ما در مورد بافتهای فرسوده امروز 2 بخش داریم اول : معرفی پروژه خانم
مهندس زیبایی و دوم بحث اساسی و زیر بنایی برای مفاهیم و اصول رسیدگی یا
احیای بافتهای فرسوده.
مستحضر هستید که بافتهای فرسوده علیرغم اینکه سالها و قرنها ساخته می شوند و
هر ساخته ای تبدیل به فرسودگی می شود ولی در سالهای اخیر است که بعضا
دغدغه مسئولین را به خود جلب کرده است و پروژه هایی که برای نوسازی و ایجاد
فضاهای جدید در شهرها می آیند به جز اینکه در همین بافتهای فرسوده استفاده
و پیاده شود، می بینیم که برای ما بسیار راحت است که برویم و بیابانها را
تبدیل به بافتهای فرسوده دیگر نماییم .
بحثی که امروز مطرح است استخراج شده از یک پایان نامه فوق لیسانس است که در سال گذشته انجام شد و به نظر می رسد که این پایان نامه نزدیک به اجرا است و صرفا مسائل تئوری در آنها مطرح نیست و می تواند مسائل اجرایی نیز با خود به همراه داشته باشد از این موقعیت برای مطرح کردن موضوع استفاده کردیم که انتقادها و پیشنهادات مربوط به آن را بشنویم و از آنها در کارهای دیگر بهره برده و مشکلاتمان را در این زمینه کاهش دهیم . ما اینجا بیشتر با این دید نگاه کردیم که شهرداری تهران در صدد بازسازی قسمتهایی از بافتهای فرسوده تهران است که تعداد آنها چیزی در حدود ده هزار بافت است که دو هزار هکتار آن در اولویت بازسازی هستند و برای آنها بودجه هایی نیز در نظر گرفته شده است . ما از این طریق می توانیم مسکنهای لازم را در شهر تهران حتی الامکان فراهم کنید و از رفتن به حومه تهران خودداری کنیم .
وجود بافتهای فرسوده در شهر منجر به نتایجی می شوند که از جمله آنهامی توان آسیب پذیری بالای بناهای درون بافت فرسوده را در برابر خطراتی از جمله سیل ، زلزله و آتش سوزی نام برد . این مشکل زمانی بیشتر رخ می نماید که امکان امداد رسانی به موقع در مواقع بروز خطرات طبیعی ، به دلیل کمبود یا عدم وجود راههای دسترسی مناسب به درون بافت امکان پذیر نباشد . همچنین فقر اقتصادی ساکنین بافتهای فرسوده و جمعیت زیاد آنها ، میزان جرم و جنایت و ناامنی در این بافتها را بالا برده و معضلات و ناهنجاری اجتماعی ساکنین بافتهای فرسوده را تهدید می نماید . علاوه بر آن به دلیل نا مرغوب بودن قیمت ملک در این بافتها و نیز سطح فرهنگ پایین حاکم بر محلات بافت ، انگیزه های سرمایه گذاری در آنها بسیار پایین است . با توجه به مشکلات و معضلاتی که ساکنین بافتهای فرسوده را تهدید می کند ، ضرورت بازسازی و نوسازی این بافتها آن هم در شهر بزرگی مثل تهران ، امری بدیهی به نظر می رسد . مهمترین نتیجه بازسازی بافتهای فرسوده ، ایجاد مسکن مناسب و استاندارد به منظور زندگی سالم در خانواده می باشد . مسکنی که بهداشت روانی ساکنین خود را تامین نماید . در این مقاله سعی شده است که به مطالعه اصول و قوانین حاکم بر جامعه در رابطه با بازسازی بافتهای فرسوده و همچنین روند کار سازمان نوسازی شهر تهران و نحوه مداخله آنها در بافتهای فرسوده پرداخته شود و در پایان راهکارها و نظرات پیشنهادی ارائه می گردد.
