مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد
مطالب معماری Architecture Topics

مطالب معماری Architecture Topics

نوشته هایی بر اساس نفسهای یک معمار --- استفاده از مطالب تنها با ذکر نام وبلاگ مجاز می باشد

فضای انتظار

چگونگی به دنیا اوردن فضای معماری به گونه ای که بتواند برانگیزاننده غرور شود و میان انچه ماده یی شده و میان ان کس که به بهره وری از ان پرداخته, پلی بسازد که بر روی ان بتوان دو سویه حرکت کرد,مشروط از عاملیت و عملکرد است که بدون تدبیر و ابداع تحقق نمی یابد.عاملیت و عملکرد فضا ها را تغییر میدهند و نهایتآ کنش به سوی ان تجربه های زیبائی شناسی را دگرگون خواهد کرد.

این صفات موج دار با رویه چمن مصنوعی برای اتاق انتظار بیمارستان کودکان توسط "Alice Hampson "و "Sebastian Di Mauro" طراحی و ساخته شد.این صفحات موجدار به طور مناسبی با هم جور میباشند.این موجها میخواهند حرکات جنبشی شان با اسودگی و اسایش توصیف شود.فرم این سطوح موجدار بیان گر آن است که در نقش خود اسرار امیز هستند.

دولت محلی شهر " Queensland " در برنامه هایش موظف شده است نسبت به هزینه دو درصد از محل بوجه عمومی خود در این زمینه و در تمام مکانهای عمومی به جز زندانها اقدام نماید.

بدون شک طراح به دنبال گشتی فیزیکی " و ایجاد نوعی فضائی پویا و جالب در نظمی شاعرانه است و میکوشد روابطی از فضائی سیال در اتاق انتظار ایجاد کند.

این صفحات موجدار برقرار کننده جدالی مکالمه برانگیز میباشد و تجردی از تصوری خیالی از فضائی سبز بوسیله چمن مصنوعی میباشد.بدیهی است که نقشی چند گانه خواهد داشت و البته جاذب.و ناظر بدون اینکه کیفیاتش را از دست دهد خواهد توانست در تجریدی مرموز شریک باشد و همچنین طراحی به گونه ای انجام شده که در کنشی متقابل دعوت کننده باشد.

اتاق انتظار به طور ادراکی فضائی نامرئی است.فضای منفی جمعی را بدون جلال و انزوا توصیف میکند.رمزها بازنمائی نامرئی بودن ادراک را در فضای منفی اساس می بخشند و توسط این رمزها تضمین کردن گمنام ماندن رفتار های شخصی هماهنگ خواهد شد.



تئاتر به وسیله بر انداختن کنش های متقابل اجتماعی و وارونه کردن نیروی فضاهای منفی قلمروئی به رشد رسیده را ایجاد میکند.بچه ها با بالا رفتن و ایستادن بر روی صندلی های پلاستیکی نوعی بدرفتاری را ایجاد میکنند.این بازی ها عاملیت و عملکرد اتاق های انتظار را تغییر میدهند و نهایتآ کنش به سوی انتظار تجربه های زیبائی شناسی را دگرگون خواهد کرد

معرفی پروژه های راج روال معمار هندی

Central Institute of Educational Technology-New Delhi

International Centre for Genetic Engineering and Biotechnology
New Delhi - 1993

 .

شکوه هزاران ساله در غارهای هند

 

معماری هند

 شناخت معماری هند

   

یکی از موفقیت های تمدن هند که برای ما همچون میراثی گرانبها باقی مانده معماری آن است ، میراثی که قدمت آن را می توان به هزاران سال قبل نسبت داد . سرآغاز این معماری به زمان سلطنت آشوکا ها (Ashoka) برمیگردد ، هنگامی که ساختن صومعه های بودایی و گنبد مقبره ها آغاز شد .و این چنین معماری بودایی ظهور کرد و این معماری برای چندین صده در هند حاکم بود و معماری شگفت انگیزی را برای ما در این دوران باقی گذاشت، همچون گنبد مقبره بزرگ سانچی
(Great Stupa at Sanchi
).

    بعد از آن دوران گوپتا (Gupta) آغاز شد ،دورانی را که می توان به عنوان حامی معماری هند عنوان کرد و یکی از نقاط اوج معماری این کشور است و در طول هشت قرن چندین مدرسه معماری که متعلق به هندوها بودند شروع به رشد و توسعه کردند و کم کم از این مدارس ،معماران چندی پای در این عرصه نهادند .

     سال ها گذشت و دین پیامبر اعظم ، محمد (ص) وارد شبه قاره هند شد و با ظهور اسلام الگوها و نمونه های جدیدی پدید آمد که معماری ظریفی را معرفی می نمود ، معماری که سرشار از نقش و نگار های گلدار و خطوط زیبا بود .معماری اسلامی هند نیز همچون دیگر کشور های اسلامی فراز و نشیب های زیادی داشت چنان که در زمان مغول ها به اوج قله شهرت و شکوه رسید .

     اینان (مغول ها) کسانی بودند که برج ها – کاخ ها – قصر ها – مساجد و باغ های زیبا بنا نهادند .بنا های با شکوهی همچون قلعه قرمز در دهلی (Red Fort at Delhi) ، تاج محل در اقرا 
(TajMahal in Agra ) ، باغ های پادشاهی در لاهور (Badshahi Garden at Lahore) که از نمونه های زیبای این معماری هستند .

     با شروع سلطه دولت بریتانیا و تسلط آن بر منطقه دوران جدیدی در معماری هند آغاز شد ، دورانی که با ورود فرهنگ غربی به هند ، سبک ها و شیوه های آن روزگار مغرب زمین  نیز وارد شبه قاره شد .سبک هایی همچون گوتیک ، Imperial ، مسیحی و ویکتورین که هر یک به نوبه خود هند و معماریش را مت‍‍اثر کردند . در دوران استعمار هند انگلیسی ها ساختمان های زیادی را در بخش وسیعی از این کشور بنا نهادند که بسیاری تا کنون پا برجا مانده اند ، همچون کالج سلطنتی و دروازه هند در بمبئی (Presidency College and Gateway of India at Bombay ) .

     با ترک استعمارگران انگلیسی و ظهور استقلال طلبان هندی خلا موقتی در معماری هند بوجود آمد که آن هم طبیعی بود چرا که معماری هند در این دوره وابستگی شدیدی به استعمارگران داشت حال این وابستگی را می توان هم به تکنولوژی ساخت و هم معماران طراح مربوط دانست .

     به تدریج با ورود معماران خارجی از دیگر کشور ها و ساخت و ساز وسیع معماران بزرگی همچون لوکوربوزیه و لویی کان ، معماری هند جان تازه ای گرفت و معماران بومی این کشور مثل دوشی
(Balkrishna Doshi
) و چارلز کرئا (Charles Correa) با پیروی از این چنین استادان بزرگی توانستند نیاز های موجود کشور خود را بر طرف کنند و وارد صحنه معماری معاصر هند شوند .

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

معماری هند بعد از استقلال

چگونه یک کشور هویت ملی خودش را بعد از قرن ها سلطه بوسیله امپراتوری استعمارگر انگلیس دوباره ایجاد می کند ؟

    

در  August 1947 بعد از بیش از دو قرن سلطه بریتانیا بر هند ، پاکستان و بنگلادش این کشور ها توانستند استقلال خود را باز یابند. اینان مجبور بودند اقتصادشان را مدرن کنند و نهاد ها و سازمان ها و حتی ساختمان ها و تجهیزات زیربنایی را که برای توسعه و پیشرفت لازم بود فراهم آورند و در این بین بناهای دولتی راه مناسبی برای ایجاد یک معماری جدید و رهایی از فرهنگ استعمارگران بودند . این کار سبک جدیدی را پیش روی معماران بومی این مناطق قرار می داد .

      روز به روز با مدرن شدن جنوب آسیا متوجه این امر می شویم که چگونه معماران برای ایجاد ساختمان های ملی و دولتی خود تلاش می کنند ، حال با دقت در ترکیب کارهای معماران معاصر هندی که در دوران بعد از استقلال خط کشیده اند ، در می یابیم که هر کدام یک روش صحیح را برای ایجاد معماری مدرن هند بوجود آورده اند که پایه و اساس آن ریشه در معماری مدرن غرب داشت . اما در حقیقت معماران هندی سنت های تاریخی و کهن خود را حفظ کرده و آن را بگونه ای جدید تفسیر می کردند و اندیشه و طرز تفکر ایشان نیز وابسته به تحصیلات ، نوشته ها و فعالیت های حرفه ایشان بود .در این دوره دولت برای بیان و تجلی استقلالش در پی ایجاد کانون های جدید برای شهر های اداری و نمادین خود بود ، شهر هایی که برای نیاز آگاهانه به بیان متفاوت در استقرار پایتخت جدید به دوراز شهرهای زمان مستعمراتی ، پاسخگو بودند .اگر چه ساختن شهر برای دولت فرایندی بسیار گران بود اما دوران پس از استقلال ، ظهور پایتخت جدیدی نظیر شاندیگار (1950) را در ایالت پنجاب مشاهده کرد .

