مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

مجموعه تفریحی، درمانی دره سریل

استاد راهنما: آقای دکتر وزیری - دانشجو: فرشته فیاض

Sitplan.jpg


 

Perspective-02.jpg


 

Sitplan-Perspective.jpg

معماران جوان

نگاهی به طراحی داخلی رستوران دکتر نیک تبریز

طراح: اشکان منصوری

 تصویر رستوران قبل از اجرای طرح

---------------------------------------------------------------------------------------------------

تصویر رستوران بعد از اجرای طرح

www.seventhview.persianblog.ir

هشتصدمین سال تولد جلالدین مولانا

بیش از ‪ ۸۰‬تن از مولانا پژوهان برجسته جهان از ‪ ۲۶‬کشور در همایش بزرگداشت هشتصدمین سال تولد مولانا شرکت می‌کنند.

به گزارش روز شنبه گروه فرهنگی ایرنا از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، "ابوالحسن خلج منفرد" رئیس مرکز مطالعاتی فرهنگی این سازمان گفت:
از بین ‪ ۱۵۶‬نفر از پژوهشگران، نویسندگان و مترجمان صاحب نام آثار مولوی در جهان که هر یک اثری مکتوب را درباره مولانا در کارنامه دارند، ‪ ۸۱‬تن در همایش بین‌المللی بزرگداشت مولانا شرکت می‌کنند.

وی افزود: استادان زبان فارسی و مولوی پژوهان کشورهایی چون آمریکا، فرانسه، یونان، کانادا، انگلیس، آلمان، هند، بلغارستان وسایر کشورها علاوه بر شرکت و حضور در این سمینار از مراکز علمی و فرهنگی در تهران و تبریز بازدید کرده و با شخصیت‌های فرهنگی و علمی کشورمان ملاقات می‌کنند.

خلج منفرد خاطر نشان کرد: این برنامه‌ها از ششم و هفتم آبان در سالن اجلاس سران کنفرانس اسلامی در تهران، هفتم و هشتم آبان در دانشگاه تبریز و نهم آبان در شهرستان خوی دنبال می‌شود.

