشیای موجود در آن توجه کنید. ممکن است نقاشی یا قالیچه ای داشته باشید که الهام بخش شما باشد. بسیاری از طراحان داخلی ترکیب رنگ های خود را از یک رنگ خاص الهام می گیرند. به اطراف خود نگاه کنید شاید یک گلدان ارغوانی قدیمی با پوشش قرمز قفسه کتاب های شما نقطه شروعی برای انتخاب رنگ شما باشند.
رنگ های شاد را انتخاب کنید و از آنها لذت ببرید.
الهام علوی زاده ادامه مطلب ...

معماری بیمارستان

در حالی که بیمارستان‌ها در گذشته آگاهانه جهت مصارف پزشکی، جراحی طراحی می‌‌شدند امروزه می‌توان شاهد تغییر جهت به سوی انسانگرایی در امکانات بیمارستانی بود. بیمارستانهای امروزی بیشتر به هتل شبیه هستند. وجود فضای اقامتی دارای اهمیت بیشتری نسبت به طرح‌های سرد بهداشتی در بیمارستانهای گذشته است. مدت زمان بستری و اقامت بیمار به طور پیوسته کوتاهتر می‌شود و علاقه به اتاق‌های یک تختی یا دو تختی (در خصوص بیمارهای
خصوصی) بیشتر شده است
قسمت بندی و تعین محدوده
یک بیمارستان عمومی به بخشهای مراقبت، معاینه و درمان، انبار و محل نگهداری موقت زباله، اداری و فن آوری تقسیم می‌شود. قسمت‌های اقامتی و احتمالا بخش‌های آموزشی و پژوهشی و همچنین بخشهای حمایتی برای عملیاتهای خدماتی نیز در یک بیمارستان عمومی وجود دارند
انواع بیمارستانها
بیمارستانها را می‌شود به گروههای زیر تقسیم کرد: کوچکترین (تا 50تخت)، کوچک (تا150 تخت)استاندارد(تا600 تخت) و بزرگ. حمایت کنندگان مالی بیمارستانها ممکن است دولت، بنیادهای نیکوکاری یا خصوصی یا ترکیبی از اینها باشند. بیمارستانها را می‌توان از جهت نوع فعالیت به بیمارستانهای عمومی، تخصصی و دانشگاهی تقسیم کرد.
بیمارستانهای دانشگاهی
بیمارستانهای دانشگاهی با بیشترین ظرفیت خدماتی را می‌توان برابر با دانشکده‌های پزشکی و بیمارستانهای عمومی بزرگ دانست. آنها امکانات تشخیص و درمانی گسترده‌ای دارند و به طور اصولی پژوهش و آموزش را به پیش می‌‌برند.سالنهای سخنرانی و اتاقهای تشریح بایستی طوری گنجانده شوند که فعالیت بیمارستان توسط ناظرین مختل نشوند. بخشها باید بزرگ باشند تا هم ملاقات کنندگان و هم ناظران را در خود جای دهند. امکانات و نیازهای ویژه بیمارستانهای پزشکی ایجاب می‌کند اتاقها به صورت ویژه‌ای طراحی شوند.
مفهوم طرح ریزی
موقعیت:
محل پروژه باید دارای فضای کافی برای بخشهای اقامتی مستقل و دپارتمانهای مختلف بیمارستان باشد. بایستی در منطقه آرام باشد و در آینده نیز احتمال ساخت و ساز در اطراف آن وجود نداشته باشد مگر اینکه توسط محلهای مجاور تفکیک و مستثنی شده باشد. تجهیزات نبایستی بر اثر مه گرفتگی، باد شدید، گردوغبار، دود، بو وحشرات آسیب ببیند. زمین نباید آلوده باشد و برای گسترش فضا، زمینهای آزاد اطراف نیز در نظر گرفته شوند
جهت:
بهترین جهت برای اتاق درمان و جراحی بین شمال غربی و شمال شرقی است. نمای بخش پرستاری در جهت جنوب به جنوب شرقی مناسب است آفتاب صبحگاهی دلپذیر، گرمای کم، مزاحمت کم نور آفتاب (احتیاج به تاریک کردن اتاق نیست)، هوای ملایم در عصر ها، اتاقهایی که رو به شرق و غرب هستند به نسبت دارای آفتاب گیری بیشتر هستند اگر چه از آفتاب زمستانی بهره کمتری می‌‌برند. جهت بخشهای بیمارستان که دارای اقامت متوسط کوتاهی هستند مهم نیست برخی مقررات انظباطی تخصصی حکم می‌کنند که بیماران در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگیرند که اتاقهای رو به شمال برای آنها مناسب است
تصویر:
یک بیمارستان قرار است گسترش یابد، طراحی آن شامل چهار فاز سازندگی می‌شوند یک محیط بسته بزرگ که شامل یک پارک ساخته خواهد شد که پنجره‌ها بتوانند رو به آن باز شوند بدون آنکه صدا مزاحمت ایجاد کند
اشکال ساختمانی درمانگاه بیماران سرپایی:
محل درمان بیماران سر پایی دارای اهمیت ویژه‌ای است. جداسازی مسیر بیماران سرپایی و بیماران بستری شونده باید در اوائل برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد.با این حال راه دسترسی به دپارتمانهای پرتو ایکس و جراحی بایستی نزدیک باشد. امور مربوط به بیماران سرپایی هر روز مهمتر می‌شوند. بنابراین به اتاق‌های انتظار بزرگتر و اتاقهای درمان بیشتری نیاز است
راهروها:
راهروها باید برای بیشترین جریان گردشی طراحی شوند. در کل، راهروهای دسترسی بایستی حداقل دارای 50/1 متر پهنا داشته باشند. راهروهایی که بیماران را با تخت متحرک جابجا می‌کنند باید حداقل دارای پهنای موثر 25/2 متر باشند. سقف معلق در راهروها می‌توانند تا 40/2 متر ارتفاع داشته باشند. پنجره‌های نورگیر و هواگیر نبایستی بیش از 25 متر از یکدیگر فاصله داشته باشند. پهنای مفدار راهروها نباید توسط برآمدگیهای دیوار، ستونها و عناصر دیگر ساختمان مختل و محدود شود. در را هروهای بخش باید با توجه به مقررات داخلی در برای خروج دود سیگار تعبیه شود
درها:
در طراحی درها بهداشت باید در نظر گرفته شود. لایه سطحی در بایستی دارای مقاومت بلند مدت در برابر نظافت مداوم توسط تمیزکننده‌ها و میکروب کشها باشد و بایستی طوری طراحی شود که مانع انتقال صدا، بوهای نا مطبوع و جریان هوا باشند. درها نیز بایستی دارای همان استاندارد عایق بندی در برابر صدا باشد که دیوارهای اطراف از آن برخوردارند. چوب دو روکشه در باید حداقل توانایی کاهش صدا تا25 دسی بل را داشته باشد. ارتفاع دقیق دربها به نوع و عمل آنها بستگی دارد
درهای معمولی m 20/2 -10/2
دروازه‌های عبور وسایل نقلیه m 50/2
ورودی انتقالات m 80/2- 70/2
حداقل ارتفاع در جاده‌های ورودی m 50/3
پله ها:
به خاطر دلایل سلامتی، پله‌ها بایستی طوری طراحی شوند که در مواقع لزوم ظرفیت تمام گردش عمومی را داشته باشند البته مقررات ساختمان سازی ملی نیز بایددر نظر گرفته شوند. پلکانها باید در هر دو طرف نرده داشته باشند و بدون بر آمدگی پیشبن باشند(بدون لبه برآمده) پله‌های پیچ دار (حلزونی) نمی‌توانند در مقررات مربوط به پله‌ها گنجانده شوند.پهنای موثر عرض پله‌ها و پاگردها باید حداقل دارای 50/1 متر باشند واز50/2 متر تجاوز نکنند. درها نباید پهنای مفید پاگردها را اشغال ومحدود کنند و با توجه به مقررات بیمارستان، درهای رو به راه پله باید به طرف خروجی باز شوند. می‌توان پله‌هایی با ارتفاع 170 میلی متر داشت و حداقل عمق پاگذار ان 280 میلی متر باشد , بهتر است نسبت ارتفاع به عمق پاگذار 150 تا 300 میلی متر باشد.
آسانسور ها:
آسانسورها انسانها، دارو ها، ملحفه‌ها و تختهای بیمارستانی را بین طبقات جابجا می‌کنند و به خاطر مسائل بهداشتی و زیبایی بهتر است آسانسورهای جداگانه‌ای را برای هر کدام این اهداف در نظر گرفت. در ساختمانهایی که مراقبت، معاینه و درمان در طبقات بالایی انجام می‌‌گیرند حداقل دو آسانسور برای انتقال تخت لازم است. اتاقک آسانسور باید به اندازه‌ای باشد که جا برای یک تخت ودو همراه وجود داشته باشد. سطوح داخلی کابین باید صاف، قابل شستشو و به راحتی قابل ضد عفونی باشد. کف آن نباید سر باشد چاه آسانسور باید ضد آتش باشد. برای هر صد تخت یک آسانسور چند منظوره باید تعبیه شود و تعداد این آسانسورها در بیمارستانهای کوچکتر حداقل دو دستگاه باید باشد، بعلاوه حداقل بایستی دو آسانسور کوچکتر برای تجهیزات قابل حمل، کارکنان وملاقات کنندگان وجود داشته باشد
ابعاد دقیق آسانسور: m 20/1 × 90
ابعاد دقیق چاه آسانسور: m 50/1 × 25/1
مسیریابی
برای جلوگیری از انتقال میکروب بر اثر تماس، فعالیتهای مختلف جداگانه‌ای می‌‌بایست صورت گیرد. سیستم تک راهرویی که در آن بیماران جراحی شده و بیماران آماده جراحی، کارکنان آماده جراحی و کارکنان پس از انجام عمل و حمل وسایل تمیز و کثیف از یک راهرو استفاده می‌کنند دیگر استاندارد نیست. بهتر است سامانه دو راهروی داشته باشیم که در آن بیماران و کارکنان یا بیماران و وسایل غیر تمیز از یکدیگر جدا باشند. هنوز بهترین نوع این موارد مشخص نشده است و بنابراین به صورت جداگانه در نظر گرفته می‌شوند. یک راهبرد موثر، جدا کردن جریان بیماران از محل کار مورد استفاده کارکنان گروه جراحی است
اتاقهای جراحی اصلی
تعدادی اتاق ملزومات و کار در مجاورت مستقیم اتاق جراحی هستند. اتاق جراحی باید به گونه‌ای طراحی شود تا هر چه بیشتر به شکل مربع شباهت داشته باشد تا کار در هر جهت از تخت جراحی به راحتی انجام گیرد.
اندازه مناسب می‌تواند 50/6 × 50/6 متر با ارتفاع 3 متر و اضافه ارتفاع 70/0 متر برای تهویه و خدمات دیگر باشد,
اتاقهای جراحی بهتر است یکسان باشد تا حداکثر انعطاف پذیری را داشته باشند و عملها روی میز قابل حملی صورت گیرد که بر روی پایه‌ای ثابت در وسط اتاق سوار شده باشد. نور طبیعی از نظر روانشناختی دارای امتیاز خاصی است که جلوگیری از آن تقریبا غیر ممکن می‌‌نماید. واگر هم امکان آن وجود داشته باشد باید سیستمی وجود داشته باشدکه به طور کامل جلوی نفوذ این نور را بگیرد(برای مثال عملهای جراحی چشم در فضای خیلی تاریک انجام می‌گیرد) امروزه اتصالات خدماتی و وسایل فنی معمولا از طریق تجهیزات بیهوشی معلق تأمین می‌شود. در غیر این صورت ،اتصالات خطوط خلاء، اکسید نیتروس و برق اضطراری بایستی حداقل 20/1 متر بالاتر از سطح کف اتاق قرار گیرند. جدا کردن بخشهایی که در حد بالای میکروب زدایی شده اند(استریل) و وسایل استریل نیز به آنجا ارسال می‌شود بسیار مهم است. تقسیم اتاق عمل به دو قسمت عفونی و غیر عفونی یک بحث پزشکی است اما عمل هوشیارانه و منطقی است. کف اتاق و سطح دیوارها باید بسیار صاف و قابل شستشو باشند از نصف برآمدگیهای تزئینی و سازه‌ای باید جلوگیری کرد.