      بنابراین پروژه ها در این دوره در مقیاس پروژه های شهری مطرح می شد همچون شهرک های مسکونی ، دانشگاه ها ، موزه ها ، آکادمی های مدیریت و مراکز صنعتی و آزمایشگاه های تحقیقاتی که در یک ایالت قرار می گرفتند .هدف دولت به عنوان کارفرما از این کار بدست آوردن نشانه هایی برای بیان هویت ملی و جمعی بود و بودجه این ساختمان ها از سوی کمیته هایی که معمولا اصرار داشتند این بنا ها اسلامی وملی طراحی شوند ، تامین می شد .در این بین مقاومت و تداوم علاقه معماران به سنت های هندی و بکارگیری اصول مکتب مدرنیسم به طرز چشمگیری درآثارشان مشاهده می شود و بناهایشان که برخی هنوز پا برجا مانده اند این نکته را ثابت می کند .

 ورود معماران مدرن

     در دهه 1970 ، جنبش مدرن از طریق لوکوربوزیه و لویی کان وارد هند شد .پیش از این بیشتر معمارانی که در سال 1947 ، یعنی در زمان استقلال کار می کردند از کشور های اروپایی فارغ التحصیل شده بودند به جز تعداد اندکی مانند پیشکسوت معماران هندی ، آچیوت کانویده ، که در ایالت متحده تحصیل کرده بود .در این بین وجود پروژه پایتخت ایالت پنجاب ، شاندیگار ، لوکوربوزیه را به هند آورد .کشوری که تعدادی از مهمترین معماران آن تحت تاثیر وی قرارگرفته اند ، از جمله دوشی که بعد از استاد پروژه های وی را در احمد آباد به پایان رساند .کار لویی کان در احمد آباد (1962) نیز ، الگویی برای معماران منطقه داد و آن استفاده از آجر بود که به نوعی در آثار مزهارول اسلام دیده می شود .

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

یادداشت زیر برگرفته از کتاب تاریخ فلسفه شرق و غرب اثر سروپالی راداکریشنان می باشد.

 اشاره ای مختصر بر تعاریف عرفان و فلسقه هندی

   

« کهنترین فلسفه هندی را باید در اوپانیشادها یافت. اوپانیشادها رنگ متمایز عرفانی و دینی دارند.این درست است که تا زمانی که عرفان یک تجربه فردی است، نمی توان آزمونهای تحقیقی فلسفی را در مورد آن به کار برد، اما هنگامی که کوشش می شود برپایه چنین تجربه ای یک نظام منطقی تفکر بنا شود، دیگر چنین تجربه ای نه تنها در حوزه فلسفه قرار می گیرد بلکه چه بسا قسمت مهمی از آن را تشکیل می دهد و اگر نام فلسفه را بدان اطلاق نکنیم، مشکل بتوان اصطلاح دیگری در توصیف آن پیدا کرد .

     فلسفه چیست ؟

     فلسفه تحقیقی در ماهیت زندگی و وجود است. برای بحث و بررسی واقعیت، دو راه در پیش داریم: یکی که با وحی و سنت آغاز و انجام می یابد ، که آن را دین می نامیم؛ دیگری که به کاربرد آزادانه خرد و اندیشه وابسته است،و فلسفه خوانده می شود .تحقیق فلسفی،از کهنترین روزگاران،یکی از این دو راه را برای حل مسائلش اختیار کرده است.یکی از طریق جهان درونی انسان است و دیگری از طریق جهان بیرون از او.مشخصه تفکر هندی این است که به جهان درون انسان بیش از جهان بیرون توجه کرده است.این تفکر با تحقیق در پدیده های خارجی شروع نمی شود تا از آن طریق به جانب واقعیات درونی راه پیدا کند؛بلکه،برعکس،با درک جهان درونی آغاز می شود و از آنجا به سوی جهان پدیده ها می آید.این گونه برداشت بود که در فلسفه اوپانیشادها جلوه کرد.

     اصل اساسی عرفان چیست ؟

     این است که از طریق حواس نمی توان از واقعیات آگاه شد. اگر در پی وصول به حقیقت هستیم، باید از جهان حس کناره گیری کنیم و به جهان تجربه درونی روی آوریم. این اصل ، به اشکال مختلف، در نظامهای فلسفی از فیثاغورس گرفته تا افلاطون مؤثر واقع شد. افلاطون بین جهان اندیشه و جهان حس به تمایزی قاطع باور داشت. او تفاوت آنها را به وسیله قیاس با تمایز نور نیمروز و فجر بیان کرد. بنا به نظر او، آنچه ما از طریق حواس در می یابیم ،چنان است که گویی در فجر در یافته ایم.او مکرراً بر تمایز بین ظاهر و حقیقت تأکید می کند.حواس، ما را فقط تا جهان ظاهر پیش می برند، نه تا جهان حقیقت.او حقیقت غایی را خیر می نامد. علم و معرفت و راستی با مثل ، که شبیه به خیر هستند،سر و کار دارند،ولی این فقط خیر است که حقیقت غایی است.ما نمی توانیم به واسطه حواس به حقیقت دست یابیم. تمثیل معروف غارنشینان که افلاطون در جمهوریت نقل می کند آخرین کلام فلسفه اوست.گرچه از عقل شهودی،که فلسفه اوپانیشاد بر آن پایه بنا شده،چیزی نمی گوید، ولی شیوه او در نفی اعیان تجربه ناشی از ادراک حسی ،او را به تلقی عرفا از جهان حس بسیار نزدیک می کند.پس درست نیست که فلسفه اوپانیشاد را ،به این دلیل که عرفانی است ،از گزارش عمومی فلسفه خارج کنیم.اگر چنین کنیم، مجبور می شویم قسمت اعظمی از فلسفه یونانی را نیز کنار بگذاریم.»

مجید بدر

عناصر اصلی دکوراسیون چیست؟

تأثیرات حاصل از رنگ ها

همواره لازمه ی دریافت نتیجه ای مطلوب از انجام هر نوع کار عملی، وجود اطلاعات و آگاهی لازم تئوری در آن زمینه است. ما در این مقاله سعی کرده ایم اطلاعاتی را با همین موضوع و هدف ارائه دهیم. رنگ ها در دو بستر اصلی در محیط حضور می یابند:

1. پوشش های اصلی فضاها شامل دیوارها، کف ها، سقف ها و درها.

2. لوازم دکوراسیون شامل مبلمان، پرده ها، فرش و غیره.

در مقام مقایسه این دو قالب با هم، به لحاظ نقش دکوراسیونی شان در محیط، پوشش های فضا از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند زیرا که نسبت به لوازم دکوراسیونی ثابت تر بوده و به گونه ای نقش پس زمینه را برای آن لوازم اجرا می کنند.

در میان این پوشش ها، دیوارها به جهت وسعت حضورشان در فضا، جایگاه ویژه ای داشته و میزان تأثیر گذاریشان بر دیگر لوازم دکوراسیونی بسیار چشمگیرتر است. گذشته از موضوع تأثیر بر روی دیگر لوازم محیط، دیوارها و رنگ انتخابشان در تغییر وسعت و نور فضا نیز بسیار مؤثر است.

رنگ های خنثی و رنگ سفید

سفید سمبل خلوص، بی گناهی، پاکی، آرامش و صلح است.

رنگ سفید القاء کننده آرامش، صفا و آسایش است. سفید به همراه خلوصش، یکی از کاربردی ترین رنگ ها در طراحی دکوراسیونی یک فضا است زیرا که با همه رنگ ها قابل ترکیب است. ( منظور از ترکیب در این مباحث، کنار هم قرارگیری رنگ ها در یک کمپوزسیون ( ترکیب ) رنگی در فضا است.)

