هدف از معرفی نمونه خانههای ساخته شده، آشنایی با مفاهیم و روند طیشده در پس پرده و نحوه گذر معمار از روند طراحی تا ساخت آن است؛ مشکلات زیادی در طی طریق روند از ذهنیت تا عینیت وجود دارد و تنها با تلاش میتوان طعم خوشآیند نتیجه را چشید! بدیهی است آشنایی با مراحل طی طریق شده توسط دیگران و دستیابی به راه حل آنها گامی فراتر پیش رویمان می نهد....
بنظر میرسد طراحی، تلفیق و هماهنگی با محیط زیست کار چندان دشواری نبوده، شاید تنها برپایه آگاهی و تکنولوژی روز استوار باشد. بنای مورد بحث در کشور فنلاند قرار گرفته که به لحاظ ملاحظات اقلیمی دارای آب و هوای سرد و دارای اختصاصات ویژه خود است.
بر دلتای رودخانه اولو واقع در فنلاند، محیط طبیعی عامل تاثیرگذاری در روند معماری است. در نواحی شمالی این کشور سردسیر، بهایی که برای استفاده از آفتاب نیمه شب تابستان در زمستان های سرد پرداخته میشود گزاف است؛ این امر باعث میشود که استفاده از سطوح بزرگ شیشهای در نمای ساختمان موردی غیرعملی بوده و در مقابل، استفاده از دیوارهای ضخیم و دژگون سرمایهگذاری عاقلانهای بنظر رسد.
به این ترتیب طراحی خانهای شیشهای و خلاف عرف، طرحی خلاقانه بشمار میرود! به اعتقاد متی هایکلا، بنیانگذار شرکت آواریو، در شهرک دانشگاهی کنار رودخانه اولو، که بطور گسترده به تکنولوژی صنعتی روز مجهز شده و به ثروت دست یافتهاست، مالکان را برآن داشته تا برای خانههای مسکونی خود هزینه بیشتری بپردازند و بسیاری از آنها برای این امر به زیبایی معمارانه بها میدهند.
خانههای اجراشده در این محدوده عمدتا از مصالح پیش ساخته با ساختار چوبی و نماهای حایل بام استفاده شده، ولی خانه ای که قصد معرفی آن را داریم برای 4 خانوار ساخته شده و از اجزا نامبرده خبری نیست.
هایکلا امتیازاتی برای اقلیم آب و هوایی قائل شدهاست؛ بدین ترتیب که وی از دیوارهای عایق دوجداره آجری و پنجرههای چندجداره که فاصله میانی آنها با گاز آرگون پرشده، بهره برد. طرح وی مغرور به آنچه در نمای جلویی ساختمان دیده می شود، است: نمایی نرم و خودمانی با ریتمی تصادفی از میان ستونهای ورودی اندود شده به رنگ سفید، شکل و مکان جایگیری آجرها مشهود است، اما تاثیر آن چنان است که گویی بیننده ناظر بر یک ستون منفرد است و در کنار آن، تراس طراحی شده در کنج جبهه جلویی، نقش دعوت کنندگی ایفا میکند.
معمار تلاش زیادی در تطابق روشنایی طبیعی و مصنوع، در داخل و خارج ساختمان بکار بردهاست؛ پنجره های مشبک آلومینیومی به رنگ خاکستری تیره، حاشیه بالایی تراس را میپوشانند و لایه محافظ پنجرهها نیز از همان جنس است.
درب اصلی به رنگ قرمز که شیشه های باریک نصب شده بر روی آن خودنمایی میکند؛ هالهای از نور توسط دو ردیف بلوک شیشهای مات، قسمتی از سطح پایینی دیوار را روشن میسازد. طره طبقه دوم محدودکننده ارتفاع ورودی است. مسیر تعریف کننده ورودی و لوپ جلو درب ورودی خانه جنسی شبیه سنگ کات کبود دارد ولی درواقع بتن خاکستری رنگ است.
اندر سنت فنلاندی...!
