حسین سلطانزاده
عضو هیئت امناء انجمن مفاخر معماری ایران
Note the trend of Iran contemporary architecture
Hossein Sultan Zadeh
Board member of Trustees Community iranian architecture Figures
ریشه آغاز تحولات معماری معاصر ایران را باید از دوران صفوی جستوجو کرد. از یک سو جنگها و کشاکشهای متعدد با حکومت عثمانی و برخی از حکومتهای اروپایی مانند پرتغال و انگلیس، و از سوی دیگر آمد و شد هیئتهای نمایندگی و گروههای سیاسی اروپایی به ایران و در مواردی بازرگانان اروپایی و روسی موجب آشنایی بیش از پیش ایرانیان با برخی از دستاوردهای فنی و بعضی از ویژگیهای فرهنگی و هنری اروپاییان شد. در زمینه های هنری میتوان به طراحان یا نقاشانی که همراه با برخی از هیئتهای سیاسی به ایران آمدند، اشاره کرد. آشنایی هنرمندان ایرانی با آنان موجب شد معدودی از هنرمندان از شیوه طراحی و نقاشی آنان اقتباس کنند. محمدزمان یکی از نقاشان دوره صفویه بود که به شیوه اروپایی نقاشی میکرد. او در آثار خود از سایه و روشن و پرسپکتیو استفاده میکرد.
تاثیر نقاشان و طراحان اروپایی به همین جا ختم نشد، بلکه به تدریج برخی از
حرمتها و چارچوبهای مربوط به صورتگری مورد بیتوجهی قرار گرفت. نقاشیهای
دیواری کاخ چهلستون، حاکی از این است که پادشاهان صفوی بعضی از حرمتهای
مربوط به نگارگری را که در دورههای پیشین رعایت میشد، در نظر نمیگرفتند.
از اواخر این دوره به تدریج افزون بر نگارگری، برخی دیگر از هنرهای تصویری
و تجسمی مانند کاشیکاری و گچبری نیز از شیوههای هنری اروپا اثر
پذیرفتند و فرنگیسازی به یکی از روشهای معمول در برخی از هنرها تبدیل شد.
در دوره قاجار، تحولات اجتماعی متعددی در جامعة ایرانی صورت گرفت که
زمینههای تضعیف هنرهای بومی و گسترش هنرها و اندیشههای غربی را بیش از
پیش فراهم آورد. نخست آن که گروه اجتماعی جدیدی که قدرت را به دست آورده
بود، یعنی ایل قاجار، در ابتدای روند شهری شدن و گسترش حوزة نفوذ تمدنی و
فرهنگی خود، به نهادهای اجتماعی، مدنی و هنری پیشین چندان توجهی نکرد. زیرا
در آغاز از مقبولیت چندانی برخوردار نبود. این موضوع در از هم گسیختگی
نهادها و روابط صنفی و هنری بیتاثیر نبود و در نتیجه در این دوره رد برخی
از تخصصهای هنری و صنفی از جمله معماری، زمینههای بروز ضعف در حوزههای
نظری و عملی را فراهم کرد و امکان نوآوری در بسیاری از زمینهها مقدور
نشد، هر چند که تلاشهای بعضی از معماران ایرانی در نمونههایی از آثار
خلق شده (به ویژه در مورد ابداع ترکیبهای حجمی تازه نسبت به گذشته) را
نمیتوان نادیده گرفت. به همین ترتیب ضعف برخی از آنان در طراحی بناهای
آئینی و تقلید از ویژگیهای مساجد هند در طراحی مساجد جامع ایرانی قابل
تأمل است.
