دومین کنفرانس بینالمللی ”آب، محیط زیست و توسعة پایدار در مناطق خشک و نیمه خشک“
معرفی کنفرانس
مناطق خشک و نیمهخشک جهان آزمایشگاهی است به وسعت طبیعت، برای تحلیل علمی مسائل مربوط به آب. این مناطق آسیبپذیر به واسطة گستردگی و تنوع تاریخی و نیز به سبب پیچیدگی روابط میان انسان و آب در واقع حوزههای مطالعاتی مناسبی را فراهم آوردهاند.
در این مناطق ، مسائل مرتبط با منابع آب، نگهداری و بهرهبرداری از آن عامل بسیار مهم و حیاتی به شمار میرود. هزاران سال است که جوامع ساکن در این مناطق ملزم به کسب دانش و توسعة فنآوریهای درخور این حوزه بودهاند. امروزه رشد جمعیت و به تبع آن افزایش نیاز به مواد غذایی، فشار مضاعفی را بر منابع آب اعمال کرده که بیشک شایسته مطالعه میباشد.
کنفرانس بینالمللی ”آب، محیط زیست و توسعة پایدار در مناطق خشک و نیمه خشک“ نگاهی متمرکز پیرامون این معضلات خواهد داشت. این کنفرانس با اتکاء به علوم و فنون نوین و سنتی و در سازگاری با شرایط زیست محیطی ـ اجتماعی و دستآوردهای نظری و عملی با مطالعه و بررسی مشکلات و نگاهی جامع به دانش گذشتگان (فن کشاورزی، آبیاری، ساخت و ساز و استفادة بهینه از آب و ...) فنآوری معاصر خواهد داشت تا از این رهگذر ،حفظ میراث فرهنگی، احیاء دانش بومی و همچنین پیشرفتهای دانش و فنآوری جدید با هدف دستیابی به پاسخهای مناسب برای معضلات حیاتی (آلودگی و شورهزار شدن زمین و ...) میسر شود.
1. تاریخچة کنفرانس
کنفرانس حاضر در زمرة توافقات آکادمیک دانشگاه تهران، دانشسرای عالی مطالعات کاربردی (سوربن- فرانسه) و دانشگاه زینجیانگ چین، در سال 2004 میلادی قرار میگیرد. طرح مسائل و اهداف این کنفرانس بر دانش تجربی و نظری به کار رفته در مدیریت سنتی و تاریخی آب در مناطق وسیعی از ایران و نیز مناطقی از چین ـ همچون منطقة زینگجیانگ- متکی خواهد بود.
در اکتبر 2006 اولین کنفرانس بینالمللی ”آب، محیط زیست و توسعة پایدار در مناطق خشک و نیمه خسک“ در شهر ارومچی چین با همکاری دانشگاه تهران، دانشسرای عالی مطالعات کاربردی
(سوربن- فرانسه) و دانشگاه زینگجیانگ چین و مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه (CNRS) برگزار شد.
2ـ دومین کنفرانس بینالمللی
بر اساس برنامهریزیهای به عمل آمده و قطعنامة اولین کنفرانس سال 2006 چین موافقت شد تا دومین کنفرانس بینالمللی ”آب، محیط زیست و توسعة پایدار در مناطق خشک و نیمهخشک“ در سال 2009 در ایران برگزار شود.
هدف از برگزاری این کنفرانسها ایجاد حساسیت در جوامع علمی در جهت تقابل بین رشتهای در حوزة نظریهپردازی و روشهای بهینة مدیریت درمنابع آب میباشد.
پیچیدگی و گستردگی موضوعات مرتبط با مطالعه در این حوزه، علاوه بر نهادهای علمی سازماندهنده اولین کنفرانس(چین) ، مشارکت و همکاری علمی سازمانها و نهادهای دیگر ذیربط را در سطح ملی و بینالمللی در دومین کنفرانس ضروری ساخته است.
از جملة سازماندهندگان:
- معاونت آب و آبفای وزارت نیرو جمهوری اسلامی ایران؛
- سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ایران؛
- فرهنگستان هنر؛
- مرکز بینالمللی قنات ایران؛
از جملة همکاران:
- گروه پژوهشی SISYPHE (CNRS - UPMC – EPHE – ENSMP - IRD) در حوزة علوم زیستی و زمین؛
- آرونا ، پایگاه اطلاع رسانی معماری و شهرسازی ایران
- آزمایشگاه MAP (Modélisation en architecture) مدلسازی معماری؛
- آزمایشگاه PRODIGO (دانشگاههایCNRS – EPHE – Paris 1 – Paris 4 – Paris 7) که محل پذیرش دانشجویان مقطع دکترای مطالعاتی و پژوهشی رشتههای مختلف این برنامه میباشد.
2ـ سومین کنفرانس بینالمللی
در سال 2010 نشست نهایی این کنفرانسها در پاریس برگزار خواهد شد.
اهداف
اهداف دومین کنفرانس بینالمللی همانند کنفرانس اول عبارتند از:
- شناسایی و معرفی شرایط محیطی منابع آب در مناطق خشک و نیمهخشک
- ارائه گسترهای از تحولات فنآوری و روشهای مدیریت تقاضا و مصرف آب کشاورزی
- شناسایی و معرفی زیرساختهای فرهنگی و کالبدی آب در مناطق خشک و نیمه خشک
- تحلیل دورنمایی تاریخی، تجربی و نظری از تعامل انسان با طبیعت به ویژه آب
انتظار میرود برگزاری این کنفرانس توسط سه دانشگاه معتبر (دانشگاه تهران، دانشسرای عالی مطالعات کاربردی فرانسه و دانشگاه زین جیانگ چین) که هر سه صاحب نظر و متخصص در مطالعات مناطق خشک نیمه خشک می باشند ، افقهای نوینی در برنامهریزیهای بینالمللی در حوزة آب و شرایط زیست محیطی مناسبی را در جهان معاصر ارائه نماید. بعلاوه طی توافق علمی منعقد شده در GDR «rés-EAU-ville» (گروه تحقیقات شمارة 2524 مؤسسه ملی تحقیقات علمی فرانسه CNRS) ، دانشگاه تهران و دانشگاه زینجیانگ چین این کنفرانسها با هدف ارائه هرچه وسیعتر دستآوردهای این نشست به حوزههای علمی و عملی فعال در مدیریت آب برگزار میشود.
در این همایشها جمعآوری و دستهبندی دادههای مربوط به تاریخ، مذهب، هنر و فنآوریهای سنتی تاریخی به اندازة مطالب مربوط به حوزههای نوینی چون هیدرولیک و... ارزشمند و درخور توجه میباشند.
در راستای دسترسی به راهکارهای نوین مدیریت آب در مناطق خشک و نیمهخشک در آینده و ارائه برنامههای توسعة پایدار، تأکید بر میراث و بهرهگیری از تجربههای جوامع ساکن در این مناطق
از اهمیت ویژهای در برنامه این کنفرانسها برخوردار است. به عنوان نمونه بهرهمندی جهانی در استفاده از دانش وسیع تمدنهای ایرانی و چینی در حوزة مدیریت آب انکارناپذیر است. تنوع
توانمندی تجربی هریک از این تمدن ها به اندازهای است که میتوان در کلیت تفکر هرکدام مسئلة “آب، محیطزیست و توسعة پایدار“ را مطرح نمود. این مهم تنها با گردآوری اطلاعات حاصل از مطالعة پدیدههای کالبدی و سختافزاری و نیز شناسائی روشهای اجتماعی و فرهنگ بومی در مقیاسهای مختلف میسر خواهد بود. توسعه و ایجاد خویشتن باوری در روشهای سنتی بومی یعنی ”مشارکت ساکنان بومی هر یک از این حوزهها در فرآیند سیاستگذاری و تصمیمگیری“، خود از اهداف بنیادین برگزاری این کنفرانسها به شمار میآید.
محورهای دومین کنفرانس
1ـ آب و محیط زیست
- اثرات تغییر اقلیم در منابع آب
- شوریزدایی، کاهش منابع
- حفاظت و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی
- روشهای تحلیل چشمانداز مدیریت آب
2ـ مدیریت تقاضا و مصرف آب
- ارتقاء بهرهبرداری در مصارف آب، شامل شرب، صنعت، کشاورزی
- سیستمهای فنی و مدیریت آب (مباحث حقوقی، روشهای سنتی و مدرن)
- کنترل تلفات و مصرف آب
3ـ آب و میراث فرهنگی ـ طبیعی
- نظامهای فرهنگی و اجتماعی بهرهبرداری آب
- معماری و شهرسازی تحت تأثیر مدیریت آب
- نظام حقوقی آب
- تجربه تاریخی مدیریت آب
4ـ مدیریت وبهره برداری بهینه آب در آینده
- آب و جهانی شدن
- حکمرانی مؤثر در آب
- تجارت مجازی آب
- مدیریت بهم پیوست منابع آب
شرکت در کنفرانس
علاقه مندان به ارائه مقالات و شرکت در کنفرانس می توانند جهت دریافت اطلاعات به آدرس اینترنتی سایت کنفرانس به نشانی http://watarid.net مراجعه نمایند.
مجتبی محمدظاهری :
پاتوق قسمتی از فضای عمومی یک شهر یا روستاست و گفتگوهای جاری در آن هم قسمتی از گفتگوهای حوزه عمومی به حساب می آیند؛پس شهری که فضای عمومی اش محدود است یا حوزه عمومی جامعه ای که با مشکلات مختلف اجتماعی در مورد روابط افراد یا روابط سیستم حاکم و جامعه دچار نقصان است نمی تواند بستر خوبی برای تولدید مناسبات پاتوقی باشد.