خطوط ساده نمای بیرون در هماهنگی کامل با پوشانندههای داخلی است؛ پارکت های سفید کمرنگ از جنس افرا که برای پوشش کف بکار رفته، در هماهنگی با پوشش آبی- خاکستری کمرنگ دیوار است. در آشپزخانه سطوح نهایی شامل استفاده از پوشش گرانیت سیاه فنلاندی در رویهها و آلومینیوم آنودیزه شده در دستگیره ها بوده، به استثنا اجاق که بنا به درخواست کارفرما دارای جنسی متفاوت است.
کار استادانه حتی در فضاهای پرت و حمام نیز مشهود است؛ شیشه مواج، سنگ و کاشی موزائیک مرمری جکوزی را دربرگرفته و پانل های توسکای فنلاندی برای پوشش سقف بکار رفتهاند. طبقه پایین شامل یک اتاق خواب، ورودی اصلی و فضاهای مفید بوده و در کنار آنها حمام سونا (حمام بخار فنلاندی) با ظرفیت 5 نفر وجود دارد. دیوارها و صندلی از جنس درخت توسکای فنلاندی و توسط سیستم فیبرنوری و پروژکتور هالوژنی روشن میشوند. این فضا به حمامی بزرگ و روشن و یک رختکن مرتبط است.
طبقه بالا جایی است که اکثر اوقات خانواده در آن سپری میشود؛ اتاقهای نشیمن، غذاخوری و آشپزخانه در این بخش از خانه قرارداشته و در جوار آنها سه اتاق خواب و حمام دوش سکنی گزیدهاست.
اتاقهای همگانی بزرگ و مرتفع، در بهار و پائیز، نور دلانگیزی از پنجرههای بزرگ جبهه جنوبی دریافت میکنند و در تابستان شبکههای روی پنجره و تراس جلوی آن از ورود گرما به داخل ممانعت میکند. دسترسی به این بالکنها از طریق اتاق نشیمن میسر است. پوشش سقف از تایل آکوستیکی گچی است که دارای منافذ کوچک و طرحی زیبا بوده، علاوه بر المان و نقش دکوراتیو کاهنده پژواک صدا در محدودههای نشیمن و غذاخوری است.
شیب غیرمعمول
هایکلا بخصوص بخاطر شیب ملایم طراحی شده در بام و حذف طره های متداول در بناها به خود مباهات می ورزد. "طره ها معضل اصلی معماران فنلاندی است؛ همه مهندسان و سازندگان بنا به استفاده بیشترین مقدار ممکن از طره ها تاکید دارند چراکه طره ها دیوارهای خارجی را در برابر عوامل بیرونی محافظت می کنند و در مقابل، به لحاظ معماری منظر سنگینی به بنا می بخشند".
بام های تخت بدون طره ها و گاتر مخفی آب باران در فنلاند، عمدتا در ساختمان های عمومی همچون کارخانه ها و نه در بناهای مسکونی، متداولند. هایکلا به یکی از روش های استفاده از بام کم شیب و طره های کوتاه دست یافت و به طریق آن، تمامی لوله های زشت آب باران و تجهیزات مربوط به آن را در پشت نمای ساختمان مخفی نمود.
کارفرما بر مراحل مختلف طراحی نظارت داشت چراکه می خواست مالک زیباترین بنا در سایت 2/0 هکتاری باشد: آفتابگیر و دارای دیدهای مناسبی که نشات گرفته از شیب ملایم به سمت جنوب بود.
هایکلا عنوان می دارد: "من نظاره گر ایده های متضاد و نامفهوم بسیاری از جانب کارفرمایان هستم". بهرصورت، مالکان این بنا مجموعه ای از جزئیات فضاهای داخلی، فضای آشپزخانه و غیره جمع آوری نموده بودند که بنظر معمار جالب، و کلکسیون ایده های آنها با هم هماهنگ می نمود و "بنابراین نقطه آغاز طراحی آسان تر از همیشه بود".