اتاق بیهوشی
اندازه اتاق بیهوشی باید تقریبا 80/3×80/3 متر باشد و درهای آن نیز کشویی و برقی باشد و به اتاق عمل باز شوند(پهنای 40/1 متر)این درها باید دارای دریچه و شیشه‌ای باشند تا بتوان با اتاق جراحی ارتباط تصویری داشت. اتاق بایستی مجهز به یخچال ،سینک آب ،لوله دستشویی و آبکشی، کابینت جهت نگهداری لوله هلی جراحی ،اتصالات تجهیزات بیهوشی. برق اضطراری باشد.
اتاق ترخیص بیهوشی:
این اتاق به اتاق بیهوشی شباهت دارد در ورودی به راهروی کاری باید لولایی و بدون چفت با عرض 25/1 متر باشد
اتاق شستشو:
تقسیم اتاق شستشو به بهداشتی ومعمولی ایده ال است اما از نقطه نظر بهداشت یک اتاق تکی کافی است. حداقل پهنای اتاق باید80/1 متر باشد. برای هر اتاق جراحی بایستی سه دست و صورت شویی (سینک) که آب را به اطراف نمی‌پاشد وجود داشته باشدکه از طریق پدالهای پایی کنترل شوند .بایستی دارای دریچه دید باشند و اگر هم برقی هستند بایستی با پدالهای پایی باز شوند. اگر صرفه جویی در الویت دارد می‌توان از درهای لولایی چرخش استفاده کرد
اتاق اشیاء استریل:
اندازه این اتاق دارای انعطاف پذیری بیشتری است اما بایستی به اندازه کافی فضای قفسه و کابینت وجود داشته باشد و بتوان به طور مستقیم از اتاق عمل به آن دسترسی داشت. به ازای هر اتاق عمل اشیاء استریل به مساحت تقریبی ده متر مربع نیاز است
اتاق تجهیزات:
اگر چه دسترسی مستقیم به اتاق عمل ارجح است این کار همیشه ممکن نیست اگر دسترسی مستقیم امکان‌پذیر نباشد اتاق تجهیزات بایستی تا حد امکان نزدیک اتاق عمل باشد تا مدت انتظار کمتر شود. اتاقی به اندازه 20متر مربع باید در نظر گرفته شود
اتاق زیر مجموعه استریل:
این اتاق را می‌توان مستقیم یا غیر مستقیم به بخش استریل اتاق عمل مرتبط کرد. این اتاق شامل یک بخش بهداشتی برای اشیاء استریل شده و یک بخش معمولی برای اشتباه غیر استریل است. تجهیزات آن بایستی شامل
سینک, سطح انبار ,سطح کار و استریل کننده‌های بخار باشد. وصل کردن یک اتاق زیر مجموعه استریل (ساب استریل) به چندین اتاق عمل می‌تواند مشکلات بهداشتی بوجود آورد که این کار نباید صورت گیرد. توجه داشته باشید که ابزار جراحی در واحد استریلیزه مرکزی آماده می‌شوند که خارج از محوطه جراحی قرار دارد
اتاق گچ گیری:
به خاطر مسائل بهداشتی، این اتاق نباید در محوطه جراحی باشد بلکه در محوطه بیماران سرپایی بایستی قرار گیرد در واقع اورژانس بیمار بایستی از لابی‌های مختلف عبور کند تا به اتاق عمل برسد. تجهیزات شرایط پس از عمل فناوری اتاق بهداشت و تهویه هوا: سیستم تهویه هوا جزئی حیاتی از فناوری اتاق بهداشت است نمونه معمولی آن از جابجایی کم،لزرش با سرعت ثابت حرکت هوا (m /s 45/0)استفاده می‌کند که تمام میکروبها و ذرات رها شده را به خارج می‌‌راند. یک سیستم دمنده جهت دار هوا نیز برای به حداقل رساندن لرزش هوا و یکنواختی آن هوا را به داخل اتاق عمل می‌‌دمد. بنابراین می‌توان به مقدار زیاد از ترکیب هوای آلوده و هوای تازه ( هوای اتاق بهداشت )جلو گیری
کرد. برای حفظ بهداشت و تمیزی تجهیزات جراحی به مسافتی به ابعاد تقریبی 00/3×00/3 متر نیاز است. همچنین سیستم تهویه هوا پیش از آماده کردن مقدار هوا مورد نیاز، از طریق تصویه، رقیق و فشرده کردن هوا سطح اجرام زنده هوایی را می‌‌کاهد. برای مثال برای اطمینان از آلودگی زدایی هوا بین اتاقهای عمل به15تا20 بار تعویض هوا در ساعت نیاز برای ایجاد منطقه‌ای در اتاق عمل که تا حد امکان فاقد جرم/ذره باشد از ورودیاست. کنترل نشده هوا از طریق اتاقهای مجاور به داخل اتاق عمل بایستی جلوگیری کرد.این کار را می‌شود از طریق هوا بندی اتاق عمل (تمام درزها در طی ساخت بایستی پر شوند) و با تغییر فشار انجام داد (یعنی بالاترین فشار که در اتاق عمل است به تدریج در اتاق بیهوشی کمتر ودر اتاقهای دیگر به حداقل می‌‌رسد تا با بوجود آمدن تفاوت فشار هوا از اتاق عمل به اتاقهایی که به مراقبت کمتر احتیاج دارند حرکت کند) بنابراین پنجره‌های اتاق عمل بایستی دارای دریچه‌های مشبک تهویه هوا با قابلیت هوابندی کامل باشند
فعالیتهای جنبی:
اتاقهای فعالیت‌های جنبی ضروری نیست که در نزدیکترین مجاورت اتاقهای عمل قرار گیرند. این اتاقها بوسیله راهرویی که مورد استفاه بیمار نباشد جدا شوند
اتاق پرستارها
ابعاد این اتاقها بستگی به بزرگی دپارتمان جراحی بیمارستان دارد. باید فرض شود که در هر تیم جراحی هشت عضو دارد(پزشکها،پرستارهای اتاق عمل، پرستارهای بیهوشی) اگر واحد جراحی دارای بیش از دو اتاق عمل باشند مناسب است که سیگاریها را از غیر سبگاریها جدا کرد. این اتاق راحتی باید دارای تعداد صندلی کافی , کابینت و یک سینک باشد.
محل کار پرستارها
این اتاقها می‌‌بایستی دارای موقعیت مرکزی باشند و دارای شیشه‌های بلند تا راهروی کاری از آن طریق دیده شود. علاوه بر میز تحریر آنها باید دارای کمد و کابینت و دیوارهای بلند برای نصب برنامه‌ها باشند
اتاق گزارشات
این اتاقها که نیاز آنها مطلق نیست نباید بیش از 5 متر مربع باشنددر این اتاقها جراحان پس از عمل گزارش آن را تهیه می‌کنند
داروخانه
یک داروخانه به مساحت 20 متر مربع می‌تواند انواع مواد بیهوشی , داروهای جراحی و مواد دیگر را در خود جای دهد بخصوص که دارای قفسه‌های گردشی باشد.
اتاق نظافت:
مساحت 5 متر مربع برای چنین اتاقی کافی است این اتاقها بایستی به اتاق عمل نزدیک باشند زیرا پس از عمل میکروب زدایی (ضد عفونی) و تمیز کردن ابزار صورت می‌گیرد
جایگاه تختهای تمیز
در نزدیکی محدوده لابی بیماران بایستی فضای کافی جهت قرار دادن تختهای تمیز شده و آماده وجود داشته باشد. مقدار مورد نیاز عبارتست از یک تخت تمیز اضافی برای هر میز جراحی.
آبریزگاه
به خاطر مسائل بهداشتی مستراح‌ها بایستی خارج از محدوده جراحی و فقط در سرسرای (لابی) بیماران قرار گیرد
ملزومات اتاق بازگشت هوشیاری:
اتاق بازگشت هوشیاری باید بتواند چندین بیمار عمل شده از اتاقها ی جراحی مختلف را در خود جا دهد. تعداد تختهای محاسبه شده باید5/1 برابر تعداد اتاقهای عمل باشند. اتاق مجاورآن اتاق شستشو با چند سینک است. پرستاری می‌‌بایستی دارای یک جایگاه نظارتی باشد که از آن بتواند بر همه بیمارها تسلط داشته باشد. طراحی اتاق باید طوری باشد که نور طبیعی بتواند وارد آن شود تا بیمارها بتوانند خود را با ساعات شبانه روز تطبیق دهند
رعایت نکات ایمنی در جراحی
اتاق جراحی باید از طریق درهای کشویی برقی به اتاقهای بیهوشی، ترخیص شستشو واشیاء استریل ارتباط داشته باشند. این درها بایستی در خارج از اتاق عمل نصب شوند تا فضای اتاق را اشغال نکنند. به خاطر مسائل بهداشتی، سیستم باز کردن درها باید با پدال های پایی کنترل شود در اتاق فعالیتهای جنبی درهای محوری (بدون جفت) با پهنای یک متر تا 1.25 متر کافی است این نکته بایستی در نظر گرفته شود که اتاقهای اصلی بیهوشی دارای ترکیبی انفجار کننده از گازها هستند (بخارها، اکسیژن، اکسید نیتروژن) این گازها ممکن است به محدوده جراحی اتاقهای آماده کردن بیمار و گچ گیری رخنه کنند برای مقابله با جمع شدن گازهای بیهوشی در اتاق اتصالات الکتریکی و الکتروپزشکی بایستی حداقل در ارتفاع 1.20 متر از سطح کف اتاق قرار گیرند. به وسیله کف رسانای اتاقها را با هم برابر کنید. رطوبت هوا را بین 60% تا 65% حفظ کنید. اتاقهایی که جهت نگهداری مواد بیهوشی به کار می‌‌روند بایستی ضد آتش باشند و به اتاقهای عمل، زایمان و بیهوشی راه نداشته باشند
روشنایی
روشنایی در اتاق عمل بایستی قابل تنظیم باشد تا با توجه به موقعیت برش جراحی، نور را بازاویه‌های مختلف بتاباند. متداول‌ترین سیستم روشنایی چراغهای جراحی سقفی متحرک هستند این سیستم متشکل از یک روشنایی اصلی است که دارای حرکت چرخشی و زاویه‌هایی است و یک لامپ جنبی که بر روی یک بازوی ثانوی روشنایی اصلی از تعداد زیادی سوار است. لامپ کوچک ساخته شده است تا از ایجاد سایه‌های خیلی تاریک جلوگیری شود. امروزه اتاقهای عمل تخم مرغی شکل با روشنایی داخل سقفی نیز گاهی ساخته شوند مقررات روشنایی بیمازستانها شدت اسم روشنایی برای اتاقهای عمل را 1000(لوکس) و اتاق های جنبی عمل را 500 معرفی می کنند.
استریل‌سازی مرکزی
این مکان جایی است که تمام ابزار بیمارستان را آماده می‌کند. بیشتر این وسایل توسط دپارتمان جراحی (40%) و مراقبتهای ویژه، جراحی و داخلی (هر کدام 15%) استفاده می‌شود. به همین دلیل اتاق استریل‌سازی و مرکزی بایستی در نزدیکی این حوزه‌های تخصصی قرار گیرد توصیه می‌شود که مکانهای استریل‌سازی در جاههایی که دارای رفت‌وآمد کم (انسان و مواد) است قرار گیرند. تعداد استریل‌سازها بستگی به بزرگی بیمارستان و دپارتمانهای جراحی دارد و ممکن هست مساحت تقریبی 120-40 متر مربع را اشغال کنند
بخش مراقبتهای ویژه
وظیفه بخش مراقبتهای ویژه (ای سی یو)جلوگیری از اختلالات خطرناک فعالیتهای حیاتی بدن است: برای مثال ،اختلالات تنفسی و قلب وعروق ،عفونتها،دردشدید و از کار افتادگی اعضا (کبد ,کلیه) خدمات بخش مراقبتهای فشرده کنترل ودرمان وهمچنین مراقبت از بیمار است. در بیمارستانهای عادی که فاقد تخصص پزشکی خاصی هستند مرسوم است که مراقبتهای ویژه را به دوبخش جراحی وپزشکی داخلی تقسیم بندی کنند
ترتیب:
دپارتمان مراقبتهای ویژه بایستی یک بخش جداگانه باشد که فقط (بخاطر مسائل بهداشتی)از طریق لابی‌ها قابل دسترس باشد. توجه داشته باشید که براساس قوانین بیمارستان ،هر بخش مراقبتهای ویژه ، ادامه مطلب ...