لغات کلیدی: بافت فرسوده ، احیا و مرمت ، بازسازی بافت فرسوده ، پیش سازی و تولید صنعتی ساختمانبا توجه به ویژگیهای بافت فرسوده و احتمال میزان بالای جرم و جنایت در آن ، همین که محلات شهر ایجاد می گردد به نظر می رسد که مکانیسم بزرگ برگزیننده ای وجود دارد که به گونه ای خطا ناپذیر افرادی را که برای زندگی در منطقه خاص یا محیط ویژه ای از همه مناسب ترند از میان جمعیت گزینش می کند . با پذیرش این احتمال که بافتهای فرسوده شهری دارای میزان بالای بیکاری و جرم و جنایت است خود به خود به عامل جذب افراد ویژه و مناسب برای زندگی در این نواحی تبدیل می شود . این روند در بلند مدت می تواند نه تنها محله بلکه کل منطقه و فراتر از آنرا تحت تاثیر خود قرار دهد . تشکل مردم در گروههای اجتماعی گسترده تر به شدت تحت تاثیر زیستگاه مناسب موجود است ، بنابر این ایجاد انواع خاصی از محیط شهری در شکل گیری گروه های دارای دیدگاهها و ارزشهای مشترک فرهنگی عامل اساسی است . با توجه به این نکات و برخی موارد دیگر چون مقاوم سازی بناها در برابر زلزله و دیگر حوادث طبیعی و همچنین ایجاد امنیت و آرامش جسمی و روانی انجام طرح احیا و ساماندهی این چنین محلاتی امری ضروری و حیاتی است . برای شروع عوامل نوسازی در هر محله قبل از هر چیزی باید به مطالعه مشکلات موجود در بافت پرداخت تا با توجه به آنها و در جهت رفع آنها به ارائه طرحهای جدید رسید . لازم به ذکر است در اینجا پس از بررسی و رایزنی با کارشناسان مربوطه و تحقیقات گسترده در این زمینه ، محله شمیران نو واقع در منطقه 4 تهران در بین مناطق فرسوده شهر ، انتخاب و مورد تحقیق و مطالعه قرار گرفت .
بافت فرسودهفرسودگی بافت ناشی از نارسایی های متعددی نظیر تراکم بالا ، مشکلات زیست
محیطی ، بالا بودن حجم آلودگی ، فقر و محرومیت ، آسیب پذیری در برابر
زلزله ، نا امنی و معضلات اجتماعی و سایر مشکلاتی است که بر شرایط کالبدی ،
کارکردی و کیفیت زندگی جمعی در این مناطق تاثیر جدی دارد .
انواع بافتهای فرسوده به شرح زیر است :
مالکین قطعات واقع در بافتهای فرسوده مصوب شورایعالی شهرسازی و معماری
ایران ، می توانند از تسهیلات و معافیت ها پیش بینی شده زیر جهت نوسازی
ساختمان مسکونی استفاده نمایند این تسهیلات عبارتند از :
تراکم تشویقی : متقاضیان نوسازی ساختمانهای مسکونی واقع در بافت فرسوده
مصوب ، می توانند از یک طبقه تراکم تشویقی اعطایی جهت نوسازی ساختمان خود
استفاده نمایند .
تسهیلات بانکی : مالکین قطعات واقع در بلوکهای فرسوده مصوب ، می توانند با
معرفی شهرداری منطقه مربوطه یا شرکت عمران . مسکن سازان ایران ، از تسهیلات
بدون سپرده گذاری تا سقف 14 میلیون تومان با کارمزد 15 درصد پرداخت اقصاد
به صورت پلکانی ، ارائه 500 هزار تومان یارانه کارمزد ، بهره مند گردند.
معافیت از پرداخت عوارض نوسازی : مالکیتی که در بافتهای فرسوده مصوب اقدام
به ساخت و ساز کنند تا سه سال از پرداخت عوارض نوسازی معاف خواهند بود .
در حالت مسکن معوض ، تعویض ملک با واحدهایی در مجتمع های نوساز شهرداری و
در مناطق همجوار (در صورت وجود ) صورت می گیرد .حالت شراکت مالک در طرح ،
بدین صورت است که او به عنوان مالک و نهاد دولتی ، به عنوان سرمایه گذار ،
با یکدیگر همکاری می کنند . این حالت زمانی اتفاق می افتد که طرح تجمیع و
درجاسازی مناسبترین راه حل باشد . در صورت تخریب کامل توسط دولت که در
اولین نوع مداخله شرح داده شد، 3 حالت وجود دارد . در حالت اول دولت باید
به ازای هر ملک مسکن معوض در اختیار مالک قرار دهد ، حالت دوم ، مالک خود
در طرح مشارکت داشته باشد و در حالت سوم با خرید خرید نقدی از مالک ، خود
دولت تماما اختیار ملک را به عهده بگیرد . در حالت مسکن معوض ، تعویض ملک
با واحدهایی در مجتمع های نوساز شهرداری و در مناطق همجوار ( در صورت وجود )
صورت می گیرد.