دشتى به وسعت تاریخ

321024.jpg

در جهان پرتکاپوى امروز که متأسفانه وجه بارز آن معناباختگى یا گسست معنا و کسب درآمد و امتیازهاى مادى گوناگون است، هنوز فرهیختگان و پژوهشگرانى هستند که در کارهاى علمى و تحقیقاتى خود، بدون چشمداشت مادى، به راستى از جان مایه مى گذارند و در این تلاش خالصانه و خستگى ناپذیر، پدید آوردن یک اثر علمى یا فرهنگى ماندگار که حرفى براى گفتن و آموختن داشته باشد، بیش از هر انگیزه دیگر آنها را به کار و تحقیق وا مى دارد.
حاصل کار فرهنگى و پژوهشى حسین عسگرى، مؤلف کتاب ارزنده «دشتى به وسعت تاریخ» نمونه اى قابل توجه و مصداق این سخن است؛ چنان که دکتر ناصر تکمیل همایون و دکتر یوسف مجیدزاده با نوشتن مقدمه اى بر این کتاب جامع و ماندگار بر اهمیت و ارزش علمى، فرهنگى و تاریخى آن مهر تأیید زده اند.
«دشتى به وسعت تاریخ» به گفته نویسنده کتاب، نگاهى جامع به نظرآباد، یعنى غربى ترین شهردراستان تهران است اما از نگاهى دیگر، این کتاب را باید یک فرهنگ قابل استناد و یک دایرة المعارف غنى و پربار دانست که در آن به اصطلاح هیچ حرفى براى معرفى و شناساندن این دیار تاریخى پرجاذبه ناگفته نمانده است، آن هم با قلمى جذاب و شیوا که انگیزه لازم و کافى را براى مطالعه اثر و فرو نگذاشتن آن در بسیارى از خوانندگان پدید مى آورد و از این نظر یک اثر علمى و پژوهشى قابل استناد براى علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ و پژوهشگران و جامعه شناسان و اندیشمندانى است که مى خواهند این شهر و پیشینه تاریخى و موقعیت جغرافیایى و آداب و رسوم و شرایط فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى آن را بشناسند و با ویژگى هاى قومى و زبانى و سنت ها و فرهنگ مردمى آن آشنا شوند.
با آنچه این صاحبنظران گفته اند و در باب معرفى این کتاب نوشته اند، بى تعارف حق مطلب به تمامى ادا شده و جایى براى نکته اى ناگفته نمانده است.
سخن نویسنده کتاب، خود گویاى این نکته است: «آنچه در این کتاب مورد پژوهش قرار گرفته همه ابعاد نظرآباد است، از همان ابتدا که مزرعه اى بزرگ بوده تا تبدیل آن به روستایى کوچک و بعد رشد آن به عنوان یکى از شهرهاى مهم استان تهران تا توسعه آن به شهرستان...»
عنوان دیباچه مؤلف کتاب «چند نکته از هزاران» است، اما در این نوشتار فقط مى توان چند سطر از این چند نکته را براى معرفى این اثر تحقیقى باز گفت، از جمله این که: اجتماع این شهرستان اجزاى انسانى و غیرانسانى گوناگونى دارد و از میان اجزاى انسانى آن ماه هاى درخشانى طلوع کرده اند... این شهرستان همچنین تاریخ پرفراز و پرنشیب دارد و با توجه به این ویژگى بارز، فصل تاریخى اثر پرحجم تر است و در مقایسه با دیگر فصل هاى کتاب، صفحات بیشترى را دربرگرفته است... به حق نیز باید این گونه باشد، زیرا هرچه درباره تاریخ کهن این سرزمین اصیل گفته شود، حق مطلب ادا نمى شود و ناگفته هاى بسیار مى ماند.
* سوغات آن مسافر ۹ هزار ساله
در اثبات سخن به نظرات علمى دکتر یوسف مجیدزاده، استاد بازنشسته دانشگاه تهران و داراى درجه دکتراى باستان شناسى پیش از تاریخ از مؤسسه شرق شناسى دانشگاه شیکاگو ایالات متحده مى توان استناد و اشاره کرد؛ نظراتى که با عنوان زیباى «سوغات آن مسافر ۹ هزار ساله»، بیان کرده است. او که منطقه ساوجبلاغ را قلب فرهنگ هاى پیش از تاریخ فلات مرکزى ایران مى داند، با اشاره به بررسى هاى باستان شناختى در نیم قرن اخیر که نشان مى دهد بیشتر محوطه هاى باستانى ایران زمین در این منطقه متمرکز بوده است، مى گوید: فلات مرکزى ایران یکى از گسترده ترین مناطق فرهنگى پیش از تاریخ ایران است که دامنه هاى شرقى رشته کوه هاى بلند زاگرس در غرب تا مرزهاى غربى خراسان بزرگ در شرق و همچنین دامنه هاى جنوبى کوه هاى سترگ البرز در شمال تا نزدیکى استان اصفهان را در جنوب دربرمى گیرد.
به گفته وى، این بخش از سرزمین ایران، خاستگاه فرهنگ اصیل و یگانه اى است که بى هیچ تأثیرپذیرى یا نفوذ فرهنگ هاى بیگانه در هزاره هفتم پیش از میلاد شکل گرفت و قلب این فرهنگ که در منطقه ساوجبلاغ، در سرسبزترین بخش فلات مرکزى ایران بوده است، خود را تا غروب حیات ۴ هزار ساله اش، در سده هاى نخستین هزاره سوم پیش از میلاد چون گوهرى ناب حفظ کرد.
دکتر مجیدزاده، با مقایسه غناى فرهنگى و تاریخى این منطقه بس کهن با دیگر مناطق مشابه، مى افزاید: درست است که محوطه هاى پیش از تاریخ سیلک کاشان، چشمه على رى و حصار دامغان در فلات مرکزى به اعتبار یافته هاى باستان شناختى در ۷۰ سال پیش شهرت جهانى دارند، اما پژوهش ها در این دهه نشان داده است که محوطه عظیم پیش از تاریخ ازبکى در شهرستان نظرآباد (دکتر مجیدزاده نام «بهاران» را زیبنده این شهرستان مى داند) نه تنها گسترده ترین بلکه مهم ترین آنها بوده است. نیاکان ما در این سرزمین نه تنها از نخستین جوامع انگشت شمارى بودند که در هزاره هفتم پیش از میلاد ساختن خشت را فرا گرفتند، بلکه آن را به جهانیان آموختند و در بنیانگذارى نخستین سنگ بناى تمدن نقشى بى همتا داشتند، چنان که امروز خشتى که آنها ساخته اند زینت بخش موزه سازمان ملل متحد است، آنها در اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد، یعنى در حدود ۶ هزار و ۵۰۰ سال پیش ۲ دستاورد عظیم را به جهانیان عرضه کردند که نخستین آنها چرخ سفالگرى است، سپس همزمان با فلزگران آناتولیایى، براى نخستین بار موفق به ذوب مس شدند.