در این منطقه مساحت معمول خانه ها 150 مترمربع است و این تنها بنایی است که حدود 200 مترمربع مساحت دارد. کار فشرده 10 ماهه تا اتمام ساخت پروژه کار چندان غیرمعمولی نیست ولی دیوار خارجی دوجداره آجری مورد استفاده در بنا در این محدوده غیرمعمول بود. این سیستم ساخت اغلب بخاطر قیمت و مشکلات ناشی از فصل کاری کوتاه ساخت و کمبود مهارت بنایان و آجرچینان اجرا نمی شود. هایکلا عنوان می دارد: "با گچکاری بالای آن، این ساختمان دارای یکی از گرانترین نماها در منطقه است".
امتیازات اقیلمی
معماران فنلاندی بخاطر ملاحظات و معیارهای اقلیمی تا حدودی محدودیت دارند. در مقررات ساختمان سازی عنوان گردیده که می بایست حدود 18 سانتی متر پشم معدنی یا عایق نظیر آن در دیوارهای بیرونی استفاده شود. ضخامت پشم معدنی مورد استفاده بعنوان عایق سقف نیز بالغ بر 30 تا 40 سانتی متر است.
همچنین، دورنمای وسیع و محوی که در اقلیم گرم متداول است در اینجا بندرت دیده می شود. دمای هوا تا 35- درجه سانتیگراد پائین می آید و اکثرا برف سنگینی سطح منطقه را می پوشاند. پنجره ها می بایست همیشه سه جداره بوده و لایه عایق میان آنها گاز آرگون یا دیگر گازهای مشابه باشد. این امر باعث می گردد که"حتی با طراحی دقیق و صرف هزینه هنگفت" ابعاد و دتایل بازشوها زمخت تر بوده و کمتر سطح و دیواری همتراز هم باشند.
برخلاف اظهارات بیان شده توسط هایکلا در باب معماری سنتی فنلاندی، گنجایش ظرفیت سونا در داخل کشور اختیاری است که پایگاه معرفی درمان بخار/تعریق به اروپا بوده است. در زمینی که تقریبا 70% آن را جنگل پوشانده است، یافتن چوب کاران خوب کار چندان سختی نیست. از آنجاکه اغلب به اشتراک گذاری سونا با دیگران یک رویداد اجتماعی است، صاحبان خانه علاقمند به سرمایه گذاری و صرف هزینه بمنظور داشتن سونایی زیبا و متمایز از بقیه هستند.
اولو میراث دار معماری شهری خوبی است: آلوار آلتو، قهرمان معماری فنلاند طرحی برای شهرک کنار رودخانه دلتا ترسیم نمود. مجموعه صنعتی Typpi Oy نیز از جمله طرح های آلوار آلتو، و شامل ویلاها و سوناهایی برای مدیران کارخانه بود. هایکلا از اولو بعنوان "مدرسه معماری" یاد می کند که در دهه 1980 پاسخ پست مدرنیستی به "مدرسه" بی روح و مینی مالیستی "هلسینکی" بود.
علی رغم تحسینی که هایکلا نسبت به این پروژه های بزرگ در مقیاس شهری دارد، خود را تنها معماری بناهای مسکونی می داند. وی معتقد است که طراحی خانه به وی امکان گسترش تفکرات معماری و مشاهده ساخت طرح ها را می دهد تا اینکه در انبوهی از طرح های کلی مدفون گردد که اغلب در مسابقات بزرگ معماری متداول است. این خانه مثالی است بر اینکه چطور یک بدعت می تواند احترام به سنن معماری فنلاندی را تداوم بخشد.
من تو این سایت مطلبی با همین عنوان و با جملات کاملا شبیه به همین اورده ام فقط من چند تا عکس اضافه دارم اگر می خواهی یه سری به ما بزن.
سلام وبلاگ بسیار زیبا و پر محتوایی داری به همین دلیل بهت تبریک می گم:اگه دوست داشتی به ما هم سری بزن ونظر بده و اگه دوست داشتی ای دی هم بذار.در ضمن ما با تبادل لینک و لوگو هم موافقیم.با تشکر عضوی کوچک از خانواده بزرگ25