حالت شراکت مالک در طرح بدین صورت است که او به عنوان مالک و نهاد دولتی به
عنوان سرمایه گذار ، با یکدیگر همکاری می کنند . این حالت زمانی اتفاق می
افتد که پروژه از نظر کاربری فقط مسکونی نبوده و فقط مسکونی – خدماتی باشد
(شیوه خرید نقدی هم همانطور که از نامش پیداست ، به گونه ای است که خود
مالک در صورت تمایل ، ملک خود را به شهرداری می فروشد و دیگر هیچ دخالتی در
امر نوسازی ندارد .)در حالتی که مالک بخواهد به ملک خود بعد از نوسازی
بازگردد ، از طرف دولت برای مدت معین شده ای که زمان اتمام پروژه است ،
مبلغی به عنوان ودیعه مسکن برای اجاره ملک به او داده می شود . اگر ملک
کاربری تجاری داشته باشد ، به مالک در طرح جدید واحد تجاری داده خواهد شد و
در ازای آن در مدت ساخت و اجرا ، به خاطر حق کسب و پیشه ، ودیعه ای داده
می شود تا در این مدت جایی را اجاره کرده و به کار خود ادامه دهد . ( حق
کسب و پیشه تتوسط کارشناسان تعیین می شود . ) طبق اظهارات کارشناس مربوطه ،
اکثر بافت های فرسوده شصت درصد فضای خود را به مسکونی اختصاص داده اند .
این شصت درصد باید به چهل درصد مسکونی تبدیل گردد .
در نتیجه مداخله نوع اول یعنی تملک توسط شهرداری ، صرف کاهش مسکونی و تولید
خدمات شهری می شود . بقیه بافت یا در جاسازی خود مردم صورت می گیرد و یا
تجمیع در صورت کوچک بودن و نا منظم بودن قطعات اتفاق می افتد . تجمیع بدین
صورت است که چند مالک با یکدیگر جمع شده و با سرمایه گذار خرد شریک می
گردند و طبق ضوابط تعیین شده ، توسط شهرداری شروع به نوسازی می کنند . دولت
هم فقط تسهیلات تجمیع را ارائه می دهد . بدین صورت که اگر دو ملک با
یکدیگر تجمیع شوند ، 50 درصد بخشش عوارض شهرداری ، اگر 3 ملک ، 60 درصد
بخشش عوارض شهرداری و از 5 ملک به بالا 90 درصد بخشش شهرداری را خواهند
داشت . همچنین بعد از ساخت 20 درصد از پروژه به ازای هر واحد 14 میلیون وام
کمک هزینه ساخت از وزارت مسکن و شهرسازی دریافت می کنند.
طبق مصاحبه ای که از دست اندرکاران نوسازی در سازمان نوسازی شهر تهران
در مورد مدیریت اجرایی و مراحل آن انجام شد در نوسازی بافت فرسوده روند زیر
اجرا می گردد : بازوی اجرایی و نماینده سازمان نوسازی شهر تهران در
بافتهای فرسوده "شرکت نوسازان " می باشد که کار اصلی آن پیدا کردن سرمایه
گذار برای اجرای طرح است .
هر منطقه فرسوده دارای شرکت نوسازان مختص به خود می باشد . در ابتدای امر
برای منطقه باید طرحی تهیه گردد . بدین منظور شرکت مشاور تهیه کننده طرح
منطقه شروع به کار می کند . مشاور در محله بافت فرسوده مکانی را به عنوان
"دفتر محلی " به منظور انجام مطالعات میدانی وداخلی بافت و همچنین برقراری
ارتباط با ساکنین ، مالکان، و ذینفعان دایر کرده و فعالیت خود را آغاز می
نماید . بعد از تهیه و تصویب طرح ، دفتر محلی تبدیل به "دفتر نوسازی محله "
می گردد که کار تسهیل گری را انجام می دهد .بدین ترتیب که با مدیریت و
برنامه ریزی خود عملیات اجرایی بافت را به 4 دسته پروژه های عاجل ، کوتاه
مدت ، میان مدت و بلند مدت تقسیم کرده و کار اجرایی را آغاز می کند.