به اعتقاد نگارنده با کمی تسامح میتوان پاتوق را از پاره ای تعریفات مقید کننده به مکان رها کرد.آنچه مسلم است پاتوق ماهیتی شبه گروهی دارد پس این گروه میتواند در هر جا جمع شود و گفتگوهای پاتوقی را برگزار کند.شاید بتوان پاتوقها را مستقل از مکان فرض کرد و مکان را منسوب شده به پاتوق؛در واقع این گفتگوهای پاتوقی نیستند که به مکان و فضایی خاص منسوب اند بلکه فضا و مکانی خاص را می توان به گروه خاصی نسبت داد.گواه ادعای یاد شده تغییر مکان جلسات پاتوقی انجمن هایی مانند انجمن برلن یا نهضت آزادی است.پس پاتوق ها میتوانند از مکان مستقل باشند و به روابط افراد وابسته.
در مورد فضاهایی که می توانند استعداد پاتوق شدن را داشته باشند،بیش از هر چیزی باید به یک فضای قابل تفکیک از کل فضای عمومی اشاره کرد؛ این که فضا چگونه میتواند تعریف شود و معماران چه راهکاری برای این تعریف و تفکیک دارند در حوصله این نوشته نیست،اما باید گفت که این عناصر،در فضاهای پاتوقی میتوانند به طور حیرت انگیزی سبک و خلاصه باشند و حتی افراد،وظیفه تعریف فضا را بر عهده بگیرند.در مواقعی یک سرپناه می تواند فضای پاتوقی را تعریف کند.گاهی یک مجسمه گاهی یک نیمکت گاهی یک درخت می تواند فضای مورد نظر را به وجود آورد.
میتوان فضاهای پاتوقی را به پنج دسته تقسیم کرد؛دسته اول فضاهایی هستند که در زیر یک سرپناه تشکیل می شوند و مثلا پاتوق کارگران فصلی زیر پل چوبی در خیابان انقلاب،می تواند نمونه ای از این دست پاتوقها باشد.دسته دوم پاتوقهایی هستند که در اطراف یک المان شهری یا یک میدان تشکیل میشوند و فاقد سرپناه اند این پاتوقها مکان مشخصی ندارند اما محدوده مشخصی دارند و در این محدوده مشخص استعداد تشکیل شدن دارند؛مثلا در زمستان دور آتش تشکیل می شوند و در تابستان جایی نزدیک یک آب سردکن یا یک باجه.پاتوق موتور سوارهای مسافرکش نمونه پاتوق های دسته دوم است.دسته سوم پاتوقها آنهایی هستند که مانند نمونه دوم در یک محدوده تشکیل میشوند اما این محدوده کاملا خطی است,مثل یک خیابان یا کوچه.در اغلب موارد این پاتوقها حداقل یک وجه از عناصر تعریف کامل یک فضای بسته را دارند یعنی حداقل از یک طرف به دیوار یا چیزی شبیه به آن محدود میشوند.نمونه پاتوقهای دسته سوم تجمع هایی است که در خیابانها یا کوچه ها در ساعات معینی از روز دیده میشوند.دسته چهارم پاتوقها فضاهای کاملا تعریف شده یا بسته اند مثل کافی شاپ ها یا رستوران ها،این فضاها استعداد زیادی برای تشکیل پاتوقهای روشنفکری دارند،مثل کافه نادری در گذشته و امروز و کافه گدو و کافه شوکا در دهه اخیر.دسته پنجم پاتوقها را میتوان پاتوقهای سیال نامید این پاتوقها هم به نوبه خود به دو دسته تقسیم می شوند؛دسته اول در فضاهای سیال اتفاق می افتند مثلا در اتوبوس سرویس کارکنان یک اداره یا یک تاکسی.دسته دوم پاتوق های سیال,محدوده ها یا خیابانهایی هستند که افراد شرکت کننده در پاتوق به قصد وقت گذرانی با اتومبیل های خود درآنها حاضر میشوند؛این پاتوقها را می توان پاتوقهای Drive in نامید.نمونه پاتوق یاد شده بلوار ایران زمین در شهرک غرب است.
فضاهای پاتوقی میتوانند کاملا باز یا کاملا بسته باشند.در سطور بالا مثالهایی از آنچه در فضای باز می تواند یک فضای پاتوقی را تعریف کند ذکر شد اما در پاره ای موارد نیز پاتوقها با حداکثر عناصر معماری تعریف میشوند مثل رستورانها و کافی شاپ ها که شرح انها در سطور یاد شده آمد.
مطلب مهم در مورد فضاهای مستعد پاتوق،گذشته از مسایل طبیعی و جوی،حس امنیت و آرامش لازم برای گفتگو است.معماری پاتوق های ایران در گذشته و حال هماهنگی بین،معماری مکان برگزاری و خط فکری جریان پاتوقی مستقر در مکان را تایید میکند. شاهد این مدعا تشکیل پاتوقهایی با گفتگوهای روشنفکری مدرن در دهه های بیست و سی با محوریت افرادی از جمله هدایت و ....در ساختمانهایی مانند کافه نادری است؛همانطور که می دانید کافه نادری یکی از اولین ساختمانها با رویکرد معماری مدرن در تهران است.
کلید واژه : خلاقیت – کودک – تفکرهمگرا – تفکر واگرا – معماری – فضا – رنگ
چکیده :
از آنجا که پرورش خلاقیت باید از کودکی انجام گیرد تا درآینده افراد خلاقی برای جامعه باشند، باید عواملی که در افزایش قدرت خلاقیت موثر است را بررسی کردو در جهت تحقق آن گام برداشت.
خلاقیت یک نیروی ذاتی است که در همه افراد وجود دارد و راههای بیشماری برای پرورش آن وجود دارد آنچه مسلم است اینکه فضا در کیفیت آموزش و پرورش و بروز خلاقیت ونقش بسیار مهمیایفا میکند. اما ساخت و سازهای معماری مختص به این امر، بسیار کمرنگ است. و واقعیت امر این است که فضاهای آموزشی کودکان ما بیشتر، باعث از بین رفتن خلاقیت آنها میشود. فضاهای کوچک و شلوغ و بیرنگ.... و مانع ذوق وشوق کودک برای ورود به آنها میشود.
در این مقاله در ابتدا به طور خلاصه به تعریف خلاقیت و عواملی که در شکوفایی قدرت خلاقیت تاثیر گذار است پرداختهشده و در پایان با بررسی علایق و نیازهای کودکان به معیارهایی برای معماری فضاهای متناسب با سنین مختلف رسیده شده.
مقدمه :
شکوفایی خلاقیت و نوآوری از مباحث مهم و با اهمیت دنیای امروز است. و پیشرفت و توسعه کشورها به این عامل نیز بستگی دارد دنیای امروز مشابه میدان ستیزی است که خلاقیت و نو آوری میتواند عامل برد باشد، بنابراین باید کوشش کرد که در جهت پرورش خلاقیت ذهنی کودکان و نوجوانان کشورمان گام برداریم و به عواملی که در این راستا موثر هستند توجه کنیم و مبانی آموزش و پرورش خلاقیت را در سطح جامعه ترویج دهیم. از آنجا که تقویت خلاقیت در دوران کودکی در تمام مدت عمر شخص موثر است باید آنرا بسیار مهم دانست گارد نر معتقد است که تصور و تخیلی که در اوایل دوران کودکی شکل میگیرد و مبنای خلاقیت در دوران بلوغ است و در این راستا پژوهشهای بسیاری انجام شده که با بررسی و مطالعه آنها سعی میکنیم در این مقاله به سوالات زیر پاسخ دهیم.
1- خلاقیت چیست؟ هوش و خلاقیت چه رابطه با هم دارند؟
2- آیا خلاقیت را میتوان آموزش و پرورش داد؟
3-فضاها تا چه اندازه در بروز خلاقیت موثر هستند؟
خلاقیت چیست؟
ارائه تعریف دقیقی از خلاقیت کار دشواری است و هنوز تعریف جامعی که مورد قبول اکثریت باشد ارائه نشده محققان و روانشناسان به جای ارائه تعریف جامعی از خلاقیت بیشتر به بررسی ویژگیهای افراد خلاق پرداخته اند. آنچه مهم دانسته شده این است که ما به کودکانمان نه تنها مهارتهای لازم برای خلاق بودن را میآموزیم، بلکه ارزشهایی را که برای استفاده از آن خلاقیت در جهت مثبت نیاز دارند نیز یاد میدهیم لزوما کارهای خلاق نیاز به استعدادهای خارق العاده ندارد و کار وگفتاری خلاقانه است که حداقل دو شراط زیر را دارا باشند.
1-با کارهایی که کودک قبلا انجام داده و چیزهای که دیده وشنیده متفاوت باشد (تازگی)
2- صحیح بودن و در جهت رسیدن به یک هدف مفید باشد و جذاب و معنی دار باشد (متناسب)
هوش و خلاقیت
گیلفورد با تحقیقات فراوان به این نتیجه رسید که توانایی های فکری انسان را نمیتوان در یک بعد خلاصه کرد و آن را هوش نامید به نظر او برخی از خصیصه های فکری انسان مستقیما درظهور خلاقیت موثر است. روانی جریان فکرو انعطاف پذیری قوای فکری از این خصیصه ها هستند که تشکیل تفکر واگرا میدهند. تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه. البته تنها هنگامیکه تفکر واگرا به نتیجه مثبت و ثمر بخش منتهی میشود، خلاقیت نام دارد.
گیلفورد معتقد است که خلاقیت یعنی استعداد واگرا، ارائه راه حلهای جدید و و منحصربه فرد اما دراین مسیر تفکر همگرا هم موثر است و نباید از ترویج تفکر همگرا غافل شویم. جایی که تفکر واگرا پرورش داده میشود تفکر همگرا نیز پرورش مییابد. بسیاری از افراد موفق اجتماع از هوش خوبی برخوردارند ولی از تفکر و اگرا و خلاقیت بهره نبرده اند. اما کسانی که خلاق هستند اگر بسیار تیز هوش نباشند، از هوش خوبی برخوردار هستند. برخی از پژوهشگران بر این اعتقاد هستند که میزان معینی از هوش برای ظهور خلاقیت لازم است ولی بعد از این میزان که همان آستانه خلاقیت است. رشد و ظهور خلاقیت بستگی به عواملی به جز هوش دارد که از مهترین آنها میتوان ساخت شخصیت فرد و وضیعت محیطی و اجتماعی و فضایی که کودک در آن پرورش مییابد نام برد.