رویکرد شکلی به معماری هادی میرمیران و بهرام شیردل

خلاصه :
رویکرد شکلی به آثار معماری از مباحث مطرح در معماری معاصر است، به‌گونه ای که متفکران بسیاری با این رویکرد به تحلیل آثار معماری پرداخته‌اند. توجه به فرم اثر بدون‌توجه به مفاهیم شکل‌دهنده‌ی آن و تجزیه و تحلیل روند شکل‌گیری فرم از مهمترین مسائل در رویکرد شکلی هستند که در این مقاله به آن پرداخته می شود و آثار معماری هادی میرمیران و بهرام شیردل با این رویکرد تجزیه و تحلیل خواهند شد .
مقدمه :
یکی از نخستین کسانی که به شکل در معماری توجه ویژه کرد، دوران3 (1760-1834 م.) متفکرو معمار فرانسوی بود. او در سال 1800 میلادی معماری را چنین تعریف کرد : « معماری هنر ترکیب اشکال است ، به نحوی که در تمام ساختمانهای عمومی وخصوصی قابل‌تحقق باشد.» هدف اصلی دوران از این تعریف، تئوریزه‌کردن مباحث طراحی برای آموزش معماری بود که آنها را در کتاب معروفش به نام « دقت و تأکیدی بر درس‌های معماری» نشان می دهد. عناصر معماری که دوران از آنها نام می‌برد عبارتند از : «دیوارها، ستونها و طاق‌ها» و با این عناصر به دسته‌بندی و تحلیل آثار معماری دوره‌های مختلف می‌پردازد.
راب کرایر در ادامه‌ی کار دوران به بررسی و تحقیق آثار معماری جهان با توجه به شکل آنها پرداخت. او در کتاب « ترکیب‌بندی معماری» شکل های پایه،یعنی مربع، دایره و مثلث را تعریف کرده و براساس آنها به تحلیل آثار معماری پرداخته است. کرایر علم هندسه را مبنای مشترک همه‌ی معماری ها قرار داده و عناصر معماری را به دسته‌های زیر تقسیم می‌کند : 1ـ نقطه 2ـ خط 3ـ سطح 4ـ حجم 5ـ فضای داخلی 6ـ فضای خارجی، و در ترسیم‌های زیادی، حالت‌های گوناگون این عناصر را بررسی می‌کند. او دسته‌بندی بسیار مشخصی در مورد مهمترین سیستم‌های سازماندهی عملکرد دارد که عبارت اند از: سازماندهی مرکزی ، سازماندهی خطی ، سازماندهی مرکزی و خطی ، سازماندهی چندشاخه‌ای ، سازماندهی شبکه‌ای ، سازماندهی سطوح مختلف بر روی هم ، سازماندهی پیچ در پیچ .
در مجموع کرایر هم باتوجه به شکل، به‌عنوان تنها مرجع مشترک و با ابزار هندسه به تحلیل معماری می‌پردازد.
کلاوس هردگ از دیگر متفکرانی است که در تحلیل‌هایش از رویکرد شکلی استفاده می‌کند.او در کتاب « ساختار و شکل در معماری اسلامی ایران و ترکستان» به بررسی شکل در معماری ایران و ترکستان ــ از فضاهای بزرگ شهری تا یک اتاق کوچک ــ می‌پردازد و با تحلیل نمونه‌های شاخص معماری و مقایسه‌ی آنها باهم ، در جستجوی فهم و درک معماری آنها است. بعنوان نمونه در مقایسه‌ی شکلی یک مینیاتور متعلق به 1520 میلادی و پلان مسجدشاه اصفهان (1630ـ1597 م.) به این نتیجه می‌رسد که احتمالاً در طرح این مسجد از ساختار شکل آن مینیاتور استفاده شده است.
در این مقاله با رویکرد شکلی آثار معماری دو معمار ارزشمند ایرانی ــ هادی میرمیران(1323) و بهرام شیردل(1330) ــ بررسی و بدون توجه به مفاهیم مطرح شده در آن پروژه‌ها دیاگرام فرم آنها تحلیل می شود.پرسش اصلی در هنگام مقایسه ی آثار این دو معمار این است که فرم چه جایگاهی در آثار این دو معمار دارد؟ در این بررسی هر گروه از آثار در گرایش غالب شکلی حاکم بر آن تعریف شده، اما در هر گروه غیر از گرایش های غالب،گرایش های فرعی دیگری هم دیده می شود.منظور از دیاگرام در این مقاله، خلاصه ی فکر است که به ساده ترین شکل بیان می شود.به عبارت دیگر دیاگرام فرم،خلاصه ی فکر هنرمند در مورد اثر است. طرح این مقاله می تواند آغازگر راهی در تجزیه و تحلیل و نقد آثار معماری معاصر ایران باشد و نگارنده از نظرات کارشناسان استقبال می نماید.
1- آثار معماری میرمیران را می‌توان در سه گرایش شکلی دسته بندی کرد :
1-1‌ استفاده از دیاگرام فرم آثار معماری
میرمیران در پروژه‌های ابتدای دهه هفتاد خورشیدی از این روش در طراحی پروژه‌های معماری استفاده کرده است.در این روش، او با انتخاب دیاگرام فرم یک اثر معماری، طراحی را آغاز کرده ــ به تعبیر بهرام شیردل، معماری را از معماری شروع می‌کند ــ و در روند طراحی گاهی پروژه تا آخر، تحت تأثیر دیاگرام اولیه باقی مانده و گاهی دچار تغییرات شگرفی شده است.
میرمیران در پروژه فرهنگستان‌های ایران (اردیبهشت 1373) با استفاده از عناصر فضایی معماری ایران مانند : مدخل، صفه، دروازه، چهارطاق، حیاط و ایوان شروع به طراحی کرده و در روند طراحی از تناسبات افقی و عمودی مسجد کاج اصفهان ( در حدود 1325 م.) هم استفاده کرده و در نهایت به پروژه‌ای دست یافته که دیاگرام فرم آن تاحدودی تحت تأثیر دیاگرام فرم مسجد کاج اصفهان است.
در پروژه کتابخانه ملی ایران (دی ماه 1373) که به فاصله زمانی اندکی نسبت به پروژه فرهنگستان‌ها طراحی شد، یکباره دیاگرام فرم پروژه متحول می شود. البته این تحول در اثر آشنایی میرمیران با شیردل و تأثیری که از او می‌گیرد، حاصل شده است.گفته شده" او از شکل تجرید شده ی دماوند در ایجاد فرم طرح خود استفاده کرده است" اما به‌نظر می‌رسد دیاگرام فرم این پروژه تحت تأثیر پروژه‌ی سردر ورود به یک غار باستانی (72ـ1967) اثر ماسیمیلیانو فوکساس است.البته پروژه‌ای که در نهایت خلق شده، دارای شکلی منحصر به فرد است و به تعبیر بهرام شیردل از معدود پروژه های آن مسابقه بود که قابل مطرح شدن در عرصه ی بین المللی است.
پروژه‌ی دیگری که در این گروه قرار می‌گیرد، مجموعه ورزشی رفسنجان (80ـ1373) است.این پروژه هم تحت تأثیر دیاگرام فرم یک یخچال سنتی است که در نزدیکی سایت پروژه قرار دارد. این پروژه تفاوت شکلی زیادی با یخچال موردنظر ندارد ، بلکه تفاوت عمده در تغییرکاربری و مصالح ساختمانی آن است. بنابراین خلاقیتی برای آفرینش فرم معماری صورت نگرفته است.