آگاهی از عقبماندگی در زمینههای فنی و اجتماعی نسبت به غرب و احساس حقارت
پدید آمده در دوره قاجار، منجر به بروز نوعی سرخوردگی اجتماعی و تلاش در
تقلید از غرب برای خروج از عقبماندگی شد. عدهای چاره را در نوعی تقلید
همه جانبه از فرهنگ غرب و مظاهر آن دانستند. این گرایش همراه با تنوع و
تفاخرطلبی اعیان، رجال و درباریان، ابتدا موجب بروز تمایل به استفاده از
برخی عناصر معماری غرب مانند انواع سنتورهای تزئینی، سرستونها و پلکانها
و در مراحل بعد استفاده از بعضی ترکیبهای حجمی و طرحهای معماری شد، به
گونهای که در مواردی، بناهایی بهطور کامل به تقلید از بنایی مشابه در
اروپا طراحی و ساخته میشد. عمارت شمسالعماره و قصر فیروزه از اینگونه
بناها به شمار میآیند.
در آغاز دهة نخست قرن معاصر شرایط پیچیده و حساسی پدید آمده بود. از یک سو
تلاشها و فعالیتهای صورت گرفته برای اصلاحات اجتماعی و سیاسی، به نتایج
مطلوب نرسیده بود و از سوی دیگر برخی حکومتهای خارجی و به ویژه اروپایی
مصمم بودند که بیش از پیش در امور داخلی کشور دخالت نمایند. مداخلة آنان تا
محدودة شکلدهی به حکومت پیش رفت. تحولاتی که در زمینههای اداری و سیاسی
صورت گرفت، منجر به پدید آمدن نهادهای جدیدی در عرصههای آموزشی، اداری،
اجتماعی و فرهنگی شد، نهادهایی که اغلب، هم از لحاظ ساختار سازمانی و هم از
جنبة فضای معماری جدید بودند. در نتیجه نه تنها دگرگونیها و تحولات مهم و
قابل توجهی در عرصههای اجتماعی پدید آمد، بلکه تغییرات وسیعی در عرصههای
معماری و فضاهای شهری نیز حاصل شد.
غربگرایی که از دوران قاجار در بسیاری از عرصههای اجتماعی و هنری بروز
کرده بود، بیش از پیش توسعه یافت. کاربرد تکنولوژیهای جدید و استفاده از
برخی مظاهر آن نیز نقش مهمی در تحولات معماری و شهرسازی کشور داشت. استفاده
از اتومبیل و توسعة نسبتاً برنامهریزی شده یا به عبارت دیگر نقشهریزی
شدة شهر و تغییر در شکل زمینهای در نظر گرفته شده برای توسعه شهر و
چگونگی تقسیم قطعهها به گونهای که غالباً هر قطعه از یک جبهه در کنار
خیابانی اصلی یا فرعی قرار گیرد، از عوامل دگرگونی فضاهای معماری و شهری به
شمار میآیند.
از یک سو گرایش به نئوکلاسیسیزم و پس از آن به تدریج توجه به مدرنیسم
زمینههای لازم را برای عدم توجه به توسعة معماری سنتی ایران پدید آورد و
از سوی دیگر بروز گرایشهای ملی موجب پدید آمدن چند گرایش هنری در معماری
به صورت کمابیش هم زمان شد که به اختصار به آنها اشاره میشود:
*ـ شـــاید بتــوان اظهار داشت که مهمترین ساختمانهایی که در دو دهة
نخست قرن معاصر طراحی و ساخته شدند، بناهایی هستند که اغلب به سبک یا شیوة
طراحی آنها با عنوان سبک ملی اشاره شده است. ساختمان بانک ملی ایران (در
خیابان فردوسی)، عمارت شهربانی کل کشور، دبیرستان البرز، دبیرستان
انوشیروان، موزه ایران باستان و ساختمان پست از این گونه بناها به شماره
میآیند. این ساختمانها به سفارش نهادهای حکومتی و اداری طراحی و احداث
شدند و براساس نوعی گرایشهای ملیگرایانه که در برخی کشورهای منطقه مانند
ترکیه نیز وجود داشت، ساخته شدند که در آنها از برخی عناصر معماری دوران
باستان ایران استفاده شده است. مهمترین الگو برای این معماران تختجمشید و
سپس ایوان مدائن بوده است. ستونها، سرستونها، نعل درگاهها و برخی از
حجارهای تختجمشید و نیز بعضی از ترکیبهای حجمی آن از عناصر و خصوصیاتی
هستند که مورد توجه معماران قرار داشتند.