پروژه های عاجل مربوط به عملیات سریع بهسازی از جمله جوی آب ، تیرهای چراغ
برق و ... می باشد . پروژه های کوتاه مدت شامل پروژه های نوسازی در بافت
است در اولویت کار قرار دارند . میان مدتها ادامه پروژه های مرحله قبلی
هستند که اولویت کمتری نسبت به کوتاه مدت ها دارند . پروژه های بلند مدت هم
شامی پروژه های تدریجی است که توسط خود مردم انجام خواهد گرفت .
یکی از مهمترین دلایلی که با وجود تسهیلاتی که دولت در امر نوسازی برای
مردم قائل می شود ، و باز هم مردم میل و رغبت و همکاری لازم را در این
زمینه از خو نشان نمی دهند ، ترس آنها از وضعیت حقوقی ملکشان می باشد . در
بعضی از بافتهای فرسوده مثل بافت محله شمیران نو در منطقه 4 تهران ، اکثر
املاک بی سند می باشند و یا دارای مشکلات ثبتی و حقوقی هستند لذا ساکنین
این املاک به دلیل ترس از دست دادن ملک خود در طی مراحل نوسازی همکاری لازم
را برای عملی شدن طرح از خود نشان نمی دهند . لذا به منظور اجرا شدن
عملیات بازسازی ، باید قبل از هر چیزی با انجام مراحل حقوقی و ثبتی املاک ،
خیال ساکنین را از این بابت راحت نمود و بعد از آن شروع به کار کرد . یکی
دیگر از انتقاداتی که در جریان رایج نوسازی می توان به دولت و نهادهای
دولتی گرفت این موضوع است که برای رفع مشکل خانه های تخریبی در محدوده
بافتهای فرسوده و در قسمتهایی که برای آنها طرح بازسازی انجام گرفته است ،
نباید شهداری پروانه ساخت صادر نماید . زیرا این امر دو مشکل در پی دارد
اول آنکه با این کار دوباره بر روی الگوی قبلی ، بازسازی انجام می گردد و
این در جهت رفع مشکلات و معضلات محله نخواهد بود .
دوم آنکه وقتی عملیات بخواهد شروع به کار کند ، شخصی که جدیدا ملک خود را
نوسازی کرده است ، دیگر راضی به شرکت در طرح نخواهد شد . نکته دیگر در
رابطه با زیر ساختها و تاسیسات زیر بنایی شهری در محدوده بافتهای فرسوده می
باشد . نکته این است که آنچه سازمان نوسازی شهر تهران در این رابطه انجام
می دهد بدین ترتیب است که هیچ دخالتی در امر طراحی و اجرای زیر ساختهای
شهری ندارد و کلیه این امور را به سازمانهای مربوطه شامل آب و فاضلاب ، برق
، گاز و تلفن می سپرد . سازمانهای مذکور هم ملزم به در اولویت گذاشتن
پروژه های بازسازی بافتهای فرسوده می باشند . پیشنهاد این است که این
محدوده ها قبل از شروع به عملیات بازسازی ، کلیه عملیات زیر بنایی محله و
تحت نظارت سازمان نوسازی انجام شود و سپس عملیات اجرایی آغاز به کار کند .
ضمنا این تجهیزات زیر بنایی نباید به شکل قدیسمی گذشته و طبق الگوی قبلی
خود انجام شود بلکه طراحی و اجرای یک سیستم کامل مجهز و پیشرفته با در نظر
گرفتن کانال زیر زمینی در محل ضروری به نظر می رسد .
