In order decorations
نظم فقط زمانی معنا پیدا میکند که با بینظمی و آشفتگی در ارتباط باشد. نظم به خودی خود ارزشی ندارد، مگر در چهارچوب محدودیتهایش. نظم فراگیر و آشفتگی همه جانبه، هر دو به میزان یکسان. شرایط سختی را ایجاد میکنند که در طولانی مدت غیرقابل تحمل میشوند، کارهایی که ما انجام میدهیم چیزی است میان آن دو.
نظم اجتناب ناپذیر است
طبیعت: نظم یا بینظمی؟ و دوباره میپرسیم، طبیعت چیست؟ چون طبیعت بکر و
وحشی، بسیار عظیم و بیکران است، هیچ حسی از آشفتگی القا نمیکند.
دورههای چرخشی مانند شب و روز، جزر و مد و امواج نظم مشهودی را ارائه
میدهند. ساختار صخرهها، رودها، گیاهان یا حتی حشرات قابل مشاهده هستند.
اما همه آنها در کنار یکدیگر نظمی را به نمایش میگذارند که در ترازوی
بصری انسان که معیار ما است، غیرقابل اندازهگیری میشوند. ما حتی آن نظم
را ستایش میکنیم، ولی با این حال، انسان از قدیم، شهرها و عناصر قابل
اندازهگیری را بر طبیعت تحمیل کرده است. ما مجبوریم بر ضد طبیعت زندگی
کنیم. بنابراین از روی نظم، ساخت و ساز میکنیم. به این مقصود که طبیعت
بتواند به چشم منظرهای طبیعی دیده شود، نباید بسیار وحشی باشد، زیرا برای
نظارهگر بودن آن، فرد نباید احساس خطر و تهدید کند. از زمانی که جهان کشف
شده است، زیباتر شده است. انسان نشانههای تسلط خود را بر روی قلمرو
گیاهان، آب و زمین، تا دورترین نقاط جهان تحمیل کرده است. او باید مسوولیت
عظیمی را که چنین خواستهای به همراه دارد، به عهده بگیرد.
برای ساختن، ما باید از قواعد هندسی ساده استفاده کنیم، این نکته در درجه
اول برای طراحی و سپس برای ساختن یک ضرورت است. بنابراین برای طراحی و
نقشهبندی خیابانها، بنا کردن خانهها، آمادهسازی زمین، تراشیدن سنگها،
قالبگیری و ساختن آجرها و بتونریزی کردن، تعیین چارچوب کلی و در آخر جفت و
جور کردن همه آنها با یکدیگر، از طریق تکرار عناصری که میتوانند
سرهمبندی شوند، همواره به دنبال صرفهجویی در کارهای خود بودهایم.
بنابراین، نظم و ترتیب، جوهر اصلی ساختمان است. هنریک تیسنو معتقد است: نظم
همواره، کم و بیش حزنانگیز است ... اما باید جهان را طوری در نظر بگیرید
که هسن و برای رسیدن به این منظور، بیظرافتی و زشتی خاصی نیازمند است.
احداث خیابانها، پلها، خانهها و مبله کردن، همواره نوعی چاره موقتی است و
این امر متاثر از همان دلیل منطقی است که ما نیاز به نظم مخصوص داریم.
احساس نظم
گفت و گو در مورد پدیده ادراک، نگاه اجمالی از این حقیقت را ارائه میدهد
که قاعده و نظم برای انسان ضروری است. هرچه محیط پیچیدهتر باشد، نیاز ما
به سادگی و ایجاز برای فهمیدن و متعاقبا تحمل کردن هم بیشتر میشود. از
آنجایی که ما با مقایسه کردن، عملی را انجام میدهیم تا دانش خود را از
محیط تکمیل کنیم، مایل نیستیم که نظم خود را از روزی به روز دیگر کاملا
برهم زنیم و باید خودمان را عادت دهیم. گامبریپ با گفتن این مطلب به این
عقیده پشت میکند: قدرت عادت از احساس ما نسبت به نظم ناشی میشود. او از
مقاومت ما در مقابل تغییر و از تمایل به تداوم و تکرار ناشی میشود. درست
همانطور که حس تعادل ذاتی است و از گوش داخلی احساس میشود، امکان دارد
احساس کردن نظم هم در ژرفای وجود آدمی جریان داشته باشد، حتی اگر کلا ذاتی و
فطری هم نباشد، این درک نظم در اوایل دوران کودکی در انسان پدید میآید.