2-1 استفاده از دیاگرام فرم آثار هنری و طبیعت
در این مرحله میرمیران با استفاده از فرم‌های موجود در طبیعت یا آثار هنری موجود ، شروع به طراحی کرده و در روند طراحی کاملاً از آنها فاصله گرفته و به پروژه ای با دیاگرام متفاوت دست می‌یابد.
او در پروژه موزه ملی آب ایران (1374) از خواص شکلی دو عنصر آب و خاک استفاده می‌کند و به اصطلاح تر و خشک را باهم می‌بیند و به آن‌ها تجسم می بخشد. فرمی که در نهایت خلق شده بسیار بدیع است و ارتباط عمیقی با سایت پروژه دارد. البته به نظر می رسد رابطه ی ظریفی بین دیاگرام شکل این پروژه و دیاگرام شکل پروژه ی ترمینال بین المللی بندر یوکوهاما اثر کاتزیو سجیما وجود دارد.
در پروژه کتابخانه مجلس کانسای- ژاپن (1375)، او و همکارانش با سه ‌دیاگرام، فرم پروژه را تکمیل کردند. ابتدا ساختار سه‌قسمتی شعر هایکو مدنظر میرمیران قرار گرفت ، سپس به پیشنهاد دانشمیر از مجسمه‌ی آلبرتو جیاکومتی ــ دستانی که تهی را دربرگرفته‌اند ــ استفاده شد وساختار سه‌قسمتی موردنظر به دو فرم و یک فضای بینابین تبدیل شد. ( این دیاگرام در آینده بیشتر مورداستفاده ی میرمیران قرار می‌گیرد) و در نهایت با نظر شیردل مجسمه‌ای از رایمو اوتراینن ((TOMENA,1976 آخرین تأثیر را بر فرم کتابخانه گذاشت و باعث شکل‌گیری خطوط افقی و برآمدگی‌ها و فرورفتگی‌هایی در پروژه شد. در مجموع پروژه‌ای که حاصل شد، دارای دیاگرام فرم جدیدی است و به‌نظر می‌رسد از موفق‌ترین پروژه‌های معماری معاصر ایران است.
اثر دیگری که در این گروه قرارمی گیرد ، پروژه بانک توسعه صادرات ایران (1376) است. دیاگرام فرم پروژه از مکعبی شکل گرفته است که شکافی در‌آن قرار دارد و یادآور فرم گاوصندوقی است که در‌ش اندکی بازمانده است. همچنین به‌نظر می‌رسد پوسته‌ی خارجی پروژه تحت تأثیر اثری از رابرت اسمیتسون بنام Strati Pendenti (1988)است.
3-1 استفاده از دیاگرام دو فرم و فضای بینابین
این دیاگرام را می‌توان در آثار گذشته‌ی میرمیران هم مشاهده کرد، اما در چند پروژه ی متاخر‌ نقش اساسی را در سازماندهی پروژه‌ها به‌عهده می‌گیرد.خصوصیت اصلی این فضای بینابین، ترکیب‌شدن با فضاهای عمومی و شهری است و به‌نظر می‌رسد میرمیران در این آثار به زبان شخصی ویژه ای دست یافته و دیاگرام فرم جدیدی از آن حاصل شده است.
پروژه کانون وکلای دادگستری تهران (80- 1374) ازجمله آثاری است که درآن از دیاگرام دو فرم و فضای بینابین استفاده شده است. این پروژه هم مانند پروژه کتابخانه کانسای از مکعبی تشکیل شده است که یک فضای تهی به‌صورت مورب آنرا بریده است. استفاده از فرم ترازو (نماد عدالت) بعنوان دیاگرام فرم اولیه، تأثیر به‌سزایی در معلق‌شدن دو قسمت حجم داشته است و باعث‌شده فرم‌ها در فضای بینابین بصورت معلق دیده شوند.
میرمیران در پروژه توسعه حرم حضرت معصومه (1378) هم از این دیاگرام استفاده می‌کند. دیاگرام فرم پروژه از دو حجم، یکی بزرگ و دیگری کوچک با فضایی بینابین آنها شکل گرفته است. فضای بینابین گذری شهری است که مردم را به‌طرف سمت سایت هدایت می‌کند. در شکل‌گیری فرم این پروژه،منابع دیگری مانند: الهام از «موجهایی که در اثر وزش باد در شن‌های کویر و یا آب دریاچه پدید می‌آید»، و برداشتی از جریان معماری نواری هم تأثیر داشته است.
دیاگرام مورد بحث در پروژه‌ی سفارت ایران در فرانکفورت (1379) به اوج بیان شکلی خود می‌رسد. در این پروژه هم فضای بینابین به گذری عمومی تبدیل‌شده و هم به رابطه ی شهر و معماری توجه ویژه شده است.
سرانجام جالب است بدانیم که دیاگرام فرمی که میرمیران در این پروژه‌ها از آن استفاده کرده است در دوره‌ی عیلامی برای سازماندهی معابد استفاده می شده است. راه موربی که به درون معبد وارد می شد ، فضا را به سه قسمت تقسیم می کرد.
2- آثار معماری شیردل را هم می‌توان در سه گرایش شکلی دسته بندی کرد :
1-2 استفاده از دیاگرام‌های هندسه فولد
شیردل قبل از بازگشت به ایران ،سه پروژه‌ی موفق در عرصه‌ی بین‌المللی طراحی کرد که همه‌ی آنها اهمیت د‌ارند. بحث اصلی در شکل‌گیری فرم این پروژه‌ها، هندسه ی فولد و سطوحی است که بر هم تا می شوند. شیردل در این‌باره گفته است : " بحث درباره‌ی نظریه‌ی فولدینگ تقریباً دوسال است که به‌صورت فعلی مطرح شده است و به‌نظر من از تحولاتی است که در کار ما و آرشیتکت‌های دیگری که به آن شهرت یافته‌اند، پدید آمده است. همه‌ی پروژه‌هایی که طراحی کرده‌ایم، در ادامه‌ی یکدیگر قرار دارند، تحولی که خود پایه‌ی تحول دیگری می‌شود. زمانی که پروژه‌هایی را در لوس‌آنجلس آغاز کردیم و بخصوص طرح کتابخانه اسکندریه، اساس طراحی بر فولدینگ بود، بدون‌آنکه از این مبحث ریاضی که یک ریاضی‌دان فرانسوی پایه‌گذار آن است اطلاعی داشته باشیم.برحسب اتفاق با این نظریه آشنا شدیم و در پروژه‌های بعدی با دقت نظر بیشتری نسبت به آن، فضاها را طراحی کردیم. مثلاً در طرح نارا ،کار قبلی را ازنظر فضایی با این نظریه‌های ریاضی تطبیق دادیم."
به‌نظر می‌رسد که طرح تالار همایش نارا44 (1992) بجز هندسه فولد، (دیاگرام زین اسبی که 90 درجه چرخیده است) تحت تاثیر یکی از اسکیس‌های اولیه ی پیتر آیزنمن در طرح مجموعه نانوتانی ژاپن (92ـ1990) است. مسئله‌ی دیگری که در مورد این طرح مطرح شده است، شباهت ساختار فضایی معابد بودایی با ساختار فضایی پروژه ی نارا است، که در اثر مقایسه‌ی دیاگرام فرم آنها متوجه این مسئله خواهیم شد. در مجموع فرم بدست‌آمده بسیار پیچیده و پیشرو بوده که در سطح بین‌المللی مطرح شده است.
پروژه‌ی دیگری که در آن از هندسه فولد استفاده شده ، موزه ملی اسکاتلند ( 1992 ) است که با فاصله زمانی اندکی از تالار همایش نارا طراحی شده است. الهام ازعناصر موجود در طبیعت نقش اساسی در بوجودآمدن فرم این پروژه داشته است.شیردل در مورد این پروژه گفته است:"حجم کلی ساختمان خصوصیاتی نظیر Great Glen (دره‌ای در اسکاتلند)، کوههای Grampian، پیچ و خمهای کالدونیا و سنگ‌های ایستاده باستانی و مرموز را تقلید می‌کند."
2-2 استفاده از دیاگرام فرم آثار هنری
شیردل در این مرحله به مجسمه‌های رایمو اوتراینن (94ـ1927) علاقه‌مند شد و در پروژه‌های معماری اش از دیاگرام فرم آثار اوتراینن استفاده کرد و توانست به پروژه‌های موفقی ازلحاظ تولید فرم و فضای تجربه نشده دست یابد. همچنین جریان معماری نواری- که محصول دوران پست‌مدرن و نگاه پلورآلیستی به جهان هستی است- در این دوره موردتوجه شیردل بوده است.
به نظر میرسد در پروژه فرودگاه بین‌المللی امام خمینی (1374) شیردل از دیاگرام فرم یکی از آثار اوتراینن استفاده کرده و توانسته به خلق فرمی بدیع در طرح فرودگاه دست یابد. در اثر مقایسه ی این دو اثر می توان وجوه مشابهی را در آنها دید. کشیدگی در امتداد افق و لایه لایه شدن فضا از مهمترین ویژگی های شکلی این پروژه است .
پروژه بانک توسعه صادرات ایران (1376) از موفق‌ترین آثار شیردل در این دوره است که در طرح آن از دو دیاگرام استفاده شده است.ساختار اصلی این پروژه از کنار هم قرار دادن برش‌هایی از دیاگرام Cusp بدست آمده است. اما به‌نظر می‌رسد دیاگرام فرم یکی دیگر از آثار اوتراینن( ( Water Shadow,1980 در شکل‌گیری این اثر نقش به‌سزایی داشته است. در مجموع فرم نهایی خلق شده از فرم‌های بسیار پویا است. به‌گونه‌ای که پروژه تعداد نامحدودی نما دارد و مسئله‌ی طراحی نما به‌صورت سنتی، در این پروژه مورد نقد قرار گرفته است.

