هندسه فرکتالی وسیله و مفهومی نوین است که امکان توصیف اشکل طبیعی را میسر کرده است. اشکال هندسی طبیعی نظیر کرات سماوی و درخت کاج را به آسانی می توان با کره و مخروط توصیف کرد ولی بسیاری دیگر از اشکال طبیعی بقدری پیچیده هستند که حتی با ترکیبی از اشکال اقلیدسی قابل توصیف دقیق نیستند. شکل گلکلم، توپوگرافی کوهها، سطح یک فلز در مقیاس های میکروسکوپی نمونههایی از شکلهای طبیعی هستند که توصیف آنها تنها توسط هندسه فرکتالی ممکن است.
کشف مفاهیم فرکتالی ابزاری قدرتمند در اختیار دانشمندان جهت مقایسه پدیدههای پیچیده طبیعی قرار داد. بعنوان مثال با استفاده از مفاهیم فرکتالی میتوان شکل رودخانههای سلسله جبال البرز را با شکل رودخانههای کوههای زاگرس مقایسه کرد و یا میتوان تغییرات فعالیتهای لکههای خورشیدی در زمان را توصیف و با تغییرات درجه حرارت اتمسفری زمین مقایسه نمود. مسلماً مقایسه طول رودخانههای البرز با طول رودخانههای زاگرس توصیف دقیقی نخواهد بود زیرا فقط یک جنبه از هندسه پیچیده رودخانههای مذکور را مورد مقایسه قرار میدهد. مقایسه همخوانی فرکانسهای سازنده تغییرات تعداد لکههای خورشیدی در زمان با تغییرات درجهحرارت اتمسفر در زمان میتواند ارتباط این دو پدیده مذکور را تا حدی معین کند ولی نمیتواند معیاری واحد که ارتباط بین فرکانسهای سازنده این دو پدیده را معیین میکند ارائه دهد
سایت جالب وپر محتوایی داری.چه خوب بود اگر از کارهای خودت در وبلاگت مگذاشتی .موفق باشید.