به کارگیری رنگ سفید در فضا به خصوص برای پوشش های اصلی، آن مکان را روشن تر و بزرگتر جلوه می دهد. بنابراین برای فضاهای کوچک و کم نور انتخاب ایده آلی است. سفید خالص هنگامی که با نور طبیعی نور پردازی می شود، یک رنگ گرم را ایجاد می کند ولی در زیر نورهای مصنوعی به نظر سرد می رسد. در نتیجه با اضافه کردن نورهای زرد، قرمز و قهوه ای در کنار نور مصنوعی مانند فلورسنت و یا افزودن لوازمی به یک و یا چند رنگ یاد شده در محیط تغییر می کند. این رنگ ها از کیفیت سفید نمی کاهند بلکه آن را گرم تر می کنند. رنگ سفید برای فضاهائی با عناصر معماری قدیمی و یا جهت ایجاد هماهنگی بین سبک های کاملاً مجزای معماری بسیار ایده آل است. برای حفظ آرامش فضایی با سطوح سفید می توان از لوازمی با رنگ های خنثی و بافت های طبیعی مانند چوب استفاده نمود و برای ایجاد تضادهای ظریف و زیبا، تعدادی رنگ های دراماتیک نیز به این ترکیب افزود.

رنگ های خنثی

رنگ های خنثی، رنگ هایی هستند که از میزان زیادی سفید برخوردار بوده ولی به هیچ یک از رنگ های اولیه و ثانویه متمایل نیستند. با این تعریف رنگ های کم مایه مانند صورتی کم رنگ یا آبی آسمانی جز رنگ های خنثی محسوب نمی شوند ولی رنگ کرم یکی از رنگ های خنثی به حساب می آید. همین مسئله در مورد خاکستری روشن که از مشکی نشأت گرفته است نیز صدق می کند. رنگ های خنثی در بسیاری از مواد طبیعی مانند سنگ ها، خاک، زمین، چوب ، حصیر، شن و امثال اینها و یا در برخی از موارد مصنوعی مانند فلز، شیشه، سیمان و غیره دیده می شوند. رنگ های خنثی در دنیای دکوراسیون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و کاربردی هستند. خنثی بودن آنها به این معناست که می توانید به راحتی در کنار هر رنگ دیگری بدون احتمال وجود از دست رفتن زیبایی های هر یک به خصوص رنگ ها، ترکیبی مناسب در فضا ایجاد کرد. با توجه به آنکه این رنگ ها نیز آرام بخش و ملایم هستند. با پوشش دیوار به یکی از آنها می توان پس زمینه خوبی برای نصب تابلو ، نوارهای چاپی و کاغذی ، پرده ها به طور کلی دیوارکوب ها فراهم آورد. اگر فضا به قدری از لوازم دکوراسیونی پر شده باشد که احساس آرامش را بر هم ریزند، یکی از راههای ایجاد تعادل در محیط با حفظ همان وسائل، رنگ آمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوشش های ثانویه مانند رومبلی، پرده و غیره به یکی از رنگ های خنثی است. هنگامی که قصد دارید قسمتی از فضا مانند یک دیوار، در، پنجره و یا حتی خرده ریزهایی مانند دستگیره، چوب پرده و به طور کلی هر وسیله ای که در محیط وجود دارد به محض ورود بیننده به داخل، نظر او را جلب نکند. آنها را به یکی از رنگ های خنثی رنگ آمیزی کرده و یا رنگ خنثی را در انتخاب آنها در نظر بگیرید.

از این خاصیت رنگ های خنثی برای رفع عیوب معماری و شکستگی ها و فرورفتگی ها می توان بهره زیادی کسب کرد. به عنوان مثال با رنگ آمیزی بخشی از فضا که دارای مشکل ساختاری است و شما نمی خواهید فوری مورد توجه بیننده قرار بگیرید، توسط یکی از رنگ های خنثی به راحتی می توانید آن را در نظر اول بپوشانید. به کارگیری رنگ های خنثی در محیط نیز با اهداف گوناگون دکوراسیونی صورت می گیرد.

نصب تابلوئی به رنگ زرد، با خاصیت گرم در فضایی که اغلب پوشش ها و لوازم دکوراسیونی آن از رنگ های خنثی انتخاب شده است، می تواند دارای دو هدف باشد:

1. جلب نظر بیننده به طرف اثر هنری تابلو که در اینجا با نورپردازی این تأکید را بیشتر کرده است.

2. تغییر فضای یکنواختی با عنصری با رنگ آمیزی گرمتر و انرژی دارتر. رنگ های خنثی در پرده های مختلف از روشن تا تیره وجود دارند و به لحاظ سبک جز ترکیبات رنگی مورد استفاده در سبک کلاسیک هستند.

به عنوان نمونه اگر طراح داخلی به لزوم جلوه دادن فرورفتگی در کنار پنجره و پله تأکید داشت به طور قطع یک و یا ترکیبی از چند رنگ گرم را در کنار رنگ های ملایم و خنثی به کار می برد تا به این ترتیب نظر هر بیننده در حال عبور از آن محیط را به خود جلب کند. ولی اکنون با انتخاب اغلب پوشش های محیط به رنگ های خنثی مقصودی برعکس داشته و ممکن است هنگامی که فردی از پایین به بالا آمده و یا از پله ها به طبقه پایین می رود حتی این فضا را نادیده بگذرد.

منبع : ایران آذین

خصوصیت خانه در گذشته و حال

دکتر علی اصغر سعیدی

 

قبل از اینکه به بحث الگوی مسلط اوقات فراغت در غرب بپردازیم لازم است در مورد تحولاتی که خانه در غرب با آن روبرو بوده است صحبت کنیم تا روشن شود که صرف اوقات فراغت در خانه که تحت عنوان خصوصی سازی خانواده مطرح می شود که تاثیری بر خانه داشته است.

خانه در جامعه مدرن: محل خلق استراحت. چرا؟
قبل از سرمایه داری : محل تولید کالا و خدمات و بیشتر فعالیت های اقتصادی
خانه سنتی: تولید و مصرف
خانه مدرن: تفکیک محل تولید و مصرف
تاثیر صنعتی شدن بر خانه : ایجاد هویتی جدید ( حداقل برای مردان) و محل مصرف خصوصی و ایجاد کارگر دستمزد بگیر
محل مصرف خصوصی یا بهشت مردان بعد از انجام کار روزانه در بیرون
فضایی کوچک برای مردان در برابر فشار بیرون و کار دستمزدی ( فضای بیان خود و استقلال)
خانه به مثابه محل ابراز خود SELF خود واقعی
خانه بخشی از اقتصاد غیر رسمی است
خانه : نظریه فورتی
Forty 1986
فورتی Forty 1986 : در صدسال گذشته کالاهای خانگی نقش محوری در انتقال خانه از محل رفاه اخلاقی و زیبائی به محل رفاه فیزیکی با کارائی داشته اند
در دهه 90 خانه محل ارتباطات و اجتماعی شدن
انتقال خانه از محل کار به محل اقامت و استراحت یعنی محل ناکار NON-WORK SITE
محتوی محل ناکار یا خانه باید به طروق مختلف طراحی شود
مهم ترین اصل اساسی در طراحی خانه برداشتن تمام اشیایی است که با کار رابطه دارند.
نظریه فورتی
با جدا شدن کار دیگر خانه جای کالای کار نبود
مثال: تولیدگران کارخانه ای نخست ماشین دوزندگی را به کارخانه بردند
سپس به این نتیجه رسیدند که می توان ماشین هم ساخت و فروخت
اول خانه ها ماشین ها را نخریرند. چرا؟
چون خانه جای ماشین دیگر نبود
بعد: آگهی به داد رسید تا قانع کند می توان ماشین دوزندگی را در خانه گذاشت ( لذا تلقی فعلی: ماشین خیاطی کالائی عمومی است)
فورتی
آکهی چکار کرد؟
Sewing machine is small, light, elegant, artistic and beautiful
It is not a machine but ornament
تبدیل شی سخت و صنعتی به تزیینی
خانه قرن 19 با قرن 20 متفاوت است
ما از house نمی گوییم بلکه از home می گوییم یعنی منظورمان سرپوش shelter نیست که آن همان house است
جنسیت و خانه ( sex و house ) به ویژگیهای فیزیکی اشاره دارد
جنسیت و خانه ( Gender و home ) به شیوه هایی که sex و house به قالبهای فرهنگی با معنی تبدیل شده اند اشاره دارد.
فورتی : بزرگترین تحول انتقال خانه از محل رفاه اخلاقی به رفاه فیزیکی .
در نتیجه : خانه محل زیبایی
برخی برای ساختن شهری زیبا به دنبال شهروندی هستند که خانه و شهر را یکی بداند.