در طرح توسعه حرم حضرت معصومه (1378) به نقش حیاط و فضای خالی آن در مرکز توجه می شود. از آنجا که مرکز در فضاهای معماری ایران دست‌نیافتنی است، در این پروژه هم مرکز دست‌نیافتنی شده و کل پروژه حول این مرکز و مرکز دیگری که در خارج از طرح قرار دارد، شکل گرفته است.
همچنین به‌نظر می‌رسد که در طرح نماهای داخل حیاط و نحوه‌ی قرارگیری گنبد در حجم بنا از دیاگرام فرم یکی دیگر از آثار اوتراینن( ( Light Ship,1978 استفاده شده است. اما نکته‌ی قابل‌توجه در این پروژه نسبت به پروژه‌های دیگر این دوره، نقدی است که به دیاگرام فرم معماری‌های گذشته وارد شده است. دیاگرام معماری‌های قبل از معماری مدرن «فرم بر روی زمین» بود، در دوره معماری مدرن« فرم بر فراز زمین» دیاگرام غالب شد و اما در دوره معاصر، دیاگرام «فرم از زمین» مطرح شده است که در این پروژه‌ شیردل به این دیاگرام معماری معاصر توجه کرده است.
3-2 استفاده از دیاگرام فرم بدون مرکز
شیردل در پروژه‌های اخیرش نوعی بازگشت به معماری ایران را تجربه کرده است. سازماندهی فرم در اطراف یک تهی، ساختاری است که منشاء شکل‌گیری مساجد ، مدارس و خانه‌های بسیاری در معماری ایران بوده است. البته این سازماندهی، که شیردل حول تهی مطرح می‌کند،بسیار پیچیده‌تر است و با خود مفاهیم معماری معاصر را به‌همراه دارد. ــ مانند طرح توسعه حرم حضرت معصومه که به آن اشاره شد ــ او در پروژه مجموعه مسکن استیجاری یزد (1379) از این سازماندهی استفاده کرده و دو فضای خالی عظیم را در مجموعه قرار داده و با شبکه راههای شیب‌دار و پیوسته‌ای، سطوح مختلف پروژه را سازماندهی می‌کند.
او در این باره گفته است : «سازماندهی فضایی عناصر سایت در اطراف یک تهی صورت می‌گیرد و این خود استعاره‌ای است از اینکه در بافت شهرهای ایران ما نومنتالیسم مورد نقد قرار گرفته و مرکز وجود ندارد.»
نکته‌ی دیگری که شیردل همواره بدان توجه دارد- و در کار میر میران هم به آن اشاره شد- ، رابطه ی شهر با طرح معماری پروژه است، که در این پروژه باعث به وجود آمدن راهی عمومی شده است که از بین ساختمان های موجود حرم و پروژه ی شیردل می‌گذرد وگذرهای اطراف را به هم متصل می کند .
پروژه دیگری که به دقت بحث رابطه ی شهر با معماری و دیاگرام فرم از زمین در آن مطرح شده است، سفارت ایران در برزیل (1380) است. ساختار پروژه از کنارهم قرارگیری سه ‌فرم با سه‌کاربری مشخص بوجود آمده است، که به‌نظر می‌رسد علاوه بر ساختار فضایی باغ ایرانی، تحت تأثیر دیاگرام فرم خانه‌ی شماره 10 جان ‌هیدک هم می‌باشد. سه گذر طراحی شده در طرح، حول یک تهی به ‌هم می‌پیچند و فضایی خالی را در دل حجم پروژه بوجود می‌آورند. ارتباط این خالیِ معلق به‌طور آگاهانه با زمین قطع شده است و درمجموع با این پروژه، شیردل بیشتر به هدف اصلی‌اش که همانا خالی‌کردندر معماری است، نزدیک شده است. سرانجام شیردل در طرح مرکز فناوری نهاد ریاست‌جمهوری (پاییز 1380) دوباره به فضای خالی در مرکز روی می‌آورد و فضاها را حول یک تهی سازماندهی می‌کند. نکته ی قابل توجه پس از مطالعه ی آثار شیردل، دسته بندی خود او از پروژه هایش است. -که به دسته بندی نگارنده بسیار نزدیک است- او آثارش را به چهار دوره تقسیم می کند: " 1.پروژه اول معماری 2. پروژه دوم معماری 3. پروژه سوم معماری 4. پروژه چهارم معماری."
نتیجه گیری
در مجموع از این مقاله می توان به نتایج زیر دست یافت:
1. میرمیران و شیردل در فرایند طراحی معماری،از یک دیاگرام فرم به عنوان نقطه ی آغاز طرح استفاده می کنند.این روش شاید اولین بار توسط مارسل دوشان ابداع شده باشد.دوشان هنگامی که با دخل و تصرف در مونالیزای داوینچی اثری بنام L.H.H.O.Q. تولید کرد،آغازگر راهی بود که تحت عنوان حاضر-آماده (Ready-Made) معروف شد و شاید بتوان استفاده از دیاگرام فرم آثار موجود را در معماری میرمیران و شیردل در ادامه ی کار دوشان قرار داد که در نوع خود روش بسیار مطرحی در طراحی معماری معاصر محسوب می شود. به عنوان نمونه میتوان به استفاده ی رم کولهاس از دیاگرام فرم ویلا ساووا ی کوربوزیه در پروژه ی ویلا دال آو اشاره کرد.
2. میرمیران بیشتر بر فرم و ویژگی های تندیسگونه ی آن تاکید می کند و این ویژگی باعث به وجود آمدن شباهت هایی در کل کارهای سه دوره ی مورد بحث این مقاله شده است و از این جهت شاید بتوان کارهای او را با کوربوزیه مقایسه کرد که همواره یکی از دغدغه های او هم فرم تندیسگونه ی پروژه بود (مانند نمازخانه رنشان).
3. شیردل به فضا و روابط فضایی بین احجام توجه می کند و به همین دلیل در هر دوره فرمی که تولید می کند ،دارای ویژگی های متفاوتی نسبت به فرم های قبلی است و از این جهت می توان آثار او را با جان هیدک مقایسه کرد،که دغدغه ی فضا و روابط فضایی بین احجام را داشت (مانند پروژه ی ماسک برلین).
4. با دقت در روند شکل‌گیری آثار معماری این دو معمار ‌ می‌توان بازگشتی به معماری ایران را در آثار متاخر آنها مشاهده کرد. میرمیران با کاستن از فرم و افزودن به فضا(حرکت از ماده به روح) و شیردل با توجه به فضای خالی در مرکز به دنبال برقراری ارتباط با معماری ایران هستند که هر دو روش حرکتی در جهت پیشبرد معماری ایران در عرصه های بین المللی است.