در موزة ایران باستان از طاق بیضی شکل ایوان مدائن و برخی از
ویژگیهای نمای آن استفاده شده است. به نظر میرسد در بیشتر بناهایی که با
الهام از معماری دوران باستان طراحی و ساخته شدهاند، به گونهای تلاش
میشد که برخی از ویژگیهای معماری سنتی ایرانی نیز مورد توجه و استفاده
قرار گیرد. در وهلة نخست کاربرد آجر در این بناها موجب شد که از نظر مصالح،
نوعی حس ایرانی بودن برای بنا پدید آید. افزون براین، کاربرد انواع
قوسهای جناغی شکل در بناهایی مانند دبیرستان انوشیروان، ساختمان پست و
ساختمان شهربانی موجب پدید آمدن نوعی هویت ایرانی ـ اسلامی برای این بناها
در سادهترین شکل ممکن شد، بهطوری که بسیاری از شهروندان این نوع بناها را
چندان بیگانه احساس نمیکردند، بهخصوص آنکه در بعضی از آنها هر چند در
سطوحی کوچک اما بهصورتی آشکار از تزئینات کاشیکاری نیز استفاده میشد.
هماهنگی این گروه از بناها با معماری ایرانی اغلب در سطح نما و برخی
از عناصر معماری و حجمی صورت میگیرد، در حالیکه پلان آنها از یک سو
متناسب با نوع فعالیتهای جدید و از سوی دیگر متناسب با بافت جدید شهری شکل
میگرفت و از این لحاظ با بناهای قدیمی کاملاً متفاوت طراحی و ساخته
میشدند.
*ـ تداوم معماری سنتی ایران در طراحی برخی مساجد و سایر فضاهای آئینی
کم و بیش دیده میشود. هر چند که تحول بارز، چشمگیر و قابل توجهی در آن
بروز نکرده و در بین بناهای عمومی و بزرگ، نمیتوان به آثار شاخص چندانی که
تحول و تکامل معماری ایرانی در آنها قابل ملاحظه باشد، اشاره کرد، با این
حال در بین آثار طراحی و ساخته شده، نمونههای خوب و ارزشمندی نیز یافت
میشود. به غیر از بناهای عمومی و آئینی، بسیاری از واحدهای مسکونی به ویژه
واحدهای مسکونی واقع در شهرستانها کم و بیش مانند گذشته طراحی و ساخته
میشدند، مگر واحدهایی که در کنار خیابانها و راههای مستقیم طراحی و
احداث میشدند. در بعضی از فضاهایی که به صورت سنتی یا بومی طراحی میشدند،
در برخی زمینهها و عناصر و از جمله در فضای ورودی یا نقش سردرها و نیز سر
ستونها از عناصر و نقوش اروپایی اقتباسهایی صورت میگرفت.
*ـ بهتـــــــدریج از اواخر دهة دوم قرن حاضر تمایلات شدید به
باستانگرایی و نئوکلاسیسیزم و نیز طراحی و ساخت بناهایی با طرحهای
التقاطی مقداری تعدیل شد و به تدریج نهضت مدرنیسم توسط برخی معماران ایرانی
که در اروپا تحصیل کرده بودند، مورد توجه قرار گرفت و بناهای متعددی
مانند ساختمان وزارت امور خارجه و هنرستان دختران با الهام از سبک مدرن با
ترکیبهای سادة حجمی، فقدان تزئینات و با پلانهایی عملکردگرا طراحی و
ساخته شدند. آثار معماری مدرن را در این دوره و به ویژه در دورة پس از آن
میتوان در بسیاری از بناهای مسکونی و اداری مشاهده کرد.
ولی محمد زمان در ایتالیا مسیحی شد و از ترس جان به ایران برنگشت و به هند پناهنده شد و در دوره ای بعد به ایران باز گشت. محمود
سلام دکتر دهقانی
ممنون از دقت و توجه شما به مطالب ارسالی در این وبلاگ
من حتما این موضوع رو به آقای حسین سلطانزاده اطلاع خواهم داد و خبرش رو در همین جا خواهم نوشت
با تشکر فراوان