خانه : نظریه
Csikszentmihalyi and Rochberg-Halton 1981
کدام چیز در خانه مهم است؟
اگر خانه آتش بگیرید یا زلزله بیاید چه چیز را اول نجات می دهید؟
آلبوم‏، پول نقد، عکس قاب شده ،...
چرا برخی کالاها و اشیاء مهم ترند؟
مفاهیم مبلمان، هنرهای تزیینی، و عکس ها به سوالات پاسخ می دهند.
معنی اشیا خانه
مهمترین اشیاء: مبلمان ، عکس و آثار هنری
معنی مبلمان برای گروه های سنی مختلف است
جوانان : راحتی؛ برای زنان مسن تر: خاطرات و بخشی از تاریخ خانواده
تمایز طبقاتی بر حسب نگهداری تابلو ( نه اصیل)
طبقات بالا تابلوهای بیشتر و گران قیمت تر
طبقات پایین تر اشیایی مانند استریو . ..
اینجا سرمایه فرهنگی مهم است نه سرمایه مادی
عکس ها با خاطرات خانواده رابطه دارند.
برای افراد جوان به بالا مهم هستند
اهمیت به “خود” و رابطه خانوادگی را نشان می دهند
خانه : ریچارد
Richard 1990
مساله مهم این است که ما چرا به دنبال مالکیت خانه خود هستیم؟
Lyn Richards :
زندگی خانواده و امنیت
امنیت: کنترل و استقلال
کسی شما را بیرون نمی کند
هر کاری می خواهی می کنی: مهمانی و تغییر فضای فیزیکی
امنیت برای مرد استقلال مالی؛ برای زن ثبات و آرامش

خانه کجاست؟
کولین کمبل Colin Campbell : صنعتی شدن همزمان انقلاب مصرف و تولید را ببار آورد. اگرچه جامعه شناسی اول به تولید توجه کرده تا مصرف. لذا:
می توان گفت سرمایه داری صنعتی همزمان کارخانه و خانه ایجاد کرده
اگر خانه قرن 19 بر مبنای drawing room است خانه قرن 20 بر اساس آشپزخانه است
چرا اهمیت drawing room کم شد؟ چرا آشپزخانه مهم شد؟
قرن 19 اهمیت به رفاه اخلاقی و قرن 20 رفاه فیزیکی و بهداشت
تغییر اهمیت به فیزیک و بهداشت شاید از سر نیاز به انسان سالم برای رفتن به جنگ ها بوده باشد یا تلاش های مدنی بعدی برای انسان سالم در عصر مدرنیت مانند تلاش برای ممنوعیت سیگار و توجه به اعتیاد

تمیزی و کثیفی: خانه و بهداشت
چرا رنگ یخچال یا فریزر شما عمدتا سفید است؟
خانه با مفهوم تمیزی و بهداشت رابطه پیدا کرده
ایده سلامتی، زیبایی و تمیزی خود را در طراحی خانه منعکس کرده
ایده بهداشت در خانه مربوط به اول قرن بیستم است
ظهور توالت و حمام مربوط به قرن جدید است
رنگ های داخلی از قهوه ای به سفید تغییر کرده
اینها به معنی این نیست که افراد تمیز تر شده اند بلکه ایده تمیزی وارد شده است
خانه های روستائی نمونه خانه های قرن بیستم هستند: فقدان توالت و حمام و رنگ های باز و سفید
ایده تمیزی
ماری دوگلاس: دلواپسی از آلودگی وقتی ایجاد می شود که مرزهای جامعه مورد خطرند ( رشد حاشیه نشینی، مهاجرت داخلی و خارجی ، تغییرات اجتماعی و اخلاقی و ...)
اینها با ایده تمیزی و خالص بودن رابطه دارند.
فورتی : رشد قدرت طبقه کارگر و تناقضات و تنازعات طبقات با ایده تمیزی و بهداشت رابطه دارد
تمیزی و معماری
ایده تمیزی خانه با طراحی و معماری رابطه دارد
خانه تمیز تهویه مناسب، هواکش و ... می خواهد
خانه دهه 1990
چه ایدئولوژیهایی در دهه اخیر وارد خانه شده اند؟
رشد خانه سازی در دهه 1990 ایران بر معماری داخلی تاثیر داشته؟
مفهوم جهانی شدن و ارتباطات به خانه های ما وارد شده؟
زیبایی، کارائی، اجتماعی شدن sociability و ارتباطات
ورود وسایل جدید خانگی و اقلام و مارکهای مختلف به همراه نفوذ آگهی خانه های جیدی ساخته است
زیبایی – خود self – کارکردی شدن – اهمیت نور – لذت بردن بیشتر از حماماجتماع پذیری sociability از چیزهای جدید است


مفاهیم جدید در خانه دهه 1990
زیبایی
کارائی
اجتماع پذیری
ارتباطات
نور
اهمیت نور در خانه با تمایز خانه به عنوان محل استراحت و محل کار
نور طبیعی مورد نظر خانه جیدی است. چرا نور طبیعی؟
بیرون و طبیعت دیگر مورد ترس نیست
در آگهی ها بر نور طبیعی تاکید می شود
نور با آشپزخانه در ارتباط است
نور پردازی در آشپزخانه حتی بیش از نور طبیعی مهم است

فرد
چقدر خانه محل بیان “ خود” است؟
چه تفاوتی با گذشته دیده می شود؟
رشد اهمیت طراحی نشان رشد بیان “خود” در خانه جیدی است
اجتماع پذیری Sociability
مرکز اجتماعی خانه اتاق نشیمنliving room
خدمتکار تا حدی اتاق نشمین را مهم کرده بود.
طبقات متوسط جیدی بدون خدمتکار آشپزخانه را مرکز اجتماعی کرد
مجلات خانه Houseware magazine بر نقش آشپزخانه در خانه تاکید می کنند:
جایی که نباید پنهان بماند ؛ مرکز اجتماعی و محل لذت از غذا؛ پخت و پز نباید از سایر فعالیت های اجتماعی جدا بماند
تغییر فلسفه اهمیت “آشپزخانه به نوع دیگری رشد اهمیت نقش زن در اجتماع است
تغییر کارکردهای خانه

استفاده از عدد پی در ساخت تخت جمشید

مهندسان هخامنشی راز استفاده از عدد پی (۱۴/۳ ) را دو هزار و 500 سال پیش کشف کرده بودند. آنها در ساخت سازه های سنگی و ستون های مجموعه تخت جمشید که دارای اشکال مخروطی است، از این عدد استفاده می کردند.