ایمان رِییسی

ادامه مطلب ...

مارسل دوشان ایران درگذشت

«سیدهادی میرمیران» ظهر امروز پس از گذران یک هفته بی‌هوشی، در بیمارستانی در آلمان درگذشت.
به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این هنرمند معمار و شهرساز که از 16 فروردین‌ماه به آلمان سفر کرده بود تا از نا‌حیه‌ی ستون فقرات مورد عمل جراحی قرار گیرد، ظهر امروز در فرانکفورت درگذشت.
پیکر این معمار ایرانی که سال‌هاست به‌خاطر توده‌یی در ناحیه‌ی کلیه قادر نبود بدون عصا و ویلچر راه برود، روز جمعه ازسوی سفارت جمهوری اسلامی ایران در آلمان به تهران بازگردانده خواهد شد.
میرمیران مشاور مادر شهر بم - پس از زلزله - بود، تا همین روزهای آخر طرح توسعه بارگاه شاه‌چراغ روی میز کارش پهن می‌شد و بازسازی محوطه ارگ کریم‌خانی شیراز را در دست کار داشت.
سیدهادی میرمیران 36 سال زندگی حرفه‌یی خود را پس از فراغت از تحصیل در دانشگاه تهران، برای تدریس معماری در دانشگاه‌های علم و صنعت ایران، شیراز، همدان و تهران و طراحی و اجرای پروژه‌های صنعتی و معماری صرف کرده بود و به‌رغم سال‌ها بیماری، محل زندگی‌اش را همان اتاق کارش انتخاب کرده و تا روزهای آخر حیاتش به مدیرت اجرایی و طراحی معماری و شهرسازی مشغول بود.
ازجمله فعالیت‌های وی که عنوان مارسل دوشان ایران به او اطلاق می‌شد، به ارایه‌ی طرح‌هایی چون طراحی مجموعه‌ی بهارستان واقع در میدان بهارستان تهران، ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، سرکنسول‌گری ایران در فرانکفورت و نیز طرح احیای مجموعه‌ی کریم‌خان می‌توان اشاره کرد.
وی آخرین نشان افتخارش را از دستان سیدمحمد خاتمی گرفته بود.
سخنانی از هادی میرمیران:
هادی میرمیران:
«خاتمی» فرهنگ را چاشنی سیاست داخلی و دیپلماسی خارجی کشور کرد
سیدهادی میرمیران معتقد است: خاتمی به لحاظ دانش، تفکر و عمل، یک انسان فرهنگی برجسته است.
این مدرس دانشگاه و معمار برجسته‌ی کشور در گفت‌وگویی با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از طرح بحث گفت‌وگوی تمدن‌ها توسط سیدمحمد خاتمی یاد کرد و آن‌را داری جنبه‌ی قوی در مقیاس جهانی دانست.
وی افزود: طرح بحث جامعه‌ی مدنی نیز از سوی ایشان، از یک زاویه، دارای جنبه فرهنگی مهمی به حساب می‌آید؛ چراکه در چنین جامعه‌ای، زمینه‌ی رشد فرهنگی، به‌مراتب فراهم‌تر است؛ در سخنرانی‌ها و ملاقات‌های داخلی و خارجی ایشان هم رد پای یک دید فرهنگی را می‌توان احساس کرد .
به گمان این طراح و معمار برجسته‌ی کشور، خاتمی در طول هشت سال ریاست جمهوری خود، به‌نوعی، چاشنی فرهنگ را در سیاست داخلی و دیپلماسی خارجی کشور وارد کرد.
میرمیران با استناد به پی‌گیری دیدگاه‌های فرهنگی ازسوی خاتمی، به‌عنوان نمونه، به اجرای دو برنامه در دو وزارت‌خانه‌ی مسکن و شهرسازی و امور خارجه اشاره کرد و متذکر شد: در وزارت مسکن و شهرسازی، در بازسازی شهر زلزله‌زده‌ی بم، به حفظ هویت و فرهنگ معماری و شهرسازی بم اهمیت زیادی داده شد و در وزارت امور خارجه نیز در برنامه‌ریزی، طراحی و ساخت دفاتر نمایندگی ایران در خارج از کشور، به انعکاس صحیح اصول و مبانی فرهنگ و معماری ایران در این بناها، توجه جدی صورت پذیرفت.
میرمیران که به وی "مارسل‌دوشان" ایران نیز عنوان داده‌اند و چند ماه پیش نشان درجه‌ی یک فرهنگی را دریافت کرده است، تصریح کرد: پی‌گیری ایجاد مراکز فرهنگی که نمونه‌ی شاخص آن ساختمان جدید کتابخانه‌ی ملی ایران است، گسترش نشریات و بالا رفتن سطح آزادی بیان در آن‌ها، تجلیل و تقدیر بیشتر از هنرمندان و دیگر شخصیت‌های فرهنگی، توسعه و پشتیبانی از مراکز فرهنگی مانند خانه‌ی هنرمندان اسران و پشتیبانی از برنامه‌های متنوع فرهنگی و هنری کشور، از دیگر اثرات دیگاه فرهنگی ایشان است.
هادی میرمیران:
اگر از معماری امروز جهان استفاده نکنیم، از قافله‌ی تمدن عقب مانده‌ایم
چند پله کوتاه بالا و پایین و مسیر طرح و ماکت و پلات‌های معماری، و بعد اتاقی در انتهای راهرو که دختر عشایر با چارقدی سرخ و با چشم‌هایی زنده اما غمگین، از میان قاب نگاهت می‌کند، اتاقی پاک و مختصر، میز کار، خط‌ کش، شابلن، مداد و انبوهی کتاب معماری و شعر، در گوشه‌ای دیگر تخت استراحت استاد.
روی میز کار نقشه‌ای پهن است و جای دست‌هایی مشغول به کار و سرانگشتانی توانا که او را جزو برجسته‌ترین معماران ایران کرد. اینجا اتاق کار و زندگی «هادی میرمیران» است.
به گفته‌ی خیلی‌ها او مارسل دوشان ایران است. تصاویر ماکت‌های ساختمان‌های اجرا شده و نشده، خود حاکی از این مدعاست.
سال‌های 1345، 46 و 47، آن روزهایی که مهندس هوشنگ سیحون رییس دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و ‌به هر بهانه‌ای دانشجویان را جریمه و وادارشان می‌کرد تا معماری ایران را بشناسند، دانشجویان را مجاب به رلوه - اندازه‌گیری و تهیه نقشه - از بناهای معماری می‌کرد؛ از قره‌کلیسای ماکو، کلیسای جلفا گرفته تا ارگ علیشاه و ...؛
مسجد عالی‌قاپوی اصفهان نصیب میرمیران شد.
طرح‌های فانتزی، تخیلی و ایده‌های بلندپروازانه‌ی او را سال پایینی‌های دانشکده به‌خوبی به یاد دارند.
دانشجویی که بیشترین مدال، نشان و جایزه‌ی دانشکده را از آن خود می‌کرد.
سال 1347 و پس از پایان تحصیل، فعالیت حرفه‌یی‌اش را آغاز کرد و با تاسیس شرکت ملی ذوب آهن ایران - اصفهان، 10 سال مسؤول کارگاه معماری و آتلیه‌ی طراحی معماری و شهرسازی این شرکت شد.
پس از انقلاب وزیر مسکن و شهرسازی وقت - مهندس سراج‌الدین کازرونی - از هادی میرمیران کمک گرفت و طرح جامع منطقه و شهر اصفهان را به او سپرد. او شهر جدید بهارستان را طراحی کرد.
میدان کهنه‌ی محل زندگی کلمیان اصفهان، حوالی مسجد جامع بود، میرمیران طرحی جدید برای این میدان ارایه داد؛ می‌گویند نقطه عطف اصفهان از آنجا بسته شده است.
میرمیران معتقد است: معماری که امروز در کشور داریم، شایسته‌ی مقام و منزلت تاریخی ما نیست. ما از گذشته در دو عرصه‌ی شعر و معماری بسیار موفق بوده‌ایم. در معماری جزو یکی از کشورهایی هستیم که بزرگترین میراث معماری و تاریخی را دارد. سه هزار سال معماری پیوسته داریم که تمام این سال‌ها جزو بهترین نمونه‌های معماری جهان بود؛ اما از اواخر دوره‌ی قاجار تا امروز، بیشترین مصرف‌کننده‌ی معماری کشورهای پیشرفته غربی شده و خود نتوانستیم سهم مهم و حتا کوچکی را در معماری معاصر جهان داشته باشیم.
او عوامل زیادی را دخیل دانسته و می‌گوید: معماری برخلاف شعر، به امکانات مالی محتاج است. باید کارفرما و صاحب کاری باشد که یک کار معماری به‌وجود آید؛ در ده - پانزده سال اخیر بارقه‌هایی به‌وجود آمده و وضعیت رو به بهبود است.
او تاکید دارد: میراث بزرگ معماری داریم و ضروری است به آن توجه کنیم. علاوه بر آن، باید به دستاوردهای معماری روز دنیا توجه داشته باشیم.
میرمیران در دیدار اعضای بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از کم‌رغبتی مردم نسبت به بافت‌های تاریخی می‌گوید. به گمان او بافت‌های تاریخی ایران، امروز به محل اسکان اقشار کم‌درآمد یا مهاجر تبدیل شده است و خانواده‌ی اصیل شهری هم یا به‌طور کامل از این بافت‌ها خارج شده‌اند یا در حال خارج شدن هستند.
بنابراین بافت‌های تاریخی روز به روز به ضرر اقشار قدیمی و باسابقه‌تر تغییر می‌کند. همین امر رانده شدن بیشتر مردم را از این بافت‌ها موجب می‌شود؛ در یک مقطع، بهای لازم را به بافت‌های تاریخی‌مان نداده و کار نکردیم که آن‌ها را شایسته‌ی زندگی امروز قرار دهیم. باید تحولی انجام می‌دادیم که بافت‌های تاریخی کشور بافت‌های مطلوبی باشد. درحالی‌که بافت‌های تاریخی در همه جای دنیا گران‌ترین مناطق است، اما مردم ما از این بافت‌ها فراری‌اند، چراکه کار لازم در به‌روز و به‌هنگام کردن بافت‌های تاریخی‌مان انجام نداده‌ایم.
مسابقه‌ی طراحی فرهنگستان‌های جمهوری اسلامی ایران در سال 1373 هنوز در خاطره‌ها جا دارد.
جایزه‌ی نخست و مقام اول این مسابقه به طراحی او - برج سه‌تایی بلندی که دروازه‌ی علم میانه‌ی آن جا داده شده بود ـ تعلق گرفت؛ اما هنوز هیچ‌کس نمی‌داند چرا طرح پنجم اجرا شد که البته هنوز نیمه‌کاره مانده است.
از همان روزهایی که ناراحتی در کلیه‌اش پیدا شد، دیگر میرمیران بدون عصا یا ویلچر راه نرفته است، اما تا وقتی به اتاق ساده و کوچک او در گوشه ساختمان شرکت پویا و پر رفت و آمدش نقش جهان - پارس نرفته باشی، باور نمی‌کنی که روی ویلچر می‌نشیند و ساعاتی طولانی را روی تخت می‌گذراند و چنین طرح‌هایی می‌آفریند.
مدیریت قاطع و حضور مستمر و با وسواسش در جلسات که این روزها در اتاق خودش تشکیل می‌شود، حاکی از این امر است.
خودش می‌گوید: آرزوی هر طراحی است که کاری که می‌کند ساخته شود، ‌اما متاسفانه در کشور، خیلی کارهای خوب روی کاغذ مانده است.
از حدود 15 سال پیش مسابقات معماری آغاز شده، امر پسندیده‌ای است که کارهای خوب با مسابقه انتخاب شوند؛ اما متاسفانه غالبا به نتایج آن وفادار نمی‌ماندند.
میرمیران اکنون مشاور مادر شهر بم است؛ طرح توسعه شاه‌چراغ روی میز کارش پهن است و بازسازی محوطه ارگ کریم‌خانی شیراز را در دست کار دارد.
فانتزی‌های جوان پویای دهه 40، اکنون اجرایی، ساده، بی‌پیرایه و موفق‌تر از پیش است. ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، با اجرای نمای مسعود عربشاهی حکایت از آن دارد.
مدرس دانشگاه‌های علم و صنعت، هنر معماری تهران، همدان و شیراز، از تالیف و ترجمه‌ی کتاب‌های معماری گلایه دارد.
او می‌گوید: یکی از نقایصمان در ترجمه‌ی آثار معماری است. به آن تعداد که جامعه نیاز دارد ترجمه‌ای صورت نگرفته است؛ این نقیصه ناآشنایی دانشجویان و معماران را با مسائل روز و مهم دنیا در پی ‌دارد.
باید توجه داشته باشیم که اگر از معماری امروز جهان استفاده نکنیم، از قافله‌ی تمدن معماری عقب مانده‌ایم.
کسب 27 جایزه‌ی عموما نخست، تقدیر، لوح، نشان و مدال و تالیف حدود 10 مقاله در زمینه‌های مختلف معماری و نیز ده‌ها سخنرانی در دانشگاه‌ها و مجامع مهم و معتبر دنیا، این فارغ‌التحصیل ممتاز دانشگاه تهران را جزو برترین‌های معماری ایران کرده است.
به‌تازگی رییس جمهوری اسلامی ایران نشان درجه‌ی 1 هنری کشور را به وی اعطا کرد. ادامه مطلب ...