* وسعت این دشت و آن چشمان تیزبین
دکتر ناصر تکمیل همایون، داراى درجه دکترا در رشته تاریخ و همچنین دکتراى جامعه شناسى از دانشگاه سوربن فرانسه که عضو هیأت علمى پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى است، در مقدمه اى تحلیلى با عنوان «وسعت این دشت و آن چشمان تیزبین»، ضرورت و اهمیت مطالعه و پژوهش درباره منطقه ها (جغرافیاى تاریخى مناطق) و شهرهاى کشور (شهر نامه نویسى) را مطرح کرده و در ارزیابى ارزش علمى و پژوهشى «دشتى به وسعت تاریخ»، یادآور شده است: کوشندگان در این رشته که یکى از رشته هاى علمى و جغرافیایى - تاریخى مورد توجه در سال هاى اخیر است، در واقع مواد و مصالح درست شناخت عینى میهن تاریخى ما را فراهم مى آورند. چنین است که این رشته به معناى واقعى و همه جانبه، وضع طبیعى و جغرافیایى، باستان شناسى و تاریخ، موقعیت اجتماعى و اقتصادى و پیشرفت هاى فرهنگى و آموزشى کشور را بررسى کرده و نظامى کارساز براى ایران پژوهشى پدید آورده است.
وى «دشتى به وسعت تاریخ» را یک تألیف با ارزش و نشان دهنده گذشته هاى تاریخى و فرهنگى منطقه از جهات بسیار توصیف مى کند و معتقد است: این تألیف از جامعیت ممکن برخوردار است و مؤلف جوان و فاضل کوشاى آن با تلاش بسیار مطالبى گرد آورده است که بى گمان در آشنایى با بخشى از منطقه ساوجبلاغ (شهرستان نظرآباد) و شناخت آن، دیگر محققان و علاقه مندان را یارى خواهد داد.
دکتر کاتوزیان پیش از تحلیل و نقد علمى کتاب، به عنوان تبیین نکته اى تاریخى و جامعه شناختى، اساسى ترین عامل شکل گیرى فرهنگ ها و پاره فرهنگ ها و شیوه هاى مادى و غیرمادى تولید در جامعه و جماعت ها و پیدا شدن قوم هاى منسجم و متحول را در پیوند با موقع طبیعى و جغرافیایى سرزمینى مى داند که مردم آن به تصادف یا به اختیار زیست مستمر خود را سامان داده اند.
وى با اشاره به نقش و تأثیر دگرگونى هاى طبیعى و اقلیمى، برخوردهاى قومى و سیاسى، خواست هاى اقتصادى و انواع دینامیسم هاى درون زا و برون زا در کل منطقه که پدیدآورنده واحدهاى اجتماعى خاص هستند، یادآور مى شود که این واحدهاى اجتماعى خاص گاه تنها هستند و در انزوا به سر مى برند و گاه نقش پیونددهندگى مى یابند و سبب انسجام سراسرى واحدهاى پراکنده مى شوند، واحدهایى که با این انسجام، در دوره تاریخى جدید، منزلتى نو پیدا مى کنند.
دکتر تکمیل همایون از این دیدگاه، در تشریح موقعیت فرهنگى و تاریخى منطقه ساوجبلاغ، مى گوید: منطقه یا ولایت ساوجبلاغ، امروز به علت حکومتى و پایتختى تهران و توسعه بى رویه و ناهنجار آن از محدوده تاریخى و فرهنگى خود خارج شده و به عنوان یکى از مناطق غربى تهران درآمده است و اگر به جاى تهران، مشهد پایتخت ایران بود، بى گمان ساوجبلاغ موقعیتى دیگر مى یافت.
در دوره جدید، با رشد و توسعه طبیعى (در عین حال بى رویه) شهرها، دگرگونى نهادهاى اقتصادى و تولیدى (کشاورزى، دامدارى و صنعت) بسیارى از مناطق کوچک و بزرگ که هر یک هویت پاره فرهنگى تاریخى داشته است، در کلانشهرها ادغام مى شوند و به این ترتیب، حوزه هاى نهادفرهنگ و پاره فرهنگ، بدون توجه به «گذشته ها»، آماج یورش اقتصاد و صنعت قرار مى گیرد، چنان که اگر لازم باشد، تپه هاى باستانى را نیز با بولدوزر نابود مى کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که ولایت تاریخى ساوجبلاغ یکى از بارزترین مناطق آسیب دیده فرهنگى در این روند ناخواسته و در عین حال سودمند براى ساکنان آن بوده است، معتقد است: بخشى که امروز با نام ساوجبلاغ (در غرب رودخانه کرج) شناخته شده، شرقى ترین منطقه سرزمین قزوین است و تقسیم بندى هاى کنونى نه تنها در این بخش از ایران، بلکه در بخش هاى دیگر نیز مبتنى بر خواست هاى حکومتى بوده و ویژگى هاى تاریخى و پاره فرهنگى بسیار اندک مورد توجه قرار گرفته است.
وابسته کردن هشتگرد و نظرآباد به تهران و همچنین آبیک و قشلاق به قزوین، به گفته این تحلیلگر، از این نوع تقسیم بندى هاى غیرفرهنگى است، حال آنکه این روستاهاى کهن و نزدیک هم، قرن ها با یکدیگر زندگى مشترک و سازندگى رو به کمال و اعتلا داشته اند.
وى با توجه به این نکته، در ارزیابى گسترش بیشتر کلانشهرها، خاطرنشان مى سازد که گسترش تهران به صورت غیرعقلانى از همه طرف و سکونت دادن ۱۵ میلیون جمعیت در آن، تبدیل شدن دهستان زیباى کرج به دومین شهر پرجمعیت ایران، ایجاد شهرک هاى متعدد و بلعیدن روستاهاى حاصلخیز و دهکده هاى تاریخى و... نه تنها هویت هاى منطقه اى - قومى و پاره فرهنگى این خطه را آشفته مى کند، بلکه معضلات بسیارى را به لحاظ جامعه شناسى و روانشناسى و اقتصاد و حیات انسانى پدید مى آورد. از این رو، ساکنان ساوجبلاغ تاریخى (شهرستان هاى نظرآباد و ساوجبلاغ) باید به سهم خود در برابر این حرکت، از گذشته هاى پویاى خود بهره بگیرند و با بهره گیرى صحیح از شهرسازى و معمارى بر پایه مورفولوژى سنتى - تاریخى، شهر پربار و فرهنگ ساخته اى را در سرزمین تاریخى خود پدید آورند. روستاهاى کهن را نوسازى کنند، زمین هاى کشاورزى و مزروعى را حفاظت کنند و با پدید آوردن جنگل هاى کوچک و بزرگ، زندگى سبز و روح افزایى را بنیان نهند که در خور خانه و کاشانه کهن و هماهنگ با پیشرفت و تولید و شادمانى باشد.