مهندسان هخامنشی راز استفاده از عدد پی (
۱۴/۳ ) را دو هزار و 500 سال پیش کشف کرده بودند. آنها در ساخت سازه های سنگی و ستون های مجموعه تخت جمشید که دارای اشکال مخروطی است، از این عدد استفاده می کردند.
عدد پی (
۳/۱۴)در علم ریاضیات از مجموعه اعداد طبیعی محسوب می شود. این عدد از تقسیم محیط دایره بر قطر آن به دست می آید. کشف عدد پی جزو مهمترین کشفیات در ریاضیات است. کارشناسان ریاضی هنوز نتوانسته اند زمان مشخصی برای شروع استفاده از این عدد پیش بینی کنند. عده زیادی، مصریان و برخی دیگر، یونانیان باستان را کاشفان این عدد می دانستند اما بررسی های جدید نشان می دهد هخامنشیان هم با این عدد آشنا بودند.
«عبدالعظیم شاه کرمی» متخصص سازه و ژئوفیزیک و مسئول بررسی های مهندسی در مجموعه تخت جمشید در این باره،‌ گفت: «بررسی های کارشناسی که روی سازه های تخت جمشید به ویژه روی ستون های تخت جمشید و اشکال مخروطی انجام گرفته؛ نشان می دهد که هخامنشیان دو هزار و 500 سال پیش از دانشمندان ریاضی دان استفاده می کردند که به خوبی با ریاضیات محض و مهندسی آشنا بودند. آنان برای ساخت حجم های مخروطی راز عدد پی را شناسایی کرده بودند
دقت و ظرافت در ساخت ستون های دایره ای تخت جمشید نشان می دهد که مهندسان این سازه عدد پی را تا چندین رقم اعشار محاسبه کرده بودند. شاه کرمی در این باره گفت: «مهندسان هخامنشی ابتدا مقاطع دایره ای را به چندین بخش مساوی تقسیم می کردند. سپس در داخل هر قسمت تقسیم شده، هلالی معکوس را رسم می کردند. این کار آنها را قادر می ساخت که مقاطع بسیار دقیق ستون های دایره ای را به دست بیاورند. محاسبات اخیر، مهندسان سازه تخت جمشید را در محاسبه ارتفاع ستون ها، نحوه ساخت آنها،‌ فشاری که باید ستون ها تحمل کنند و توزیع تنش در مقاطع ستون ها یاری می کرد. این مهندسان برای به دست آوردن مقاطع دقیق ستون ها مجبور بودند عدد پی را تا چند رقم اعشار محاسبه کنند
هم اکنون دانشمندان در بزرگ ترین مراکز علمی و مهندسی جهان چون «ناسا» برای ساخت فضاپیماها و استفاده از اشکال مخروطی توانسته اند عدد پی را تا چند صد رقم اعشار حساب کنند. بر اساس متون تاریخ و ریاضیات نخستین کسی که توانست به طور دقیق عدد پی را محاسبه کند، «غیاث الدین محمد کاشانی» بود. این دانشمند اسلامی عدد پی را تا چند رقم اعشاری محاسبه کرد. پس از او دانشمندانی چون پاسکال به محاسبه دقیق تر این عدد پرداختند. هم اکنون دانشمندان با استفاده از رایانه های بسیار پیشرفته به محاسبه این عدد می پردازند.
شاه کرمی با اشاره به این موضوع که در بخش های مختلف سازه تخت جمشید، مقاطع مخروطی شامل دایره، بیضی، و سهمی دیده می شود، گفت: «به دست آوردن مساحت، محیط و ساخت سازه هایی با این اشکال هندسی بدون شناسایی راز عددپی و طرز استفاده از آن غیرممکن است
داریوش هخامنشی بنیان گذار تخت جمشید در سال 521 پیش از میلاد دستور ساخت تخت جمشید را می دهد و تا سال 486 بسیاری از بناهای تخت جمشید را طرح ریزی یا بنیان گذاری می کند. این مجموعه باستانی شامل حصارها، کاخ ها،‌ بخش های خدماتی و مسکونی، نظام های مختلف آبرسانی و بخش های مختلف دیگری است.
مجموعه تخت جمشید مهمترین پایتخت مقاومت هخامنشی در استان فارس و در نزدیکی شهر شیراز جای گرفته است.

عید فطر

عید سعید فطر

 

 

 

بر همگان مبارک باد

 

 

                    

عید فطر ، عید آسودگی از آتش غفلت ورهیدگی از زنجیر نفس ، بر میهمانان سی روز بندگی مبارک باد.

 

عید ، میعادی در زمان است. و فطر میثاقی با فطرت!

 چرا که رمضان دعوتی است به بازیافتن خودگمشده .

ندائی است برای توجه به خدای فراموش شده .

ضیافتی است برای تناول از مانده تقوا و پایان این میهمانی خدایی عید قبول است.

 عید توفیق بر طاعت و اطاعت عید توبه و  تهذیب نفس ,عید ذکرهای شبانه,عید کنترل خواسته ها ,عید محرومان وگرسنگان.

فطر چیدن میوه هایی است که از فطرت می جوشد!

 فطر سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است.

عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست.مهر قبولی انفاقهای به   قصدقربت است .

پایان نامه دوره ی ایثار و گذشت است .

 درود بر فطر فطرت, سلام بر فطر ذکر و نیایش تا ... رمضانی دیگر ... و شب قدر و روزهای روزه ای دیگر, که زنده باشد و رخت به عالمی دیگر کشیده باشد، خدا بهتر میداند.

 

آموزش معماری

معماری گونه ای از ایجاد هنری است که معمار به عنوان هنرمند خالق آن ،فضایی می سازد برای انسان تا خود را در آن بیابد. اثر معماری آن هنگام درک می شود که فرد به عنوان بهره بردار در فضای محصول معماری قرار گیرد...

معماری گونه ای از ایجاد هنری است که معمار به عنوان هنرمند خالق آن ،فضایی می سازد برای انسان تا خود را در آن بیابد. اثر معماری آن هنگام درک می شود که فرد به عنوان بهره بردار در فضای محصول معماری قرار گیرد.از این رو در عرصه زندگی اجتماعی انسان،شالوده آنچه که شهر و توده های زندگی جمعی انسانی نامیده می شود، همان معماری است.اگر فرد و جامعه را در رابطه ای دو طرفه ،همانند جزء به کل و برعکس ،در حال تاثیر و تاثر بر یکدیگر بررسی کنیم؛معماری در عرصه زندگی فردی و جمعی انسان ظرف این رابطه می باشد.ظرفی که مظروف آن در هر لحظه از زمان در حال تغییر و حرکت است . این حرکت می تواند در جهت رشد و یا تخریب ظرف باشد.
عشق ،آزادی،تولید احساس و اندیشه،رشد صنعت ، آسایش و راحتی روز افزون همه از مفاهیمی است که انسان در جمع و فردیت خویش به جستجوی آن می پردازد. بشر در تلاشهای مزمن خود در طول تاریخش همواره کوشیده تا در کشمکش میان خود و اجتماع برای جستجوهای خویش معنایی بیابد.این معنا که از سویی انگیزه خاموش او و از سوی دیگر هدف ارتقاء اوست ؛ در ظرف زندگی بشر، یعنی معماری بوجود می آید.
با توجه به آنچه گذشت معماری به عنوان یکی از عناصر فرهنگ ساز رابطه ای دو طرفه با فرهنگ هر جامعه ای دارد.تبیین جایگاه معماری به شکلی سیال و پویا به میزان آگاهی و شناخت یک جامعه از معماری و تاثیر آن بر فرهنگ جامعه وابسته است.
علیرغم وجود پیشینه تاریخی و فرهنگی برجسته، معماری د رکشور ما از جایگاه مناسبی برخوردار نیست.چنانکه اگر دو بعد فنی و هنری معماری را در نظر بگیریم،بعد هنری آن به دلیل ساختار نامناسب مدیریتی در سطح خرد و کلان ، مهجور و واپس زده شده و از نظر فنی نیز کشور ایران به طور کلی در صنایع و بویژه ساختمان سازی قرنها از استانداردهای جهانی عقب مانده است.جامعه بحران زده کنونی ایران در راس همه مشکلات خود نا بسامانی های اقتصادی را پیش رو دارد همین امر در کنار عوامل دیگری چون مدیریت منفی منابع انسانی و وجود افراد بی اطلاع در پستهای مهم تصمیم گیری و همچنین عدم نظارت تخصصی و تبلیغات کار آمد ،تیشه به ریشه هنر و جایگاه آن در جامع زده و می زند.متا سفانه این بی مهری و نا آگاهی در همه عرصه ها و ازجمله معماری نیز اثرات مخرب خود را بر جای نهاده است. که شاهد آن حضور صدها بنای باشکوه به یادگار مانده از دوران عظمت معماری ایران است که در این چند ساله انچنان صدمه دیده اند که در طول عمر هزاران ساله خود با آن مواجه نشده بودند و یا نمونه دیگر وضعیت دانشکده های معماری در حال حاضر است که در چهار چوبی دست و پا گیر و با نگاهی محکوم کننده به دانشجویان در حال آموزش آنان هستند؟
آنچه بیش از همه ،دانشکده ها ی معماری را تحت الشعاع خود قرار داده است ،نگرش و فهم وجودی هنر جویان تازه وارد از سویی و از دیگر سو مدیریت کلان جامعه و نگرش سوء مسئولین دانشگاهها به دانشجویان معماری می باشد..هنر جویانی که به عنوان دانشجوی رشته معماری و دیگر رشته های مرتبط مشغول مشغول به تحصیل می شوند از بطن همین جامعه برخاسته اند.افرادی که به حیطه آموزش معماری وارد می شوند بایستی قبل از هر چیز حداقل درکی شهودی و حضوری از هنر و زیر گروههای وابسته به آن داشته باشند.یعنی جامعه ای که در آن زندگی می کنند می بایست این زمینه را در آنان بوجود می آورد که حال و روز این جامعه بر اندیشمندی پوشیده نیست.
این دانشجویان بی آنکه اطلاعی درست و دقیق از هنر داشته باشند در روند آموزش معماری قرار می گیرند.در این مرحله آموزشهای معماری بی آنکه جایگاهی مطمئن و یا فهمی صحیح از خود در فرد ایجاد کنند، پیاپی به فرد تحمیل می شوند .در اینجاست که حلقه اتصال معماری به فرهنگ گم می شود.دانشجو بی آنکه زیرساختی هنری و قوی برای پذیرش معماری پیدا کند فارغ التحصیل معماری می شود و دوباره به همان جامعه نا آگاه باز می گردد. در حالیکه اکنون بر مشکلاتش افزوده گردیده چه اینکه همان اندک فهم و اطلاعات آموخته در معماری که وی می خواهد جامعه عمل بپوشاند گریبانگیرش می شود.چرا که عملکرد یک معمار که بخواهد در ساخت فضا ها ترکیبی از هنر – فن معماری را ارائه کند از جانب جامعه مورد پذیرش قرار نمی گیرد. این عدم پذیرش بخصوص وقتی از جانب طبقه مدیران تحصیل کرده و علی الخصوص فارغ التحصیلان گرایشهای مختلف ساختمان صورت می گیرد بیشتر خود را می نمایاند.
با تمام مسائلی که ذکر گردید ، در یک نگاه ایده آل وظیفه ای سنگین بر دوش دانشکده های معماری قرار می گیرد. به این ترتیب که در نخستین قدم و قبل از هر اقدام دیگری دانشکده ها می بایست به تربیت شخصیتی هنری و آگاه به زیرساختهای هنری بپردازند،سپس دانشجو را به تدریج با زمینه های ساخت و تولید هنری و از جمله معماری آشنا سازند.از سویی دیگر دانشکده ها می بایست به ایجاد دو عرصه مختلف برای آموزش معماری بپردازد. یکی عرصه خصوصی که مخاطبان آنرا صرفا دانشجویان و متخصصان مرتبط با رشته معماری تشکیل می دهند و دیگری عرصه ای عمومی جهت ارائه آثار و گفتگویی هنری برای عامه تا به تدریج سطح آگاهی عمومی نسبت به این رشته بالا رفته و جو جامعه مستعد پذیرش معماری واقعی گردد.لازم به ذکر است که در این عرصه که مخا طبان خاص و عام را متفقا در بر می گیرد،فعالیتهای هنری از سویی و از سوی دیگر تاثیر معماری و جامعه بر یکدیگر مورد توجه قرار گیرد.به گونه ای که این عرصه علاوه بر ارائه دستاوردها و آثار معماری به ایجاد زمینه مناسب برای فعالیت دانشجویان در عرصه فعالیت واقعی نماید به گونه ای که از این سو نیز دانشجویان با بازتابهای فعالیت خود و بازار کار جامعه از نزدیک آشنا شده و تجربه و آمادگی لازم را جهت حضور فعال در این جامعه تا پایان مدت تحصیل کسب نمایند.
مواردی که عنوان شد در صورت انجام مطالعات کاربردی و انجام اصولی (و نه انجام نمایشی) با عث می شوند که جامعه و معماری به تناوب باعث رشد و ارتقاء یکدیگر شده و زمینه برای بازگشت معمار و معماری به جایگاه سابق خود در میان جامعه فراهم گردد و نقش عظیم فرهنگ سازی خود را یتواند به تمام و کمال اجرا نماید.
به امید آنروز