اجرای صنعتی ساختمان و انبوه سازی آن از اهداف اعلام شده دیرینه مسئولین مملکتی در ایران بوده و هست . نیاز فوری کشور به زیر بنای ساختمانی حدود 4 میلیون متر مربع در سال است در حالی که با روشهای متعارف ساخت و تجهیز کلیه امکانات بخش دولتی و بخش خصوصی در سال فقط می توان بخش کمی از آن را احداث کرد . در واقع برآوردن نیازهای کوتاه مدت و دراز مدت به ساختمانهای مسکونی ، آموزشی ، بهداشتی ، خدماتی یا صنعتی و دستیابی به کمینه قابل قبول ترازهای کیفیت زندگی تنها از طریق بهره گیری از روشهای صنعتی تولید ساختمان به ویژه پیش سازی و انبوه سازی مسکن میسر است . بکارگیری روشهای نوین فناوری ساختمانی که از طریق تولید صنعتی و پیش ساختگی می توان آنرا به کار برد راه حل برگزیده ای است که می توانهد جوابگوی سه عامل عمده ساخت مسکن یعنی زمان ، ماده و نیرو گردد. با بکارگیری فناوری های نوین در طراحی ، تولید و ساخت ، می توان بیشترین بهره در زمان را برد و کمترین اتلاف زمانی را از آن خود کرد. و همچنین در فاصله زمانی کوتاهتر تعداد ساختمانهای بیشتری بنا کرد . با استفاده از روش های نوین ساختمانی و به کارگیری تکنولوژی روز دنیا می توان مصالحی با کیفیت مطابق با استاندارد های روز دنیا و با کمترین اتلاف و هدررفتگی تولید و به بازار عرضه کرد . همچنین با استفاده از امکاناتی که فناوری های نوین ساختمانی در زمینه مصالح ساختمانی سیستم های جدید ساختمانی ماشین آلات و مکانیزه شدن روشهای ساخت در اختیار ما قرار می دهد . نیروی انسانی کار را می توان به حداقل رساند و از او برای مدیریت و کنترل مراحل ساخت و ساز بهره برد . در نتیجه پیشنهاد صنعتی سازی مقوله مسکن با مطالب ذکر شده در بالا اقتصادی ترین و با صرفه ترین گزینه است .
مزایای عمده روشهای پیش سازیمحله شمیران نو واقع محله ای فرسوده و قدیم ساز با خانه های نا مقاوم
کوچه های باریک و جمعیت زیاد می باشد که قبل از انقلاب خارج از محدوده بوده
است . از سمت شرق به خیابان هنگام ، از سمت غرب به محدوده نیروی دریایی از
شمال به 35 متری استقلال و از جنوب به محدوده شرکت واحد ختم می شود . بافت
شمیران به گونه ای است که مردم آنجا خانه های خود را بدون نقشه از پیش
تعیین شده ساخته اند و فاقد اصول و معیارهای ساخت و ساز می باشند.
این ساخت و ساز غیر اصولی و نا منظم باعث ایجاد معابری تنگ و باریک برای
رفت و آمد و سیمای ظاهری نامناسب برای محله شده است. این مسئله به همراه
عوامل دیگر باعث پایین بودن قیمت مسکن در آنجا گردیده است . پایین بودن
مسکن هم باعث جذب افرادی از طبقه پایین شده و آنجا را تبدیل به محله های
فقیر نشین کرده است . که فقر خود مردم نیز باعث بروز انواع آسیب های
اجتماعی مثل اعتیاد در آنجا شده است .
از نظر آب و هوایی نیز به دلیل نزدیکی به جنگلهای لویزان دارای آب و هوایی
پاکیزه و مناسب می باشد اما به لحاظ بهداشت محیط و محله عکس این است . به
علت فعالیت کارگاهها در سطح محله و رعایت نشدن اصول دفع آب های زائد خانه
ها و رها کردن آنها به جوی های داخل کوچه ها به ظاهر کثیف می نماید .
راه خروجی و ورودی اصلی شمیران نو از خیابان هنگام می باشد چرا که از سمت
جنوب به واسطه محدوده شرکت واحد و همچنین به وسیله دیوار پادگان محصور شده و
محله حالت بسته ای به خود گرفته است . این بسته بودن خود باعث ماندن جمعیت
زیاد در داخل محله شده که تظاهرات آنرا می توان به شکل تجمع در کوچه ها و
خیابان ها، شلوغی کوچه ها و خودروهای متعدد پارک شده در آنجا مشاهده کرد .
وقتی که افراد درون محیط تقریبا بسته ای قرار می گیرند تعاملاتشان با هم
افزایش می یابد با توجه به پایین بودن سطح تحصیلات ، فرهنگ و اقتصاد مردم
امکان رفتارهای نا به هنجار افزایش می یابد و تنش میان افراد را بالا می
برد . این خود زمینه یادگیری بسیاری از رفتارهای بزهکاران توسط دیگران و نا
به هنجاری دیگر را فراهم می آورد . از طرف دیگر به علت پایین بودن امکانات
و نبود مکان هایی در محله که بتوانند به عنوان مکانیسم جذب افراد عمل کنند
و از تنش های آنان بکاهد افزایش آسیب های اجتماعی در آنجا دور از انتظار
نمی باشد همچنین متراژ خانه ها در محدوده طرح به میزان پایینی است و با
توجه به بالا بودن جمعیت آنجا تراکم انسانی و بافتی محله در حد بالایی است و
ین یکی دیگر از علل بروز تنش و ناهنجاری های محله است که بر مشکلات آنجا
افزوده است .