فراخوان مسابقه اسکیس نقش جهان

سازمان میراث فرهنگی و گردشگری

نقش جهان : میراث جهان

طراحی(اسکیس) نقش جهان

مقررات و شرایط :

هدف از طرح تبیین تصویری از آینده میدان نقش جهان و نقش آن در فضای عمومی شهر اصفهان است.

در ارائه طرح توجه به نکات زیر الزامی است :

1- استمرار حیات میدان نقش جهان به عنوان اصلی ترین مرکز تعاملات اجتماعی در شهر اصفهان.

2- تامین نیازها و الزامات ایفای این نقش با احترام به هویت تاریخی مجموعه میدان نقش جهان...ضوابط ناظر بر اثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی و تداوم ارزشهای معمارانه آن.

3- توجه به طراحی فضای باز و حرکت پیاده و سواره در ارتباط با نقش میدان در منطقه تاریخی شهر اصفهان.

4- پیرایش مداخلات ناهمگون و ناساز با منظر و محیط میدان.

5- توجه به نقش مبلمان شهری در فضای میدان.

شرکت کنندگان :

-دانشجویان مقاطع مختلف رشته های مرمت و احیا بناهای تاریخی...معماری...طراحی شهری و دیگر رشته های مرتبط.

تکنیک :آزاد

ارائه : آزاد

توجه : -آثار حداکثر در دو شیت 100*70 سانتیمتر ارائه شود.

-علاقمندان باید اثار خود را حداکثر تا تاریخ 11 آبانماه 1386 به دبیر خانه تحویل نمایند..یا زودتر با پست پیشتاز به نشانی پستی گنجینه نقش جهان بفرستند.

قابل توجه :

شرکت در این مسابقه برای همه علاقمندان ازاد است.

-در این مسابقه اثاری پذیرفته میشود که بر پایه حس افرینندگی و خلاقیت هنری ایجاد شده باشد...بناراین اثار کپی شده از روی اثار هنرمندان دیگر در این نمایشگاه جایگاهی ندارد.

-اثار ارائه شده از سوی دانشگاهها و گروه های اموزشی برای شرکت در نمایشگاه در صورت هماهنگی قبلی پذیرفته خواهد شد.

-شرکت در مسابقه هزینه ای در بر ندارد.

-اثار شرکت کنندگان با نوشتن مشخصات کامل (نام و نام خانوادگی...تاریخ تولد در پشت هر اثر) تا 11 آبان تحویل دبیرخانه یا زودتر با پست پیشتاز به نشانی پستی گنجینه نقش جهان فرستاده شود.

-لوح های یادمان و گواهی شرکت به همه هنرمندان شرکت کننده در نمایشگاه اهدا خواهد شد.

-همچنین به آثار برتر نیز جوایز ویژه ای تعلق خواهد گرفت.

دبیرخانه مسابقه اسکیس نقش جهان :

تهران - شمالغرب میدان انقلاب - روبروی سینما مرکزی - کوچه شهید جنتی - شماره 33

طبقه 4 - واحد 7

تلفن : 021 - 66438696

تلفکس : 021 - 66907428

نشانی پستی دبیرخانه :