روابط شهروروستا و ایجاد شهر های جدید در دوران قرون وسطی

چکیده:

قرون دهم الی پانزدهم را می توان تزریق حیاتی دوباره در شهرسازی اروپایی دانست. پس ازسقوط امپراطوری رم درقرن پنجم میلادی از رونق شهر نشینی در اروپا تا حد زیادی کاسته شد. نظام برده داری به عنوان یکی از عوامل اصلی پیشرفت در زمینه اقتصاد و تجارت از بین رفت و جای خود را به فئودالیسم (نظام مبتنی بر تولید به وسیله انسان و حیوان)در روستاها و شهر ها داد. با تحول در حیات اقتصادی اروپا در سالهای پایانی قرن دهم و با افزایش فرآورده های کشاورزی به تبع آن روابط میان مردم, مبانی ایجاد روابط جدی تر میان شهر و روستا آغاز گردید. تولید محصولات کشاورزی بیشتر در روستا و صادر کردن کالاهای صنعتی و تجاری از شهر به روستا شدت این رابطه را فزونی بخشید و به ایجاد شهر های  بزرگتر و وسیعتر کمک شایانی کرد. روستا به شهر تبدیل گشت وخود شهرها نیز پیشرفت قابل ملاحظه ای یافتند. بافت درهم و نامنظم جامعه روستایی قبل از سده دهم, بتدریج جای خود را به بافت منظم سده های بعد از آن می داد. نمود دیگری از جامعه شهری و روستایی آمیخته و درهم در سده های میانه بوجود آمدکه زمینه های ایجاد شبکه های شهری وسیع و کارآمد قرنهای بعدی تا به امروز را در اروپا بوجود آورده است. می توان نتیجه گرفت که در نتیجه این دگرگونی ها و تحولات بود که سرشت زیستگاههای شهری و روستایی تغییر کرد و نوع جدیدی از شهرنشینی وایجاد شهرها پدیدار گشت.

واژه های کلیدی:

قرون وسطی, شهروروستا, شهرنشینی, جامعه روستایی, فئودالیسم

معماری جهان

 

ذائقه‌سازان معماری سال 2006

 

Architecture of the World

Tastemakers in Architecture of 2006

 

ذائقه‌سازان معماری، عنوانی است که از سوی مجله Forbes، به 10 معمار برجسته از فرهنگ‌های مختلف که در سال 2006، بیشترین تأثیرگذاری را بر فرهنگ جهانی داشته‌اند، اطلاق شده است. البته بنا به ادعای این نشریه، تأثیر معماران ذائقه‌ساز صرفاً در حیطه زیبایی‌شناسی نیست، بلکه آنها حتی در حال تغییر شیوه زندگی ما هستند. در آثار این معماران که پیشگام استفاده از تکنیک‌های جدید ساختمانی نیز هستند، مرزهای میان معماری، هنر، طراحی منظر و برنامه‌ریزی شهری، به آسانی قابل تشخیص نیست.

در انتخاب ذائقه‌سازان معماری که با پیگیری، بررسی و ارزیابی دقیق معماران در حال کار، جامعه آکادمیک و سازمان‌های صنعتی، ساختمان‌های مشهور پایان‌یافته، نمایشگاه‌ها و موزه‌ها، سفارش‌های در دست اقدام، جوایز مهم از قبیل جایزه پریتزکر، مدال طلای اتحادیه جهانی معماران و مدال طلای AIA، و نیز پوشش‌های خبری مطبوعات انگلیسی‌زبان در سال گذشته، به انجام رسیده، تلاش شده‌ است از انتخاب‌های کلاسیک و نام‌های مشهور، همچون آی ام پی، ریچارد مه‌یر و سانتیاگو کالاتراوا، پرهیز شود. البته همه نام‌های موجود در این فهرست ده‌نفره غافلگیرکننده نیستند و برخی نام‌های بزرگ نیز در آن جای دارند.

بر اساس گزارش مجله Forbes، گسترش غول‌آسای ابعاد شهرها و رشد روزافزون جمعیت شهرنشین جهان در سال‌های آینده، معماری را با چالش‌های عمده‌ای روبرو خواهد کرد که مدیریت این رشد و یافتن راه‌های نوآورانه برای استفاده بهینه از فضا و منابع کمیاب، به معماران محول خواهد شد. با توجه به این واقعیت، در حال حاضر در کنار معماران مشهور جهان، تعداد زیادی از معماران مستعد وجود دارند که با آنکه هنوز به نام‌های آشنا تبدیل نشده‌اند، لیکن با رهنمون ساختن معماری به سمت قله‌های جدید، در حال تغییر چهره شهرها برای دهه‌های آینده هستند. طراحی ساختمان‌های سازگار با محیط و یافتن روش‌های جدید برای به‌کارگیری مصالح پایدار و استفاده بهینه از انرژی، و نیز طراحی خانه‌های پیش‌ساخته قابل حمل برای مناطق کم‌درآمد و مناطق بحران‌زده، از مهم‌ترین دغدغه‌های این نسل جدید و گمنام معماران است.