علاوه بر این درک فطری از نظم، فرآیند یادگیری هم به آن افزوده میشود که
با توجه به محیط و فرهنگ گوناگون است و به ما کمک میکند تا به خودمان جهت
بدهیم. بنابراین هرگز تنها یک نظم، یک معیار یا یک تعادل ایدهآل وجود
نخواهد داشت. البته میتوانیم با در نظر گرفتن اکتشافات روانشناسی و تاریخ
معماری، اهداف اساسی را در نظریه خود روشن کنیم. ما هر روز کورکورانه و
ضمنی با آنها کار میکنیم، ولی باید آنها را واضحتر سازیم تا بتوانیم
نقدپردازی را آموزش داده و گسترش دهیم.
با نگاهی به عناصر معماری - از فرم به مکان
Order, finds meaning only when that is in chaos and Bynzmy. Order itself has no value, except in the context of limitations. All-pervasive order and chaos, both to the same level. Difficult to create in the long term are intolerable, things we are doing something between them.
Order is inevitable
Nature: Bynzmy or order? And ask again, What is nature? Because virgin and wild nature, is very great colleague, does not induce any sense of confusion. Rotational periods like night and day, tides and waves offer the obvious order. Structure of rocks, streams, plants or even insects are visible. But all of them together to display chaos in the human visual scale that is our standard, are indefinite. We even order it we praise, but, however, the old man, and cities can be measured on the elements of nature has imposed. We've gotta live against nature. So, the order, we Construction. Nature of this object could be seen normal eye witness a panoramic view, is not very wild, because to be watching it, a person does not feel threatened and threatening. Since the world has discovered, is beautiful. Signs of human dominance over their territory of plants, water and earth, to the farthest parts of the world has imposed. He must be the incumbent with such demands is to take responsibility.
To build, we can use a simple geometric rules, this point primarily for designing and making is a necessity. Thus, for the design and Nqshhbndy streets, building houses, land preparation, shaving stones, casting and making bricks and Btvnryzy to determine the overall framework and in the end they all shifted pairs with each other through repeated elements that can be Srhmbndy always Following his work in saving a repeat. Therefore, clarity, essence of the building. Henrik believes Tysnv: order always, is more or less Hznangyz ... But the world should consider so that Hesse and to achieve this purpose, and ugly Byzrafty special needs. Construction of streets, bridges, houses and furnish, always a kind of stopgap, and this affected the reasonable that we need to have a special order.
Sense of order
Dialogue about the phenomenon of perception, Overview of the fact that the present rule and order is necessary for humans. Any environment is complex, we need to understand the simplicity and brevity, and consequently more time will bear. Since we compare the operation, we do to complete your knowledge of the environment, we would not order that their day to day to reject completely disrupted and must make our own habits. Gambryp saying the idea behind the works: the power of our habits of feeling is due to the order. His resistance to change and our willingness to continue and is due to repetition. Just as is the inherent sense of balance and inner ear is felt, as possible in order to feel the depths of the human existence is, even if not drastically, both inherent and indigenous, in order to understand the early childhood comes in humans originated.
In addition, indigenous understanding of the discipline, the learning process is also added that the environment and diverse culture and helps us to give ourselves. Therefore, never a single discipline, a standard or an ideal balance will not exist. However, with regard to exploration can psychology and history of architecture, in theory, its essential purpose, we turn. Every day we blindly and implicitly we work with them, but should we make them clearer to Nqdprdazy trained and able to expand.
Shows the architectural elements - the location of the form