تهران - ص . پ . 431 - 13145 گنجینه نقش جهان - مربوط به مسابقه طراحی نقش جهان

www.ganj.ir

شباهت ها و تفاوت های طراحی لباس با معماری

در فیلم مستند اسکیچ های فرنک گیری ساخته سال 2005 صحنه ای بسیار جالبی وجود دارد. در این صحنه، گیری قیچی به دست در حال کار روی ماکت یک پروژه است و هرازگاهی کاغذی را می برد و بر ماکت می افزاید، تا به فرم ایدال خود برسد. این صحنه برای یک لحظه بیننده را گمراه کرده که مبادا، گیری در حال طراحی لباس است تا معماری. این صحنه فیلم کیلید جواب به این سوال است که چرا فرم ساختمان های گیری بیشتر شبیه به فرم لباس است تا فرمی از ساختمانی که ما در ذهن خود داریم. شاید گیری از جمله معمارانی باشد که هم در روش طراحی و هم در خروجی کارهایش بیشترین اشتراک را با طراحان لباس دارد. ولی آیا گیری یک استثنا است یا این که نقاط اشتراک بیشتری میان معماری و طراحی لباس وجود دارد. این سوالی است که این نمایشگاه با قرار دادن معماری و فشن در کنار هم سعی در پاسخ گویی به آن را دارد. و اما شباهت ها و چه تفاوت هایی میان طراحی لباس و ساختمان چیست؟

لباس و ساختمان هر دو وسیله ای برای پوشش بدن هستند. هر دو نقشی اجتماعی دارند. و در نهایت در مدل ها و روش ساخت نقاط مشترک زیادی دارند.

شاید برای اولین بار فقط به یک دلیل انسان لباس به تن کرد و آن هم برای حفظ بدن از عوامل بیرونی مانند گرما سرماو... بود و اتفاقا به همین دلایل انسانها برای اولین بار برای خود سرپناهی ساختند تا بتوانند خود را در مقابل طبیعت خشن حفظ کنند. از این رو شاید مهمترین کاربرد لباس و ساختمان حفاظت انسان در برابر این عوامل طبیعی باشد.

لباس همواره وسیله ای برای نشان دادن جایگاه اجتماعی و حتی طرز تفکر افراد بوده است و نقش نشانه و سنبل را داشته است. در معماری نیز این سبک های مختلف معماری به عنوان نشانه وسنبل برای نشان دادن جایگاه اجتماعی ساختمان و یا صاحب ساختمان به کار می روند. معمولا عادت داریم که از روی لباس افراد درباره شخصیت او پیش داوری کنیم و یا با دیدن یک خانه سعی در به تصویر کشیدن شخصیت صاحب آن خانه را داریم. حتی اگر در بیشتر این پیش داوری ها راه به خطا ببریم باز از لباس و خانه افراد برای تشخیص شخصیت آنها استفاده می کنیم. در خیلی از موارد نیز یک فرم خواص از لباس و یا یک سبک خواص از معماری تبدیل به نشانه ای رسمی برای یک گروه و طبقه مشخص اجتماعی می شود. از اینگونه نمونه ها در تمام جوامع دیده می شود. مثال بسیار واضح و قابل لمس آن در جامعه امروز ما لباس متفاوت روحانیت از دیگر مردم و معماری متفاوت اماکن مذهبی از دیگر اماکن است.

مورد دیگر اشتراک در روش ساخت است. فرم و سبک های ساخت نیز میان فشن و معماری نقاط مشترک زیادی وجود دارد. همان گونه که در ابتدا به آن اشاره شد گیری فرد است که سبک معماری آن با سبک طراحی لباس نقاط اشتراک زیادی دارد. از این گونه اشتراکات زیاد می توان یافت. در بالای این نوشتار عکسی از نمای داخلی ترمینال بندر یوکوهاما کار FOA هست که فکر نکنم کسی باشد که آن را ببیند و به یاد چینهای دامن های پر چین نیفتد. هرکسی می تواند با کمی دقت از بسیاری از این گونه اشتراکات را کشف کند. که البته نمایشگاه Skin + Bones سعی کرده تا بهترین نمونه های آن را به نمایش بگذارد. ناگفته نماند که ایده ایجاد این نمایشگاه نیز از تشابه بسیار زیاد یک سبک طراحی لباس با سبک دیکانستراکشون معماری می آید.

و اما بین معماری و فشن چه تفاوت هایی و جود دارد. خوب اولین تفاوتی که به نظر هرکسی می رسد اختلاف در اسکیل است. جای شکی نیست که تفاوت مقیاس ساخت این دو باعث می شود خیلی از کارهایی که در طراحی لباس می توان کرد در معماری نتوان انجام داد و البته برعکس آن نیز صادق است.

تفاوت دیگر در قابلیت لمس کردن است. لباس را می توان لمس کرد ولی اکثریت افراد علاقه ای به لمس کردن ساختمان از خود نشان نمی دهند. از طرفی دیگر فرم لباس با انسان است که جلوه پیدا می کند و با نمایش لباسی که بر تن انسان نیست نمی توان به راحتی پی به فرم و حالت لباس برد. ولی هرچند معماری هم با وجود انسان است که معنا می یابد ولی فرم و شکل در معماری وابسته به وجود انسان در درون آن نیست.