ذائقه‌سازان معماری سال 2006، بر اساس مطالعات کارشناسی مجله Forbes، عبارتند از:

 

þ David Adjaye / شرکت Adjaye/Associates

 

David Adjaye 

© Steven Heller

 

 

þ Enrique Norten / شرکت Ten Arquitectos

 

Enrique Norten 

© AP

 

 

þ نورمن فاستر / شرکت Foster + Partners

 

Norman Foster 

© AP

 

 

þ تام مین / شرکت Morphosis

 

Thom Mayne 

© Getty

 

 

þ James Corner / شرکت Field Operations

 

James Corner 

Courtesy James Corner

 

 

þ Elizabeth Diller و Ricardo Scofidio / شرکت Diller Scofidio + Renfro

 

Elizabeth Diller and Ricardo Scofidio 

© AP

 

 

þ زاها حدید / شرکت Zaha Hadid Architects

 

Zaha Hadid 

© AP

 

 

þ Robert Fox / شرکت Cook+Fox Architects

 

Robert Fox 

Courtesy Robert Fox

 

 

þ Kazuyo Sejima و Ryue Nishizawa / شرکت SANAA

 

Kazuyo Sejima and Ryue Nishizawa 

© designboom.com

 

 

þ بن ون برکل / شرکت UN Studio   

 

Ben van Berkel 

© Valerie Bennett

 

www.zorwan.persianblog.ir

بازتاب هویت فرهنگی در معماری

نوشین برنائی

شاید به ندرت بتوان هنری یافت که به اندازه معماری با زندگی مردم پیوند داشته باشد . عوامل و پدیده های مختلفی وجود دارند که در شکل دهی فضاهای معماری نقش دارد . فرهنگ یکی از عوامل مهم در چگونگی شکل گیری فضاهای معماری به شمار می آید . گاهی برخی فرهنگ را حتی مهمتر از اقلیم عامل درجه اول برمی شمارند.

فرهنگ را در یک تعریف بسیار کلی می توان مجموعه ای از اعتقادات ، باورها ، سنت ها و الگوهای رفتاری و نیز دانش ، اطلاعات و ادبیات مکتوب و شفاهی یک جامعه دانست و آن را از تمدن که در این تعریف مجموعه ای از دستاوردهای جامعه است متفاوت است . هر جامعه ای دارای فرهنگ خاص خود است که شالوده معماری آن جامعه را پایه گذاری می کند و معماری آن جامعه تصویرعینی آن فرهنگ می باشد . در حقیقت معماری وسیله واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست . فرهنگ هر جامعه پاسخگوی چگونگی شکل گیری فضاهاست .

حضور فرهنگ در فضاهای معماری و شهری از راه های گوناگون صورت می گیرد که برای نمونه می توان به حضور آن به شکل عناصر ، نقش ها ، تزئینات ، ترکیب های حجمی یا ترکیب هایی خاص در پلان اشاره کرد . هر بنایی به عنوان جزئی از فرهنگ معماری وظیفه عینیت بخشیدن یک اندیشه ذهنی را از طریق فرم ظاهری خود را دارد که نمودی است برای سنجش فرهنگ . البته نقش فرهنگ در شکل گیری تمام فضاهای معماری یکسان نبوده بلکه در سازمان یابی فضاهای فرهنگی ، آیینی و عمومی بیشتر بوده است . اغلب سعی میشود به این بهانه که بنایی برای عملکرد خاصی ساخته می شود از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند و فراموش می کنند که هر ساختمانی یک شاهد فرهنگی است .

تجلی فرهنگ در فضا ، نشانه هایی دارای معنا و محتوایی خاص است . این نشانه ها گاه تک معنایی و گاه چند معنایی است و همچنین می تواند صریح و آشکارباشد یا تلویحی و نیمه آشکار . البته نشانه های آشکار قابل مشاهده و درک برای افراد غیر حرفه ای و عمومی باشد مانند گنبد ، منار و ایوان و... .

مجموعه از نشانه ها نمایانگر هویت یک فضاست که وجه مشخصه یک فضا از لحاظ زمینه های فرهنگی و کارکردی و سرزمین است . فضا به معنای عام ، واقعیتی است دارای ویژگی های هویتی مشخص و معین . نتیجه برداشت های آدمی از فضا از تجربه های ذهنی ، شخصی ، فرهنگی و اجتماعی او تاثیرپذیر است . لذا یک فضای معماری در مفهوم کلی نشان دهنده خصوصیات اصلی فرهنگی و سرزمینی آن است . نوع و کارکرد بنا نیز موثر است . در بعضی بناهای فرهنگی و آیینی غالبا به صورت صریح یا تلویحی هویت و سنت بازتاب می یابد در حالی که در برخی دیگر این امر نادیده گرفته می شود. سرزمین ما در تاریخ چند هزار ساله خود شاهد تحولاتی در عناصر معماری چون حیاط مرکزی ، گنبد و قوس و الگوهای طراحی مانند طرح چهار ایوانی متناسب با گذر زمان بوده است . اما متاسفانه در دوره معاصر کمتر شاهد آثاری هستیم که بتوان آن را نشات یافته از مبادی معماری ملی دانست .

تحولاتی که از آغاز قرن حاضر شروع شد ، موجب گسیخته شدن رشته های استوار بین برخی از مظاهر و جلوه های زندگی با فرنگ جامعه شد و در نتیجه روندی از مظاهر تمدن و فرهنگ غرب اقتباس شده بود و روز به روز گسترده تر می شد . معماری سنتی نیز از حرکت باز ایستاد و پیش از آنکه فرصت و امکان انطباق با تکنولوژی و شرایط جدید را بیابد ف مورد بی توجهی قرار گرفت .

به علت ضعف در زمینه مبانی نظری معماری موجب شد تا تلاش انجام شده از سوی هنرمندان و پژوهشگران هنوز به نتیجه ی مطلوب نرسد .بعضی از معماران معاصر در تلاش ایجاد پیوند بین گذشته و حال ، نظریاتی را ارائه داده اند . آنها معتقدند برای دستیابی به هدف پیوند معماری گذشته و حال و ایجاد تداوم و استمرار بین این دو معماری می بایست به گذشته معماری توجهی عمیق داشت . توجه عمیق به فهم روح کلی ، فهم اصول و مبانی آن و به کارگیری این اصول به خصوص در جهت تداوم و تکامل معماری گذشته و حال است .

البته باید توجه داشت که انعکاس آینه وار و تقلید صرف آثار گذشته معماری بدون توجه به ریشه ها و کاربردهای خصوصیات فضایی و کالبد آن امری بی ثمر و حتی گاهی مخرب خواهد بود . به همین جهت انتظار می رود با توجه به فرهنگ غنی و هویت معماری ایران ، متخصصین دوره معاصر در بازیابی ویژگی های معماری ، تاریخی و سنتی خود اهتمام به عمل آورند.



منابع:

- زیبا شناختی در معماری/ مولف یورگ گروتر ؛ ترجمه جهانشاه پاکزاد ؛ عبدالرضا همایون . _ تهران ، دانشگاه شهید بهشتی ، مرکز چاپ و انتشارات ،1383

-فلسفه و معماری / موسی دیباج ، حسین سلطانزاده ، _ تهران ، دفتر پژوهش های فرهنگی ، 1377

– سیری در مبانی نظری معماری / غلامحسین معماریان ،_ تهران : سروش دانش ، 1384

–مجله معماری و فرهنگ / شماره 25

– ریشه ها و گرایش های نظری معماری / تالیف محمد منصور فلامکی ،‌- تهران :‌فضا ،1381

- معماری ایران (دوره اسلامی) ؛ گردآورنده محمد یوسف کیانی ._ تهران ؛سمت ، 1379

www.memaran.ir

صدا، دوربین، معماری

طی قرن‌ها، چندین فیلم ویژگی‌های معماری را در نقش اصلی به نمایش گذاشته‌اند . به راحتی می‌توان صحنه‌هایی از سری فیلم‌های 007 جیمزباند را به خاطر آورد که در آنها جنایتکاران در خانه‌های مدرن و کاملا راحت زندگی می‌کردند.

بی تردید معماری نخستین چیزی نیست که با فکر کردن در رابطه با فیلم به ذهن می‌رسد، اما پس از خلق تصاویر متحرک (انیمیشن)، معماری غالبا نقشی کلیدی در این زمینه ایفا کرده است.

ساختمان‌ها در شکل‌گیری نقش کاراکتر های فیلم موثرند و به درک ظرافت‌های نهفته در داستان فیلم یاری می‌رسانند.

به عنوان مثال به فیلم «نمایش ترومن» می پردازیم که در آن ترومن بربانک نقش شخصی با نام جیم‌کری را ایفا می‌کند. وی که در شهری خیالی در آمریکا زندگی می‌کند و زندگی به نسبت خوبی نیز دارد ناگهان روزی متوجه می‌شود که زندگیش واقعی نیست و بخشی از یک نمایش طولانی مدت تلویزیونی است که میلیون‌ها بیننده دارد که ناظر زندگی ترومن از دوران کودکی تا بزرگسالی بوده‌اند.