آموزش وپرورش خلاقیت :
پژوهشهای انجام شده نشان میدهدکه استعداد خلاقیت با شدت و ضعف در همه افراد وجود دارد و میتوان آنرا آموزش وپرورش داد بسیاری از پژوهشگران معتقدند که بخش چپ مغز مسئوول فعالیتهای ذهنی ای است که در حیطه تفکر همگرا است مانند حفظ کردن و بخش راست مغز فعالیتهایی که در حیطه تفکر واگرا است را سازماندهی میکند. متاسفانه سیستم آموزشی ما بیشتر از بخش چپ مغز استفاده میکند و مانع پیشرفت خلاقیت کودکان میشوند. مربیان باید با ارائه مسائل و فعالیتهایی که بیش از یک راه حل داشته باشد، با شکستن چهار چوب های قدیم و سنتی، کودکان را وادار به نواندیشی کنند. آنها را در معرض سوالات باز بگذارند و ازآنها بخواهند اشیا و امور نیمه تمام را تکمیل کنند.
و...
یکی از ویژگیهای افراد خلاق، استقلال شخصیت و اعتماد به نفس است. که با تقویت این خصوصیات در کودکان آنها میتوانند فکرهای جدید و نو ارائه دهند و از تمسخر دیگران هراسی نداشته باشند.
همانطور که گفته شد نقش فضا و محیط را نیز نباید نادیده گرفت. باید فضاهایی را به وجود آوریم که به تحریک خلاقیت کودکان بپردازد و حس کنجکاوی آنها را بر انگیزد. آنان به محیطی شور انگیز و مشوق نیاز دارند که انگیزه لازم را برای ارائه بهترین تلاش در آنان ایجاد کند محیط های بی روح و کسل کننده و یکنواخت مانع رشد خلاقیت کودکان است.
معماران باید در طراحی ساختمانهای کودکان فضاهایی برای نقاشی کشیدن اجرای تئاتر و موسیقی، تماشای فیلم، قصه گویی و کارگاههای ساخت وساز در نظر بگیرند. همچنین فضاهایی برای بازی کردن بصورت سر باز و سرپوشیده زیرا که بازی یکی از عوامل مهم در شکوفایی خلاقیت است. باید کودکان تشویق شوند درحین بازی به تجربه مستقیم، مشاهده و تفکر بپردازند.
پرورش خلاقیت باید ازهمان سالهای نخست کودکی آغاز شود تا تدریجاً شکل گیرد و رشد یابد زیرا اوج خلاقیت تاسنین 7-6 سالگی است. پس باید از محدود کردن کودک در این دوران خودداری کنیم.
چگونه میتوان فضایی مناسب برای کودکان طراحی کرد:
یکی از منابع مهم الهام برای معماری کودکان شناخت رفتار و واکنش های کودکان است. کودک برای رشد، قبل هر چیز به ارضای عاطفی واحساس پیوند با محیط فیزیکی و اجتماعی خود نیازمند است. بنابراین مشخصه محیط مناسب، وجود محرک ها و انگیزه های لازم ومنطبق با هر مرحله رشد کودک است. مسئله مهم دیگر وضوح و خوانایی محیط برای کودک است محیطی که به
سهولت درک شود. معماران باید فارغ از محدودیت های طرح ها و نقشه های شهر سازی تخیلات کودکی را در ذهن ایجاد کرده وراههای به نمایش گذاشتن این تصورات و تخیلات را پیدا کنند.
رهیافتهای طراحی برای کودکان :
با توجه به علایق کودکان باید نکات زیر را در نظر بگیریم.
1-کودکان فضاهای بزرگ را برای فعالیتهای پر تحرک و فضای کوچک را برای خلوت گزینی دوست دارند.
2-طبیعت ( خورشید،آب، آتش، گیاهان، حیوانات) را دوست دارند و به کشف قوانین طبیعی تمایل دارند.
3-فضاهایی برای بازی تخیلی نیاز دارندکه از این طریق میتوان باعث رشد اجتماعی آنها شد
4- بهتر است مقیاس عناصری مانند درها، پنجره ها و پله ها و.... را متناسب با ابعاد بدن آنها طراحی کنیم که احساس استقلال در انجام کارهایشان را داشته باشند.
5-زمین های بازی ماجرا جویانه برای طبیعت کنجکاو و فعال کودکان لازم است زیرا که انها به تخریب کردن و ساختن علاقه دارند.
6-ایجاد فضاهایی که بتوانند روی در و دیوار و کف آن نقاشی کنند.
7-بهتر است فضای خارجی برای موسیقی آنها در نظر گرفت که لوازم موسیقی به عنوان بخشی از طراحی در آن باشد مانند سنج، زنگ و سطوحی که با ضربه چکش و توپ صدا ایجا د کند.
8- با در نظر گرفتن مکانهایی برای نگهداری حیوانات اهلی میتوانند ملایم بودن، مشارکت و مراقبت کردن را از طریق تماس با آنها فرا گیرند.
دریافت حسی و هوشی فضای معماری :
فضا و ساختمان باید با روحیه کودکان و نوجوانان رابطه خطی، رنگی و شکلی داشته باشند. معماری برای سنین مختلف کودکان خصوصیات متفاوت دارد. معماری برای کودکان 1تا3 ساله باید آسان، سهل بدون ریزه کاری باشد تا کودک سریع وضعیت فضا را درک کند و پرسپکتیوها و نور پردازیهای ساده داشته باشند و از تضادهای رنگی پرهیز کرد.
معماری برای کودکان 4تا6 ساله باید درعین واقع گرایی، خیال انگیز باشد. از تضاد و تناقص به صورت محدود و مختصر میتوان استفاده کرد . فرم ها باید ساده اما نه به سادگی محدودۀ قبل باشد. باید از رنگهای ملایم و لغزنده، شاد و سبک استفاده شوند نه از رنگهای با چگالی زیاد و ضخیم. قواعد برای کودکان 7تا9 ساله کمیمتفاوت است آنها درک عمیق تر و ژرف تر نسبت به فضا دارند مدرسه امکانات جدیدی را دراین راه فراهم میسازد. کودک در ابتدا به واقع بینی اداراکی میرسد یعنی چیزهایی را میکشد که میداند درشیء مورد نظر وجود دارد. و در سن 8تا9 سالگی به واقع گرایی بصری میرسد او متوجه میشود که واقعیت اشیاء با تصویر ظاهری آنها فرق دارند. در این سن میتوانند پرسپکیتو را درک کنند.برای این سنین رنگها را میتوان عمیق تر کرد و تعداد و انواع آنها را توسعه داد.
طراحی برای کودکان 10-12 ساله که در آخرین مرحله کودکی قرار دارند. کمیسخت است زیرا او لحظه ای خود را بزرگ میداند و لحظه ای کودک البته معمار باید توجه کند که مخاطب او هنوز کودک است و معماری تفکر انگیز و الهام بخش داشته باشد و فضاهایی را با استفاده از تمهیدات بصری وهویتی معمارانه در آنها ایجاد تفکرو تخیل میکند خلق کند. فضاها میتواند رنگهای جدی تر و بصورت تک رنگ داشته باشند البته بدون رنگ های تیره و فضاها باید القاء کننده نوعی حرکت جنبش، پرواز و زندگی باشد، پویا باشد و مخیله را به اوج های جدیدی برساند.
منابع و مآخذ
1-آرام فرد – منصوره –"راههای پرورش خلاقیت در کودکان " – موفقیت – 1380 – دوره 4شماره 42 – صفحه 24-25
2-استیمن آر، "اهمیت بازی در رشد شناختی و خلاقیت کودکان، ترجمه آزیتا علقیلی پور فرزانی، رشد تکنولوژی آموزشی، دی ماه 1380 دوره 16 شماره 4- صفحه 8-7
3-دکتر آمابلی، ت،1375، شکوفایی خلاقیت کودکان، دکتر حسن قائم زاده – پروین عظیمی، تهران، نشر دنیای نو
4- جلایی فرشته، " چگونه را در کودکان پرورش دهیم " فرزند سالم، دی ماه 1377، شماره 16- ص14-16
5-صبحی قرا ملکی، ناصر، "خلاقیت و روشهای پرورش آن در کودکان" رشد تکنولوژی آموزشی، اسفند 78 دوره 15، شماره 6 صفحه 3-9
6-طباطبایی نیا، سید محمد مهدی. 1366، اسباب بازی، آموزش، درمان، واحد انتشارات جهاد در دانشگاه علوم پزشکی ایران
7- قاسم زاده، فاطمه،" بازی و خلاقیت"، نامه مربی، اردیبهشت ماه 1382، شماره 25، ص 40-43
8- قاسم زاده، فاطمه، "کودک و خلاقیت"، ماهنامه جامعه سالم، دی ماه 1370،دوره 1 شماره 3 صفحه 44-45
9- کراو، آیس ولستر، 1375، روانشناسی کودک، مشفق همدانی ، انتشارات امیر کبیر
10- کرونر، والتر، 1385، معماری برای کودکان، ترجمه دکتر احمد خوشنویس، مهندس المیر امیر رحمتی، گنج هنر
11- دکتر مهجور، سیامک رضا – تابستان 1370، روانشناس بازی
12-Broto , Carles, 2006 , Great kids, Spaces , translated by Amber Ockrassa , links
هر کودکی، بر روی کره زمین، زمانی آرزوی دنیایی پاک تر را در دل پرورانده است. دنیایی مبرا از این هزاران ازار های زندگی، و در عوض مزین به باغ جادویی پر از عجایب، مخفیانه – امن – مکانی برای تفرج و تماشای بی پایان انسانها و محیط پیرامون شان در تاثیر پذیری متقابلند. کودکان به سبب محدودیت های جسمی و روانی خود در قیاس با بزرگسالان ، تاثیر پذیری بیشتر و عمیق تری داشته و در عوض، تاثیر گذاری کمتری بر محیط دارند و به این ترتیب بیش از بزرگسالان اجباراً تابع شرایط محیطی اند.