ولی تفاوت عمده میان لباس و معماری در متغیر بودن فرم لباس است. یعنی وقتی که شما یک لباس را پوشیدید با وقتی که تنتان نیست فرم آن فرق می کند. حتی فرم لباس بر تن افراد مختلف نیز تغییر می یابد. در این نمایشگاه لباسی زنانه وجود دارد که وقتی روی زمین پهن می شود دایره است که در آن 3 تا سوراخ وجود دارد. ولی وقتی این لباس را در بدن مدل می بینید هرگز نمی توانید حدس زد که این لباس دارای فرمی دایره ای شکل است. این قدرتی است که فشن دارد ولی معماری از آن بر خوردار نیست. در معماری معمولا فرم ساختمان تغییر نمی کند .

استانداردهای ایستگاههای کار با رایانه

هر ایستگاه رایانه ای دست کم تشکیل شده است از یک دستگاه رایانه که عموما دارای صفحه کلید – صفحه نمایش و موس بوده و برروی میزی قرار میگیرد که کاربر پشت آن و برروی صندلی نشسته و به کار با رایانه می پردازد .

در این مقاله هر ایستگاه رایانه به 5 بخش مجزا تفکیک و سعی شده برجسته ترین خصوصیات استاندارد هر بخش بصورت خلاصه بیان شود :

 5
بخش اصلی یک ایستگاه رایانه:


1-
صندلی 2- میز 3- صفحه کلید و موس 4- صفحه نمایشگر 5- شرایط عمومی محیط کار


1-
صندلی :

خصوصیات صندلی کاربر یک ایستگاه رایانه أی عبارت است از :

قابلیت تنظیم ارتفاع و پشتی

پشتی و نشیمنگاه شیب دار ( آبشاری) با عرض مناسب

پایه 5 شاخه أی چرخان

عرض مناسب و نرم بودن دسته های صندلی برای حمایت کافی از آرنجها

زاویه پشتی 100 تا 110 درجه

کاربر بایستی هنگام نشستن نکات زیر را رعایت کند :

برای جلوگیری از آویزان ماندن پاها به هردلیل از جمله غیر قابل تنظیم بودن ارتفاع صندلی بایستی اززیر پایی مناسب با زاویه 30 درجه استفاده کرد .

قبل از شروع بکار بایستی ارتفاع صندلی را بگونه أی تنظیم کند که با هنگام نشستن ، زانوها بایستی اندکی بالاتر از لبه نشیمنگاه صندلی قرار گیرند در غیر اینصورت صندلی نیاز به تنظیم دارد.

درحین کار حتما به پشتی صندلی تکیه کرده و از خم شدن روی میز کار به هر دلیل اجتناب نماید .

2-
میز:

خصوصیات یک میز مناسب کار با رایانه عبارت است از :

قابلیت تنظیم ارتفاع

داشتن سطحی مجزا و پایین تر از سطح میز برای قراردادن صفحه کلید و موس

وجود فضای کافی در زیر میز برای قرار دادن زانوها

سطح میز کار نبایستی صاف و صیقلی ( شیشه أی ) یا دارای رنگ بسیار روشن و براق باشد . این حالت باعث افزایش بازتاب نور و خیرگی و خستگی چشم میشود.

عرض کافی به منظور تامین فاصله 45 تا 60 سانتی متر بین چشم کاربر و صفحه نمایش

3-
صفحه کلید و موس:

صفحه کلید و موس بایستی دارای این خصوصیات باشند :

به بدن کار بر نزدیک باشند .

هر دو در یک سطح و در ارتفاع هم سطح مچ دستها باشند بگونه أی که هنگام کار با آنها مچ دست به هیچ سمتی خم نشود.

درست مقابل کار بر باشند .

از سینی زیر صفحه کلید یا تکیه گاه مچ wrest rest نرم و مناسب برخوردار باشند .

زیر دستی موس بایستی به قدر کافی وسیع و نرم باشد که در هنگام کار با آن مچ دست را حمایت نماید.

شکل موس بایستی بگونه أی باشد که براحتی در بین انگشتان جا گیرد و هنگام کار با آن انگشتان دست خسته نشود.

نکته:

استفاده از صفحه کلیدهای ALTERNATIVE موجب میشود که هنگام کار با کلیدها مچ کاربر خم نشده و در وضعیت طبیعی ( مستقیم ) قرار گیرد.

کاربر بایستی هنگام کار با صفحه کلید و موس این نکات را رعایت کند:

به کلیدها محکم ضربه نزند بلکه به آرامی آنها را لمس نماید.

هنگام کار با صفحه کلید نباید مچ دست به اطراف یا بالا و پایین خم شود .

برای زدن کلیدهای ترکیبی از هر دو دست استفاده کند .

هنگام کار بازوها کاملا به دو طرف بدن چسپیده وزاویه آرنج 90 درجه باشد .

حین کار ساعدها باید کاملا به موازات هم و به موازات کف اتاق باشند ( این حالت دسترسی اپراتور را به تمام کلیدها آسان و سریع میکند )

در صورتی که صفحه کلید برای اپراتور بالاتر از حد دسترسی است لازم است انتهای عقبی آن حدود 30 درجه بالاتر قرارگیرد .