محور پروژه این بود که ما چگونه می توانیم طراحی و ساختمان سازی به روش صنعتی را در بافتهای فرسوده پیاده کنیم ؟ در این مورد خانم مهندس زیبایی تحقیق موردی در بافتی انجام دادند که در بافت شمیران نو با وسعت حدود 1300 خانوار و مساحتی حدود 13 یا 14 هزار متر مربع با سه نوع تکنیک صنعتی سازی ساختمان سعی کرده اند تجدید بنا کرده و مشکلاتی که در بازسازی بافتهای فرسوده است یکی مساله حقوقی و دیگری مساله اقتصادی ، فرهنگی و اجرایی است که خانم زیبایی به این موارد پرداخته بودند اما ممکن است به اندازه کافی فرصت برای بحث راجع به این موارد نبود در اینجا سعی شده است برای بازسازی کاملا از سیستم های صنعتی بازسازی استفاده شود .
شهرهای تاریخی ما دارای صنعتی اولیه هستند به عنوان تاریخی که فضای مدنی
ما را تغذیه و حفاظت می کنند و شاخصهای دیگر آنها فرسودگی ، سالخوردگی ،
توان مدنی سنگین و پیچیدگی روابط بسیار جدی در زمینه روابط مردم شناسی است
که ما در این زمینه ها در کشورمان هرگز مطالعه نکرده ایم و درون این
موجودیت به اسم بافت فرسوده شهری خیلی اتفاقات می افتد که اگر به دقت به
انها نگاه نکنیم دچار مشکل خواهیم شد .
زمانیکه در تهران سرمایه گذاری روی برج سازی شروع شد و یک دگرگونی اساسی در
مدیریت شهری تهران به وجود آورد و به اشباع رسید ، قیمت این آپارتمانها به
صورتی بود که قاعتا برای همه قابل خرید نبود . سرمایه در اینجا سرگردان
ماند و یک مرتبه بخشنامه ای صادر شد که نوسازی بافتهای فرسوده را توصیه می
کند و این سرمایه کمک می کند به اینکه ما بتوانیم بفهمیم در شهرمان چه می
گذرد نه اینکه به آن وضعیت کمکی کند .
ما کشوری هستیم بسیار غنی و دارای اندیشه های بسیار ارجمند ولی متوجه آنها
نیستیم . در سال 1350 به کمک یونسکو و بزرگان دیگر ما سمینار بافت فرسوده
را در دانشگاه تهران برکزار کردیم . از 50 سال پیش تا به الان ما در زمینه
بافتهای فرسوده و شهرهای فرسوده که مراکز فرهنگی و مدنی ما هستند به بحث می
پردازیم . ما کشوری متکی به تجربه های جهانی هستیم و هر کدام به شکلی به
مبارزه های علمی خود پرداخته ایم . عده ای برای ما قانون می نویسند و این
قانون بعد از مدتی جنبه اجرایی پیدا می کند و عده ای برای ما مقررات
اجرایی می نویسند ، این عده معمولا افرادی هستند که حقوق می دانند ، ولی
معلوم نیست که اطلاعات آنها از فضا به چه میزان است و به همین دلیل بیان
حقوقدان ما بیان فنی نیست .
ما بر خلاف قوانینی که در کشور داریم که طبق آن قوانین اجازه نمی دهند یک
مهندس مشاور بیش از 25 سال یک شهر را در اختیار گیرد ، مهندسین مشاوری
داریم که در آستانه رسیدن به اواسط 25 ساله دوم هستند . اگر ما به فرهنگ
مکتوب خود مراجعه کنیم متوجه می شویم که از 50 سال پیش به این سو نظریات
فراوانی داریم . ما باید به دنبال معادله ای بگردیم که میان افکار تدوین
شده آمده اند و امروز دارند شهرهای ما را حلاجی می کنند .
یک انسان چگونه می تواند برای موجودیتهای کمی تعیین اندازه کیفی کند ؟ می
توان کمیتها را اندازه گیری کرد ولی کیفیتها قابل اندازه گیری نیستند . شما
زیبایی شناسی شهری را دارید که کار آن اصلا زیبایی شناسی نست بلکه
بازشناسی ارزشهاست شما به تعبیر ایرانیها دارای مردم شناسی فرهنگی و اقلیم
هستید . بحث در زمینه شهرهای تاریخی ما بحثی ذاتا میان دانشی است که اگر از
آن غافل شویم نمیی توانیم به گذار از کمیت و کیفیت دامن زنیم و آن را در
کار خود بازتاب دهیم . اگر ما بخواهیم در ایران بحثی در زمینه صنعتی کردن
ساختمان آوریم باید از کلیه تکنولوژی ساخت استفاده کنیم . ما مجبور به
تعریف تکنولوژی هستیم . تعریف تکنولوژی از نظر من به عنوان معمار این است
که راه رسیدن به تغزل ، راه رسیدن به زیبایی و آفرینش فقط یک راه به نام
تکنولوژی است .
بسیار افسوس برانگیز است که امروزه به کاشان می رویم و می بینیم که دو خیابان پهن 36 متری میان بافت خانه عامری ها کشیده اند و باعث شده است که نیمی از آن بنا در طرف دیگر خیابان قرار گیرد . نوسازی همیشه راه حل نیست بلکه گاهی اوقات پاک کردن صورت مساله است . برای بافتهای فرسوده ، پیچیدن نسخه مشترک ، کار بی رحمانه ای است . ما باید تعریفی درست از بافتهای فرسوده داشته باشیم و وقتی دیدیم برای سکونت و بازی بچه ها بافتی خطرناک بوده و قابل قبول نیست ، می توانیم برای آن راه حلهایی پیدا کنیم . ولی ما در مناطقی از شهر ها به بهانه بافت فرسوده بسیاری از بناهای قدیمی را هم خراب می کنیم و گاهی اوقات ساختمانهایی را هم که حتی به ثبت میرات فرهنگی نیز رسیده است را خراب می کنیم که دیگر قابل جبران نیست . به همین دلیل ما هم باید تعریف درستی از بافت فرسوده داشته باشیم و هم باید تشخیص انتخاب قسمتی از بافت را که باید از بین برود را به عهده گروههای تخصصی گذاریم . در بافتهای فرسوده ای که نوسازی می شوند ما بسیاری از اوقات کمیت را فدای کیفیت کرده و معنا و ارزش زندگی را فدای صورت قضیه می کنیم . به عنوان مثال خیابانی که در بافت بازار کرمان کشیده شده است تمام شکل و زیبایی آنرا از بین برده است .
آیا بافت فرسوده یک پروژه معماری است ؟ آنچه که ما از تجارب دیگر داریم
این است که حداقل می دانیم که در 30 سال اخیر اتحادیه اروپا به این نتیجه
رسیده است که اساسا مسائل شهری راه حل کالبدی ندارند . پس بافت فرسوده هم
پروژه معماری نیست . ضمن اینکه به نظر من فرسوده عنوان اشتباهی است . هر
پهنه شهری در حال تغییرات ، در روند تغییر خود زوال می یابد و به هنگام
زوال نیز گونه های مختلفی از زوال را دارا هستیم که 4 وجه هستند .
ما دارای 4 وجه زوال هستیم که در هم ادغام می شوند و زوال هر پهنه شهری را
بروز می دهند . این زوال اقتصادی ، اجتماعی ، محیطی و کالبدی – فضایی است .
پس کالبدی و فضایی وجهی از زوال است ، حال بماند که این زوال در پهنه
درونی شهر اتفاق می افتد یا در حاشیه و پهنه بیرونی شهر ؟ آیا آن پهنه
دارای ارزشهای تاریخی و اجتماعی است ؟ بطور کل آن پهنه دارای چه ارزشهایی
است ؟ بنا براین خود این امر که ما در دانشگاه در سطح کارشناسی ارشد معماری
یک بافت فرسوده را به عنوان یک پروژه معماری مطرح کنیم بسیار بد آموزی است
.
دوم اینکه ما می توانیم اگر می خواهیم کار کالبدی را وارد بافت شهری کنیم
، بهتر است به بافت زنده رویم . مردم وارد کلانشهر می شوند و وقتی به آنجا
می آیند از شهر درخواست سهم و خانه می کنند . ما چگونه آنرا هدایت کنیم که
آنها خانه های خود را به نحو مطلوب تر بسازند . پروژه های شهری را ساده
سازی نکنیم زیرا آنها پیچیده ، چند وجهی و بغرنج هستند . ریشه آن حل مسائل
اقتصادی و ایجاد شغل است . پیش از ساخت خانه باید ایجاد شغل کرد .