کودکان حساس ترین و تاثیر پذیرترین گروه سنی جامعه را تشکیل می دهند و در حساس ترین و مهمترین سال های زندگی شان یعنی زمانی که پایه های رشد شخصیتی- ذهنی- جسمی و اجتماعی آنها شکل می گیرد تا زمانی که وارد شهر می شوند نیازمند این هستند تا زندگی اجتماعی را در مقیاس خود تجربه کنند و این امر مستلزم فراهم بودن فضایی کودکانه و صمیمانه است. فضایی به دور از هیاهوی دنیای بزرگتر، دنیای پر از شادی با رنگ های زیبا که در آن کودک فرصت بیان افکار تازه و پرورش و رشد استعداد هایش را داشته باشد، فضایی که زمینه ای مناسب برای خلاقیت کودکان فراهم آورد.
دریافت حسی کودک از فضا
کودک باید در برخورد با احجام و بناها و همین طور در ارتباط و زندگی درون آنها احساس راحتی، عدم ترس و آرامش کند. تاریکی بیش از هر چیز دیگری به اضافه فرمهای نامتناسب او را میترساند.
فضاهایی با رنگهای شاد و روشن و گاهی رنگهایی با فرمهای نامشخص (مثل حالتی که در نقاشی با آبرنگ پدیدمیآید) موضوعات رویائی و خیالانگیز را القا میکند و در کودک احساسی چون عاطفی، رفیق، مهربان، رویائی، وپروازدهنده بودن را القا میکند. همچنان که فضاها برای کودکانی با سن بالاتر طراحی گردد از رنگهایی ملایم با مرزهایمشخص، جزئیات بیشتر در بنا و انحناهای نرم در طراحی فضا میتوان استفاده کرد. ادراک فضا کار بسیار دشواری است. کودک باید در عین حال هم خود را از دنیای اطرافش تمیز دهد و هم این دنیا راتجزیه و تحلیل کند. این عمل را بوسیله شناختن اشیاء اطرافش انجام میدهد.
کودکان و معماری
لازم است که دنیای صنعتی و پرسروصدای ما با ایدهآلهای انسان متمدن و عناصر تشکیل دهنده فضای زندگی او آشتی کند. تلاش برای انسانی کردن فضا باید برای همه در اولویت قرار گیرد. اما بیش از همه برای معماران، یعنی کسانیکه در یک تمدن کم و بیش شهرنشین، مسوول نظام بخشیدن به فضا هستند اهمیت دارد. بدین ترتیب شهرسازان، برنامه ریزان، پیمانکاران، متخصصین فضای سبز و هنرمندان همگام با معماران، کم و بیش در تجربه هماهنگی بین انسان و محیط اطرافش مسئولند.
محیطی که برای کودکان طراحی می کنیم ، میبایست شامل فضاهای زیر باشد:
1. فضاهای طبیعی (Nature space) مانند درخت و آب و موجودات زنده که اساسی ترین و مهمترین فضا را برای کودکان تشکیل می دهد.
2. فضاهای باز (Open space) فضاهای گسترده ای که بچه ها بتوانند به اندازه دلخواه در آن بدوند و انرژی های درونیشان را تخلیه کنند.
3. فضاهای راه ها (Rood space) راه ها و جاده ها قبل از حضور ماشین، زمین اصلی بازی بچه ها بوده است . راه هایی هستند که بچه ها در آن همدیگر را ملاقات میکنند و شبکه ای است که فضاهای متنوع را به هم وصل می کند.
4. فضاهایی برای ماجرا جویی (Advanture space) اینها فضاهایی هستند پر از پیچیدگی، که قوه تجسم و تخیلی کودکان بواسطه بودن در این فضاها تقویت می شود
5. فضاهای مخفی (Hide out space) استقلال کودکان از طریق این فضاهای مخفی رشد می یابد.
6. ساختار های بازی (Play structure space) فضاهایی هستند که با ساختار بازی در یانشان در مکان هایی که بازی اهمیت می یابد. این قبیل فضاها به عنوان زمین های بازی شناخته شده است.
معمار یک مربی است و بعد از پدر و مادر، اولین مربی کودک است؛ تعلیم و تربیت او از طریق اشکال ساخته شدهبدست او، که محیط اطراف کودک را تشکیل میدهند، منتقل میشوند. به همین دلیل ارتباط میان کودک، معماری و فضا در بطن مساله انسانی کردن تمدن قرار دارد.
کودک امروز، به دلیل رهایی از سنتهای پیشین، راحتتر از انسان بالغ میتواند خود را با تازهها یا حتی جسارت های معماری و شهرسازی معاصر تطبیق دهد. او به راحتی میتواند طرفدار و نیز الهام دهنده اشکال تازه باشد. بنابراین باید در درجه اول برای کودک و شاید تا حدودی «بوسیله کودک» به تدریج تعادل بین فضاهای زندگی هر فرد و فرم های معمارانه سازنده فضا را برقرار کرد.
برای دستیابی به این هدف، معمار باید از سویی کودک و فضا و خواستهای او را درک کند و نیازها و مشکلات او راشناخته و روشهای برطرف کردن آنها را بیابد و از سوی دیگر باید به محیطی که کودک امروز در آن به سر میبرد آشنا باشد و آن را به خوبی درک کند. برای تحقق این امر، معماران باید بر سرعت خود بیفزایند تا بتوانند به پای متخصصین تعلیم و تربیت، جامعه شناسان، پزشکان و روان شناسان که کم و بیش دنیای کودکی را بطور کامل شناختهاند، برسند.
پیشرفت و شناخت از خود،هم ارز و مکمل ادراک فضاست. بواسطه یک یادگیری طولانی که تمام دوران کودکی را در برمیگیرد یاد میگیریم که برفضا تسلط پیدا کنیم همانطور که یاد گرفته بودیم به وجود خود تسلط داشته باشیم. نحوه به وقوع پیوستن این یادگیری بر پایه تعادل درونی ما استوار است. به همین دلیل اولین تجربیات کودک در این رابطه بسیار مهم هستند. تعلیم و تربیت موفق و صحیح باید بدون ایجاد برخوردهای جدی، او را در پیدا کردن موقعیتش در فضا یاری دهد تا بتواند مرکزیت خود را در آن بیابد. منظور از این فضا، یک محدوده سرد هندسی نیست بلکه هدف فضایی فعال و تأثیرگذار است. این فضا در عین حال هم دارای امنیت است و هم آزادی. فضایی که ما را دربرگرفته است در شکل گیری شخصیت ما شرکت میکند و خلوت ما را محافظت مینماید. این فضا، برحسب هر شخصی یا دوران مختلف زندگی، بزرگ و کوچک میشود.
فرد میتواند به راحتی در این فضا که به نسبت اعمال او کوچک و بزرگ میشود خود را بیابد پس فضا یک محیط عادی نیست بلکه یک واقعیت روانشناختی زنده و پویا است، این فضا نباید خود را بر ما تحمیل کند بلکه باید متناسب با شخصیت ما شکل گیرد.
اما در این رابطه، دوران صنعتی ما نیز ابعاد مساله را پیچیدهتر کرده است. از ابتدای این قرن عوامل تشکیل دهنده فضا دچار تغییر و تحولات عمیق شدهاند. پدران ما در فضایی با مقیاس انسانی زندگی میکردهاند، حال آنکه فضای امروز ابعاد متفاوتی دارد و بطور قابل ملاحظهای تغییر کرده است. ظهور شهرهای بزرگ با ساختمانهای عظیم، تراکم قابل ملاحظه انسانها، افزایش تعداد اتومبیلها، استفاده همگانی از وسایلارتباط جمعی، همه و همه محیط جدیدی را برای انسان معاصر بوجود میآورند که نه تنها هنوز بطور کامل به آن خونگرفته است بلکه به دلیل تحولات مستمر تکنولوژیکی و نتیجتاً تغییر دایمی فضاها، فرصت لازم برای خوگرفتن بهآن را نیز نمییابد.
کودکان و رنگ ها
رنگ ها در شخصیت انسان ها، بخصوص کودکان تاثیر بسزایی داشته، باعث ایجاد تجربه های هیجانی از قبیل شادی، خنده، غم، اندوه، آرامش، تحریک پذیری، سکون و هیجان می شود. در کودکان این خصیصه شدت می یابد، آنان به سبب روح پاک و بی آلایش و شاد و پر طراوت خویش رنگ های زنده و مرکب که در ترکیبی مناسب با هم قرار گرفته باشند را ترجیح می دهند این موضوعی است که رد طراحی و تزئین و رنگ آمیزی فضاهای داخلی و ترکیبات مناسب رنگی فضاهای طبیعی باید مورد توجه قرار گیرد با رنگهای مختلف می توان اندازه و وزن یک شی معین را کوچک یا بزرگ ، سبک یا سنگین جلوه داد. اصولاً رنگ های گرم و روشن باعث توسعه اشیاء شده به آنها وسعت می دهند و بالعکس رنگهای سرد و تیره باعث می شوند اشیاء کوچکتر از اندازه خود به نظر آیند.
کودکان و روانشناسی رنگ ها
رنگ ها سه دسته اند:
1- اصلی که شامل سه رنگ قرمز – آبی و زرد می شوند.
2- فرعی که از ترکیب سه رنگ اصلی به دست می آیند مثل سبز – نارنجی – بنفش
3- رنگ های میانه که از ترکیب رنگ اصلی به علاوه رنگ فرعی بدست می اید که 6 عدد هستند زرد مایل به سبز و غیره – آبی مایل به سبز و ...
از رنگ به 2 طریق استفاده می کنند.
1- نمونه سازی طبیعی و عینی- مثلاً دریا به رنگ آبی و چمن به رنگ سبز رسم می شود.
2- استفاده از رنگ هایی که به طور ناخودآگاه به ذهن می رسند و قانون خاصی ندارند.
در مبحث هنر، رنگ به خودی خود وسیله پر قدرتی برای بیان و نشان دادن حالت های عمیق درونی است نقاشی کودکان نمونه روشنی از ارائه رنگ های متنوع در سطح وسیع می باشد. فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از موضوع نقاشی کودکان نشانگر خلاء عاطفی و یا گاهی دلیل بر گرایش های ضد اجتماعی اوست کودکان سازگار در نقاشی های خود از 5 رنگ استفاده می کنند در حالی که کودکان گوشه گیر و یاآنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارند بیشتر از یک یا دو رنگ بکار نمی برند.
رنگ های گرم تحریک کننده ، سبب فعالیت، جنب و جوش، الهام دهنده روشنی، شادی زندگی و مولد حرکتند، در حالی که رنگ های سرد بر عکس موجد حالت های انفعالی، سکون، بی حرکتی و تلقین کننده غم و اندوه هستند. تماشای رنگ های گرم میزان ضربان قلب را تشدید می کند و برای فضای پر هیجان کاربرد دارند در میان رنگ های گرم، رنگ سرخ بقدری نافذ و سریع الحرکت است که از هر رنگ دیگر زودتر به چشم می خورد.
دریافت رنگها
کودکان توجه بیشتری به رنگ های اشباع شده اولیه دارند. چنین به نظر میرسد که عکس العملهای اولیه کودکان نسبت به رنگ ها در اثر خصوصیات عاطفی بروز میکند ولی با گذشت زمان، کودک یاد میگیرد که آنها را مشاهده نماید و دقیقاً آنها را درک کند. با این وجود باید اذعان کرد که در یک آزمایش نوزادان 15 روزه، آنها توانستند نورهای رنگیمنعکس شده برروی دیوار را از همدیگر تمیز دهند. رنگ قرمز اولین رنگی است که کودکان بطور صحیح از آن نام میبرند و بعضی اوقات رنگ آبی را کودکان بعنوان رنگ ضد قرمز می دانند. در بعضی مواقع کودکان رنگها را با اشیایی که بدان رنگها هستند بخاطر میآورند و مثلا میگویند زرد مانند زرده تخممرغ.
موضوع فوق نشان میدهد که کودک به کندی قادر خواهد بود که رنگها را از اشیاء انتزاع نموده و آنها را بعنوان خصوصیات مستقلی بخاطر آورد.
کودک شرایط محیطی و کالبدی
تاثیر شرایط محیطی :
1- نور و روشنایی: نور یکی از اصول معماری در تامین آسایش بصری فضا می باشد که تاثیرات روانی آن در انسان ها متفاوت است. تحقیقات ثابت کرده است که نور طبیعی و شفاف بر روی حواس کودکان تاثیر مبتنی وارد از دید کودکان این فضاها دوستانه و با نشاط هستند . نور کافی و نورپردازی مناسب در فضاها موجب می شود که میل و رغبت کودکان افزایش یابد.
2- دقت عمل و تمرکز حواس افزایش یابد و سلامتی چشم و قدرت بینایی محفوظ مانده و از خستگی اعصاب جلوگیری می کند.
3- باعث ایجاد تنوع و تاکید فضایی می گردد.
از آنجا که کودکان در پذیرش تنش و خستگی تحمل کمتری دارند، از نور پردازی های ادارای تضاد شدید ، چه بصورت مصنوعی و چه به صورت طبیعی که باعث ایجاد خستگی و تنش می شود، باید پرهیز کرد.
در نتیجه نور ملایم و یکنواخت در مورد فضاهای کودکان مطلوب به نظر می رسد. البته به جز در مواردی که با تنوع در نور پردازی سعی در تاکید فضایی داریم.
سر و صدا: کودکان صداها را دوست دارند و به طور کلی صداهای ملایم زمینه ، به تخیل کودکان کمک می کند و آنها را به زندگی بیرون مرتبط می سازد سر و صدای ناشی از ترافیک کاربری های تجاری و کارگاه های صنعتی از اصوات نامطلوب فضاهای کودکان هستند. این فضاها نباید از لحاظ آگوستیکی مرده باشند.
تهویه برای کار کردن با حداقل خستگی و تامین سلامت کودکان، تهویه خوب در فضاهای آموزشی، مخصوصاً در کلاس درس ضروری است.
1- تعیین صحیح محل وقوع بازشوها نسبت به جهت وزش باد.
2- استفاده از مصالح مناسب در جداره ها.
3- استفاده از گیاهان و درختان جهت تهویه طبیعی محیط پیرامون.
منابع:
پیازه، ژان، روانشناسی کودک
ابراهیمی، نادر، مقدمهای بر مصورسازی کتاب کودک
مزمن، جرج، کودک، فضا، معماری
رؤف، علی _ صابریان، معصومه، یاد گرفتن برای یاد دادن
مجلة پیام یونسکو، شماره 252
مجلة پیام یونسکو، شماره 316
اکنون در دنیا سالیانه حدود 2000 فیلم ساخته میشود که از این تعداد، حدود 1000 فیلم متعلق به صنعت سینمای هند و 600 فیلم متعلق به تشکیلات هالیوود در امریکا است. از 400 فیلم دیگر در حال حاضر حدود 80 فیلم متعلق به صنعت سینمای ایران است، یعنی اینکه غیر از تولیدات غولهای عرصه فیلمسازی دنیا یعنی ”هالیوود“ و ”بالیوود“ حدود 20 درصد باقی فیلمهای در حال ساخت دنیا متعلق به ایران است! حتی اگر در مقایسه کمیت تولیدی سینمای ایران با کل سینمای دنیا برآییم حدود 4 درصد تولید کلیه فیلمهای در حال ساخت سراسر دنیا در انحصار صنعت سینمائی کشور ماست که باز هم رقم قابل توجهی است و ما را متوجه این نکته میسازد که سینمای ایران از لحاظ کمیتی، سینمائی حرفهای است. در گذشته نه چندان دور، در خاورمیانه، به غیر از ایران کشورهایی مانند مصر و ترکیه سهامداران تولید انبوه فیلم بودند بطوری که تولیدات مصر سالیانه به 500 عدد هم میرسید. اما پس از استیلای تدریجی سینمای تجاری امریکا در جهان، این کشورها که تاب مقاومت در مقابل چنان صنعت پیشرفتهای را نداشتند علناً به اصمحلال کشیده شدند بطوری که اکنون به زحمت میتوانند سالیانه به تعداد انگشتان یک دست تولید سینمایی داشته باشند! در بین کشورهای مذکور در خاورمیانه تنها ایران است که به طرزی چنین بارز و با اختلافی فاحش با باقی کشورهای مورد نظر دارای تولید انبوه و حرفهای است.
البته به غیر از قابل توجه بودن کمیت تولید، کیفیت آن نیز بسی قابل توجه است. اکنون دیگر ایران را بجای آنکه از روی فرش، پسته و خاویار آن بشناسند، از روی سینمای آن میشناسند! سینمای ایران تنها به عرصههای داخلی بسنده نکرده است، بلکه توانسته است توجه مجامع و محافل هنری ـ سینمایی خارج از کشور را به خود جلب کند که اینها را مرهون خصوصیت اصلی خود؛ غنای مفهومی، ساختاری و هنری تا آن حد که با شاهکارهای مشابه خود در جهان برابری میکند.
ـ شهرک سینمایی شهر مدرس هند
کشور هند با جمعیتی بسیار و کشوری وسیع توانسته جایگاه حائز اهمیتی از نظر عددی و هم از نظر کیفی در سینما بدست آورد. چنانچه در سال 1966 هند با تولید 308 فیلم در یک سال رتبه دوم را پس از ژاپن با 350 فیلم از آن خود نماید و این در حالی است که امریکا با آن امکانات وسیع توانسته 154 فیلم به بازار عرضه نماید و در قاره پهناور آسیا با تودههای عظیم انسانی که سینما ضروریترین وسیله تفریحی آنهاست جایگاه ویژهای دارد. به سبب اینکه نیمی از 300 فیلم تولید شده در این قاره است، در سال 1373 وزیر ایالت ”تامیل نادو در جنوب هند، یک شهرک سینمایی را در شهر مدرس افتتاح کرد تا فعالیت فیلمسازان تامیل تسهیل شود.
شهرک سینمایی مدرس که در زمینی به مساحت 35 هکتار ساخته شده است، باید به صنعت فیملسازی تامیل حیات تازهای ببخشد.
در این مرکز فیلمسازان میتوانند تمام نیازهای خود را رفع کنند. خدمات پشتیبانی تولید برای تدوین و تولید فیلم هم پیشبینی شدهاند. دکورهای آماده از دوران مغولهای هند تا صحنههایی که بیشتر نشاندهنده دوره رنسانس در ایتالیا هستند را شامل میشوند. اینها جدیدترین امکانات فیلمسازی در نوع خود هستند. به گفته مدیر اطلاعات تامیل نادو "در اینجا انواع امکانات و تأسیسات همچون باغ ژاپنی، مغولی و ایتالیایی و سالنهای مختلف ساخته شدهاند. علاوه بر آن تجهیزات بسیاری از آلمان و ژاپن وارد شدهاند. به این ترتیب منظور ما این است که تهیهکنندگان به شهرک سینمایی مدرس بیایند و کار فیلم خود را به اتمام برسانند."
ـ چینهچیتا
استودیوی وسیع و مجهزی که در اواخر دهه 30 در حوزه رم ساخته شد و تحت نظارت دولت قرار گرفت. دولت فاشیست موسولینی که سینما را وسیله تبلیغاتی مناسبی یافته بود، به فیلمسازی توجهی خاص داشت، با این نظر که شهر سینمایی رم به رقابت با هالیوود بپردازد. از لویچی فردی مدیرکل امور سینمایی حکومت فاشیست موسولینی نقل کردهاند :«ساعت دو بعد از نیمه شب 26 سپتامبر سال 1935 صدای زنگ تلفن سکوت خانهام را در هم میشکند. شتابان به طرف تلفن میروم، گوشی را برمیدارم، صدائی لرزان خبر میدهد که چینز، تنها استودیوی بزرگ فیلمبرداری رم در شعلههای آتش سوخته است. من این واقعه را سرآغاز تولد چینهچیتا میدانم.»
موسولینی تأثیر سینما را به درستی میشناخت اما بدون تردید فیلمسازی به عنوان هنر مقصود وی نبود و بلکه او به نیروی عظیم تبلیغاتی نهفته در سینما پی برده بود.
در آتشسوزی چینز که استودیویی خصوصی و متعلق به کارلوکوفکورونی بود، سی سال تاریخ سینمای ایتالیا خاکستر شد. موسولینی، لوییجی فردی را که سالها قبل هالیوود را دیده بود و رؤیای شهری سینمایی در اندازههای هالیوود را در سر داشت مأمور بازسازی تجهیزات سینمایی ایتالیا کرد. او هم کارلوکوفکورونی را به همکاری دعوت کرد و به او اختیارات کامل داد.
بدینسان در 29 ژانویه سال 1936 موسولینی اولین سنگ بنای چینه چیتا را بیان نهاد. در خلال عملیات اجرایی، موسولینی همه مراحل را زیرنظر داشت و اغلب به بازدید میآمد. سرانجام پس از حدود 450 روز کار سخت و مداوم، در 28 آوریل سال 1937 چینهچیتا در محوطهای به وسعت 600 هزار متر مربع با 16 استودیو در حالیکه از قبل چهار فیلم در دست تهیه بودند، توسط شخص موسولینی افتتاح شد. در میان اولین آثاری که در چینهچیتا ساخته شدند میتوان به "لوچانوسرای خلبانگ" ،"ناپل زمانهای دیگر" و "جور به وردی" اشاره کرد.
چینه چیتای اکنون
چینهچیتا در حومه شهر رم واقع شده و علیرغم داشتن فاصله معقول با شهر برای عزیمت به چینهچیتا با توجه به بار اتومبیلهای مهاجم بیشماری که عرصه را بر همه تنگ کردهاند باید دو ساعت در انتظار نشست که برای حل این مشکل بهترین و سریعترین راه حل استفاده از متروی شهر رم است که از مجاور این کارگاه سینمایی میگذرد و ایستگاه ماقبل آخر، مقصد مورد نظر است.
به محض بالا آمدن از پلههای ایستگاه چینهچیتا، بلافاصله در سمت چپ سر در شهرک نمایان میشود و بعد در عرصههای وسیع به پیش روی واردشوندگان خودنمائی میکند. هرچند استودیوهای جانبی در ورودی به شکل انبارهای معمولی به نظر میآیند اما در داخل یکی از این انبارها، ابزارآلات جنگی است که انسان از دیدن درختان تنومند در میان خار و خاشاک و علفها گیج میشود و به واقع جنگی محبوس را ایجاد کردهاند.
ایتالیا در آنجا با دکور بازسازی شده ولی صرفاً نماسازی است و در پشت این فضاها چیزی جز داربست و میلههای فلزی و چوبی نیست. این دکورها بعد از بهرهبرداری مورد تعمیر و استفاده مجدد قرار میگیرند و در غیر این صورت در نمایشگاهی به بازدید عموم گذاشته میشود.
از دیگر دکورهای عظیم فضایی است که در مقابل آن استخری ساختهاند و چوبهای بقایای یک کشتی بر روی آب دیده میشود که احتمالاً مربوط به یکی از فیلمها است، ضمناً دارای برکه با وسعتهای مختلف است که بزرگترین آن 165×62 متر میباشد. پرده آبی یک صفحه عظیم است که برای پسزمینههای متفاوت به ویژه آسمان مورد استفاده قرار میگیرد.
اخیراً یعنی بعد از ساختن صحنه چینهچیتا مجهز به دستگاه مونتاژ دیجیتال شده به انضمام استودیوی تمام الکترونیکی که برای ضبط برنامههای تلویزیونی مستقیم بسیار مناسب و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. در مجموع چینهچیتا امروز ضمن برخورداری از جدیدترین و پیچیدهترین تجهیزات فیلمبرداری و نورپردازی دارای 17 استودیو است که 12 استودیو مجهز به اتاق لباس و گریم جداگانه و کلیه امکانات فیلمبرداری است.
از ویژگیهای چینهچیتا این است که همه مراحل یک فیلم از روزی که کلید زده میشود تا مونتاژ نهایی در همین جا انجام میشود و جالبتر اینکه فیلمساز روز بعد میتواند راشهایی را که گرفته، ببیند تا در صورت رضایت آنها را به مرحله مونتاژ بفرستد و یا اینکه نماها را تکرار کند، حال آنکه در هالیوود علیرغم وجود امکانات تکنیکی وسیعتر و پیشرفتهتر شاید فیلمساز قادر نباشد که کنترل کامل اثرش را در اختیار بگیرد.
هالیوود
ناحیهای در هشت مایلی شمال غربی شهر لسآنجلس واقع در ایالت کالیفرنیا که به عنوان مرکز صنایع فیلمسازی امریکا، محل تجمع استودیوهای بزرگ و سمبل فیلم و سینما و تمام تجمل و فانتزی و زیباییهایی وابسته به آن شناخته شده است. اولین مهاجران و سرگردانها در حدود سال 1870 در این ناحیه ساکن شدند. در فاصله 1880 تا 1890 همسر ”هوریس.اچ.ویلکاکس“ (H.H.Wilcox) که دلال معاملات املاک بود به این ناحیه اسم هالیوود را اطلاق کرد. هالیوود از سال 1910 شخصیت رسمی یافت و ناحیهای از شهر لسانجلس شد. کالیفرنیای جنوبی از حدود سال 1907 به سبب آفتاب دائمی و مناظری متفاوت از کوههای برفپوش تا صحراهای لخت، نظر فیلمسازان را به خود جلب کرده بود. در سال 1908 فیلمبرداری فیلم ”کنتدومونت کریستوفر“ که در شیکاگو شروع شده بود در کالیفرنیا تمام شد.
دیویدوارگگریفیث فیلمساز بزرگ از سال 1910 فیلمهایش را مرتب در کالیفرنیا میساخت. وقتی که در سال 1909 شرکت ثبت علائم و حقوق سینمایی به وجود آمد فیلمسازان مستقل، کار را دور از نیویورک و نزدیک به مرز مکزیکو به صرفهتر دیدند و در نتیجه یک محور جدید فیلمسازی در ساحل غربی امریکا به وجود آمد. اولین استودیوی فیلمسازی را در هالیوود به سال 1911 ، دیوید هورسلی (D.Horsley) پایهگذاری کرد. تا پایان همین سال 10 شرکت دیگر در هالیوود صاحب استودیو شده بودند. با اضمحلال شرکت ثبت علائم و حقوق سینمائی، فیلمسازان مستقل نظیر ”جسیلاسکی“ (Jesse Lasky) ، ”سیموئل کلدوین“ (S.Goldwyne) و ”سیسیلب.دومیل“ (C.D.Domille) اعتباری تازه به دست آوردند. ”دومیل“ در سال 1913 فیلم ”شوهر زن سرخپوست“ (The quaw man) را ساخت که اولین فیلم امریکایی از نظر فروش و گیشه بود. این افراد همراه با کسان دیگری مثل ”آدولف زوکور“ (A. Zukor) ”تامساینس“ (T.Ince) و ”لوئیب.مایر“ کانون منحصر به فردی برای فیلمسازان به وجود آوردند که بر آن شم بسیار دقیق تجارتی همراه با ذخیره کافی از استعداد و زیبایی فرمان میراند.
شهرک غزالی، تنها شهرک سینمایی ایران
از زمان حضور سینماتوگراف در ایران مجموعه منظم و جامعی تاکنون شکل نگرفته که بتوان به عنوان یک الگوی مناسب به بررسی و معرفی آن نشست، هرچند استودیوهای خصوصی و دولتی کوچکی در سطح کشور به وجود آمده که نسبتا هم توانستهاند پاسخگوی نیازهای تولیدات داخلی باشند، منتهی در حد امورات لابراتواری و به صورت مختصر در حد پلاتوها؛ اما مجموعهای که بتواند حجم قابل ملاحظهای از نیازهای یک فیلم را برآورده کند، در سطح کشور وجود ندارد، الا شهرک سینمایی غزالی که توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.
این شهرک در حاشیه اتوبان تهران ـ کرج، مابین اتوبان و جاده قدیم واقع شده که به علت وجود استودیوهای مجهز و لابراتوارهای متعدد و مناسب در مرکز صدا و سیما در حد چند محله با چند زون از فضاهای سنتی تهران و گاها ایران محدود شده، در واقع به عنوان یک شهرک سینمایی که معمولا در سطح جهان شهرک سینمایی معرفی میشود عمل نمیکند.
این شهرک صرفا به فضاهای سنتی و قدیم ایران اکتفا کرده و در صورت وجود لوکیشنهای جدید باید در منطقه باز موجود اطراف شهرک دکورسازی شود که به علت عدم کنترل نور، صدا و عوامل مختلف طبیعی و مصنوعی قابل بهرهبرداری برای تمام موضوعات و فصول نیست. کلیه مراحل تولید فیلم از زمان کلید خوردن تا نمایش در ساختمان تولید باید در محل شهرک باشد تا مشکلات کارگردان را تقلیل دهد، اما به علت وجود بخش اعظم کار در ساختمان تولید صدا و سیما، شهرک از این کمبود رنج میبرد و خودکفا نیست.
به علت عدم عمق در فضاهای مصنوع و عدم باربری دیوارها، سازه و مصالح بکار رفته، تلاش برای محکمسازی و استحکام بنا صورت نگرفته و غالب فضاها نیاز به مرمت دارند، در غیر این صورت تخریب خواهند شد.