4-
صفحه نمایشگر:

طرز قرار گرفتن صفحه نمایش شاخص مهمی است برای سنجش میزان خستگی بینایی و عضلانی در کاربر . بنابراین صفحه نمایش باید :

دقیقا روبروی کاربر قرار گیرد نه مایل به چپ و راست .

صفحه نمایشگر باید 5/17 درجه پایین تر از سطح چشم کاربر باشد تا دید افقی و مستقیم تامین گردد .

فاصله صفحه نمایشگر از کاربر بایستی 45 تا 60 سانتی متر باشد.

برای کاهش میزان نور با زتابیده از صفحه نمایش از فیلتر مناسب استفاده گردد .

محل قرار گرفتن گیره کاغذ ( جهت تایپیست ها) بایستی به موازات صفحه نمایشگر و در همان ارتفاع بوده و با صفحه نمایشگر فاصله أی نداشته باشد .

5-
شرایط عمومی محیط کار :

به منظور کاهش بازتاب نور و خیرگی و خستگی چشم :

صفحه نمایشگر نباید پشت به پنجره یا روبه پنجره باشد در اینصورت حتما بایستی پرده های ضخیم ( به منظور جلوگیری از خیرگی ناشی از نور روز ) به پنجره آویخت .

رنگ دیوارها و کف اتاق و میز نبایستی براق و بازتاب دهنده نور باشد .

از لامپ آویخته بدون پوشش نباید استفاده کرد.

روشنایی باید بصورت غیر مستقیم تامین شود . یا از لامپ فلوئورسنت سفید و زرد تؤام

برای جلوگیری از خستگی چشم و عضلات :

هر 15 دقیقه یکبار به مدت 1 تا 2 دقیقه به نقطه دوری ( به فاصله حداقل 6 متری ) نگاه کنید . یا چشم های خود را چند بار تند به هم بزنید.

بین کار برای جلوگیری از خستگی و کوفتگی اندامها استراحتهای کوتاه کم تر از 2 دقیقه داشته باشیددر این حالت چند حرکت نرمش مختصر وراه رفتن انجام دهید .

هر دو ساعت یکبار برخی عضلات خود را ( از جمله مچ دست – گردن و پشت ) را ورزش دهید .

منبع :  www.osha/computerworkstation.com

دانشکده هنر و معماری ایران

دانشکده هنر و معماری ایران-.jpg

دانشکده هنر و معماری ایران-02.jpg

دانشکده هنر و معماری ایران-03.jpg

دانشکده هنر و معماری ایران-perspective.jpg

دانشکده هنر و معماری ایران-هانیه آهنگر.jpg

پروژه پایان نامه مقطع فوق لیسانس - هانیه آهنگر.

موزه ملی سرخپوستان آمریکا

موزه ملی سرخپوستان آمریکا در سال ۱۹۰۳ توسط George Gustav Heye پایه ریزی شد .او کسی بود که به اکثر نقاط آمریکای شمالی و جنوبی سفر کرد و به جمع آوری اشیا بومی سرخپوستان می پرداخت و بالاخره توانست موزه را در سال ۱۹۲۲ در شهر نیویورک افتتاح نماید و تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۷ هدایت آن را بر عهده داشت.

      ساختمان جدید موزه پس از ۱۵سال کار در سال ۲۰۰۴ به روی مردم در شهر واشنگتن در ۵ طبقه و مساحتی بالغ بر ۲۵۰۰۰۰ فوت مربع بازگشایی شد. معمار و طراح پروژه Douglas Cardinal می باشد و معمار دیگری به نام Gohnpaul Jones در این کار وی را یاری رساند که دارای فضاهای داخلی زیبایی می باشد و مجموعه ای است شامل بیش از ۸۰۰۰۰۰ شئ و ۱۲۵۰۰۰ عکس.این موزه جایی است که بازدیدکنندگان با فرهنگ و هنر ناب سرخپوستان که زمانی مورد بی مهری سفیدپوستان قرارگرفته اند آشنا می شوند.

viewed from the northeast

.

Interior view looking down toward the entrance

.

National Museum of the American Indian seen from the North

.

Museum viewed from United States Capitol dome

.

viewed from the north

.

viewed from the south

 

مجید بدر

چند کتاب مفید

چند کتاب مفید :

اصفهان

۱- نگاهی به ایران (معماری روستایی و مناظر آن ) دو جلد مهندس هوشنگ سیحون-انتشارات یساولی

۲-جلوه هایی از معماری کویری (مناظر روستایی ایران )- مهندس هوشنگ سیحون -انتشارات یساولی

ارگ بم کرمان

۳- طرح هایی از معماری ایران - علی اکبرصارمی - انتشارات یساولی

ماجرای معماری سنتی ایران در خاطرات استاد حسین لرزاده

ماجرای معماری سنتی ایران در خاطرات استاد حسین لرزاده

به کوشش حسین مفید و مهناز رئیس زاده انتشارات مولی

 