ما می توانیم از پروژه نواب برای مثال استفاده کنیم که پاسخگوی خواسته ها و باورهای فرهنگی نبوده است . چیزی که در کار شما بیان نشد این بود که ما واقعا به نیازها فرهنگی و سنتی ای که مردم به آنها عادت کرده و لذت می برند پاسخگو نیستیم . و از افرادی که واقعا در این امر متخصص هستند استفاده نمی کنیم .
کار ما روی چند بافت فرسوده در چند شهر مختلف است که با کارشناسها و متخصصان مختلف در حال انجام آن هستیم . برای ساختمانها شناسنامه داریم و از نظر فرهنگی و قابلیت نگهداری و غیره روی آنها کارهای کارشناسی انجام می دهیم . تاسیسات زیربنایی و دسترسی به آنها آسانتر شده است . تمام حالت معابر و ساختمانها حفظ شده ، آنها را تجمیع و نوسازی می کنند که من به شخصه اشکالی در آن نمی بینم و دخل و تصرفی از طرف دفاتر نوسازی در آنها انجام نمی شود . حال بعضا ممکن است اتفاقاتی افتاده باشد ، نباید کارهای مثبت را زیر سئوال بریم . مورد دیگری که باید از آن یاد کنیم این است که ما به خصوص در تهران بحث زلزله را داریم که بافتهای فرسوده دوام آنرا ندارند .
در این پایان نامه به مسائل خوبی اشاره شد ولی برخی از آنها از نظر علمی در بحث معماری نمی گنجند . در واقع مساله بافت فرسوده از نظر علمی اشتباه است همانطور که گفته شد ما در ایران بیش از 50 سال در این زمینه تجربه داریم . ما حدود 10 روش را در ایران تجربه کردیم .هم از نظر علمی و هم از نظر حرفه ای کسانی که در این زمینه کار می کنند عمدتا برنامه ریزان شهری هستند . تجارب بسیاری در جهان در این زمینه وجود دارد . وقتی که ما از کلمه بافت فرسوده استفاده می کنیم به افراد ساکن درون بافتها توهین کرده ایم . ما باید به مردم به عنوان یک اجتماع نگاه کنیم . مسائل اقتصادی ، اجتماعی و کالبدی دست به دست هم داده و یک ناحیه خرد شهری را ایجاد کرده اند . افت شهری جنبه فضایی دارد که بعد اقتصادی ، اجتماعی و کالبدی دارد.از نظر کالبدی مهمترین موردی که می بینیم نا پایداری در مقابل زلزله است ، دوم مسائل اقتصادی ، سوم مسائل اجتماعی و چهارم مسائل فرهنگی است . اگر ما بخواهیم افت فضایی را حل کنیم باید از تجارب جهانی استفاده کنیم .
دو مساله در انگلیس اتفاق افتاده است و آن این است که شهری جدید به نام میلتون کینگر ساخته شده است و بر عکس تمام شهرهای انگلیس که واقعا سنتی هستند ، تحقیقا نا موفق ترین شهر انگلیس است . در دوره مارگارت تاچر تصمیم گرفتند برای مهاجران برجهایی بسازند و آنها را در مرکز شهرها بنا کردند . در انگلیس به افرادی که خانه نداشته باشند دولت خانه داده و اجاره بسیار از آنها دریافت می کند . برعکس ایران در آنجا برجها در اختیار قشر کم بضاعت قرار گرفت و تبدیل به مناطق جرم خیز شد و به همین دلیل آنها تصمیم به تخریب آنها گرفتند . حرمت انسانی و احساس مالکیت را به دشواری می توان تخریب کرد و مراکز جدیدی به جای آنها احداث کرد . بعد از جنگ بسیاری از مهندسین مشاور رفتند و برای جنگ زده ها یکسری خانه ساختند ولی آنها نتوانستند در آن آپارتمانها جایگزین شوند . امروزه ما شاهد کوچه های بسیار کم عرض در انگلیس هستیم که پر انرژی نیز هستند.
محیطی که در آن زندگی می کنیم ارتباطی میان بشر و طبیعت است که با یکدیگر کنار می آیند . معمار نیز مشاور بشر است . او نیازهای فضایی بشر را در نظر می گیرد . پی در این بحث نیز به نظر من معمار نقش خاص خود را دارد .
بازگشت به صفحه اخبار