Humor; some point about "architecture nominal" being
نویسنده : سهیل کارآگاه
درس اول: به "بچه معروف ها"، سنگ پرانی کنید!
در دنیای رسانه ها، اولین قدم برای پیشرفت، کاویدن با دانه درشت هاست:
اینکه تا می توانی به آنها سنگ پرت کنی؛ آن هم در ملأ عام؛ جوری که همه
ببینندت.به جز پاپاراتزی ها، خیلی از ستون بنویس ها، منتقدان و
مخالفان کاپیتالیسم را می توان از مریدان این تز به حساب آورد. باور نمی
کنید که چقدر زودبازده است این "سنگ اندازی".
البته قضیه به این سادگی ها هم نیست. بد نیست بدانید که "فرش قرمز" برای
جهش شما تنها در جامعه ای پهن خواهد شد که رسانه ها، سلاطین بی چون و چرای
آن باشند. بنابراین با فرض اینکه "توده، نقش هیأت منصفه این دادگاه های
بعضا غیر عادلانه را بازی خواهند کرد"، اغوا کردن مردم، برای اینکه "اسمی
ها" را بدون وکیل مدافع در یک دادگاه صحرایی به صلابه بکشید، به نفع شماست.
مهم نیست که این آدم کی هست؛ چکاره است؛ قرار است به بهشت برود یا جای
دیگر؛ حتی مهم نیست که آدم باشد یا نباشد! می تواند یک غول تجاری باشد.
تنها چیزی که مهم است، "توی چشم بودن" آن است؛ و اینکه طرف به جایی رسیده
که شما تحمل دیدن ریختش را نداشته باشید. قضاوت کنید: آیا لذت بخش نیست که
شما در کنج خانه خود بنشینید و در حالی که در تهیه پول سیگار خود وامانده
اید، یک هنرپیشه خوش چهره و یا یک آرشیتکت مؤلف را نقدش کنید ... نه ...
لهش کنید!؟
می دانم که شما بالقوه، پرتابگران خوبی هستید، اما به یاد داشته باشید که
نباید همه سنگ هایتان را یکهو پرت کنید؛ منظورم این است که نقدهایتان
قابلیت معامله را نیز داشته باشد: جوری ضربه بزنید که طرف تا راند آخر دوام
آورد؛ بلکه کوتاه آمد! دورانی است که چرخ زندگی فقط با پول می چرخد.
من اینها را گفتم؛ البته این حرف ها وقتی به درد می خورد که بخواهید پیشرفت
کنید؛ وگرنه می توانید سی- چهل سال مطالبی بخور و نمیر در باب فواید
افتتاح فلان کارخانه و یا خدمات ادیسون و شیخ بهایی ارائه دهید.