این فیلم در ساحل «فلا» شکل می‌گیرد. ساحلی که به شکلی تزیین شده که کمتر کسی به غیرواقعی بودن آن پی می‌برد. «دوانی پلیتر _ زیبرک، شرکتی که در طراحی ساحل دریا مهارت دارد این مجموعه را از روی مدل شهری آن که مطابق با خانه‌های محلی در شهرهای کوچک جنوب است، ایجاد کرده است. این دیدگاه که ناشی از حس غربتی است که به بیننده نیز منتقل می شود ، ایده پس زمینه زندگی به اصطلاح فوق‌العاده ترومن را شکل داده است.

در فیلم‌های دیگری مثل « دست‌های قیچی مانند ادوارد» که نویسندگی و کارگردانی آن را «تیم برتون» انجام داده است، طراحی‌ فوق‌العاده صحنه به ونه ای است که بیننده به هیچ وجه متوجه ساختگی بودن آن نمی شود.

اداورد که نقش آن را جانی دپ بازی می‌کند مردی است که در یک آزمایشگاه توسط مخترعی که مدت کوتاهی پیش از تکمیل ادوارد می‌میرد، به وجود می‌آید. ادوارد در قصرش تنها می‌ماند تا زمانی که با زنی محلی آشنا می‌شود که او را با خود به خانه اش در حومه شهر و به جایی با نام خانه‌های آشپزان می‌برد. این بخش از شهر تنها به کمک نقاشی‌های پاستل ساخته شده است.

این فیلم که در فلوریدا فیلم‌برداری شده است تصویر خانه‌های حقیقی را به نمایش می‌گذارد که به مراتب راحت‌تر از ساخت آنها در محوطه استودیو در لس‌آنجلس است. سبک زندگی آمریکایی‌هایی که در حومه شهر زندگی می‌کنند به گونه ای عجیب و غریب است که در آن ادوارد تنها موجود واقعی آنجا به حساب می‌آید.

در هر دو فیلم، خانه بخش عمده‌ای از داستان فیلم به شمار می‌رود و معمار داخلی اغلب به واسطه سبک خاصی که در معماری به کار می‌برد تا همه چیز با شخصیت اصلی داستان به نوعی تطابق داشته باشد، نقش عمده‌ای به عهده دارد.

در مقاله آثار معماری آوریل سال 2002، توماس هاین، منتقد معماری درباره بدنامی خانه مدرن شیشه‌ای توضیح می‌دهد: «در حالی که ایدئولوژی پشت این بناها، آزادی، انطباق‌پذیری، نور و هوا را دنبال می‌کند، خانه‌های مدرن در فیلم‌ها اغلب جایگاه انسان های شرور و قدرت طلب است.»

به راحتی می‌توان صحنه‌هایی از سری فیلم‌های 007 جیمزباند را به خاطر آورد که در آنها جنایتکاران در خانه‌های مدرن و کاملا راحت زندگی می‌کردند.

در فیلم «الماس‌ها همیشگی هستند»، ارنست استاورس بلوفیلد، دشمن باند در خانه‌ای که توسط جان لاتنر معمار نامی کالیفرنیا ساخته شده است، زندگی می‌کند. در مورد نقشی که خانه‌ها دارند خانه شیشه‌ای و منحصربه‌فرد الرود در پالم اسپرینگر نقش کلیشه‌ای خانه‌های مدرن را به عنوان مرکز شیطان و شرارت تایید می‌کند.

وقتی که مکان‌های واقعی در قالب مجموعه‌ها مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، کارگردانان اغلب به معماران رو می‌کنند و طراحان و متحرک‌سازان را به خلق محیط‌های فوق مدرن از نظر معماری وامی‌دارند.

در فیلم‌هایی چون «دونده تیزپا»، سری فیلم‌های «جنگ ستارگان»، «تپه شنی» و «عنصر پنجم» مکان‌های واقعی در دنیای تخیلی شبیه‌سازی شده‌اند.

«بیشتر فیلم‌سازان بزرگ از رنگ، نور و چشم‌اندازهای ساخته شده برای خلق دنیای مصنوعی استفاده می‌کنند درست به همان شکلی که یک معمار خوب ساختمان می‌سازد» این مطلب در پایان‌نامه معماری مارک وستون، دانشجوی معماری دانشگاه میشیگان با عنوان «بحران ساخت‌شکنی و بازسازی مجدد تشابهات از طریق طرح‌های ویدئویی و تلویزیونی» ذکر شده است.

در این مقاله او توضیح می‌دهد که متن گفت و گوها در بیشتر فیلم‌ها از افکار فضایی نشات می‌گیرد. «قلعه تنهایی» سوپرمن، خانه‌ای یخی در قطب شمال است که با کاربرد خلاقانه نور و طراحی دید شکل گرفته است. التبه روی طراحی ساختمان فیلم «سوپرمن 2» بحث وجود دارد.
«این محل فراتر از فرضیات معماری و بسیار اعجاب‌انگیز است» این مطلب را «لکس لوتر»، که نقش آن را «جین هاکمن» بازی می‌کند گفته است.

طی قرن‌ها، چندین فیلم ویژگی‌های معمار را در نقش اصلی به نمایش گذاشته‌اند که مهم‌ترین آنها عبارتند از «سرچشمه»، «زمان ملاقات با بیگانگان» و «آقای بلندینگز خانه رویاهایش را می‌سازد.»
«سرچشمه» اشاره‌ای است به معمار مشهور آمریکایی «فرانک لیود رایت»، که شخصیت اصلی یعنی هوارد روارک را گری کوپر بازی می‌کند. طرح روارک برای خانه آستین هلر در فیلم تقریبا همان خانه مشهور رایت به نام «آبشار» است.

خودپسندی و خودخواهی روارک در فیلم بی‌شباهت به شخصیت واقعی رایت نیست. «من خانه نمی‌سازم تا مشتری به دست آورم، من مشتریانی دارم که برای آنها خانه‌سازی می‌کنم.» این جمله‌ای است که وی در پاسخ به درخواست ساخت خانه‌ای مطابق با سبک معماری تاریخی گفت. او سرسختانه از انجام چنین کاری امتناع می‌ورزد مگر این که بتواند بنای نویی بر اساس ایده‌های خود و ساخته‌ خویش‌ خلق کند.

روارک برای تشریح نقطه نظرش می‌گوید: «یک بنا همانند انسان بی عیب و نقض اما منحصر به فرد است.»

تنها معماری‌های افسانه‌ای در فیلم‌ها به چشم نمی‌خورند. محبوبیت بیش از حد فیلم های مستند طی دهه‌ گذشته موجب شد تا فیلم‌سازان بسیاری در به تصویر کشاندن تاریخچه معماران و طرح‌هایشان با یکدیگر رقابت کنند.

«معمار من: سفر یک پسر»، داستان ناتانیال کان، پسر نامشروع معمار «لوییسِ ال کان» مرحوم و تلاش وی برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر درباره پدری است که چیزی زیادی درباره‌اش نمی‌داند.

این فیلم بیننده را با خود به دور دنیا می‌برد و آثار معماری کان را به تصویر می کشد در حالی که ناتانیال کان سعی می‌کند تا شواهد موجود درباره زندگی پدرش را کنار هم گردآورد.

«سفر دریایی» که داستان لویچ راهنمای تور اتوبوس‌های دو طبقه در شهر نیویورک است نمونه دیگری از یک فیلم مستند است که ویژگی های معماری مکان هایی که فیلم در آن ها جریان دارد را به تصویر می کشد. علاقه لویچ به این شهر بزرگ باعث شده تا مخاطب را با خود به درون شهر ببرد و همچنان که شهر و معماری بی نظیر آن به تصویر کشیده می شود، فیلم جریان دارد و در طول مسیر داستان فیلم بازگو می شود. کارشناس تاریخچه معماری بناها و ساکنین آنها که شهر را با ساختمان‌ها و پل هاش دوباره زنده می‌کند و بر فراز آسمانخراش‌ها سرک می‌کشد ساعت‌ها برای پل بروکلین وقت می‌گذارد و با دانشی فراتر از یک معمار یا تاریخدان درباره نیویورک با اتوبوس به گردش می‌پردازد.

این ها نمونه هایی از این فیلم‌هایی بودند که علاوه بر موضوعات جذاب سعی بر آن داشته اند تا معماری شهر مورد نظر را به نمایش گزارده و بیننده را محسور ظرافت ها و زیبایی های خود کند.