لزوم تدوین تئوری معماری

Need to develop the theory of architecture


این نوشته تلاشی است برای تشریح ضرورت تدوین مبانی طراحی معماری و با این طرز فکر نگاشته شده است که معماری می‎بایست بر اساس اصولی پایه‎ریزی شود که بتوان آنها را مورد آزمایش دقیق علمی و تجربی قرار داد.

در حال حاضر کتابی برای راهنمایی معمار جوان و مشتاق وجود ندارد که توضیح دهد چگونه می‎توان یک محیط مناسب برای فعالیت‎های انسان طرح‎ریزی نمود و آن را به مرحله اجرا درآورد. همچنین راهنمای واضح و روشنی برای طراحی موجود نیست که بر مبنای ایده‎هایی پایه‎ریزی شده باشد که راه را برای تحقیق و بازبینی باز بگذارند. در عوض دانش معماری در اذهان معماران ورزیده و آکادمی‎های معماری پنهان و مستور است.
علت این کمبود آن است که آموزش معماری مدتهای طولانی است که بر اساس نظام کارآموزی در دانشکده‎ها و شرکت‎های معماری دنبال می‎شود. این امر نشان می‎دهد که نظام صنفی قرون وسطی، حداقل برای معماران، هنوز پا برجاست. در نظر یک دانشمند محقق این شیوه از آموزش بیمورد و حتی خطرناک می‎باشد، زیرا سیستم بسته دانش که در مقابل شیوه علمی باز قرار می‎گیرد، به فساد، انحراف و دگم‎اندیشی منجر می‎شود. چند لحظه به این فکر کنید که انجام یک تحقیق علمی چگونه صورت می‎پذیرد. پروسه کار بدین صورت است که شخصی نتایج تحقیقاتش را اعلام می‎کند و سپس همکاران او حداکثر تلاش خود را می‎کنند تا آن یافته‎ها را رد نمایند. نتیجه‎ای که به این وسیله آنها بدست می‎آورند، موشکافانه و دقیق است. همچنین توانایی آنها بوسیله دیگران مورد بازبینی و ارزیابی قرار می‎گیرد. زمانی که یک نتیجه توسط محققان دیگر مستقلاً ارزیابی شد، آنگاه این نتیجه در بدنه ثابت دانش علمی قرار می‎گیرد، حداقل تا زمانی که یک نتیجه عمومی‎تر یا صحیح‎تر جایگزین آن نشود.
بر خلاف پروسه یاد شده، معماری اینگونه کار نمی‎کند. آموزش معماری در قرن بیستم مدتهاست که خود را از علم جدا کرده است و بجای باز گذاشتن در تحقیق و بررسی، مجموعه‎ای از باورهای دگماتیک درباره طراحی عرضه می‎کند که هیچگاه مورد ارزیابی قرار نمی‎گیرند. دانش برجامانده از معماران سنتی نیز که با ایده‎های مدرن تناقض دارد، بدون هیچ احساس پشیمانی به زباله‎دان تاریخ سپرده شده است. نه تنها جامعه معماری مقتدر فاقد بدنه تئوریک است، بلکه اثری از آنچه که تئوری معماری نامیده می شود، نیز در آن وجود ندارد.

با توجه به آنچه گفته شد، در فضای کنونی جهان معماری نیاز مبرمی به تدوین دانش علمی معماری با کیفیات یاد شده احساس می‎شود تا بار دیگر معماری، گذشته درخشان خود را بازیابد. ما نیز ابزارهایی در اختیار داریم که با بهره‎گیری از آنها می‎توان برای ساختن یک محیط جدید همت گماشت و بزرگترین موفقیت‎های معماری‎های گذشته را تکرار نمود. مردم نیز می‎توانند یکبار دیگر معماری را به عنوان یک عنصر مطلوب تجربه کنند، بجای آن که معماری ماشینی برای ایجاد اضطراب و افسردگی در آنها باشد.

This post is an attempt to describe the need for architectural design and development principles with the idea that architecture is written must be founded on the principles that they can be tested experimentally made precise and scientific.
Now a book for young and aspiring architect tips there that explain how a suitable environment for human activities can be planned and implemented into it. Also, a clear guide for the design is not based on ideas that are the basis for research and review ways to put back. Instead architectural knowledge in the minds of experienced architects and architectural academy is hidden and covered.
The cause of this shortage is that education is a long time architecture based training system in schools and architecture firms are looking for. This shows that the medieval guild system, at least for architects, foot still exist. A research scientist in this style of training is anachronistic and even dangerous, because the closed system of knowledge versus scientific method is open to corruption, deviation and leads to dogmatic thinking. A moment to think about how to do a scientific case accepts. Work processes are the person who announces the results of research and then his colleagues are up to their effort to reject its findings must. This means that the result they obtained, is sophisticated. By others as well as their ability to examine and assess placed. When an outcome was assessed independently by other researchers, then this result proved in the body of scientific knowledge is placed, at least until a more accurate result more general, or not replace it.
Unlike the processes mentioned above, such architecture does not work. Architectural education in the twentieth century from its long science has isolated and instead leave open investigation, a set of dogmatic beliefs about the design offers never evaluated are not. Brjamandh knowledge of the traditional architecture with modern ideas of conflict, without any sense of regret to the Trash is on deposit. Not only the architecture community lacks strong theoretical body, but also traces of what is called architectural theory, it also does not exist.
Considering what was said, in the current atmosphere of world architecture urgent need to develop scientific knowledge architecture circumstantiality mentioned to be felt again in architecture regain its brilliant past. We have also provided tools that they can be benefiting from a new environment to make the greatest efforts of duty and architectural past successes can be repeated. People can also once again as an architectural element to the desired experience, rather than a machine architecture that create anxiety and depression in them.

گونه‎شناسی معماری

Architectural typology


بر اساس روش‎های جدید انسان‎شناسی (Anthropology)، موضوعاتی که در زمره اصطلاح معماری قرار می‎گیرند، عبارتند از تمام چیزهایی که در سطح جهان توسط بشر و موجودات منسوب به او (از نظر بیولوژیکی)، ساخته شده و می‎شود. مواد و منابع علمی اساساً معماری را به چهار طبقه تقسیم می‎کنند:

1. معماری یکجانشینی (Sedentary architecture): واحد پیشرفته‎تر معماری که به شکل ویژه روی آن فکر شده و ترکیبی از چندین عنصر معماری معنایی و یا خانگی است.
2. معماری خانگی (Domestic architecture): ساختمان‎هایی که فضای داخلی و محافظ را تأمین می‎کنند.
3. معماری معنایی (Semantic architecture): ساختمان‎های غیرخانگی که به عنوان نشانه‎های منطقه‎ای، اجتماعی و نمادین عمل می‎کنند.

4. معماری مادون انسان (Subhuman architecture): رفتار آشیانه‎‎سازی میمون‎های بزرگ

Based on new methods of anthropology (Anthropology), among the issues that are so-called architecture, are all things in the world by human beings and attributed to him (biologically), and made be. Material and scientific resources primarily to architecture are divided into four floors:
1. Ykjanshyny architecture (Sedentary architecture): Unit more advanced form of architecture that special on it and think a combination of several architectural elements and semantic or at home.
2. Domestic architecture (Domestic architecture): that the building interior and provide protection.
3. Architectural meaning (Semantic architecture): Ghyrkhangy buildings as signs of regional, social and symbolic act.
4. Subhuman architecture (Subhuman architecture): Nest building behavior of great apes

عناصر تشکیل دهنده معماری

Architectural elements


آیا تا به حال فکر کرده‎اید مولفه‎های اصلی تشکیل دهنده معماری کدامند؟ به عبارت دیگر چه عوامل و عناصری دست به دست هم می‎دهند تا یک اثر معماری شکل گیرد و نمود عینی پیدا کند. همچنین با نگاه به یک اثر معماری چه شاخص‎هایی از آن قابل استنتاج است و ذهن و جسم ما چه برداشت‎هایی از آن می‎کند. مثلاً پس از مشاهده یک ساختمان به عنوان یک اثر معماری، ما برای توصیف آن از چه پارامترهایی کمک می‎گیریم؟ مسلماً سعی می‎کنیم این ساختمان را با تشریح فرم، رنگ، سطوح، خطوط، بافت، مصالح و ... یا تحلیل مسائل ذهنی‎تری همچون فضا، مکان و ... برای دیگران یا خود آنالیز کنیم.

پس تا بحال می‎توان به این نتیجه رسید که دو نوع مولفه یا پارامتر در بررسی یک اثر معماری قابل تشخیص است:
1. مولفه‎های فیزیکی (کالبدی) همچون فرم و هندسه کار
2. مولفه‎های متافیزیکی (غیر کالبدی) همچون فضایی که در کالبد معماری حس و دریافت می‎شود.

می‎توان گفت عناصر فیزیکی (همچون فرم) و عناصر غیر فیزیکی (همچون فضا) در ترکیب با هم موجب شکل‎گیری یک اثر معماری می‎شوند. هرکدام از این مولفه‎ها خود به اجزاء و عناصر خردتری قابل تقسیم است که نیاز به بررسی بیشتر را می‎طلبد.

Ever think you have formed the main architectural components are there? In other words, what elements are hand in hand to form a work of architecture can be objective and to find. Also looking at a work of architecture, some components of what it is inferable mind and body and how we can harvest from it. For example, after all a building as an architectural work, we describe the parameters of what we help? Certainly we try to describe this building with form, color, levels, lines, texture, materials and ... Or a more subjective analysis of issues such as space, place, and ... For others or to their analysis.
So far this can be concluded that two types of components or parameters in an architectural review is diagnosed:
1. Physical components (physical) work like form and geometry
2. Metaphysical component (non-physical) as a sense of architectural space in the body and can be received.
Can be said physical elements (like form) and non-physical elements (like space) in combination with the formation of a cause of architecture are. Each of these components of its components and elements can be divided into Khrdtry that require further consideration takes.

معماری چیست؟

What is architecture?


به ندرت دانشجویی یافت می‎شود که بتواند به روشنی معماری را تعریف کند. تعریف معماری در فرهنگ لغت عبارت است از: هنر و علم طراحی و بنای ساختمان‎ها.

معماری به عنوان اجتماعی‌ترین هنر بشری با فضای اطراف انسان مرتبط است. حضور فضا، بنا و شهر از گذشته تا امروز و در آینده، لحظه‌ای از زندگی روزمره آدمیان غایب نبوده و نخواهد بود. شهرها پر از ساختمان‎هایی هستند که با استفاده از هنر و مهارت‎های علمی و ریاضی طراحی شده‎اند. این مهارت‎ها در ترکیب با هم عناصر زیبایی‎شناسی نامیده‎ می‎شوند. اصول زیبایی‎شناسی برگرفته از هنر، علم و ریاضیات در طراحی معماری مورد استفاده قرار می‎گیرند، مثل کاربرد خط، شکل، فضا، نور و رنگ برای ایجاد یک الگو، توازن، ریتم، کنتراست و وحدت. این عناصر در کنار هم به معماران اجازه می‎دهند تا ساختمان‎های زیبا و مفید خلق کنند. به بیان بهتر، اصول زیبایی‎شناسی به اضافه جنبه‎های ساختاری به ساختن یک ساختمان موفق کمک می‎کند.

موضوع معماری درباره فضاست. تعاریف مختلفی که تاکنون از معماری ارائه شده است، اغلب به گونه‌ای بر اهمیت فضا در معماری تاکید می‌کنند، بطوری‌که وجه مشترک بسیاری از این تعاریف، در تعریف معماری به عنوان فن سازماندهی فضا است. به عبارت دیگر موضوع اصلی معماری این است که چگونه فضا را با استفاده از انواع مصالح و روش‎های مختلف، به نحوی خلاق سازماندهی کنیم. از دیدگاه  اگوست پره(Auguste Perret) ، معماری هنر سازماندهی فضاست و این هنر از راه ساختمان بیان می‌شود. ادوارد میلر اپژوکوم (Edvard Miller Upjokom) نیز معماری را هنر ساختن و هدف کلی آن را محصور کردن فضا برای استفاده بشر تعریف می‌کند. به گفته لامونت مور (Lamont Moore) نیز معماری هنر محصور کردن فضا جهت استفاده بشر است.

Rarely, a student is found to be able to clearly define the architecture. Architecture definition in the dictionary include: art and science of designing and building buildings. Architecture as Art Ajtmaytryn human humans is associated with the space around. Presence in space, and the city's past and future, a moment of everyday life and will not absent from humans. Cities full of buildings that use art and science and math skills are designed. These skills combined with the aesthetic elements are called. Principles of aesthetics from art, science and mathematics used in architectural design are, like use of line, form, space, light and color to create a pattern, balance, rhythm, contrast, and unity. These elements together to allow architects to create buildings are beautiful and useful. A better expression, the principles of aesthetics to add to the structural aspects of building a successful building helps. About architecture space. Various definitions of architecture has been presented so far, most such emphasis on the importance of space in their architecture, so common to many of these definitions, the definition of architecture as a technology organizing space. In other words, the main issue is how this architectural space by using different materials and different methods, creative way to organize. August blade view (Auguste Perret), architecture and art of organizing space structure is expressed through art. Edward Miller Apzhvkvm (Edvard Miller Upjokom) as well as architecture and art make it general purpose wall defines the space for human use. According to Moore Lamvnt (Lamont Moore) as well as architectural wall art space for human use.

آغاز به کار

Getting Started


بنام یگانه معمار هستی

وبلاگ تخصصی معمارباشی که امروز نخستین روز آغاز بکار آن می‎باشد، مبنای فعالیت خود را گفتگوها و پژوهش‎های موضوعی در زمینه معماری قرار داده است. گروه معماری معمارباشی امیدوار است با انتشار منظم و مستمر این وبلاگ و راهنمایی‎های شما عزیزان گامی در راه ارتباط بیشتر و بهتر دست‎اندرکاران هنر معماری بردارد و موجب شکل‎گیری گفتگوهای سازنده در باب مقولات مختلف معماری شود. اینک آغاز راه است و مشکلات فراوان در پیش رو. منتظر نظرات و پیشنهادات سازنده شما هستیم.
You're the only architect named
Community Blog Mmarbashy today started the first day it is used, based on its activities and dialogue in the field of architectural research subject has. Department of Architecture Mmarbashy hopes regular and continuous publication of this blog and help your loved ones step in the way of better communication practitioners to take architecture and led to the formation of a constructive dialogue about various issues to be architecture. Now is the beginning and many problems ahead. Waiting for your comments and suggestions are constructive.