شهرک سینمایی صدا و سیما که با هدف ساخت مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی تولید صدا و سیما طراحی و ساخته شده است در چند مرحله مورد بهرهبرداری واقع شد. شهرک سینمایی صدا و سیما از چند زون (ناحیه) مختلف تشکیل گردیده است. یکی از زونها اختصاص به محلات قدیمی و سنتی دارد که برای بازسازی این نماها بیشتر از مواد و مصالح واقعی استفاده شده است. زون دیگری اختصاص به بازسازی محلات و خیابانهای خاصی در بعضی از شهرها دارد؛ این خیابانها عبارتند از بازسازی خیابان اصلی گرگان، خیابان تهران قدیم، نمای بازسازی شده کوفه، نمای بازسازی شده دمشق، شهر اورشلیم و.... ناحیه دیگر در شهرک سینمایی غزالی اختصاص به بازسازی مناطق جنگی دارد. در این بخش تنها بخشهای کلی ساخته شده، به جزییات پرداخته نشده است.
این طور به نظر می رسد که سینمای ایران با توان و قابلیت هایی که در سطح ایران و جهان از خود نشان داده است، همچون تولید سالانه 70 فیلم بلند و 400 فیلم کوتاه، نیاز به فضاهای تخصصی تولید فیلم بیشتر از حد واندازه شهرک غزالی دارد.
همسویی و هماهنگی با طبیعت، ساخته های دست بشر را به طبع جوهری انسان نزدیک تر می سازد و از نظر هنری و کاربردی به فرآیندی می رساند که زیبایی و بهره وری را در یک مجموعه در کنار هم متبلور می سازد.
طراحی با طبیعت عنوان کتابی است که این معنا را در مهندسی و معماری مورد توجه قرار داده است.
این کتاب نوشته ی ایان مک هارگ و ترجمه ی عبدالحسین وهاب زاده است که از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد و شرکت مشاور گزینه در 198 صفحه و شمارگان 2200 نسخه و قیمت 14 هزار تومان به چاپ رسیده است.
نویسنده در دیباچه ی طراحی با طبیعت آورده است:
از اولین چاپ کتاب طراحی با طبیعت بیش از سی سال می گذرد و در این مدت آگاهی ما نسبت به محیط زیست به طرز باورنکردنی گسترش یافته و به جرأت می توان گفت که این کتاب در این میان سهم عمده ای ایفا کرده است. هزاران نفر با مطالعه ی این کتاب به این باور رسیده اند که طراحی درست مکان ها و ساختمان ها به حفظ و نگهداری منابعِ محدودِ طبیعت کمک می کند. طراحی با طبیعت با وجود گذشت بیش از سه دهه از نگارش آن، کماکان تازه و قابل استفاده است. وقتی خواندن کتاب را تمام کنید، دیگر به مناظر، جاده ها، شهر و یا حتی خانه ی خودتان با دید قبلی نگاه نخواهید کرد. طراحی با طبیعت، که اکنون کتابی کلاسیک محسوب می شود و به عنوان کتاب درسی و مرجع درآمده است، در رده ی کتب روانشناسی محیطی قرار می گیرد و در کتابخانه ی کنگره جزو کتب جامعه شناسی طبقه بندی شده است؛ اما با اندکی مسامحه می توان آن را در شمار کتابهای علوم طبیعی،طراحی منظر و معماری به حساب آورد. این کتاب ( طراحی با طبیعت ) از اولین کتب معاصری است که در آن، علم با نثری روان و شعرگونه تلفیق شده است و توجه انسان ها را به طراحی محیط زندگی شان متناسب و همراه با طبیعت جلب می کند. در طراحی هر چیزی که به دستِ انسان ساخته می شود باید همه ی عناصر طبیعت از قبیل انسان ها، صخره ها، گیاهان، خاک،حیوانات و اکوسیستم مدنظر قرار گیرند.
به عنوان مثال در طراحی یک بزرگراه که امروزه تعداد زیادی از آنها را در گوشه و کنار شهرها برای حل مشکل ترافیک ساخته ایم، باید کمترین آسیب به منظره ی طبیعی وارد آید و تمام عواقب اجرای طرح برای محیط زیست پیش بینی گردد. تصور کنید اگر در طراحی جاده ها، بزرگراه ها و خطوط حمل ونقل ریلی که از 50 ، 60 سال پیش ساخته ایم ظرایف زیبایی شناختی لحاظ می شد چگونه دنیایی داشتیم ! چگونه وضعمان به این صورتی که هست درآمد و ما درحال حاضر چه می توانیم بکنیم ؟ خانه های درهم و برهم، شهرهای بیمار و مناظری که با دستکاری های ما خراب شده و از پا درآمده اند. این تصویر انسان خودمحوری است که نه به دنبال هماهنگی با طبیعت و یکی شدن با آن بلکه درپی غلبه برآن است.
مک هارگ: این کتاب نتیجه ی تجربیات شخصی من است درباره نیروی خورشید،ماه، ستارگان، تغییر فصول، زمان کاشت و برداشت، ابرها و باران ها، رودخانه ها و اقیانوس ها، جنگل ها، گیاهان و حیوانات؛ آنها با ما هستند، اجاره نشین این جهان، شریک ما در مبارزه برای تنازع بقا و همراه ما در ساختن آینده.
به گزاش پایگاه اطلاع رسانی معماری منظر ایران، دکتر محمدرضا مثنوی به تازگی کتاب عناصر طراحی بصری در منظر نوشته سایمون بل را به فارسی ترجمه و توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است. از این نویسنده پیشتر کتاب منظر: الگو ادراک فرایند به فارسی ترجمه شده بود. این کتاب با استفاده از گسترده وسیعی از مثال هایی از حوزه منظر، معماری و طراحی شهری، برای گسترده کردن جاذبه آن مصور شده است. مولف امیدوار است این کتاب بتواند برای تعداد وسیعی از طراحان و غیر طراحان، دانشجویان و متخصصان اجرایی، زبان مشترک زیبایی شتاختی فراهم آورد که در نتیجه آن مباحثات بهتر و آگاهانه تری در خصوص ارایه راهکارهای مدیریتی بصری محیط زیست مان صورت گیرد.
پیشگفتار مترجم
محیط پیرامون ما متشکل از پدیده های طبیعی مانند دشت ها، کوه ها، جنگل ها، رود خانه ها و دریا ها و توسعه شهری و روستایی و نواحی صنعتی و کشاورزی می باشد. این پدیده ها به نوعی منظر قابل رویتی را در قالب منظر طبیعی و منظر انسان ساخت تعریف می کنند. مولف کتاب، سایمون بل قریب سه دهه دست اندرکار آموزش و مشاوره در طراحی منظر و حرفه های مرتبط با جنگل، طراحی پارک و جنگل های شهری در اسکاتلند، ایرلند، انگلستان، دانمارک و امریکا بوده است. او در این کتاب با طرح سلسله مراتبی فرآیند طراحی، زمینه مناسبی برای شناخت الگوها و طراحی منظر فراهم نموده و سپس با تبیین عناصر اساسی طراحی، به تشریح متغیرهای طراحی و در نهایت به اهداف سازماندهی منظر می پردازد.
پیشگفتار مولف به اعتقاد مولف بسیار مهم است که بتوان اصول طراحی بصری را به شیوهء منطقی و ساختارمندی مورد بحث و استفاده قرار داد. فهرست کردن اصول، مساله جدیدی نیست و برای بسیاری از معماران، معماران منظر و طراحان شهری آشناست، اما نیاز به بسط این اصول و کاربرد آنها از محیط مصنوع و شهری به محیط و منظر وسیع تر، جایی که فضای سه بعدی اهمیت بیشتری دارد، جایی که مقیاس بزرگ و الگوها وفرآیند های طبیعی بر انواع انسان ساخت آن تسلط دارند، ضروری به نظر می رسد.
علی خیابانیان :
"ویدع الانسان بالشر دعاه بالخیر و کان الانسان عجولا"(اسرا 11)
انسان با شوقی که خیر و منفعت خود را می جوید چه بسا به نادانی شر و زیان خود را می طلبد و انسان همواره عجول است.
انسان معاصر = انسان شتابزده، مضطرب، عجول، خسته و افسرده و همیشه ناراضی. نمود چنین صفاتی را در دوره های مختلف تاریخی به کرات می توان دید، اما تجمع و یکدلی همه ایشان در انسان امروز پدیده جدیدی است، به خصوص شتاب و اضطرابی که امروزه مردمان شهرهای بزرگ را دچار خود کرده است. با هر شغل و مقامی که باشید به طور خودآگاه و ناخودآگاه از قوانین جامعه تبعیت می کنید و چه بسا به دلیل عدم توانایی و مقابله با مسائل آنها را توجیه نیز می کنید.
در مقایسه ای کلی و دور از موارد استثنایی که در هر گزینشی می توان مشاهده کرد، انسان امروز از بسیاری از جهات پیشرفته تر از انسان گذشته است و کشفیات واختراعات بسیاری را در طول 3 قرن گذشته انجام داده و می دهد. اما برای چه هدفی و به چه قیمتی؟ سوالی که سال هاست مرا به خود مشغول کرده است که با پیشرفت هر لحظه ای علم و تکنولوژی، چرا کیفیت زندگی انسان رضایت بخش نیست و هر با اینهمه قربانیانی که از طبیعت و درخت و پرندگان، پیشکش خدای علم و تکنولوژی می کنیم باز نتیجه ای حاصل نمی شود و تلاش های او و شتابزدگی دانشمندان در اختراع و اکتشاف راهی به جایی نمی برند!
فضای مجازی، یکی از دستاوردهای جدید انسان معاصر است که نوید زیستنی بهتر و نیکوتر را وعده می دهد. افسار گسیختگی نوینی در قالب هزاران فرمول و رایانه و تفکر و اندیشه هایی که هر کدام صدها انسان را به خود مشغول داشته اند.
انسان ها در تنگنایی از گمنامی واقعیت و ناآشنایی با دنیای مجازی که هر لحظه بر سیطره خویش می افزاید و اندیشه و تخیل را از حرکت باز می دارد؛ رویکردی تک بعدی، در قالبی سخت و فشرده حق انتخاب و تصمیم گیری را از شخص می گیرد و انسان، تنها بازیچه ای است در دست ابرقدرتان تکنولوژی و اقتصاد که با ترفندی جدید، همچنان به استثمار خود ادامه می دهند و کسی نیست که سوالی کند و بیندیشد که به کجا می رویم.
زنجیر هایی که به نام ترقی و پیشرفت و با بهره جویی از زیاده خواهی انسان ها بر گردنشان آویخته می شود و مسیری از پیش تعیین شده را طی می کنند. تکنولوزی علارغم دستاوردها و نتایج بسیار شگفت انگیز و مهمی که در چند قرن اخیر بدست آورده است، نباید فراموش کرد که در این راستا بسیاری از امیال و آرزوهای انسانی فراموش شده و حتی دربیشتر مواقع سرکوب شده اند تا سواران علم و فن بر تصا حب عرصه های جدید تر نایل آیند. حال سوالی که مطرح می شود این است که نقش انسان ها در این برهه زمانی که در چهارچوبی تنگ و خالی از هرگونه احساس و شاعرانگی، چه می تواند باشد.
چهره هایی که در پشت عینک های دیجیتالی خود را مخفی می کنند و خلاهای ذهنی و عاطفی خویش را در دنیایی مجازی جستجو می کنند، کودکانی که نه در حیاط پشتی خانه و نه در جمعی متشکل از هم سن و سالان خویش، بلکه به دورازهمه اینها با دوستانی مجازی و درآن سوی رایانه های خویش مشغولند و غافل از طبیعتی که از آن خلق شده اند.
تنها دستمایه بودن ما، زنده ماندن همین آب و خاکی است که به دور از هرگونه ادعا به نیازهای ما پاسخ می دهد.
روزگاری خواهد رسید که رایانه ها همانگونه که در یکسری از فیلم های علمی تخیلی به نمایش در می آید به جای انسان ها خواهند اندیشید و تصمیم خواهند گرفت و حتی کمی دور تر خواهند زیست. زندگی انسان در قالبی از تعامل روح و جسم معنی می یابد و تکامل واقعی او در سایه پیوند و هماهنگی این دو به وجود می آید و حال چگونه می توان با تفکیکی ظالمانه به نام خرد و تکنولوژی اسباب رشد و تجلی انسان را فراهم کرد.
تفکر در لایه های بالایی خویش، تخیل و در لایه های پایینی، خرد و مغز انسان را به چالش در می آورد که اینک همین گستره محدود، خرد انسان را شرط لازم و کافی برای رستگاری او می داند.
مسیر زندگی انسان امروزی در کدامین چهارچوب و قاعده مختار و منعطف از دیدگاه انسانی مشخص می شود که شامل خواسته ها و خواهش های او باشد و بتواند بدون هیچ دغدغه ای آن را به کار گرفت. آگاه و آزاد بر سرنوشت خویش و داشتن باوری عمیق بر زیستنی که از چند دهه قبل به صورتی محسوس سعی در تغییر الگوهای و معیار های آن دارد.
چرا به گذسته نمی نگریم و از گذشتگان نمی آموزیم. اندیشمندان ما سعی می کنند انسان را نسبت به دیدگاه ها و نظریات خود تفسیر کنند نه آنچنان که هست و موجودیت دارد؛ به همانگونه در معماری نیز بدنبال فضایی جهت انعکاس یافته ها و یا آزمودن تجارب خویش هستیم و کمتر کسانی، دغدغه سکونت و سکنی گزیدنی را که هایدگر «فیلسوف معاصر» مطرح می کند را دارند. چنانکه قبالا نیز اشاره شد، حضور انسانی در گستره ای شاعرانه وتغزل گون معنی پیدا می کند و در این راستا است که انسان بودن خویش را احساس می کند. بودن من به چه معنی است؟ و چگونه خواهم زیست؟ سوالاتی که پاسخگویی به آنها جایگاه انسان و نحوه سکونت او را بیان می کند نه نظریه ای که بودن انسان را تنها در اندیشیدن او خلاصه می کند، آن هم در گستره عقل و خرد و نه در وادی تخیل و معرفت.
جنبشی که امروزه همه ما به نحوی در گیر و حتی مصرف کننده تولیدات آنیم، دنیایی جدید را به ما پیشنهاد می کنند که فردا روز به اجبار در آن محیط قرار خواهیم گرفت و افسوس داشته هایی را خواهیم خورد که با بی تفاوتی از کنارشان می گذریم و با دهانی باز به زرق و برق حیرت آور و درعین حال کذایی تکنولوژی می نگریم.
با سلام
متن زیر از وبلاگ سکونتگاهی برای همه در مورد ضیافت نهم نوشته شده است :
ضیافت نهم تمام شد :
ضیافت نهم نیز به آخر راه خود رسید ، روز نخستی که برای اولین بار با موضوع ضیافت ها آشنا شدیم میزبانی به عهده پرتیکان بود و ضیافت ششم . زمانی که برای علی اعطا ،میزبان ضیافت هشتم ،نامه نوشتیم و تقاضا کردیم که روند موضوعی ضیافت ها به گونه ای باشد که شهرسازان نیز در آن شرکت کنند ، اصلا فکر نمی کردیم که میزبانی نهم را به ما واگذار کند.به هر حال هدف ما همدلی بیشتر میان وبلاگ نویس معمار و شهرساز بود و امیدوارم این برنامه همچنان ادامه داشته باشد ، خدا را چه دیدید شاید میزبانی ضیافت ٩٠را باز به ما دادند.و امیدواریم میزبانان بعدی سعی در انتخاب موضوعات میان رشته نمایند.
به هر حال لازم است اطلاعات کمی از ضیافت نهم در اختیار شما قرار دهیم :
- در مورد انتخاب موضوع ٢٩ نفر از دوستان در نظر سنجی شرکت کردند که موضوع " حس مکان در فضاهای شهری" با ١۴ رای انتخاب شد.
- البته موضوع شماره ١ یعنی " طراحی شهری : قلمروی معماران یا شهرسازان ؟" نیز با ١١ رای دوم شد که نشان از دغدغه معماران و شهرسازان در این بحث دارد . امیدوارم این موضوع نیز روزی بررسی شود.
- تا زمان اعلام شده(١٠ دی ماه ) در مجموع ١۴ نفر جهت ضیافت مطلب نوشته اند که به شرح زیر می باشد :
١- دکتر مرتضی میر غلامی ( ایرانشهر ) :
٢- مهندس هومن فروغمند اعرابی ( نقد شهر) :
منطق ساخت مکان در شهر ایرانی برای آینده ای بهتر
٣- گلناز ( شهرسازان ٨۵) :
۴- مهندس کمال یوسف پور ( زروان):
سکونت و حس مکان در فضاهای شهری
۵- مهندس امین رستنده ( ARI) :( دو مطلب نوشته اند)
الف : حس مکان مبتنی بر ادراک ذهنی
۶-مهندس سیاوش کرباسی ( اخبار معماری) :
٧- امیر فلاحی ( معماری + روانشناسی)
حس مکان در فضاهای شهری ( با مطالعات روستایی)
٨- مهندس فرهاد شرقی (ایوان):
٩-دکتر خشایار کاشانی جو ( طرح و شهر) :
١٠-مهندس محمد منفرد (مطالب معماری):
نقاط روشن و تاریک در شهر خاکستری
١١-مهندس مهدی مطلق ( معمار شیتکت):
١٢-دکتر آزاده شاهچراغی ( معماری و منظر):
روایتی کوتاه از ظرافت های رخداد حس مکان در فضاهای عمومی و شهری
١٣-مهندس احمدرضا سلیمانی (پرتیکان):
١۴- محمدرضا منعام و فرناز ضرابیان ( سکونتگاهی برای همه ):
قسمت اول :حس مکان در فضاهای شهری
قسمت دوم : حس مکان در فضاهای شهری
در مجموع از برزگزاری ضیافت راضی هستیم و امید است شما نیز راضی باشید . به علت اینکه احساس می کردیم انتخاب میزبان ضیافت دهم در روند برگزاری این مسیر علمی بسیار مهم است تلاش خود را کردیم و بهترین گزینه را در میان گزینه های موجود انتخاب کردیم ، امیدواریم سایر دوستان نیز از میزبان دهم حمایت لازم را انجام دهند تا ایشان نیز به بهترین نحو ممکن این فعل را به عمل برسانند .
سیزدهمین دوره جشنواره پایاننامه سال دانشجویی و نهمین دوره پژوهش برتر دانشجویی، از سوی موسسه جهاد دانشگاهی برگزار میشود.
این جشنواره شامل سه بخش اصلی، جنبی و ویژه است که در بخش اصلی آن پایان نامههای فارغالتحصیلان دورههای کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاهها و حوزههای علمیه کشور در گروههای فنی و مهندسی، پزشکی و دامپزشکی، معماری و هنر، علوم انسانی و اجتماعی، کشاورزی و منابع طبیعی، علوم پایه و علوم دینی ارزیابی خواهند شد.
در بخش ویژه نیز پژوهشها و پایاننامههای دانشجویان با موضوعاتی چون کارآفرینی و اشتغال، نوآوری و شکوفایی، نماز و نیایش، امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی به مناسبت سیامین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بررسی میشود.
همچنین در بخش جنبی جشنواره، تمام پژوهشها و تحقیقات انجام شده در شش گروه اصلی بخش اصلی در تمامی مقاطع پذیرفته خواهند شد.
علاقهمندان به حضور در این رقابت، باید آثار خود را حداکثر تا 15 اسفند ماه امسال به دبیرخانه جشنواره واقع در تهران، خیابان انقلاب اسلامی، خیابان فخر رازی، خیابان شهدای ژاندارمری، پلاک 172 ،کد پستی: 1163_ 13145 ارسال کنند.
سازمان ملی جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، سازمان همیاری اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهها و پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در برپایی سیزدهمین جشنواره پایاننامههای دانشجویی و نهمین دوره پژوهش برتر دانشجویی با انتشارات جهاد دانشگاهی همکاری میکنند.