چاپ اول: 1385

تعداد صفحات : 240 صفحه

قیمت: 35000 ریال

کتاب حاضر خلاصه ای از کتاب 2 جلدی "احیای هنرهای از دست رفته" حسین لرزاده است که توسط مولفین با نثر و مطالب جدیدتری پیرایش شده است

فهرست مطالب:

?مقدمه

×فصل 1. از تولد تا شروع کارهای ساختمانی

×فصل 2.کاخ مرمر

×فصل 3. عمارت های سعدآباد

×فصل 4. ساختمان های بیوتات سلطنتی

×فصل 5‌‌. از صفی آباد تا رامسر

×فصل 6. بارگاه ابا عبدالله الحسین و ...

×فصل 7‌. رویدادهای اجتماعی و زندگی خانوادگی

×فصل 8‌. فعالیت های خانه سازی

×گزیده اشعار 

×تصویر ها، نشان ها ، دستنوشته ها و مسوده ها

نور طبیعی در معماری و معماری داخلی

ازدید همگان نور"جزء اساسی و ضروری در ساختمان است . که کار آن روشن کردن فضا به منظور قابل رویت ساختن آن است .در هنر ساختمان سازیی یا به عبارتی معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصرو مفاهیم دیگر از قبیل ساختار" نظم فضایی "مصالح" رنگ و .... مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفاکند . ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد در ساختمان سازیو معماری های داخلی به نور بیشتر از یک عامل روشن کننده که باعث کاهش مصرف نور مصنوعی و در نتیجه کاهش مصرف برق !

می شود " نمی نگرند و فقط به مواردی از قبیل این که نور جنوبی و شمالی بر نور شرقی و غربی ارجحیت دارد و در مواقع ناچاری نور شرقی از نور غربی بهتر است "توجه می شود و معماران به صورت کلیشه ای و از روی عادت آن را رعایت می کنند و اگر در ساختمان سازی نیازی به نور پردازی و ایجاد مفاهیم و تاکید هایی توسط نور باشد منحصرا به استفاده از نور مصنوعی می پردازند و با انواع درجات و رنگ های نور مفهوم و طرح خود را اجا می کنند .

در صورتی که با نگاهی به تاریخ معماری گذشته ( تقریبا هر نوع معماری تاریخی ) نور به عنوان یک عنصر مجزا به کار گرفته شده و به نتایج بسیار زیباییهم رسیده اند .

یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی " توالی و دگرگونی آن در در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود . در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپر سیونیست ها دیده می شود . هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند . از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیای مختلف در یکدیگر و تاثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خالص و ناب می باشد . قاعدتا لازم نیست که چنین تحولی در سبک معماری داخلی ما نیز به وجود آید " با توجه به اینکه ما ساختمان هایی داریم که عنصر نور را به قدری قوی و جذاب در خود به کار گرفته اند که هر بیننده ای را به خود جذب می کند . این مقاله به بررسی نقش نور در معماری و معماری داخلی به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نور طبیعی به صورت یک عنصر کاملا اثر بخش باشیم .

نور و طبیعت

نور طبیعی که حامل انرژی حیات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیات بر روی زمین محسوب می گردد. علاوه بر آن نور می تواند با رنگ ها و جلوه های متفاوت خود باعث تغییر چهره یک مکان شود زیرا نور در هر یک از فصول سال " در آب و هواهای متفاوت و یا در هر زمانی از طول روز دارای چهره ای مخصوص به خود می باشد .

ضمنا هر مکانی دارای نور خاصی است که تنها به آنجا تعلق دارد برای مثال در صحرای یک منطقه استوایی تابش به قدری شدید و سایه ها آنقدر کوتاه است که اشیا به چشم بیننده مرتعش و در حال ذوب شدن به نظر می آیند .

به همین ترتیب نور موجود در مناطق کوهستانی " جنگلی و یا سواحلی نیز دارای ویژگی های مکانی مخصوص به خود و متمایز از سایر مناطق است . زمانی که نور را به داخل فضای ساخته شده هدایت می کنیم در اصل نوعی ارتباط بین ساختمان و محیط خارج از آن ایجاد کرده ایم . بدین وسیله می توان جلوه های متفاوتی از فضای داخلی را که هر یک دارای ماهیت خاص خود از لحاظ ادراک فضایی می باشند " ایجاد کرد .

نور و بشر

از دوران ما قبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شی ء زنده را در ذهن بیدار می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند " آنها را عبادت کرده و می پرستیدند.

این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود . برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می برند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمز آلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند.

حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ " خورشید "ماه " بلور و نور آتش استفاده می کنند .

در اغلب ادیان " نور نماد عقل الهی و منشا تمامی پاکی ها و نیکی هاست و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد . در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی " یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل " در معماری اغلب بناهای مذهبی " نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است . فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند . انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیا و احجام " در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود .